سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۴ - ۲۱ ژوئن ۲۰۰۵

 

 

 

 

 

تجربه ای از همگرايی زنان آسيايی

كنگره نسوان شرق

محمدحسين خسروپناه

 روزنامه شرق

 

سده ۲۰ ميلادی، دوران شكل گيری، رشد و توسعه جنبش  زنان در آسيا است. آغاز اين جنبش در آسيا مانند ديگر مناطق جهان، همزمان نبود؛ به اين معنا كه در برخی از كشور های آسيايی مانند ژاپن، هند، مصر و سوريه، تشكل های زنان در اواخر سده ۱۹ م تشكيل شد و در كشور هايی مانند ايران، تركيه، چين و...، تشكل های زنان در سال های آغازين سده بيستم شروع به فعاليت كردند. در شماری از كشور های آسيايی مانند سوريه، تشكل های اوليه زنان به صورت «نهضت ادبی» ايجاد شد و در برخی كشور ها مانند ايران، تشكل های زنان پس از يك نهضت اجتماعی، در ايران انقلاب مشروطه، تشكيل شد.

به رغم اين تفاوت ها، آنچه در تشكل های اوليه زنان كشور های آسيايی، نقش اساسی و بنيادين داشت، آشنايی گروهی از زنان و مردان اين كشور با مدرنيته و مدنيت جديد غربی و جنبش زنان در اروپا و آمريكا بود. اما آنچه در فاصله دو جنگ جهانی اول و دوم موجب رشد و گسترش جنبش زنان در كشور های آسيايی شد علاوه بر روند هرچند بطئی نوسازی اقتصادی و اجتماعی، مشاركت زنان در احزاب سياسی و جنبش های اجتماعی بود. اين مشاركت تاثير جدی بر آگاهی زنان از نقش و توانايی فردی و جمعی آنان در حيات اجتماعی و سياسی داشت.

در ضمن ايدئولوژی برخی از احزاب سياسی كه زنان به عضويت آن احزاب درآمده بودند موجب شد تا اين گروه از زنان هرچند كم شمار، بيش از پيش بر تساوی حقوق زن و مرد تاكيد كنند و خواستار تحول و دگرگونی فرهنگ و مناسبات اجتماعی حاكم بر جامعه خود شوند.

جنبه های مشترك و تقاضای نسبتاً يكسان تشكل ها و فعالان حقوق زنان در كشور های آسيايی خصوصاً كشور های غرب آسيا و همچنين مسائل و مشكلات مشابهی كه در برابر آنان قرار داشت، انگيزه و عاملی برای همگرايی اين تشكل ها و تبادل نظر و انتقال تجربه بين آنها بود.

در ابتدا تشكل های زنان برخی از كشور ها اتحاديه ای تشكيل دادند و كنفرانس كشوری برگزار كردند. اين قبيل كنفرانس ها راه را برای همكاری اين تشكل ها و حتی ايجاد مركز هماهنگ كننده فعاليت های آنها فراهم كرد. در گام بعدی كنفرانس های منطقه ای زنان تشكيل شد. برای مثال می توان به اين روند در سوريه اشاره كرد: در سال ۱۹۲۵ كنگره زنان مسلمان و سپس كنگره زنان مسيحی سوريه برگزار شد. هر يك از اين كنفرانس ها، تشكل ها و فعالان حقوق زنان مسلمان و مسيحی را به طور جداگانه دربرمی گرفت، آنگاه، «المجمع  النسائی العربی» تشكيل شد. كه بعداً «الاتحاد السوری العام» نام گرفت. هدف اين مجمع، ايجاد وحدت بين فعالان حقوق زنان از اديان، قوميت ها و ملت های مختلف سوريه بود. پس از موفقيت اين مجمع، تشكيل «كنگره نسوان عرب» در دستور كار فعالان حقوق زنان قرار گرفت.

اين كنگره با شركت نمايندگان تشكل ها و فعالان حقوق زنان كشور های عرب در اوايل سال ۱۹۳۰ در دمشق برگزار شد.

