چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۵ - ۱۷ ژانويه ۲۰۰۷

 

 

 

منصور کوشان

 

پراگ

 

 

 

هیچ فریادی بی‌دلیل نیست

شب از خیمه‌شب‌بازی می‌آید

هزار عروسک ساکت ساکن

بی‌خواب

در انتظار جادوی چیره دست

و هزار مسافر بی‌خیال

سرگردانِ هزاره‌ی بی‌رویا

 

این‌جا

ژوزف کا، سامسا و گراگوس شکارچی

در گذارِ تاریخ "Golden Lane "

ناظرانِ آیین زنده‌ی جسارت

کشتن

شکنجه

و در زیبایی‌ی هر میدان

پنهان خوف آشکار قصر و کلیسا

 

این‌جا

هیچ فریادی بی‌دلیل نبوده ست

ساعت‌ها شاهدانِ بی‌زمانند

"Black Ligth"ها خاموشانِ نمایشِ بی‌تاریخ

مردگان "Vyshehrad"

زندگان آشفته‌ی بی‌تاب

و فریاد کافکا

آشکار در زیبایی‌ی پنهان هر دوره.

 

اکتبر 2006، پراگ