سه شنبه ۳ اخرداد ۱۳۸۴ - ۲۴ مه ۲۰۰۵

بعد از انتخابات و جمهوريخواهان دمكرات و لائيك

بهروز سورن

 

انتخاباتي در پيش است و صد البته در فضا و شرايطي كاملا متفاوت با انتخابات ديگري كه فاعل آن رژيم جمهوري اسلامي بوده است جريان مييابد.

هزار و چند كانديدا  ثبت نام كردند. از جانيان تحت پيگردي  مثل رفسنجاني  گرفته تا  بدل هاي نمايشي چهره هاي سياسي و هنري،  تا مدعيان ( امامت )  در اين ليست ديده ميشوند و همانطور كه پيشبيني ميشد،  جز چند تن از آنان  شانسي براي رياست جمهوري اسلامي ندارند.  در همين رابطه  سخنگوي شوراي  نگهبان نيز  اعلام كرده است كه تعداد كانديدها بيش از 10 نفر عرف نيست!!  از اين تعداد نيز ظاهرا 4  پاسدار و 2  آخوند  معلوم الحال برگزيده شدند.

جمهوريخواهان نيز هر يك به فراخور نگاه خود به كليت رژيم  مواضعي را اتخاذ كردند و يا نكردند.

قدر مسلم اينست كه رياست جمهور ازميان اين چند  نفر و از درون جعبه هاي سحرآميز! انتخاباتي با تعدادي ميليون راي بيرون ميايد و اداي سوگند به مرقد پيشوايش  و درگاه آن يكي مستبد  از نوع  زنده اش ميكند و زمام امور سنگسار زنان،  بازداشت دانشجويان و كارگران ، شكنجه  و اعدام  زندانيان ،  سركوب ، غارت،  چپاول  محرومان و پا برهنگان و نقض مكرر اندر مكرر حقوق بشر  را بدست خواهد گرفت.

 مردم نيز در سطوح بالاتري صندوقها را  تحريم خواهند كرد و ( نه)  ديگري در ابعادي بزرگتر  به رژيم ميگويند. جمهوري خواهان دمكرات و لائيك هم  با ارائه يك بيانيه تحليلي در طتين انداختن و رسا كردن ( نه)  مردم به اين انتخابات كذائي, همسوئي كردند.

اتحاد جمهوريخواهان (برلن)  همانند  انتخابات پيشين در انتظار موضعگيري  رسمي اصلاح طلبان ماندند  و اطلاعيه خود را از درون ابهامات  و دوگانگي هاي اين طيف  بالاخره  صادر نمودند. البته با توجه به  حكم حكومتي خامنه اي به  شوراي نگهبان،  در مورد تجديد نظر در احكام برخي از كانديدهاي سلب صلاحيت شده،  مشخص نيست كه آيا اين  اتحاد براطلاعيه  تحريم خود پابرجا خواهد ماند يا نه؟

اما اينكه پروژه همصدا كردن تمامي جمهوريخواهان دمكرات و لائيك  براي گفتن نه  موثرتر و كارسازتر  بعدي  از كدام مجاري حقيقي عبور خواهد كرد،  بحثي است كه ميبايستي پس از انتخابات جاري  در دستور كار اين طيف قرار گيرد.

نه  به جمهوري اسلامي گفتن همواره و هميشه رواست حتي اگر همانند اتحاد جمهوريخواهان دير گفته شود  و حتما  ادامه خواهد يافت همانطور كه سرنگون باد در ميان طيف هاي راديكال تر اپوزيسيون،  اما آنچه كه مهمتر است اينست كه  ضمن  نه گفتن  و ارائه واكنش هاي سياسي لازم  اما به مسئوليت هاي خطير خود كه وعده داده ايم و  نوشته ايم،  آگاه باشيم  و در مسير تحقق  آن بكوشيم.

 بنظر من متمركز شدن براي  همراه شدن با  جمهوريخواهاني  كه به جمهوري اسلامي نه ميگويند، در تمامي اشكال وا بعاد آن  بسيار ضروريست و ميتواند  پس از اين مرحله سياسي  در برنامه ج د ول  قرار گيرد تا نه بعدي  موثر تر باشد و بتواند در روند تحولات سياسي تاثير ملموس گذارد.