چنين تجربه ها و موفقيت هايی در برخی از مناطق آسيا، راه را برای تشكيل كنفرانس قاره ای زنان فراهم كرد. در سال

۱۳۰۹/۱۹۳۰ دو كنفرانس از زنان كشور های آسيايی برگزار شد: يكی «شورای عالی اتحاديه كل زنان شرق» كه در ايران به «كنگره نسوان شرق» شهرت يافت و ديگری «مجمع اتحاديه نسوان آسيا» است.

اولين كنگره نسوان شرق

اولين كنگره نسوان شرق در خرداد ماه ۱۳۰۹/ ژوئيه ۱۹۳۰ در دمشق تشكيل شد. نورحماده از رهبران تشكل های زنان سوريه و رئيس اين كنگره، در توضيح چگونگی شكل گيری ايده برگزاری كنگره زنان شرق می گويد: در جريان تشكيل كنگره نسوان عرب، هياتی از زنان هندوستان به بيروت آمدند و با ارائه پيشنهاد تشكيل كنگره زنان آسيا، از برگزار كنندگان كنگره زنان عرب خواستند كه در اين زمينه اقدام كنند. از اين پيشنهاد استقبال شد و نور حماده دعوتنامه هايی برای تشكل ها و فعالان حقوق زنان كشور های تركيه، مصر، تونس، فلسطين، حجاز، ايران، هندوستان، چين، ژاپن، جاوه، استراليا و... فرستاد و آنان را به همكاری در تشكيل كنگره زنان شرق فراخواند. برخی از اين تشكل ها نمايندگان خود را به كنگره اعزام كردند و بعضی به ارسال گزارش فعاليت ها و مسائل و مشكلاتی كه با آن مواجه بودند، بسنده كردند.

روز ۱۲ خرداد ۱۳۰۹/۲ ژوئيه ،۱۹۳۰ اولين كنگره نسوان شرق با حضور نماينده جامعه ملل (كه در عين حال نماينده زنان يونان هم بود) در دمشق برگزار شد. كشور هايی كه در كنگره نماينده داشتند به عنوان اعضای اصلی شورای عالی اتحاديه نسوان شرق و كشور هايی كه تشكل ها و فعالان حقوق زنان آن برای كنگره گزارش يا پيام فرستاده بودند، به عنوان اعضای مشاور شورای عالی انتخاب شدند. از جمله نمايندگان حاضر در كنگره، قدسيه اشرف نماينده زنان ايران بود. او درباره موقعيت و شرايط زندگی زنان ايرانی، فعاليت ها و دستاورد های مبارزات آنان توضيح داد. همچنين مستوره افشار رئيس جمعيت نسوان وطن خواه ايران، در پيامی به اين كنگره خواستار «مصوباتی در جهت جلوگيری از تعدد زوجات» شد كه مورد استقبال نمايندگان قرار گرفت و به صورت مشروط به تصويب  رسيد. از مذاكرات و مباحث مورد بحث و بررسی در اولين كنگره نسوان شرق اطلاع چندانی در دست نيست. با اين حال مصوبات اين كنگره بيانگر وضعيت و مسائلی است كه زنان كشور های آسيايی و شمال آفريقا، كم و بيش، با آن مواجه بودند. در حقيقت آنچه در اين كنگره به تصويب رسيد برنامه حداقل و راه حل هايی بود كه نمايندگان تشكل ها و فعالان حقوق زنان برای دگرگون سازی و نوسازی شرايط زندگی و موقعيت فردی و اجتماعی زنان كشور های خود مد نظر داشتند. بر اين اساس می توان به هدف های جنبش در حال شكل گيری يا رو به  رشد زنان كشور های آسيايی و شمال آفريقا در آن زمان پی برد. مصوبات اولين كنگره نسوان شرق به اين ترتيب است: «تساوی زن و مرد در كليه امور زندگی و حق اشتغال زنان به كار های آزاد در صورتی كه تصدی او در كار موجب وقفه و عدم انجام وظايف خانگی او نشود، مزد و اجرت زن در كار ها و خدمات به اندازه مرد باشد. در زمينه آموزش و مدارس، كنگره خواستار تاسيس كودكستان ها از سوی دولت ها، اجباری شدن تعليمات ابتدايی برای دختران و پسران، انتشار كتاب های مخصوص كودكان، افتتاح مدارس صنعتی برای دختران و پسران، برنامه واحد درسی برای مدارس دخترانه و پسرانه با توجه به «مقتضيات محيط آن مملكت» شد.همچنين به منظور اصلاح  و نوسازی امر ازدواج، خواستار محدوديت  سن ازدواج برای دختران و پسران، آشنايی مرد و زن قبل از عقد ازدواج «در مجلس و محفلی كه محرم باشد»، اطمينان از سلامتی و تندرستی دختر و پسر قبل از ازدواج و تخفيف در ميزان مهريه و جهيزيه زن شدند. برای بهبود وضعيت زن در محيط خانواده، خواستار جلوگيری از تعدد ازدواج شدند. مگر وقتی كه نهايت ضرورت را پيدا كند، همچنين دادن حق طلاق به زن در صورتی كه اين حق برای او پيدا شود، ارث بردن زن از پدر و همسر ولو اينكه او را در وصيت نامه محروم از ارث كرده باشد. به غير از منع و مبارزه عليه فحشا و برده فروشی، ديگر مصوبات اولين كنگره نسوان شرق جنبه عمومی داشت، مانند: همكاری با جمعيت های تحريم مسكرات و تحريم قمار، حمايت از صنايع و توليدات ملی با هدف بی نيازی از امتعه خارجی، مبارزه عليه جنگ و نشر آزادی و صلح، وضع لغت ها و اصطلاحات علمی و تحكيم زبان ملی در هر كشور.

