موقعيت ايران پس از اعلام دستيابی به
چرخه سوخت هستهای
احمد زيدآبادی
اعلام رسمی
پيوستن ايران به آنچه محمود احمدینژاد رئيس جمهور اين کشور آن را "باشگاه
هستهای جهان" ناميده، حساسيت کشورهای جهان را نسبت به فعاليتهای هستهای
جمهوری اسلامی به نحو چشمگيری افزايش داده است.
اغلب کشورهايی
که در نظام بينالمللی نقش موثری ايفا میکنند، از اعلام دستيابی ايران به چرخه
سوخت هستهای ابراز ناخرسندی کرده و آن را حرکتی در جهت اشتباه دانستهاند.
در عين حال
گزارشهای ضد و نقيض بسياری در مطبوعات جهان در باره آماده شدن ايالات متحده
آمريکا برای حمله نظامی به تأسيسات اتمی ايران انتشار يافته که مقامهای ارشد
آمريکا اغلب اين گزارشها را بیاهميت تلقی کرده و ضمن اعلام پايبندی خود به يافتن
راه حلی ديپلماتيک برای مناقشه اتمی جمهوری اسلامی، بر وجود گزينه نظامی به عنوان
يکی از گزينههای مورد نظر جرج بوش رئيس جمهور آمريکا در رويارويی با ايران تاکيد
کردهاند.
آنچه در اين
ميان روشن است اين است که اعلام دستيابی ايران به اورانيوم غنیشده در حد ۵/۳ درصد
که برخی مقامهای ايران آن را در مقياس صنعتی و برخی ديگر در مقياس آزمايشگاهی
دانستهاند، نه فقط به کاهش فشارها عليه دولت ايران کمکی نکرده بلکه جمهوری اسلامی
را به عنوان نظامی که آشکارا جامعه بينالمللی را به چالش طلبيده، معرفی کرده است.
ظاهرا سران
حکومت ايران بر اين تصور بودند که اعلام رسمی دستيابی ايران به اورانيوم غنی شده،
شورای امنيت سازمان ملل را در مقابل «عمل انجام شده» قرار میدهد و درخواست آنها
را برای تعليق فعاليتهای مرتبط با غنیسازی اورانيوم بلاموضوع میکند.
قاعدتا
بلاموضوع شدن تعليق فعاليتهای غنیسازی اين امکان را در اختيار ايران قرار میداد
تا در سطح متفاوتی مذاکرات خود را با کشورهای اروپايی از سر گيرد و در مورد مراحل
بعدی غنیسازی با آنها به چانهزنی بپردازد.
اين محاسبه
احتمالی با واقعيت منطبق نشد. طرفهای مدعی ايران در سطح جهان، اعلام رسمی احمدینژاد
به دستيابی به چرخه سوخت هستهای را به مثابه عملی انجام شده تلقی نکردند و بر
خواست خود برای تعليق همه فعاليتهای غنیسازی ايران تاکيد کردند.
اين موضعگيری
سبب شد که مسئولان ايرانی بر شدت لحن خود در برابر فشارهای خارجی بيافزايند و ضمن
تاکيد بر تعليقناپذير بودن غنیسازی، حتی از آمادگی خود برای مقابله با تهاجم
نظامی آمريکا نيز سخن بگويند.
اين لحن قاطع
به نوبه خود بر نگرانی کشورهای مقابل افزود به طوری که نمايندگان اعضای دائمی
شورای امنيت سازمان ملل به اضافه آلمان در مسکو گرد هم آمدند تا در باره اقدامهای
آتی خود در برابر ايران به رايزنی بپردازند
هرچند که روسيه
همچنان با وضع تحريم اقتصادی و يا تجويز حمله نظامی عليه تأسيسات هستهای ايران
مخالف است و حمايت چين را نيز در کنار خود دارد، اما امکان اينکه اين دو کشور موضع
خود را بدون تغيير در مورد ايران حفظ کنند، ناچيز است.
دولت روسيه
هنوز به تصميم ايران برای تعليق عمليات غنیسازی اميدوار است طبق برخی شواهد، و
رفتار اخير ايران را تاکتيکی برای انجام مذاکره تلقی میکند.
با اين همه اگر
درک روسيه از رفتار اخير ايران درست نباشد، اين کشور به سختی خواهد توانست در
برابر وضع مجازات عليه ايران در شورای امنيت سازمان ملل مقاومت کند، زيرا اصرار
ايران بر ادامه غنیسازی در حالی که رآکتوری برای استفاده از اين محصول در اختيار
ندارد، بيش از پيش جمهوری اسلامی را در معرض
اتهام تلاش برای دستيابی به بمب هستهای قرار داده است.
به عبارت ديگر،
موضع پيشين ايران مبنی بر ضرورت تحقيق و توسعه در حوزه غنیسازی اورانيوم تا
اندازهای بعضی از کشورها را نسبت به صلحآميز بودن مقاصد ايران متقاعد میکرد،
اما اکنون که ايران اعلام کرده است تحقيق در زمينه غنیسازی به نتيجه دلخواه رسيده
و ايران به دانش لازم در اين زمينه دست يافته
است، اصرار بر گسترش غنیسازی در غياب رآکتور آماده به کار برای توليد برق،
بدگمانی شديدی در بين برخی از کشورها پديد آورده و موضع آمريکا را مبنی بر غيرصلحآميز
بودن فعاليتهای اتمی ايران تقويت کرده است.
ظاهرا تنها
راهی که برای حل مناقشه اتمی ايران از راه ديپلماتيک باقی مانده، تجديدنظر مقامهای
جمهوری اسلامی در سياست کنونی است. اظهارات قاطع و تند مقامهای جمهوری اسلامی در
روزهای اخير هرگونه اميد به تجديدنظر جمهوری اسلامی در سياست هستهای خود را به
ياس تبديل کرده است، با اين همه، هنوز نمیتوان نتيجه گرفت که اين راه به کلی بسته
شده است.
سکوت معنی دار
رهبر جمهوری اسلامی در برابر اعلام پر سر و صدای دستيابی به چرخه سوخت هستهای
شايد يکی از علائمی است که سران جمهوری اسلامی همه سرمايه سياسی خود را به پای غنیسازی
اورانيوم نريختهاند و در آينده ممکن است تصميمهای شگفتانگيز بگيرند.
چنين اقدامی در
تاريخ جمهوری اسلامی بیسابقه نيست. در روزهای منتهی به پذيرش قطعنامه ۵۹۸ شورای
امنيت سازمان ملل در باره جنگ ايران و عراق، مقامهای جمهوری اسلامی ضمن آنکه در
پشت پرده شرايط را برای پذيرش قطعنامه آماده میکردند، در اظهارات علنی خود ذره
ای از ضرورت ادامه جنگ تا سرنگونی صدام حسين به هر قيمتی، کوتاه نمیآمدند. شايد
چنين حادثهای بار ديگر در ايران تکرار شود، اما هيچ تضمينی هم در اين باره وجود
ندارد، زيرا تاريخ گاهی تکرار میشود و گاهی هم تکرار نمیشود.
بی بی سی