از مصوبات گردهمائي سراسري،  تلاش براي اتحاد وسيع جمهوريخواهان  بوده است و لازم است اولا بيلان 8 يا 9  ماهه شورا در زمينه اجابت قرار هاي گردهمائي،  به آگاهي همراهان رسد و  ثانيا راه ها و اقدامات لازم در اين جهت را  بر شمرده و به مرور انجام دهد.

اين قرار در پيش روي  ما قرار دارد و ميبايستي بدان پرداخت.

نشست عمومی جمهوری‌خواهان دموکرات و لائيک ايران، شورای هم‌آهنگی منتخب را موظف می‌کند در راستای شکل‌دهی اتحاد گسترده‌ی همه‌ی نيروهايی که استقرار يک نظام مبتنی بر دموکراسی، جمهوريت و لائيسيته به جای جمهوری اسلامی را می‌پذيرند، در هم‌آهنگی با ديگر مؤلفه‌ها و تشکلهای اين مجموعه، کليه‌ی تلاشها و اقدامات ضرور را سازمان دهد.  

 

12 فروردين يكي از اين قرار ها بود كه با قرار دادن اين طيف در كنار تشكل هاي ديگر مضمون و محتوي فعاليت اين طيف بعنوان يك مجموعه فرا سازماني را  با ابهاماتي چند مواجه ساخت.

 از هم اكنون نيز ميتوان ابهامات را در زمينه هاي گرايشي و نظري در مورد  شكل دهي اتحاد گسترده همه نيروهاي جمهوريخواه مشاهده كرد. بنابر اين براي پيشگيري از هر گونه  ابهامي در آينده بهتر است كه  اين قرار از مجراي مباحثات علني و گسترده همراهان عبور نمايد. علني شدن و تدارك همه جانبه اين بحث ميتواند نيروهاي جمهوريخواه  را نيز به اين مباحثات جلب  كند.

ترديدي نيست كه اندك مدتي بيش به برگزاري گردهمائي آتي باقي نمانده است. به اعتقاد من اين قرار از مهمترين وظايفيست كه در برابر ج د و ل قرار دارد و ميتواند چراغ راه آينده اين طيف در دخالت موثر سياسي و وسيع باشد.

شوراي هماهنگي در شرايطي از زمان و مكان  است كه يا ميبايستي با اتكاء به روشهاي سنتي،  به اين قرار  بپردازد و  مستقل از اينكه همراهان و فعالين چه نظراتي دارند، در جهت اقدامات عملي نيز بكوشد و يا اينكه   پرداختن به اين موضوع را  به اطلاع همراهان رسانده  و  از طريق علني نمودن  اين بحث ها  توسط سايت هاي جنبش، آنان را  به مشاركت فرا خواند و  از دخالت  همراهان  استقبال نمايد.

متاسفانه تا كنون تدارك  اينگونه مباحث كمتر  علني و گسترده  بوده است و از نظرات و همفكري همراهان  اين طيف بندرت بهره برده شده است.  با توجه به اينكه  پرداختن به اين قرار  قطعا بحثهاي بسيار متنوعي در پيش خواهد داشت و نظرات گوناگوني در ميان فعالين موجود است بهتر است كه  تداركي علني براي پيشبرد آن ديده شود و اين مشاركت سازمان داده شود .

بعنوان مثال در شكل يابي يك كميسيون ويژه و باز  از منتخبين مناطق و همراهاني كه مايل به مشاركت و راهيابي هستند،  ابتكاري دمكراتيك بخرج داده شود.

از اين تاريخ تا برگزاري نشست عمومي آتي و بر اساس گزارشات منتشر شده،  شوراي هماهنگي قادر به برگزاري تنها 5 يا 6 جلسه خواهد بود و با توجه به  موضوعات  باقيمانده اي  از جمله قرار مسئله بحران اتمي و قتل عام سال 67 و تحولات جديد آتي و غيره ،  حتي با برگزاري جلسات فوق العاده اين امكان كه پاسخي درخور، شفاف و كارآ به اين قرار داده شود، دور از انتظار است.

 سمتگيري اين طيف براي متحد ساختن همه اجزاء و طيف هاي جمهوريخواه با توسل به روشهاي دمكراتيك ارتباطي با همراهان از جمله علني نمودن اين مباحثات، و دوري از روش هاي سنتي و از بالا ميتواند پايه گذار حركتي عمومي و مشاركتي در  ميان فعالين باشد.

 

بهروز سورن

 

23.05.2005