در اين كنگره تصويب شد كه كنگره نسوان شرق هر دو سال يك بار تشكيل شود و تهران را به عنوان محل برگزاری كنگره دوم انتخاب كردند. برای «شورای عالی اتحاديه كل زنان شرق» دو مركز تعيين  كردند: يكی در سوريه و ديگری در هندوستان. احتمالاً تعيين دو مركز به دليل پهناور بودن قاره آسيا، بعد مسافت و ضعف وسايل ارتباطی و حمل و نقل در آن زمان بوده است. به اين ترتيب هر يك از اين دو مركز می توانست شماری از كشور های آسيايی را زير پوشش بگيرد و در عين حال هدف ها و خواست های فعالان حقوق زنان در غرب و شرق آسيا را هماهنگ كرده و تجربه ها و دستاورد های آنان را به يكديگر منتقل كند. در ضمن انتخاب دو كشور سوريه و هندوستان برای مراكز شورای عالی به اين دليل بود كه فعالان حقوق زنان اين دو كشور بنيانگذاران چنين كنگره و شورايی بودند. در پائيز سال ۱۳۱۹ با ارسال دعوتنامه برای تشكل ها و فعالان حقوق زنان در ۳۳ كشور اعلام شد كه در بهمن ماه ۱۳۰۹/ هفته آخر ژانويه ۱۹۳۱ «مجمع اتحاديه نسوان آسيا» از سوی مركز هندوستان «شورای عالی اتحاديه كل زنان شرق» در شهر لاهور برگزار می شود. هدف هايی كه برای اين مجمع در نظر گرفته شده بود، به اين ترتيب است:«۱- ايجاد اتفاق در بين نسوان آسيايی؛۲- حفظ و ترويج تمدن شرقی از قبيل فلسفه، صنايع، اهميت مقام مادری، روحانيت و غيره؛۳- مرتفع نمودن معايب اجتماعی و اقتصادی از قبيل مرض، فقر، بی علمی و كم مزدی عمله در مشرق زمين؛۴- انتخاب و اتخاذ بعضی از رسوم و قوانين اروپايی كه با محيط مشرق زمين موافق باشد؛۵- تبادل افكار راجع به وضعيت اخلاقی، روحی، اجتماعی، اقتصادی و سياسی نسوان عالم؛۶- پيشرفت صلح عمومی».

