شنبه ۳۰ دی ۱۳۸۵ - ۲۰ ژانويه ۲۰۰۷

عـوارض زشـت رویـی!

 

داریـوش سـعـدیـن

WWW.Saadin.COM

Saadin.D@Gmail.COM

 

در مقطع حساس کنونی و با وجود تهدیدات جهانی موجود علیه ثبات رژیم و البته امنیت ملت ، موجی از نگرانی ها و نارضایتی ها از مدیریت دولت حاکم در درون کشور سبب گردیده که ریاست دولت در مقام مقصر از جمیع جهات مورد هجمه قرار گیرد .

در مرور مشکلات داخلی و بر شمردن آنها ، گرانی و فقر که دائم طوق گردن این ملت اند از سوی سیاست بازان تشنه قدرت به ریخت تحفه نامیمون قدوم احمدی نژاد معرفی می گردند تا شاید مردم نیز حسرت جایگزینی بخورند و از آنان طلب عافیت کنند.

از سوی دیگر نمودار شدن تهدیدات خشم فرامرزی از عملکرد جمهوری اسلامی و موقعیت شکننده ثبات امنیت نسبی ملی در دوره تصدی گری احمدی نژاد ، او را در موضع اتهامات و قیاس قرار داده و استدلال «مسبب بی کفایت» را تقویت می کند.

اما ...

اما آنان که گرانی و فقر را پیراهن عثمان کرده اند ، خود در دوران مدیریت های طولانی مدتشان چه قدر در برداشتن این بار از گرده مردم توفیق داشتند؟ آیا اساسا سخنان احمدی نژاد و انصارش سبب اتهام تولیدکننده بمب اتمی به جمهوری اسلامی بود؟ آیا واقعا افعال و سیاست های سرکشانه رژیم در قبال جامعه جهانی را یک شخص می تواند مهار کند؟ و یا سخنان یک نفر رادیکال ، بر صحنه عملکرد خودسرانه سی ساله رژیم ، چه قدر مجال برای نمود دارد؟ آیا مشیت ارجحیت مصالح«امت» بر منافع «ملت» توسط یک فرد تغییر پذیر می باشد؟

بی راهه نرویم ، قیاس و تقسیم بندی گروههای درون رژیم تنها قاعده سرگرم کننده ایست برای تداوم بازی مضحک انتخاب و هدفی جز دوام کلیت حاکمیت و دور از نقد نگاه داشتن «حکمرانان ثابت مقام» را دنبال نمی کند.

نقش احمدی نژاد بر صفحه این بازی تنها از این جهت واجد تمایز است که او به اندازه کافی حیله در چنته ندارد که حتی الامکان لعاب زیبا نمایی بر زشتی های ساختار مدیریت بزند و حاکمیت بی حساب را از تمسخر مصون دارد.

به گواهی ملت هیچ گرهی به دست این رژیم تاکنون باز نشده بود و احمدی نژاد نیز چون دیگران ذهنیت خرق عادت را بر نمی تابد.

و منحصرا به شهادتِ نامه ای از خمینی که اخیرا فاش شد نیز این نظام بسیار پیش از اولین سابقه مدیریتی احمدی نژاد، عزم خود را جزم فعالیت های مخفیانه هسته ای کرده بود و احمدی نژاد نگون بخت نیز تنها میوه چین این کوشش هاست! در این میان وضعیت کنونی جامعه جهانی نیز از فاکتورهای تاثیر گزار می باشد.

اگر کفایت سیاسی به معنای سازمان دهی گروههای تبلیغاتی موظف به کتمان و توجیه باورپذیر نابسامانی ها و فرافکنی های فریبنده تعبیر می شود ، آن گاه پذیرفتنی می باشد که بدین معیار احمدی نژاد فاقد کفایت لازم می باشد و محق به برکناریست.(شاید هم افشای شگردهای سابق و نخ نما شدنشان این امکان را از او گرفته است؟!!)

این حقیقت از سوی همه پذیرفتنی است که نتیجه بازی های مضحک انتخابات را گروهی محدود با مدد از امکانات فراهم شده وخاص تغییر می دهند و حتی اخیرا با تکیه به این واقعیت که تعداد محدود آن ها اگر کم نشود بیشتر نخواهد شد ، با بالا بردن سن رای دهندگان و کم کردن کمیت واجدین شرایط رای دادن ، سعی در بالا بردن نسبت و تاثیر آرای سیستماتیک خود کرده اند تا کیفیت آرایشان نمود بیشتری پیدا کند.

نتیجه فعالیت رای دهندگان ممتاز در انتخابات ریاست جمهوری آخر ( به هر سبب ) پیروزی مطلق را برایشان در پی داشت و توانستند از خلال این بازی احمدی نژاد را به عنوان دست راست و صورتک ولی فقیه برگزینند.

از خلال واقعیت به قدرت رسیدن احمدی نژاد ، دست یابی به یک فرصت از آن چه تهدید می نامندش امکان پذیر است.

احمدی نژاد هر چه نیست ، نماینده بارز این رژیم و صورتک بی غش و زلال رهبریست.تقدیر سیاه او در همزمانی دوران تصدی گریش با طوفان سهمگین فشار خارجی فرو خفته در دوران پیشین و همچنین منظر کریه در کنار تبلیغات رقیبان بر ضدش، بالاخره نتیجه داد و تنفر از احمدی نژاد محور وفاق ملتی شد که هیچ کوششی تا کنون نتوانسته بود آن ها را به یکرنگی وادارد.

وفاقی که با احتساب تزلزل پیش آمده در اقتدار حاکمیت هنوز کور سو امیدی به عملگری ملت در تعیین سرنوشت خود به دست خویش را زنده نگه داشته است.

در دگر سو و فارغ از انگیزه های رقبای درون حاکمیتی احمدی نژاد در نزاع قدرت که احتمال برکناری او را شایعه کرده اند ، حکم به «عدم کفایت سیاسی رییس جمهور» نیز می تواند سرآغازی بر تابو شکنی های حاکمیت باشد که نه تنها بسیاری از مشکلات امنیتی حاضر را رفع می کند بلکه مسیر تابو شکنی های دیگر را به روی ملت می گشاید که این خود دستاورد بزرگ و ارزشمندی می باشد.

با این حال درمقطع پر خطر کنونی تکیه بر مشترکاتِ هر چند سطحی عمومی مانع تفرق و عامل و انگیزه نزدیکی مردم است که اگر حتی رویکرد بی عملیشان عاقبت منجر به نزول بلا شود ، تجربه از سر گذشته درسی عمومی و همه فهم خواهد شد.

بی کفایتی ، حرافی ، کم خردی ، بی کسی و زشت رویی احمدی نژاد شاید روزگاری موهبتی برای سرنوشت ملت این ملک بر شمرده شود!

 

داریـوش سـعـدیـن

سی ام آذر ماه هشتاد و پنج