اکنون نوبت مردم است!
بيانيه سنديکاي کارگري شرکت واحد، بيانيه بيش
از ۶۰۰ آزاديخواه در ايران
نماد گسترش هر روز بيشتر همبستگي ملي
کوروش گلنام
دوشنبه 26 ارديبهشت 1384 ـ 16 مه 2005
هر چه به انتخابات نمايشي ـ فرمايشي نزديک تر مي شويم، همبستگي مردم و تلاش کوشندگان
سياسي (از همه قشرها و گروه هاي اجتماعي: کارگران، دانشجويان، فرهنگيان، کارمندان،
نويسندگان، روزنامه نگاران، خبرنگاران و...)، انديشمندان و آزاديخواهان ايران براي
نزديکي، همکاري ، همياري و پايداري يک پارچه و هم زمان در برابر خودکامگي و
خودکامکان نيز روز بروز بيشتر نمايان مي شود. شاهد هستيم که بتدريج گروه هاي بزرگي
از کوشندگان درون ايران با دليري به نوشتن
و انتشار آشکار و روشن ديدگاه هاي خوددرباره رويدادهاي روز ايران و آينده نگري براي
روزهايي که در پيش است، مي پردازند که هر روز نيز دامنه آن نيز گسترش بيشتري مي يابد. امروز بيان آشکار اين ديدگاه ها براي آينده ايران
بسيار مهم بوده ،ديوارهاي ترس وسرکوب را فرو ريخته و نداي "مرگ يکبار، شيون يکبار"
را بلند مي کند. ابراز روشن ديدگاه در
باره انتخابات نمايشي ـ فرمايشي ماه آينده؛ در باره دردسر بزرگي که حاکمان خودخواه،
خيره سر، ضدملت، با تلاش دزدانه خود در راه دست يابي به فن آوري هسته اي و ساخت
بمب اتمي، براي ميهن ما ايجاد کرده اند؛ امکان يورش نظامي به ايران و...چون آب و
نان براي مردم ايران حياتي است. اما اينک چرخ زمان به سويي ديگر مي چرخد!
اگر تا ديروز اين حکومت گران خيره سر و قدرت طلب بودند که هميشه(جز مواردي استثنايي
و کوتاه مدت همچون کمي پيش و پس از حماسه خرداد76 و آن "نه" تاريخي به
رهبر، و يا فرصتي که خيزش بزرگ و سراسري دانشجويان با آنهمه فداکاري ايجاد نمود)
دست بالا را داشته و يک بند به مردم يورش برده و حق قانوني و انساني آنها را پي در
پي پايمال مي کردندو مردم با سختي ها و با دادن قرباني هاي بسيار در برابر آنان ايستادگي
مي کردند، امروز امااين مردم هستند که دست به پيش روي و يورش زده اند و اين
خودکامگان هستند که امروز وحشت همبستگي تاريخي مردم و گفتن "نه" بزرگ به
همه حاکميت، آنها را فرا گرفته است. مي بينيم
که همه آقايان نه تنها دست به وارونه نمايي زده و گناه همه رويدادهاي 26 سال دوران
خشونت کور و رفتار فاشيستي همگاني حکومتگران را به گردن يکديگر مي اندازند و
زبانشان در سخن گفتن با مردم به کلي ديگر شده است، بلکه حتا به روش ها و نيرنگ هاي
گوناگون پناه آورده و به زاري و التماس افتاده اند تا شايد مردم در انتخابات رياست
جمهوري که انتصاباتي رسواست، شرکت کنند. خيزش و يورش بزرگ وتاريخي مردم ايران که
در راه است، با نه به انتخابات قلابي و آري به همه پرسي و انتخاباتي آزاد با ديدباني
نمايندگان سازمان هاي جهاني حقوق بشر، براي رهايي از بند رژيم اسلامي و بر پايي
حکومتي دموکراتيک و آزاد آغاز مي شود. اين خيزش و يورش با "يورش" 26 ساله حکومتگران به مردم و منافع مردم اما بسيار
تفاوت دارد. اين يورش به حکومتگران ستم گر به جا و حق است زيرا:
1 ـ مردم بر خلاف سردمداران حکومت اسلامي، خشونت خواه و خشونت زا نبوده و نيستند
و راه کاري که دنبال مي کنند، متمدنانه، مسالمت جويانه و مورد پسند و خواست همه
جهانيان دلبسته حقوق بشر است.
