دوشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۸۴ - ۹ مه ۲۰۰۵

 

باستيل*

 از «شعرهاي پاريسي»

رضا فرمند

 

در ميدان باستيل

به ستون آسمان‌ساي آزادي نگاه مي کنم

در اين ميدان، پُرسش، زيباترين توپ هايش را شليک کرده است

و آزادي، شگرفترين پيروزي هايش را بدست آورد‌ه‌است!

از دژ باستيل هيچ نمانده، مگر خاطره‌ي پايکوبي ها بر ويرانه‌اش

با خود مي گويم:

 کيشي که خود را با خشم مي آميزد؛

کيشي که خود را با ستم مي آميزد؛

کيشي که خود را با سنگ مي آميزد و در برابر زندگي بالا مي کشد؛

سرنوشتي آيا جز سرنوشتِ باستيل تواند داشت؟

 

***

 

دژ سنگين باستيل را تکه تکه بيرون برده‌اند

و اينسوي و آنسوي پرا‌ کنده‌اند

در اين ميدان اکنون، مردم در تراس کافه ها

به همراه  موسيقي آرامش، مي خورند و مي نوشند

و سخن هاشان به روي خنده هاشان مي ريزد

 

*

 

زندگي اينجا غرور خود را پيدا کرده است.

و آزادي به همه چيز و همه کس مي آيد:

به آسمان مي آيد، به زمين مي آيد

و از همه بالاتر به خنده‌ي زنان مي آيد.

 

***

 

سرگذشتِ باستيل، خودباوري ديوارها را سست مي کند.

اينجا ديگر، توپ هاي زور نمي غرند

و نشاني از تبختر کشيشان نيست

بهشت و دوزخ و خدا هم، خودشان شده‌اند

واژه شده‌اند

و کنار واژه هاي ديگر ايستاده‌اند

 

***

 

به کُهَن‌دژ پوکِ کيشي مي انديشم که هنوز

هياهاي خشماگين زمان را پشتِ ديوارهايش نمي شنود

و نمي بيند که شراب و شامپاني و ودکا

خوش‌رنگترين جامه هاشان را پوشيده‌اند؛

و مستانه‌ترين سرودهاشان را مي آزمايند؛

و بادهاي ويراني در هر سو، کمر بسته‌اند.

به کهن‌دژ پوکِ کيشي مي انديشم که هنوز

پُرسش ها را به بند مي کشد.

به سرنوشتِ دژ باستيل مي انديشم

و در اين دم شايد هيچ‌کس چون من بر ويرانه هايش پاي نمي کوبد!

 

**********************************

La Bastille*

قلعه‌ي باستيل، زندان دولتي، نمادِ قدرت مطلقه

پادشاه، در چهاردهم جولاي سال ۱۷۸۹

توسط شورشيان پاريسي ويران شد.

باستيل، زندان مخالفان سرشناس حکومت بود.

پادشاه، طبق اختيارات  قانوني خود مي توانست

با فرماني ويژه (Lettre de Cachet)

حکم بازداشت و زنداني هر مخالفي را صادر کند.

در ميان زندانيان نامدار باستيل، مي توان

از ولتر Voltaire(1691-1778)

فيلسوف بزرگ قرن هجدهم، نام برد.وي

به خاطر نوشتن طنزي انتقادي چندين ماه

در زندان بسر برد.

چهادرهم جولاي، روزي که باستيل ويران شد،

 اکنون روز ملي فرانسه قلمداد مي شود و سالانه

به نام «روز باستيل» جشن گرفته مي شود.

*

ستون يادبودِ ژوئيه Colonne de Juillet  ميانِ ميدان

را در اين شعر، ستون آزادي خوانده‌ام.

پاريس ۳۱ ژوئيه  ۲۰۰۴