تحليل – اينديپندنت:
جنگ عراق؛ مكان مناسبي براي دروغگوها
- هيچ شكي نيست كه آمريكا در جنگ پيروز نشده است.
اكثر مناطق عراق خون آلود است و ارتش آمريكا نميتواند مسير كوتاه منتهي به
فرودگاه را كنترل كند در حالي كه مهمترين جاده در كشور ميباشد و ستادهاي
غيرنظامي آمريكا را در ”منطقهي سبز“ به ستادهاي نظامياش به «اردوگاه پيروزي»
ميرساند. گسترش شكست آمريكا در كنترل عراق با اين حقيقت كه حضور رسانههاي
خارجي در مركز بغداد بسيار خطرناك است، پوشانده شده است.»
- بزرگترين شكست آمريكا در عراق اشتباهاتي نيست
كه مرتكب شدند بلكه مشكل سيستم سياسي است كه براي جبران آن شكستها ناتوان است
خبرگزاري
دانشجويان ايران
روزنامهي
اينديپندنت با اشاره به ناكاميهاي آمريكا در جنگ عراق و جنگ عليه تروريسم با
ارايهي تحليلي آورده است: «استون وال جكسون، بعد از پايان جنگهاي داخلي آمريكا
گفت: ”جنگ مكان بزرگي براي دروغگوها است.“ منظور جكسون اين بوده است كه ابهامات
موجود در جنگ چيزي است كه هر كس ميتواند هر ادعايي را كه بخواهد مطرح كند و
اميدوار باشد كه از اين ادعاها نفعي به دست آورد.»
به
گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اينديپندنت در اين تحليل آورده است: «اما
گذشته از شرايطي كه جنگ به وجود ميآورد، عراق خود نيز مكان حاصلخيزي براي
دروغگويي است. بنابر ادعاهاي بوش، جنگ عراق خيلي پيشها با اعلام او مبني بر اين
كه ”عمليات تكميل شد“، بايد پايان مييافت.
جلال
طالباني، رييس جمهور عراق نيز در حاشيهي كنفرانس سران كشورهاي آمريكاي لاتين و
عرب در برزيل گفته بود كه جنگ تنها در سه يا چهار استان از 18 استان عراق در جريان
است، اما در بغداد 3000 سرباز كرد يا پيشمرگ از محل اقامت طالباني محافظت ميكنند.
هيچ
شكي نيست كه آمريكا در جنگ پيروز نشده است. اكثر مناطق عراق خون آلود است و ارتش
آمريكا نميتواند مسير كوتاه منتهي به فرودگاه را كنترل كند در حالي كه مهمترين
جاده در كشور ميباشد و ستادهاي غيرنظامي آمريكا را در ”منطقهي سبز“ به ستادهاي
نظامياش به «اردوگاه پيروزي» ميرساند. گسترش شكست آمريكا در كنترل عراق با اين
حقيقت كه حضور رسانههاي خارجي در مركز بغداد بسيار خطرناك است، پوشانده شده است.»
در
ادامهي اين تحليل آمده است: «”خبرنگاران همراه“ موجب تقويت خوشبيني غلط ميشوند. اين
بدان معني است كه خبرنگاران تنها جايي حضور دارند كه نيروهاي آمريكايي فعال هستند.
خبرنگاران شجاعانه حملات آمريكا به فلوجه را در سال گذشته پوشش دادند و آن را درست
نشان دادند اما جهان خارج از اين واقعه بياطلاع بود، زيرا هيچ خبرنگاري با
نيروهاي آمريكايي نبود. چرا ارتش بسيار با تجربه و مجهز آمريكا در عراق شكست خورد؟
بعد از افزايش خشونتها در ماه گذشته هيچ شكي باقي نمانده است كه آمريكا نتوانسته
شورشياني را كه ميگويد باقي ماندهي حكومت صدام به علاوه عدهيي همكاران خارجي
آنها هستند، شكست دهد.
بخشي
از اين شكست سياسي است. بلافاصله بعد از سقوط صدام نظرسنجيها نشان داد كه مردم
عراق در اين كه كشورشان اشغال شده يا آزاد، دچار شكاف عميقي هستند. اما با گذشت
هشت ماه از جنگ، اكثريت عمدهي شيعيان و سنيها معتقد بودند كه كشورشان اشغال شده
و از اين امر راضي نبودند.
بسياري
از گروههاي مقاومت، عربهاي سني متعصبي هستند كه شيعيان را نيز مانند سربازان
آمريكايي كافراني ميدانند كه كشتن آنها وظيفهاي شرعي است. ديگر گروهها نيز تحت
رهبري افسران نيروهاي امنيتي وحشي زمان صدام هستند. از ابتدا يك نوع اختلال در
نيروهاي مسلح آمريكا وجود داشت. قدرت آتش گستردهي آنها بيانگر اين بود كه آنها در
هر جنگي پيروز ميشوند اما بدين معني نيز بود كه آنها به طور تصادفي تعداد زيادي
غيرنظامي عراقي را نيز ميكشند. ارتش آمريكا هنوز آمار تلفات غيرنظاميان عراقي را
اعلام نكرده است، اما عراقيها خودشان ميدانند كه چه تعداد از نيروهايشان كشته
شدهاند. ماشين جنگي آمريكا فوق مسلح بود، ارتش آمريكا براي جنگ با تكنولوژي بالا
آماده بود و نه كمتر. منابع گستردهي آن در برابر بمبهاي كار گذاشته در كنار جاده
آسيب پذير بود. حتي خنثي كنندگان مين نيز كاري از دستشان بر نميآيد؛ زيرا كنار
جادههاي عراق مملو از فلزات است. آمريكا همچنين در ابتدا فكر نميكرد كه همهي
عراقيها سلاح داشته باشند و داشتن سلاح را نشانهاي از تمايل خصمانه نسبت به
اشغال بدانند.»
اينديپندنت
در بخش ديگري از اين تحليل خاطرنشان كرده است: «از سوي ديگر نيروهاي آمريكايي حاضر
در عراق نيز كم هستند و تنها نيمي از 145 هزار نيرويي كه در اين كشور حضور دارند،
نيروهاي جنگي هستند. مثلا در جنگ فلوجه مجبور شد اكثر نيروهاي خود را از ساير نقاط
عراق به اين شهر انتقال دهد.
ارتش
آمريكا مانند يك واحد آتش نشاني رفتار ميكند، به طور موثر شعلههاي آتش را كاهش
ميداد اما قبل از مهار كامل آتش آنجا را ترك ميكرد. كمبود نيروهاي آمريكايي يك
توضيح سياسي دارد، دونالد رامسفلد، وزير دفاع آمريكا قبل از جنگ ژنرالهايي را كه
ميگفتند صدها هزار نيروي خارجي براي حفظ عراق ضروري است، مسخره كرد اما اين
اشتباه در عراق براي آنها ثابت شد.
آمريكا
براي اين كه بار را از شانهي نيروهايش بردارد به فكر تشكيل نيروي امنيتي عراق
افتاده است اما اين سياست با شكست مواجه شده است. مشكل اينجا است كه نيروهاي عراقي
اغلب از شبه نظامياني هستند كه پيشينههاي قومي و يا مذهبي دارند. بهترين اين
نيروها پيشمرگهاي كرد هستند و واحدهاي شيعيان نيز به سپاه بدر تعلق دارند.»
در
پايان اين تحليل آمده است: «بزرگترين شكست آمريكا در عراق اشتباهاتي نيست كه مرتكب
شدند بلكه مشكل سيستم سياسي است كه براي جبران آن شكستها ناتوان است.»