با رژیم ایران گفت و گو نکنید!

کوروش گلنام

دوشنبه  28 فروردین 1385 ـ 17 آوریل 2006

 

 

 

تنی چند از هم میهنان گرامی ندا در داده اند که آمریکائی ها با رژیم ایران گفت وگوی رو در رو داشته باشند. اندیشه نگارنده واژگونه این دیدگاه است و با ندای بلند می گوید که: با رژیم غاصب ایران کمترین گفت و گو یی انجام ندهید.

 

دلیل های مخالفت من جنین است:

امروز برای ایرانیهای مخالف این رژیم، یک اصل کلی وجود دارد  و آن اینکه: همه جیز نشان می دهد که بیشتر مردم ایران خود را کاملن جدااز این رژیم دانسته و کمترین نزدیکی با آن حس نمی کنند. بنابراین: 

1 ـ "ج" اسلامی در تلاش برای نجات خود از دردسر بزرگی است که هستی اش را با خطری بسیار جدی روبرو کرده  است. امروز سردمداران این رژیم به خوبی دریافته اند که مسئله این بار کاملن جدی است و باید تاوان شعارهای مرگ بر این و مرگ برآن، تلاش پنهان برای دست یابی به بمب اتم، تحریک های هیستریک ضد اسراییلی و ضدآمریکای در منطقه، خرابکاری و آدمکشی در هر جا که توانسته اند و از آن میان عراق، که بارها و بارها از سوی دولت مردان کنونی عراق(گفته ها و اعتراض های فرماندهان نظامی آمریکایی و انگلیسی را به کنار می گذاریم)  بیان شده است، را بپردازند.

2 ـ همآن گونه که شاهد هستیم تمام تلاش شتاب زده امروز رژیم اسلامی بر جلوگیری از تحریم های گسترده سیاسی/ اقتصادی و سرانجام یورش نظامی استواراست که بی تردید آنها را نابود خواهد ساخت و آرزوی داشتن بمب اتم برای بیمه کردن خود را، به گور خواهند برد.

3 ـ سابقه بسیار روشن "جمهوری" اسلامی در زمینه گفت و گو ها، بما آموخته است که آقایان هیچ گاه مردم رااز اصل گفت و گوها و پیمان نامه های احتمالی با خبر نکرده و چون همیشه همه چیز را از چشم مردم پنهان نگاه داشته و اگر آگاهی هایی نیز بدهند، نادرست و انحرافی و ساخته و پرداخته شده در سمت و سوی هدف های پنهان خویش خواهد بود.(ماجرای مک فارلین و نقش همین هاشمی رفسنجانی را بیاد بیاوریم.)

4 ـ امامهمترین دلیل این است که این حکومت منتخب مردم ایران نیست و در نتیجه نمایندگان او نیز منتخب ملت نیستند. مگر این حکومت جز قلدری، زور و فشاربر مردم و ویرانی بنیان های جامعه کار دیگری انجام داده است؟ به چه دلیل ما باید از گفت وگوی نمایندگان کشورهای دیگر با کسانی که نماینده ملت ایران نیستند پشتیبانی کنیم؟ همه ما به خوبی می دانیم که دولت، مجلس، و.. سازمان های ریز ودرشتی چون "خبرگان"، "مصلحت نظام" (که روشن است کارش ضد مصلحت مردم است) نمادی دروغین هستند برای حاکمیت مطلق ولی فقیه و مافیا های وابسته به آن و سمت و سوی برنامه ها با وجود آشکار شدن بخشی از دولت پنهان در دولت احمدی نژاد، هنوز هم پشت پرده و از سوی دولت پنهان به پیش برده می شود و مردم در هیچ یک از کارها و تصمیم گیری ها دخالت و شرکت ندارند.

5 ـ مورددیگری که در گفت و گوی رو در رو با آمریکابرای همه ایرانیان آزادی خواه روشن است، این است که تنها چیزی که آقایان به دنبال آن هستند، تعهد آمریکایی ها به عدم یورش به آنها و تضمین امنیت آنها ست(امری که بارها در گفت و گو با سه کشور اروپایی به میان آوردند، بنا به گفته سه کشور گفت وگو کننده، که آمریکاییها هرگز اهمیتی به آن ندادند) تا آنها همچنان بر مسند حکومت بمانند. این هدف اصلی از گفت وگو با آمریکاست و مسائل دیگر همه تبلیغات پوج و زیاده گویی هایی است که سردمداران رژیم اسلامی در کاربرد آن ها شهره جهان هستند. اگر آمریکا چنین تضمینی به حکومت گران در ایران بدهند برای همه روشن باشد که آقایان متهمین به جنایت و خیانت به ملت ایران، یک روزه شیطان را به فرشته تبدیل کرده حتا زاده های خود یعنی حماس و حزب الله را نیز قربانی خواهند کرد(قربانی کردن سرسپردگان گوناگون به وقت تنگنا و ضرورت و از آن میان قتل سعید امامی یا اسلامی برای رهایی حکومت از بدنامی و رسوایی، با آن همه سرسپردگی وقتل و کشتاری که به فرمان و فتوای آقایان انجام داده بود، می تواند نمونه خوبی در این مورد باشد). به چگونگیش کار نداشته باشید. ملاها خود از ماهیت حقیقی این گروه ها آگاهند ومی دانند که چگونه سر "امت حزب الله" را شیره بمالند و سیاه را سفید جلوه دهند! البته آنها به خیال خود پس از آن بازهم پنهان کاری خود را به شکلی دیگر به پیش خواهند برد.