از برگزاری اين مجمع و نتايج و مصوبات آن اطلاعی در دست نيست با اين حال انتشار اخبار تشكيل چنين كنفرانس ها و كنگره هايی موجب تحرك فعالان حقوق زنان در كشورهای آسيايی و از جمله ايران می شد. همچنين توجه زنان را بيش از پيش به نقش و تاثير آنان در زندگی اجتماعی جلب می كرد. البته در ميزان گستردگی و عمق چنين تاثير و توجهی بايد احتياط كرد، زيرا عمدتاً به قشر محدودی از زنان جامعه محدود می شد و بازتاب اجتماعی چندانی نداشت.

دومين كنگره نسوان شرق

همان طور كه گفته شد، در اولين كنگره نسوان شرق و همچنين در جلسه «هيات رئيسه» شورای عالی اتحاديه كل زنان شرق كه در سال ۱۹۳۱ در «عاليه» تشكيل شد، تهران را به عنوان محل برگزاری دومين كنگره نسوان شرق انتخاب كردند. درباره علت قطعی انتخابات تهران اطلاعی ندارم. نور حماده گفته است: با توجه به اينكه بيشتر نمايندگان كنگره اول از كشورهای خاورميانه بودند و «ايران نزديك ترين بلاد به ممالك عربی است» تهران را انتخاب كرديم. همچنين علت آن را تحت تاثير قرار گرفتن نمايندگان كنگره اول «از بيانات عالی و مهيج» نماينده ايران و مستقل بودن و عدم نفوذ بيگانگان در اين كشور، نيز ذكر كرده است. احتمالاً علت اصلی انتخاب تهران به جايگاه آن زمان ايران در جامعه ملل بازمی گشت، زيرا تا سال ۱۹۳۲ ايران تنها كشور مسلمان شرقی عضو جامعه ملل بود و از اين رو علاوه بر منافع ملی خود، از منافع كشورهای خاورميانه نيز در جامعه ملل دفاع می كرد. اين موقعيت موجب می شد تا ايران مورد توجه نهادهای منطقه ای قرار گيرد.

در آبان ماه ۱۳۱۱ نمايندگان زنان كشورهای هندوستان، ژاپن، مصر، عراق، لبنان و سوريه به تدريج به ايران آمدند. در برخی از كشورها مانند سوريه، پيش از اعزام نماينده به ايران كنفرانس فعالان حقوق زنان تشكيل شده بود و هدف ها و خواست هايی را كه نماينده آنان بايد در دومين كنگره نسوان شرق مطرح می كرد، بررسی و جمع بندی كرده بودند. در اين كنگره نيز مانند كنگره اول برخی از كشورهای دعوت شده مانند چين، استراليا، تونس، فلسطين و حجاز نماينده نداشتند و پيام ها و گزارش هايی درباره وضعيت زنان كشورهای خود فرستاده بودند. همچنين خانم ريدر نماينده جامعه ملل و اتحاديه بين المللی زنان، در بغداد بيمار شد و نتوانست در دومين كنگره نسوان شرق شركت كند. در ضمن همسر سفير تركيه و دختر سفير افغانستان در ايران به عنوان نمايندگان زنان آن دو كشور به كنگره معرفی شدند، اما در جلسه های كنگره شركت نكردند.