2 ـ پندار، کردار، روش و منش مردم و کوشندگان سياسي، فرهنگي و اجتماعي آنها،
درست واژگونه حکومتگران تبهکارو نيرنگ باز بر: شفافيت، راستي، درستي، خرد گرايي بر پايه بررسي
و ارزيابي و منطق و استدلال استوار است.
3 ـ مردم در پي آزادي، قانونمندي، دادگري، دادگستري و رهايي از فقر، بيکاري،
اعتياد، تن فروشي، بي اخلاقي، رشوه، رانت خواري و در يک سخن فساد همه گير و
گوناگون، پرونده سازي هاي سبک استاليني، زندان
، شکنجه و اعتراف گيري هاي شرم آور و تواب سازي شرم آور تر از آن بانمايش هاي نفرت
بار تلويزيوني، آدم کشي، هرچ و مرج، باند بازي، مافيا بازي، رهبر بازي و... هستند
و مي خواهند در جامعه اي آزاد، در صلح و ارامش و امنيت زندگي کنند. مردم ديگر به هيچ
وجه نمي توانند بپذيرنر که در سايه حکومتي زندگي کنند که رهبري غير انتخابي، زورکي
و ساخته دست دولتي پنهان داردکه خود را برتر از حتا قانون خود نوشته مي داند. مردم
ديگر نمي توانند حکومتيان زر وزور پرستي را بپذيرندکه همه آنچه را که مردم نمي
خواهند و از آن نفرت دارند، آنها مي خواهند!
4 ـ خواست مردم با شرايط روز جهان متمدن و همزيستي مسالمت آميز با همه ملت هاي
جهان با هر دين و نژاد و رنگ و زبان و مرام و شيوه اي که دارند، استوار است در حاليکه
حکومتگران اسلامي هر روز بيش از روز پيش، در پي آتش افروزي، آدمکشي و ايجاد هراس و
وحشت و افزايش ترور و ترور پروري هستندتا شايد به امتياز هايي دست بيابند که چند
روزي بيشتر بر پا بمانند. ايرانيان امروز به خوبي آگاه هستند که همين حکومتي که هر
روز هزاران بار از "دشمن" و "مرگ بر او" مي گويد و پرچمش را
به آتش مي کشد، طبل توخالي اي بيش نيست! مردم شاهد بوده اند که صدام، که چنان آسيب
هايي به جامعه ايران وارد کرد و آن همه بر عليه اش شعار مي دادند، چگونه در اثر بي
کفايتي و دروغ گويي هاي حاکمان، يک باره به "برادرصدام" تبديل شد و
چگونه او را به آغوش کشيدند! مردم مي دانند که اگر صدام بر سر کار بود آقايان هرگز
جسارت و شهامت دخالت در کار مردم عراق، ارسال پول و اسلحه وآدمکش، و تلاش و تحريک
براي بمب گذاري و آدمکشي و آتش افروزي درآنجا را نداشتند. مردم مي دانند که بزرگترين
و نخستين خواست مافياي حاکم بر ايران از مذاکره کنندگان اروپايي بر سر بازي هسته اي، ياري اروپايي ها براي گرفتن تضميني از آمريکا
ست تا به آنها حمله نبرده و سرنگونشان نکند. سردمداران حکومت تا مدتها مي خواستند
اين خواست پنهان بماند اما سر انجام آشکار شد و خود نيز به اجبار آنرا به زبان
آورده و بيان کردند، البته نه به چنين روشني که نگارنده مي گويد زيرا که آنها
"ملا" ي بنده قدرت هستند و در هيچ زمان و مکاني زبان شفاف، راست گو و
درست گو ندارند! آقايان يک ريز از دشمن مي
گويندو با همه سر ناسازگاري و دشمني داشته و با وجود واپس مانده ترين نگرش ها به
مسايل زندگي، خود را نجات دهنده بشريت مي
دانند!
5 ـ مردم دارندگان قانوني حکومت هستند و بيشترين بخش شکننده جامعه را تشکيل مي
دهند در حاليکه حکومتگران اندک مردماني هستند که با زور و قلدري و خونريزي و ستم گري، خود را به مردم
تحميل کرده اند.
