كروبی و احمدی نژاد؛
شگفتی های انتخابات رياست جمهوری ايران
احمد زيدآبادی
نتيجه
انتخابات رياست جمهوری ايران، ناظران داخلی و خارجی را شگفت زده کرد. اين شگفتی بيشتر
از آن رو بود که محمود احمدی نژاد شهردار تهران و مهدی کروبی رئيس سابق مجلس
توانستند برخلاف نتايج نظرسنجی های مراکز دولتی جمهوری اسلامی، به ترتيب به رديف
دوم و سوم فهرست هفت نفره کانديداها صعود کنند.
محافل
روشنفکری و سياسی ايران نه فقط هيچ شانسی برای محمود احمدی نژاد و مهدی کروبی
برای کسب آراء عمومی قائل نبودند، بلکه برنامه های آنها را نيز که اولی بر "احيای
فرهنگ شهادت طلبی" و دومی بر "اعطای حقوق ماهيانه ۵۰ هزار تومان به هر
ايرانی بالاتر از ۱۸ سال" استوار بود، اساسا جدی نمی گرفتند. اما
ظاهرا همين دو شعار سبب جذب آراء اقشار خاصی به اين دو کانديدا شد.
محمود
احمدی نژاد که يکی از سه کانديدای طيف موسوم به اصولگرايان بود، به خلاف دو همتای ديگر
خود، تلاشی برای جذب رای افراد عادی جامعه نکرد و از همين رو، شعارهای انتخاباتی
خود را در جهت کسب رای نيروهای موسوم به حزب اللهی سامان داد. او ظاهر خود را
نياراست، آزادی و دموکراسی را ستايش نکرد و از زبان انقلابيون دهه ۶۰
ايران
فاصله نگرفت. او حتی به صراحت اعلام کرد که انقلاب سال ۱۳۵۷ برای دموکراسی
نبوده است.
نيروهای
موسوم به حزب الله که اغلب در مساجد، بخشی از حوزه های علميه و نهادهای نظامی مانند
بسيج فعاليت دارند، از ميان محمدباقر قاليباف که از دادن شعارهای سختگيرانه مذهبی
خودداری می کرد و علی لاريجانی که عموما زبانی دو پهلو به کار می گرفت، محمود
احمدی نژاد را کانديدای مناسب تری برای پيگيری علايق خود يافتند و در روزهای آخر
منتهی به انتخابات به گونه ای کم سر و صدا، به سازماندهی اعضا و هواداران پرداختند
و در نهايت رای منسجمی را به طور سرتاسری به نفع او به صندوق ريختند.
اين
رای منسجم سبب شد که محمود احمدی نژاد از صورت يک کانديدای کم شانس به رقيب اکبر هاشمی
رفسنجانی برای دور دوم انتخابات تبديل شود.
احتمالا
نکته ديگری هم باعث بالا رفتن رای محمود احمدی نژاد، بخصوص در محلات فقير نشين تهران
شده است. محمود احمدی نژاد با اعلام اينکه خواستار بازگشت به "ساده زيستی"
دوران نخست انقلاب است، در طول دوران شهرداری خود يک سلسله "ديدارهای مردمی"
با مردم جنوب شهر داشته و در اين ديدارها سعی کرده است چهره ای "خاکی و
متواضع" از خود نشان دهد.
قاعدتا
مردمی که دولتمردان را جز در مراسم رسمی و يا سوار ماشين های شيک و همراه با اسکورت
نديده اند، رفتار محمود احمدی نژاد را بيشتر پسنديده اند و از همين رو بدون
آنکه به شعارها و برنامههای وی التفاتی داشته و يا از عواقب سياستهای او و حاميانش
اطلاعی داشته باشند، او را به خود نزديک تر يافته اند.
شگفتی آفرينی "شيخ اصلاحات"
مهدی
کروبی هم که خود را "شيخ اصلاحات" می داند، با ارائه برنامه ای
اقتصادی، طبقات فرودست و محروم جامعه را مخاطب خود کرد و وعده داد که در صورت
دستيابی به کرسی رياست جمهوری، به همه افراد بالاتر از ۱۸ سال، ماهيانه ۵۰
هزار
تومان خواهد پرداخت. البته احتمال دارد که حتی طبقات محروم جامعه نيز وعده کروبی
را جدی نگرفته باشند، اما برای يک خانواده پر جمعيت که دغدغه ای جز امرار معاش
ندارد، وعده مهدی کروبی در برابر شعارهای روشنفکرانه يا ايدئولوژيک ساير کانديداها
امری ملموس و عينی به نظر می رسد.
به
هر حال از نظر فرد محرومی که تصور روشنی از ديدگاه کانديداها ندارد و پيروزی هر يک
از آنها برايش علی السويه است، اگر برنامه کروبی به هيچوجه به عمل در نيايد، وی نيز
فردی خواهد بود مثل ساير کانديداها! اما بر اساس "اصل عدم قطعيت" که راهنمای
هر انسانی در هر سطحی است، اگر اين برنامه حتی يک درصد نيز شانس اجرا داشته باشد،
ارزش دادن يک رای را دارد!
با
اين همه، رای غير قابل پيش بينی کروبی دلايل ديگری نيز داشته است که از آن جمله
می توان به استفاده ظريف او از احساسات منطقه ای و قومی و پرهيز از رفتارهای
متکلفانه در برابر مخاطبانش اشاره کرد.
(بی بی سی )