تيمورتاش _ وزير وقت دربار _ وظيفه تدارك و سرپرستی تشكيل كنگره را به مستوره افشار رئيس «جمعيت نسوان وطن خواه ايران» محول كرده بود و علی الظاهر مخارج كنگره به عهده اين جمعيت بود. اگرچه از دو سال قبل تهران به عنوان محل برگزاری كنگره دوم برگزيده شد و دولت ايران با آن موافقت كرد، اما در آبان ماه ۱۳۱۱ دولت ايران هنوز نتوانسته بود امكانات لازم را برای برگزاری كنگره فراهم كند. مستوره افشار در اين باره به گلايه می گفت: «ما هنوز در مقدمات امر و مشغول فراهم نمودن وسايل اين كار هستيم... محل انعقاد جلسات كنگره نيز نامعلوم است. آقای وزير معارف وعده مساعدت داده اند. ممكن است سالن وزارت معارف و يا نقطه ديگری كه مناسب باشد، تعيين گردد.» ناگفته نماند بخشی از آشفتگی هايی كه در تدارك دومين كنگره به چشم می خورد و كم و بيش در روزنامه ها به آن اشاره می شد ناشی از آماده شدن دولت ايران برای لغو قرارداد دارسی بود كه دربار و هيات دولت را به خود مشغول كرده بود. احتمالاً علت عمده را بايد در فقدان تجربه برای برگزاری كنگره و كنفرانس هايی از اين دست جست وجو كرد.