6 ـ از سوی دیگر همه نتیجه سه سال و اندی گفت و گو با سه کشور اروپایی را در برابر خود داریم. نمایندگان رژیم ایران یک بند دروغ گفته اند ورژیم اسلامی هم زمان با روند گفت و گو ها، پنهانی کار خود را پیش برده است. اگر گفته های سفیر پیشین ایران در فرانسه را در مصاحبه تلویزیونی خود با تلویزیون ایران بیاد بیاورید، او به بخشی از این پنهان کاری ها در زمان گفت و گو ها اشاره و آن را راهی برای پیشبرد پنهانی برنامه های اتمی رژیم خواند و تفسیر کرد که همین گفت وگو ها به آنها مجال داد تا تاسیسات هسته ای در اصفهان را تکمیل و راه اندازی کنند.

7 ـ در نتیجه نمایندگان یک حکومت غیر منتخب و مورد نفرت و انزجار بیشترینه مردم ایران چگونه می خواهند در این گفت و گوها بنام مردم ایران شرکت نموده وبه سود مردم و سرزمین ایران کاری انجام بدهند؟ چگونه ممکن است حکومتی که برای بقای خود مردم را به شدیدترین شکل وبا سیستم پلیسی مخوفی کنترل می کند، مواد مخدر را به فراوانی و با قیمتی ارزان در اختیار جوانان می گذارد تا آنها آلوده شده ونیروی اندیشیدن و حرکت از آنها گرفته شود، حکومتی که بیکاری و تن فروشی و فقر و ناداری را در میزانی بسیار گسترش داده، هر ندای آزادی خواهی را در گلو خفه کرده و نیروهای سرکوبگر خود را چنان آموزش داده است که در شقاوت و بی رحمی به شکل  حیوانی گرسنه ودرنده عمل کنند(تازه ترین نامه احمد باطبی و گوشه ای از رفتاری راکه در زندان با او کرده اند که روی سربازان آمریکایی در ابوغریب را سفید کرده اند، بخوانید/ در سایت پیک نت)، بتوانددر اندیشه مردم و منفعت های آنها باشد!

بنابراین روشن است که هدف حکومت از تلاش شبانه روزی اش برای گفت و گو ی رو در رو با آمریکا برای نجات از سرنگونی و نابودی و ماندگاری خود است نه هیچ چیز دیگر.

به جای پشتیبانی از گفت وگو با متهمین به آدمکشی و خیانت به ملت ایران، متهمان به پایمال کردن همه پیمان های جهانی(که خود آنها امضا کننده آن هستند)، متهمین به راه اندازی آشوب وفتنه در منطقه و تحریک به ترورو آدمکشی و بمب گذاری، می بایست از تلاش برای انزوای کامل و عدم گفت و گو با این متهمان و یاری به مردم ایران فرضن برای برپایی یک همه پرسی در ایران، پشتیبانی کرد.

اگر سردمداران این رژیم پند و اندرز پذیر بودند می بایست تا امروز دست از فتنه گری و لجاجت کودکانه برداشته، همه مسائل در باره انرژی هسته ای را آشکار کرده، به شکلی شفاف ودر درجه نخست با مردم ایران آن را در میان بگذارند. کاری که از این رژیم بر نخواهد آمد. آقایان بدانند که با شعبده بازی و تبلیغ های مضحک دست یابی به فن آوری هسته ای، نه هیچ گونه پیشرفتی به دست آورده، نه کسی از آنها خواهد ترسید و نه کار بر آنها ساده تر خواهد شد.

ایرانیان خواستار آزادی باید هر یک به سهم خود پی درپی به جهانیان هشدار دهندکه اتفاقن اکنون که رژیم سرکوب گر ایران در تنگنا ی سخت است، با این رژیم غاصب و سرکوبگر هیج گونه گفت و گو یی را به پیش نبرده و بر خواست های خود استوار باشند زیرا این رژیم شوربختانه تنها زبان زور را می فهمد. تحریم سیاسی، بستن راه سفرهای خارجی، بلوکه کردن همه حساب های خارجی وشرکت های آقایان و نهادهای دولتی و اخراج نمایندگان این حکومت خودسر از سازمان های جهانی می تواند نخستین گام باشد.