جمعه ۱ مهر ۱۳۸۴ - ۲۳ سپتامبر ۲۰۰۵

بازجويي فني

 

محمدرضا نسب عبداللهي

abdolahi84@gmail.com

 

يکي از روش هايي که در طول تاريخ براي تعقيب و کشف جرم به کار گرفته مي شده،سيستم اتهامي بوده است.از نظر تاريخي اين سيستم،کهنه ترين روش رسيدگي به پرونده هاي قضايي است.در سيتم اتهامي،مهم ترين راهکار اثبات حقايق،ياري جستن از روش "اوردالي"(ordalie)بوده است.به اين ترتيب که هرگاه "متهم"براي اثبات بي گناهي خود نمي توانسته است دليلي بياورد،سوگند او نيز پذيرفته نمي شده است و ناگزير به اوردالي تن مي داد.اوردالي داراي دو روش "گرم" و "سرد" بوده است.در روش گرم از روغن داغ يا آتش و يا آهن گداخته و در روش سرد از زهرهاي مختلف براي اثبات بي گناهي متهم بيچاره استفاده مي شده است.به عنوان نمونه متهم را به داخل آتش مي انداختند،چنانچه سالم بيرون مي آمد،بي گناهي او ثابت مي شد.

در سيستم اتهامي دو ويژگي آشکار است:نخست آنکه متهم در ذات خود مجرم انگاشته مي شود.دوم آنکه در اين سيستم متهم بايد با تحمل شکنجه هاي وحشتناک،بي گناهي خود را ثابت کند.

هر چند سيستم اتهامي،روشي کهنه است و به گذشته هاي دور تاريخ تعلق دارد ولي اين سيستم کهنه ي تاريخي،در تاريخ جا نمانده است و همگام با آن،جلو آمده است.

شکل امروزي "اوردالي" در ايران،با نام "بازجويي فني" رواج دارد.عبارت "بازجويي فني"براي خوانندگان روزنامه ها،نامي ناآشنا نيست.هر جا در صفحات حوادث روزنامه ها،رخدادي نقل شده است،در متن آن به "بازجويي فني" اداره ي آگاهي(وابسته به نيروي انتظامي حکومت ايران)نيز اشاره اي شده است.

بازجويي فني چيست؟

به سخن کوتاه،در ايران با حکم دادگاه،متهمان براي تحقيقات به اداره ي آگاهي تحويل داده مي شوند.در اداره ي آگاهي اما تحقيقات با آنچه که در معرفي اين کلمه در ديکشنري ها آمده است،معناي متفاوتي دارد.دامنه ي تحقيقات در اداره ي آگاهي از "سيلي زدن به متهم تا آزارهاي شديد جسمي و روحي" را در بر مي گيرد.

در مدتي که در زندان و در ميان زندانيان عادي و غير سياسي بودم از فرصت استفاده کردم و با جمع زيادي از زنداني ها به گفت و گو نشستم.همه ي آن هايي که در اين گفت و گوها شرکت مي کردند؛با نفرت از بازجويي هاي اداره ي آگاهي سخن مي گفتند.تعدادي هم بودند که با نمايان کردن آثار آزارهاي جسمي،از ستمي که بر آن ها رفته بود،پرده  بر مي داشتند.شکنجه هايي مانند"جوجه کباب،دستبند قپاني،آويزان کردن و...". آن ها مي گفتند زير اين شکنجه ها،آدمي به جرم هاي ناکرده هم اقرار مي کند.بازجويي فني يعني همين.از اين روست که هرگاه در متن خبري به نام "بازجويي فني"بر مي خورم؛حال و روز ناگوار متهم نگون بخت به سان فيلمي در مقابل ديدگانم به نمايش در مي آيد.

زندانيان عادي از اينکه کمتر کسي به سخن آن ها گوش مي دهد،گلايه داشتند.آن روزهايي که در زندان بودم با خود پيمان بستم که پس از آزادي،از درد آن ها که درد بسياري از زندانيان عادي است،سخن بگويم و امروز چنين کرده ام.هر چند که مي دانم حال و روز آن ها تفاوتي نخواهد کرد و اين برايم بسيار آزار دهنده است.

http://mortad.blogsky.com