پس خواست و انديشه مبارزاتي مردم از "يورش" به حاکميت براي گرفتن حق
پايمال شده خود است که "نه" بزرگ مردم در "انتصابات" پيش رو
زمينه آنرا فراهم خواهد کرد. رويدادهاي اين روزها در ميهن ما نشان مي دهد که"
ملت ايران"، همآن که علي خامنه اي و رفقايش بزرگترين دشمنان آن هستند و
امروز مي خواهند خود را پشت اين دو واژه
پنهان کنند، به راستي اراده کرده اند که کار را يکسره کنند. حرکت و تلاش هاي تازه
کارگران و ديگر کوشندگان آزاديخواه و بيان آشکار و روشن آنها براي گرفتن حق قانوني
ـ انساني خود، نشان گويايي بر اين حقيقت است. دامنه اعتراض ها و خواست ها هر روز
بالاتر مي گيرد و ديوار ترس هر روز بيشتر فرو مي ريزد. مردم اکنون بيشتر متوجه ارزش رأي خود شده و يکبار
ديگر نمي خواهند اجازه دهند که شيادان تنها به نفع خود از آن سود ببرند. مردم از
سويي ديگر به درک درست تري از تنگناها و گرفتاري هاي دروني وبيروني رژيم اسلامي پي
برده و نمي خواهند اين مجال تاريخي براي رهايي را به آساني از دست بدهند.
با در ديد داشتن آنچه که در بالا آمد است که اهميت ويژه دو بيانيه مهم منتشر
شده در اين چند روزه، بيشتر آشکار مي شود. نخست بيانيه اي است ز ير نام: " توطئه هاي ضد سنديكايي را خنثا كنيم"، که از سوي
"هيئت مؤسس سنديکاي کارگري شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه" روز شنبه
24 ارديبهشت 1384منتشر شد. در اين بيانه
با زباني کم سابقه، هم يورش وحشيانه گماشتگان رژيم افشا شده است :
"همكاران شريف وآگاه؛
همان گونه كه اطلاع داريد، بهدنبال تلاشهاي
بيوقفهي هيات موسس، و پشتيباني بيدريغ شما در احياي سنديكاي كارگري، در راستاي
دفاع از حقوق و منافع صنفي همهي زحمتكشان شركت واحد، گروهي
آشوبگر تحت رهبري خانه كارگر و بعضي سران شوراهاي مناطق شركت واحد، و مامورين
حراست با حمايت مديريت شركت واحد اتوبوسراني، به محل برگزاري جلسات آمورش ما يورش
آوردند و تعدادي ار همكاران شما را با وحشيانهترين شكل ممكن و در حضور مامورين
انتظامي حاضر در محل كتك زدند، به رويشان چاقو كشيدند
و مصدومشان كردند و تا آنجا كه ميتوانستند
به محل سنديكاي كارگران نانوا آسيب رساندند."،
(1)
هم به درستي دست هاي پشت پرده براي به خون و خشونت کشيدن تلاش کارگران زحمتکش
را آشکار کرده و خواستار محاکمه آنها شده است:
"همكاران ارجمند و آگاه؛
آشوبگران بايد در برابر دادگاه به محاكمه
بنشينند، آنها
براي فرار از پاسخگويي به اقدامات غيرانساني، غيرقانوني و ناجوانمردانهشان، سعي
دارند از طريق آشوب و فتنه و درگيري، ما
و شما را به اقدامات مشابه وادارند و بدين طريق تلاشهاي صميمانهي شما را در راه
رسيدن به اهداف انساني، قانوني و برحقتان بازدارند."،
و هم به شيوه اي بسيار روشن از
اراده استوار براي گرفتن حقوق پايمال شده خود را با
شکوهي ويژه بيان مي کند:
"همكاران شريف
و گرامي؛
مطمئن باشيد راهي را كه در پيش گرفتهايم
انساني،
عقلايي،
برحق، شرافتمندانه و منطبق بر اصول پذيرفتهشدهي حق آزادي تشكل (مقاولهنامهي هشتاد و هفت سازمان بينالمللي
كار) است. در راهي كه پيش رو داريم استوار و مصمم گام خواهيم برداشت."
