دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۴ - ۲۲ اوت ۲۰۰۵

نامه هوشنگ کشاورز صدر به منوچهر محمدی

به اعتصاب غذاي خود ودرد و رنج مادرتان پايان دهيد

 

آقاي منوچهر محمدي عزيز

 

با سلام و احترام ، نگارنده اين نامه ، نيز همچون بسياري ديگر صدا و به تعبير درست تر آن،  ضجه  مادر شريف شما را از راديوي فرانسه ( بخش فارسي ) شنيدم . بغض در گلو و گريستن و  استمداد او از همه و همه اي که نمي شناخت شنيدم. آنچه از صداي او برمي خواست ، حکايت داشت که باهمه جان نگران شماست.

آقاي منوچهر عزيز ، من يک پناهنده سياسي سالخورده ايراني هستم که به دليل اتهاماتي که ساخت کارخانه بازار و مسجد است، همان توليداتي که امروز  گريبان شما را نيز گرفته است ، سرزمينم را ناخواسته ترک گفته ام و با اينکه دلم سخت هواي ايران را دارد ،  دور از ديارم.

آقا ي منوچهر عزيز ، من به عنوان يک پناهنده ناچيز سياسي  هم صدا با مادر شريف شما، از شما زنداني سياسي بي پناه استدعا مي کنم  به اعتصاب غذاي خود ودرد و رنج مادرتان پايان دهيد. اگر نه به خاطر درخواست خاضعانه آواره اي  دور از ميهن ، اما به دليل زلالي چشمه عشق « مادر» که توجه و حرمت نهادن بر آن کم فضيلتي نيست .

آقاي منوچهر عزيز ما  مي خواهيم همراه مادر شما در صبحي که بسيار زود فرا خواهد رسيد شما و همه زندانيان سياسي را در ايران را زنده ببينم .

 

هوشنگ کشاروز صدر

پناهنده سياسي ايراني در فرانسه

21 اوت 2005 – پاريس