فراهم شدن امكانات لازم برای برگزاری كنگره تا اول آذر ماه ۱۳۱۱ طول كشيد و اين امر موجب طرح پرسش هايی در خصوص علت آن در مطبوعات شد. شيخ الملك اورنگ (نماينده مجلس شورای ملی و مامور دربار ايران برای نظارت بر كار كنگره) در توضيح علت تاخير تشكيل كنگره و برای پايان دادن به حدس و گمان ها اعلام كرد: می خواهيم «در روزی تاسيس شود كه محمد رسول الله(ص) در همان روز مبعوث شده است.» در تقريباً يك ماهی كه دولت ايران در حال آماده كردن امكانات لازم بود، نمايندگان خارجی و ايرانی كنگره از اين فرصت نسبتاً طولانی استفاده كردند و به طور منظم جلسه هايی تشكيل دادند و به بحث و تبادل نظر پرداختند. به طوری كه بخش عمده ای از مباحثی كه بعداً در كنگره مطرح شد، قبلاً در اين جلسه ها مورد بررسی قرار گرفته بود. در ساعت ۱۵ روز ۶ آذر ،۱۳۱۱ دومين كنگره نسوان شرق با سخنرانی شيخ الملك اورنگ رسماً افتتاح شد. رياست افتخاری كنگره با شمس پهلوی بود كه به جای او خانم افخمی (نايب رئيس جمعيت نسوان شير و خورشيد سرخ) در جلسه ها شركت می كرد. نورحماده رئيس كنگره و مستوره افشار نايب رئيس و صديقه دولت آبادی و جميل (نماينده زنان لبنان) منشی های كنگره بودند. اگرچه در جلسه های مقدماتی كنگره دوم نمايندگان تصميم گرفتند مردان در جلسه های كنگره حضور نداشته باشند اما شيخ الملك اورنگ به عنوان مترجم و در حقيقت نماينده و ناظر دربار و دولت ايران در همه جلسه های كنگره شركت كرد.دومين كنگره نسوان شرق ۶ روز طول كشيد و هر روز از ساعت ۱۴ يا ۱۵ جلسه آغاز می شد و مدت زمان هر جلسه ۳ ساعت بود. برخلاف انتظار مستوره افشار، سالن وزارت معارف در اختيار آنها قرار نگرفت و كنگره محل ثابتی نداشت. جلسه اول در مدرسه عفتيه، جلسه های دوم تا پنجم در منزل مستوره افشار و آخرين جلسه در سالن وزارت معارف تشكيل شد. در جلسه اول نمايندگان كشورهای ژاپن، مصر، سوريه، عراق و لبنان سخنرانی كردند و گزارش های ارسالی زنان جاوه، فلسطين، استراليا، چين و تونس و همچنين پيام اتحاديه بين المللی زنان قرائت شد. سخنرانی ها و گزارش های زنان اين كشورها بيانگر سطح و كيفيت متفاوت جنبش زنان در كشورهای آسيايی، استراليا و شمال آفريقا بود. اگر در گزارش زنان حجاز و سوريه از اقدامات دولت های اين دو كشور قدردانی می شد و وابستگی و دولتی بودن نماينده آنها را به ذهن متبادر می كرد، گزارش زنان برخی از كشورها مانند ژاپن و مصر نشان از بنيان قوی تشكل های زنان در كشورشان داشت. دكتر ژوهی نيتو (نماينده زنان ژاپن) در سخنرانی خود به تاريخچه پنجاه ساله جنبش زنان در ژاپن و مقايسه شرايط و موقعيت فردی و اجتماعی زنان آن كشور با گذشته پرداخت. او با ارائه آمار و ارقام روند رو به رشد تاسيس مدارس دخترانه، تحصيل زنان در دانشگاه و خصوصاً دانشكده پزشكی، شرايط كارگران زن و مناسبات زن و مرد و ازدواج در ژاپن را توضيح داد و با معرفی تشكل های زنان ژاپن به بيان فعاليت های آنان پرداخت. او اعلام كرد كه هدف كنونی ما به دست آوردن حق رای و مشاركت در قدرت سياسی است. حنينه خوريه نماينده زنان مصر ضمن توضيح درباره جنبش زنان در كشور خود، به دستاوردهای آن، تاسيس مدارس مجانی برای دختران بی بضاعت، راهيابی زنان به مدارس عاليه، كار كردن زنان در كارخانه ها و كارگاه ها پرداخت و درباره جمعيت هايی كه تشكل ها و فعالان حقوق زنان برای اصلاح جامعه ايجاد كرده اند و به مقابله با استعمال مواد مخدر، الكليسم و... مشغول هستند و همچنين برای نجات زنان از فحشا تلاش می كنند، توضيح داد. ثروت احمد نماينده زنان عراق درباره تاسيس مدارس دخترانه در اين كشور سخنرانی كرد و متذكر شد كه در سال های اخير جنبش زنان عراقی تحت تاثير تحولات تركيه و ايران و دستاوردهای زنان اين دو كشور به ويژه تركيه رو به رشد است. جميل نماينده زنان لبنان از آزادی ها و حقوق زنان كشورش ياد كرد و توضيح داد كه در لبنان بيش از ديگر كشورهای آسيايی زنان از آزادی برخوردارند «زيرا، زن ها مانند مردان در مدارس عاليه طب و حقوق و صنعت و موسسات و ادارات وارد می شوند...» مستوره افشار به نمايندگی از زنان ايران درباره جنبش در حال تكوين زنان ايران و دستاوردهای آن توضيح داد. در جلسه اول علاوه بر اين سخنرانی ها، پيام اتحاديه بين المللی زنان قرائت شد. آن اتحاديه ضمن اعلام حمايت همه جانبه از جنبش زنان مشرق زمين، از آنان می خواست كه برای دستيابی به حقوق برابر زن و مرد تلاش كنند.در جلسه های بعدی كنگره نمايندگان ايران درباره مباحث اخلاقی و اجتماعی سخنرانی كردند و در ضمن پيشنهادهايی برای بررسی ارائه می دادند. درباره هر يك از اين پيشنهادها بحث و گفت وگو و رای گيری می شد. مهمترين مباحثی كه در كنگره مطرح شد عبارت بود از: تساوی حقوق زن و مرد، شرايط لازم برای رشد اجتماعی زنان، حق رای زنان، اعزام دختران به خارج از كشور برای ادامه تحصيل، ازدواج و مسائل مرتبط با آن، نجات فواحش و... در جريان بحث و بررسی درباره هر يك از مباحث و پيشنهادها، اختلاف نظرهای جدی بين نمايندگان ايران به وجود می آمد و اين امر به دليل آن بود كه زنان ايرانی با آرا و عقايد مختلف در كنگره شركت كرده بودند و محدوديتی از سوی دولت ايران يا شورای عالی اتحاديه كل زنان شرق در نظر گرفته نشده بود. چنان كه دو نفر از زنان كمونيست، ايران ارانی و همايونتاج كاووسيان* در اين كنگره حضور داشتند و نظرات خود را اعلام كردند. در حقيقت آن نظراتی كه در جامعه ايران مطرح بود در كنگره بازتاب می يافت. برای آشنايی با اين ديدگاه ها به چند مورد از مباحثی كه در كنگره مطرح شد، اشاره می كنم.