بيانيه دوم بيانيه اي است که در ادامه بيانيه اي که بنام
بيانيه 565 نفرناميده شد، از سوي "بيش از ششصد نفر از آزادانديشان، نويسندگان، فعالان سياسي، دانشجوئي و
کارگري ايران" در روز 20 ارديبهشت 1384منتشر شد که ابراز آشکار عدم شرکت در انتخابات
است که در اين روزهاي سرنوشت ساز، ازاهميت ويژه اي برخوردار بوده و مي بايست اميد
واربودکه ديگر کوشندگان نيز به آنها پيوسته و به انتشار روشن و آشکار خواست خودبرعدم
شرکت در انتخابات نمايشي ـ فرمايشي پرداخته و با دامن زدن و گسترش اين خواست ملي، زمينه
حرکت هاي خشونت آميز رژيم در برابر امضاء کنندگان را از بين ببرند. بخشي از دانشجويان
کوشا و ديگر تلاش گران راه آزادي، پيش از اين، بر عدم شرکت خود در انتخابات بدون
وجود آزادي انتخاب تاکيد کرده بودند. کوشندگان آزاديخواه در بيرون از کشور که با اين
هم ميهنان خواست همآهنگ دارند نيز مي بايست به پشتيباني يکپارچه از هدف بيانيه بر
خواسته و به رژيم هشدار بدهند که کمترين آسيب به هر يک از اين افراد امضاء کننده بيانيه،
با واکنش شديد همه ايرانيان آزاديخواه روبرو شده و رسوايي تازه اي براي رژيم ببار
خواهد آورد و کار را بر او بازهم سخت تر خواهد نمود. اين بيانيه يک گام بزرگ ديگر
به پيش است. نام افرادي از اصلاح طلبان گذشته نيز در ميان امضاء کنندگان است که
نشان از اراده درست آنها در پيوند با خواست نهايي مردم دارد که بايد از آن ابراز خوشنودي
نمود. نگارنده و هم ميهناني که چون من مي انديشند، از هر رفتار و حرکتي که به پر بارتر
و نيرومندترکردن جنبش ازاديخواهي ايران ياري برساند، پشتيباني خواهيم کرد.
نام اين بيانيه خودخواست اساسي اين کوشندگان راکه بسيار فراتر از بيان عدم
شرکت در انتخابات فرمايشي ـ نمايشي رياست جمهوري و همآن خواست اصلي و حقيقي مردم
است، نشان مي دهد:
"راهي جز
تغيير بنيادين در ساختار قدرت نمي بينيم"
(2)
اين هم ميهنان آزاديخواه پس از يرسي وارزيابي درستي
از شرايط چنين مي گويند:
"ما امضاءکنندگان در شرائط موجود، با توجه به اشکالات بنيادي که در بالا برشمرده
شد و با توجه به اينکه مشکل اصلي، منحصر به
عمل جانبدارانه و غيردموکراتيک شوراي نگهبان نيست، با الهام از وجدان عمومي و آنچه از تصميم خودجوش مردم احساس مي
شود، موجبي براي مشارکت در اين انتخابات
نمي بينيم و اعلام مي داريم در اين انتخابات، نه کانديدائي را تائيد و نه راي خواهيم داد."
بايد اين حرکت دليرانه هم ميهنان را بسيار ستود. فراموش نبايد کرد که امضاء
کنندگان همه در ايران زندگي مي کنند. آنها در بخش ديگري از بيانيه خود مي نويسند:
"هموطنان عزيز
بي ترديد
حساسيت زمان و مخاطره آميز بودن زمانه، هر ايراني را به خود مي خواند که با هشياري کامل به آينده ميهن و
استقلال و آزادي اين سرزمين بيانديشد و ايستادگي
در برابر يکه تازي هاي ايران برباد ده را وجهه همت خويش قرار دهد تا پيش از آنکه بحران هاي داخلي و خارجي تعميق بيشتري
يابد، شرائطي فراهم گردد تا حاکميت ملي به نحوي
مسالمت آميز و در فضائي باز و آزاد و با تکيه بر اصول دموکراسي, حقوق بشر و جمهوريت واقعي و عدالت اجتماعي، خارج از
هرگونه تبعيض نژادي، جنسيتي و قومي - به دور
ازخشونت- در کشور استقرار يابد و از کيان ايران و ايراني پاسداري کند."
برهمه ايرانيان آزاديخواه است که از اين روند رو به پيش پشتيباني کنند. با
عدم شرکت در انتخابات قلابي رياست جمهوري، براي برگزاري يک همه پرسي و انتخابات
آزاد در ايران تلاش کنيم.
1 ـ اخبار روز، شنبه 24 ارديبهشت 1384
2 ـ اخبار روز، يکشنبه 15ارديبهشت 1384