"انتخابات" آزاد و عادلانه شد!!
در پي ميانجيگري رئيس محافظه کارمجلس و" حکم حکومتي
" سيد علي خامنه اي صلاحيت آقاي مصطفي معين تائيد و انتخابات آزاد، دموکراتيک
و رقابتي شد!!
محمد اعظمي
در جمهوري
اسلامي انتخابات هيچگاه آزاد نبوده است. از انتخابات مجلس هفتم به اين سو، فضاي
رقابت سياسي براي برخي از نيروهاي حاکم نيز در قياس با دوره هاي پيش بسته تر شد،
تا بدان حد که اکثريت بسيار بالائي از اصلاح طلبان حکومتي نتوانستند در انتخابات
مشارکت نمايند. مجموعه شرايط داخلي و بين المللي، اين انتظار را دردل اصلاح طلبان
نشانده بود که امکان باز شدن فضا براي مشارکت آنان در رقابت مهيا مي شود، تا جناح
هاي حاکميت دست در دست هم بتوانند مردم را به پاي صندوق ها کشانده مشارکت حداکثري
را تامين کنند. مشارکتي که بيش و پيش از آنکه مردم داخل کشور مد نظر باشد، در اين
دوربه خارج نقل مکان کرده مصرف خارجي پيدا
کرده است.
اما
برخورد شوراي نگهبان خواب از چشم اصلاح طلبان ربود و آنان را به واکنش تند کشاند.
جبهه مشارکت با رد صلاحيت مصطفي معين بالافاصله انتخابات را" انتخاباتي غير
آزاد، ناعادلانه، غيررقابتي و در يک کلام نمايشي " دانست که امنيت و منافع
ملي را به شدت به مخاطره مي اندازد . براين اساس " در روندي که متضمن محو
جمهوريت نظام و انکار نقش مردم خواهد بود، وارد نخواهد شد و در چنين انتخاباتي
شرکت نخواهد کرد " جبهه مشارکت " تنها شرط " خود را براي شرکت در
انتخابات، حضور دکتر معين ذکر کرده است. تيغ شوراي نگهبان چنان عريان و خذف ديگران
تا بدان اندازه تنگ نظرانه و خشک مغزانه بود که جناح راست نيز زبان به اعتراض
گشود.
رئيس
مجلس حداد عادل در يک مانور ماهرانه براي برگرداندن معين دست به دامان رهبر شد.
رهبر نيز با حکم حکومتي دستور بازگشت معين و عليزاده را به عرصه رقابت انتخاباتي
صادر نمود. شوراي نگهبان نيز لبيک خود را چنين بيان داشت: " در امتثال
نظرولائي آن مقام شريف صلاحيت آقايان مصطفي معين و محسن عليزاده اعلام مي گردد
" وبدين ترتيب وضعيت دشوارو نامناسب اصلاح طلبان، پيچيده تر شد. . بسيار بعيد
است اصلاح طلبان اين حکم حکومتی را نپذيرند. در آن حالت من فکر مي کنم بازنده اصلي
اين صحنه، اصلاح طلبان خواهند بود. به اين دلايل:
اول اينکه نماينده اصلاح طلبان يعني آقاي مصطفي معين با پا در مياني رئيس محافظه
کارمجلس و حکم حکومتي رهبر به ميدان انتخابات راه يافته است. اگر حتي در اين راي
گيري پيروز شود – که بسيار بعيد و خلاف تمام داده هاي کنوني است – حکم حکومتي را
چون شمشير دموکلس بر بالاي سر خود دارد. استفاده و تائيد اين حکم ، راه را برهر
اقدام و عملي که مخالف تمايل " رهبري " باشد، خواهد بست. با رئيس مجلس
و" مجلس فرمايشي " هم در افتادن دشوار مي شود. نمي شود نمک رئيس مجلس را
خورد و نمکدان او را به سادگي شکست.