تساوی حقوق زن و مرد از جمله مباحثی بود كه در كنگره اول نيز مورد توجه قرار گرفته بود. در اين كنگره نيز بار ديگر مطرح شد اما حاضران خصوصاً زنان ايرانی كه اكثريت مطلق با آنان بود، در اين زمينه اتفاق نظر نداشتند. عده ای تساوی كامل زن و مرد را مطرح می كردند، برخی منكر اين تساوی بودند و عده ای تساوی زن و مرد را صرفاً در زمينه هايی مانند تعليم و تربيت، تساوی در دستمزد و... می پذيرفتند.

همايونتاج كاووسيان و ايران ارانی به لحاظ حقوق فردی و اجتماعی تفاوتی بين زن و مرد قائل نبودند. كاووسيان با اشاره به تاريخ توضيح می داد كه در آغاز زن و مرد به لحاظ حقوقی با يكديگر برابر بودند، اما «هر قدمی كه بشر به سمت ترقی برداشت، از سعادت دور شد. چطور؟... همين كه آدم وحشی به صورت مرد متمدن درآمد و اجحاف و تعدی جای محبت و انصاف را در وجود او گرفت ... لازم و ملزوم بودن اين دو جنس فراموش شد و با دست نسيان فرمان اسارت زن به امضا رسيد.» كاووسيان تاكيد می كرد: «مقصود ما در اينجا مبارزه با مردان نيست، بلكه می خواهيم به نيروی منطق و استدلال مطلب را روشن كرده، بگوييم سعادتمندی در روی اصل تساوی و صميميت است.» ايران ارانی تساوی زن و مرد را مقدمه ورود زن به جامعه و مشاركت فعالانه در سازندگی جامعه می دانست و تاكيد می كرد: تساوی زن و مرد «همان تساوی حقوق بشر است و در اينجا تقسيم انسان به زن و مرد معنا ندارد.» نورحماده نيز اعلام كرد كه او نيز به تساوی كامل زن و مرد اعتقاد دارد، اما در توضيحاتش استثناهايی برای تساوی زن و مرد قائل شد. او گفت: تساوی زن و مرد و مشاركت آنان در تمام امور زندگی امری طبيعی و فطری است، اما در طول تاريخ مردان به تدريج از قدرت خود استفاده كردند و در نتيجه «زن موجودی زبون و زيردست شد.» اين وضعيت تا زمانی كه پيامبر اسلام مبعوث شد، ادامه يافت و امری پذيرفته شده بود. اما پيامبر كامل ترين مقررات و تعاليم را كه متضمن ترقی مقام زن است، ارائه نمود و زنان را در زمينه تعليم و تربيت و امور زندگی هم دوش مردان قرار داد. نورحماده با اشاره به موقعيت زنان در صدر اسلام تاكيد می كرد كه اسلام قائل به تساوی زن و مرد است، چنان كه تكاليف نماز، روزه و حج برای زن و مرد يكسان است. اگر درباره ارث و شهادت بين زن و مرد تساوی برقرار نيست، اين امر طبيعی موجه و منطقی است. مرد نان آور خانواده است و بنابراين بايد سهم الارث بيشتری به او تعلق بگيرد. «رقت و نزاكت طبيعی زن» نيز موجب می شود كه «شهادت چهار زن مطابق شهادت دو مرد باشد.» نورحماده تحقق تساوی زن و مرد را در گرو اجرای مقررات اسلامی می دانست

.

*متن سخنرانی در انجمن زنان پژوهشگر تاريخ ۸ مهر ماه ۱۳۸۳