سرکوب زنان ایران یعنی هراس جمهوری اسلامی ازآنان
علی اکبرآزاد
تظاهرات آرام زنان دردوشنبه 22 خردادماه 1385 درمیدان هفتم تیرتهران قراراست
برگزار شود. از قبل خبر این برگزاری دراینترنت به اطلاع همه ایرانیان درهمه نقاط
جهان رسانده شده است. نویسنده این مقاله هم آنرا امضا کرده است. زنان دراین دعوت
به برگزاری یک تجمع آرام دعوت شده اند. هیچ گونه حرکت پشت پرده ای مشاهده نمی شود.
رژیم هم ازآن اطلاع کامل دارد. اما رژیم جمهوری اسلامی که هم اینک هارترین جناح آن
زمام امور رادردست داردکاری به شیوهء تظاهرات که آرام باشد یانه ندارد. رژیم
همواره ازمضمون این گونه تظاهراتها درهراس است. هراس آنها در بسیج این همه نیرو
برای جلوگیری ازخواست برحق زنان است. هراس آنها درنحوه شدید سرکوب آنها مشاهده می
شود.
جمهوری اسلامی بر اساس سیاست و ایدئولوژی زن ستیزانه اش نمی تواند خواست زنان
رادرحق خواهی خود بپذیرد. اینگونه حرکتها برای رژیمی که بر کهنه ترین شیوه های
زندگی استوارگردیده است، حکم تعرض را دارد. آنها تعداد زیادی اززنها را هم اجیر
کرده تا به سرکوب دیگر زنان مبارز بپردازند. این کار رژیم به این می ماند که رزیم
هم می خواهد اززنان استفاده کند و هم آنها را سرکوب کند. رژیم وانصارش ازغیرت
وناموس و دهها کلمه ازاین قبیل استفاده می کنند، اما وقیحانه پای برآنها گذاشته و
موج اوباش حزب اللهی ولات را به جان زنان این جامعه انداخته تا آنها راسرکوب کنند.
درهمین دوهفته گذشته خانم رویا طلوعی زن مبارز کرد فاش کرد که معاون دادستان
سنندج درعین بازجویی به اوتجاوز جنسی کرده است. این زن مبارزکرد با این شهامت پته
این رژیم فریبکار رارو کرد. سالهاست که گزمگان این رژیم درزندانها به زنان مبارز
تجاوز می کنند. آنها ریاکارانه داعیه جلوگیری ازفساد درجامعه را دارند، اما
چشمانشان نمی بیند که فساد اصلی ازدرون صفوف ارتجاعیشان به جامعه سرایت می کند.
تجاوز وضرب وشتم وشکنجه زنان اسیر تنها ازعهده ذهن و جسم بیمار مرتجعین حاکم و
گزمگانشان بر می آید. آنها خود تمامی جامعه را غرق درفساد واعتیاد کرده اند.
ناامیدی و بی حقوقی درمیان جامعه را رواج داده اند. روزی نیست که گوشه ای ازاعمال
سیاه این رژیم فاش نشود. دامنه تعفن اعمال این رژیم به حدی رسیده است که حتی
هواداران این رژیم هم شرم دارند تا ازآن دفاع کنند و اگر فرصتی دست دهد ازآن فرار
می کنند. آنها هر روز ازمیان صفوف این رزیم می برند و بعضا به مخالف آن تبدیل می
شوند.
رژیم جمهوری اسلامی یکی ازبی بند وبارترین و ناشناخته ترین نوع حکومت هاست که
به هیچ معیاری انسانی و مدنی وبین المللی جز ذهن راکد و کهنه اندیش و فریبکار خود
پای بند نیستند. آنها کسانی مانند خلخالی ها و لاجوردی و سعید امامیها را درمیان
خود پرورده اندودستانشان به خونهای پاک مردم این مرزوبوم آلوده است. آنها ازمنطق و
عقل و درایت انسانی بیگانه اند و می خواهند به زور و فریب اندیشه های قرون
وسطاییشان را برجامعه تحمیل کنند تاازراه آن نانی بدست آورند.
این تنها زنان نیستند که قربانی این رژیم هستند، بلکه کل جامعه ایران ازاین
رژیم سیاه و عقب مانده رنج می برند. آنها درداخل و خارج ایران وجهه ای مثبت از
ایران را باقی نگذاشته اند. برای خود آنها بی درایتی اهمیتی ندارد و دود این جهل و
جنایت تنها به چمشهای مردم ایران و فرهیختگان آن می رود. رژیم جمهوری اسلامی
بادنیای امروز که دنیایی مدرنیت و انسانی شدن هرچه بیشتر و برابری حقوق انسانهاست،
بیگانه است. آنها زنان را تنها برای استفاده خود می خواهند وبس. آنها علم را
درخدمت اندیشه محتجرانه خود می خواهند. حاضرند ارهمه چیز استفاده کاذب بکنند، اما
خدمتی به آن نکنند و حتی درصدد نابودی آن برآیند.
آنها سالهاست که همان ناچیز مکانهای
علمی کشور را ازانسانی و ابزاری تحمل نمی کنند و آنها رانابود می کنندتا درخرابه
آباد آنها جهل و نادانی و خشونت بکارند. آنها اززنان و علم و دانش و آزادی و هر آن
چیزکه نام نیکی دارند درهراسند و به همین خاطر به نابودی و سرکوب آنها می پردازند.
اینها نشانهء ناتوانی آنها در مقابله با داده های بشری علمی هستند. چون کالایشان
نامرغوب است و چیزی درچنته ندارند به زور وفریب متوسل می شوند. سرکوب و فریب ابزارهایی
هستند که تنها بی خردان و نادان بدان دست می یازند و این کاررا انسانهای مدرن و با
خرد انجام نمی دهند. این رزیم باید سرکوب کند، چون وجودش آکنده به جهل و عقب
ماندگی محض است. این رژیم به قرون وسطی
تعلق دارد و باید سایه سیاهش از سرمردم ایران کوتاه گرددوالی مشکلات مردم ایران هر
روز به شیوه ای تازه می گردد. زنان ایران ازپای نمی نشینند، همانطور که هیچوقت
ازپای ننشسته و همیشه درسنگر اول حق خواهی بوده اند.
سه شنبه 23 خرداد 1385 برابربا 13 ژوئن 2006