حکم حکومتي که ديروز مورد نقد مصطفي معين و
نزديکانش بود، امروز توسط علي شکوري راد و خانم الهه کولايي رئيس ستاد انتخابات و
سخنگوي او تدبيري رهگشا مي شود. حکمي که قادر است امروز معين را به ميدان
انتخابات بفرستد، بسيار سهل تر و توجيه
پذير تر مي تواند اورا از کرسي رياست جمهوري به زير کشد. افزون براين با اين حکم
مرئي، هزاران تار نامرئي بر دست وپا و زبان تنيده مي شود. اين در شرايطي است که بر
نفس اينگونه احکام خود کامانه و روش هاي قرون وسطائي چشم فرو بنديم.
دوم براساس تمام اخبار و اطلاعاتي که در نشريات و رسانه هاي مستقل از حکومت
منتشر شده است و حتي نظر سنجي هاي خود حکومت، ميزان مشارکت مردم در
انتخابات بسيار پائين است. تهديد وزير اطلاعات دولت خاتمي و برابر دانستن تحريم با
براندازي ، براي کشاندن مردم به پاي صندوق ها از طريق چماق بدين خاطر صورت گرفته
است. درچنين فضائي پيروزي نماينده اصلاح طلبان دشوار به نظر مي رسد. در اين حالت
اصلاح طلبان هم از کرسي رئيس جمهوري بي
نصيب مي مانند و هم با شعارهائي که عليه مجلس فرمايشي و راه يافتگان به مجلس و حکم
حکومتي داده اند، دست خود را براي مردم به عنوان نيروئي که حرف هاي بي پشتوانه مي
زنند هر چه بيشتر بازمي کنند. نتيجه اين مي شود که هم امروز خود را از دست مي دهند
وهم آخرت خود را. به احتمال زياد به عنوان نيروئي بدون آينده از گردونه تحولات به
بيرون پرت شده بازگشت دشواري خواهند داشت.
سوم اصلاح طلبان در اين بازي انتخابات نقش خود را همان نقش مردم پنداشته و نماينده خود را نماينده و معرف
جمهوريت نظام دانسته اند. آنها رد مصطفي معين را " محو جمهوريت نظام و انکار
نقش مردم " اعلام کرده اند. از اينروبه باور آنان با تائيد مصطفي معين، هم
حضور مردم و هم جمهوريت نظام تامين شده است !!
با چنين سخنان و ادعا هائي، جدا از اينکه بر کنه نظرات خود روشني تابانده
اند، دست خود را براي مردم و ساير نيروهاي خذف شده در انتخابات از جمله بخش ديگري
از اصلاح طلبان باز کرده اند.
چهارم پس از شکست فضاحت باراصلاح طلبان در انتخابات شوراي شهر و مجلس هفتم، اين
نيرو کوشيده است نشان دهد که هم در پيشبرد اصلاحات قاطع تر وهم در توجه به حقوق
مردم دموکرات تر شده است. شرايط به شکلي پيش رفته است که امروز آنان مجبورشده اند که خودشان پوچي
ادعاهاي خود را فرياد کنند. اگر زماني مي بايست طي شود که دست خاتمي براي مردم پس
از انتخابش رو شود، دست آقاي معين قبل از قدرت باز شد. آقاي معين و احزاب حامي او
فقط به حذف خود اعتراض دارند. حتي اعتراضي خشک و خالي به حذف ديگر کانديداها، که
همگي در حفظ نظام با آنها هم کلام و هم نظراند ، نکردند. به حذف زنان در حالي
ايراد نمي گيرند که براي فريب کاري خانم الهه کولابي را به سخنگوئي برگزيده اند تا
بتوانند راي اين نيروي عظيم بيش از 50 در صدي کشورمان را به کيسه خود بريزند.اين
انتخابات هر چه بيشتربراي مردم ايران آشکار کرد که اصلاح طلبان غم قدرت خود را
دارند اما به نام مردم ، به کام خود سخن گفته و قلمفرسائي مي کنند. محافظه کاران
چه طبق نقشه و هماهنگ و چه به صورت غير هماهنگ دست رقيب خود را در اين انتخابات رو
کردند و نشان دادند که درگيري آنها براي سهم شير است. مردم در اين ميان بهانه اند.
