روايت زندانهاي جمهوري اسلامي از زبان
زندانيان سياسي
(ب- آزاده ، ب- آزارکلاه)
کتاب زندان ( جلد دوم )
جلد دوم کتاب زندان را باز مي
کنيم واين بار پاي صحبت سودابه اردوان مي نشينيم ، او از فرزانه عمومي سخن ميگويد
وچه درد آوراست شنيدن شرح حال فرزانه :"...درچنين حال وهوايي است که اورا به
بند مي آورند، زني است سرتا پا سياه پوشيده .بامو وروي کثيف ورفتاري غير عادي ، مي
شنويم که نامش فرزانه عمويي ست واز مجاهدين است واز زندانياني که بر اثر شکنجه هاي
زياد ، بکلي تعادل رواني اش را از دست داده است نگاهش ميکنم .خودش است سال 1361 در
بند 8 قزل حصار باهم بوديم .آن وقت بند 8 ازبدترين بندهاي تنبيهي زنان زندان قزل
حصار بود و حاجي داود در بارش مي گفت ...."
براي تماس مي توانيد
با آدرس زير با ما مکاتبه کنيد .