برخي
از ناظران سياسي براين نظرند که همه اين حرکات براي گرم کردن تنور انتخابات صورت
گرفته است. آنان بعيد مي دانند که رهبر جمهوري اسلامي پيشا پيش نظر خود را با
منصوبان خود در ميان ننهاده باشد. گرچه دقيق کردن اين مساله براي شناخت بهتر دغلکاری
هاي حاکمان مفيد است اما در اصل مساله که جناح هاي اصلي براي کشاندن مردم به پاي
صندوق ها از هيچ ترفندي فروگذار نمي کنند، تفاوتي ايجاد نمي کند.آنچه که بيش از هر
چيز اهميت دارد درک اين مساله است که هدف اصلي حکومت در اين انتخابات ، مشارکت
حداکثري مردم در آن براي نشان دادن مشروعيت خود به جهانيان است تا هم امنيت داخلي
خود را حفظ کند وهم از طريق اين مشروعيت وپشتيباني مردمي، قدرت چانه زني براي سازش
با خارج را بالا برد.
اپوزيسيون
ترقي خواه نيز اگر در اين هدف رژيم را ناکام ودر اين نقطه پشت او را به خاک نشاند،
به پيروزي دست يافته است.از اين رو بيش از هر چيز هم آوائي و هم صدائي اپوزيسيون
درتبليغ عدم شرکت در اين راي گيري اثر گذار و کارا خواهد بود. متاسفانه طي ماههاي
گذشته گروهي از اپوزيسيون ترقي خواه در پي
سراب معرفي يک کاتديداي دموکرات انرژي خويش را مصروف طرح هاي خيالي کردند. برخي ديگر،
روشن نيست تا کي مي خواهند گام هاي خود را با جبهه مشارکت و مجاهدين انقلاب اسلامي
هماهنگ کنند و در پي آنان گام در چاه گذارند. اما رسوائي و خود غرضانه بودن اهداف
آنان، بخش قابل توجه اي از اين نيرو را به ترديد انداخته در مقابل انتخابات
فرمايشي قرار داده است. امروزگروه وسيعي از نيروي ترقي خواه جامعه که از انقلاب تا
کنون بي سابقه بوده است، به يک سياست مشترک در " نه " به انتخابات رسيده
اند. در داخل کشور بيش از 600 تن از فعالان سياسي ، کارگري، دانشجوئي و... به شکل
صريح و روشني اعلام کرده اند که در اين انتخابات " نه کانديدائي را تائيد ونه راي خواهيم داد
" ، تشکل هاي
مختلف
دانشجوئي يکي پس از ديگري " نه
" خود را به انتخابات فرياد کرده اند . کارگران در مخالفت با انتخابات متينگ
خانه کارگر را که قرار بود تبديل به ميتينگ حمايت از رفسنجاني شود، برهم زدند در
هر گوشه اي از ميهنمان
مردم
در مخالفت با انتخابات صداي خود را بلند کرده اند. بسيار اهميت دارد اپوزيسيون در
خارج از کشور صداي " نه " خود
به انتخابات را هماهنگ کند و آن سياستي را برگزيند که مردم کشورمان امروزبه آن عمل
مي کنند . من فکر ميکنم خلوت گذاشتن خيابانها و اطراف صندوق هاي راي مناسب ترين
تاکتيکي است که امکان مانور و تبليغ را به سود رژيم کاهش مي دهد. همزمان نيازمنديم صداي " نه
" مردم ايران را به گوش افکار عمومي و نهادها و مراجع رسمي بين المللي برسانيم.
تمامي شرايط براي ضربه اي کاري به حکومت فراهم است. اپوزيسيون دموکرات ايران مي
باست بدون تنگ نظري و ايرادات بني اسرائيلي براي يک حرکت وسيع وسراسري دست به کار
شود. زمان تنگ است. ابتکار اين فرصت را به فرصت سوزان حرفه اي نسپاريم و فشردن
دستان نيروهاي آزادي خواه براي تحريم انتخابات وظيفه ماست. به وظيفه خود مسئولانه
عمل کنيم.
محمد
اعظمي
سوم
خرداد 1384
24/05/2005