سه شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۸۴ - ۱۹ آوريل ۲۰۰۵

درپس پشت حصار های اِشغال

 

-----------------------------

امروز ، يكشنبه هفدهم آوريل دو هزار و پنج ، روز جهانی همبستگی با زندانيان سياسی فلسطينی بود. و امشب ، حيفم آمد كه فارسی شده ی مقاله ی ديروز روزنامه ی معتبر " اومانيته " را در اينجا نياورم.

شايد خواندن و باز خواندن آن ،  همه ی ما را ، و از جمله ، كسانی را كه يا نمی دانند ،  يا از ياد برده اند ،  يا می خواهند كه از ياد ببرند ، و يا به هزار و يك ترفند می كوشند تا از ياد ها ببرند كه خون فلسطينی ، به همان اندازه رنگين است كه خون ايرانی ؛ و خون ايرانی  به همان اندازه كه خون انسان ؛ و خون انسان به همان اندازه كه خون خدا ؛ به تأمّلی در خويش وا دارد.

 

محمّد علی اصفهانی

بيست و هشتم فروردين ماه هشتاد و چهار

www.ghoghnoos.org

 

-----------------------------

 

 

درپس پشت حصار های اِشغال

 

Pierre Barbancey

L’ Humanité

16 avril 2005

 

واقعيّت اشغالگری اسراييل را از جمله می توان با تعداد زندانيان سياسی يی كه در سياهچال های آن دارند می پوسند اندازه گرفت.

تعداد اينان ، از هفت هزار نفر هم بيشتر است. در شرايط  سخت زندان هايی به دور از هر گونه التزام به كنوانسيون های بين المللی.

معروف ترين اين ها علی القاعده مروان برغوتی است :

نماينده ی پارلمان فلسطين ، كه امروز سه سال از دستگيری او در پانزدهم آوريل دو هزار و دو می گذارد ، و به زندان ابد محكوم شده است.

كارزاری كه از طرف اومانيته برای آزادی او به راه انداخته شده است ادامه دارد.

امّا در گذار از او . و به بهانه ی او ، و به همراه او ، البتّه اين ، مسأله ی تمام زندانيان فلسطينی است كه مورد نظر است.

 

در ميان شيوه های سياهچال داری اسراييلی ، همان شيوه هايی را می بينيم كه به وسيله آمريكاييان ، در عراق ، در افغانستان ، و در گوانتانامو به كار گرفته می شود.

 

در جنوب لبنان ، و به خصوص در زندان خيام ، شكنجه ، يك امر سيستماتيك بود.

بعد از عقب نشينی اسراييل در ماه ژوئن سال دو هزار ، تعداد بسياری از زندانيان ، بر ستم های زندانبانان ، اقامه ی شهادت كردند.

 

اگر چه اسراييل ، در سال هزار و نهصد و نود و يك ، كنوانسيون جهانی بر ضدّ شكنجه . و همچنين پيمان مربوط به حقوق شهروندی سياسی را امضا كرده است ، دولت همچنان بی اعتنا ،  كار شكنجه و نقض حقوق انسانی فلسطينيان را  ،  مطابق رهنمود ها و نتيجه گيری های كميسيون

   ( ۱۹۸۷ )Landau

 ادامه می دهد :

چيزی كه رسماً  به سرويس های مخفی اسراييلی ، به كار بردن مجموعه يی از شكنجه ها را به بهانه ی دلايل امنيّتی اجازه داده است.

 

ديوان عالی ، از سال ۱۹۹۹ سعی كرد كه بر ای اين پراتيك يك صدا خفه كن بسازد. امّا همين ديوان ، همچنان به كار گيری شكنجه را مجاز اعلام كرده است.

 

در سال دوهزار و سه ، گزارشی  به نام  شرايط غير انسانی رفتار با زندانيان سياسی از سوی فدراسيون جهانی حقوق بشر ( اف. آی. دي. اچ ) منتشر شد.

 اين فدراسيون جهانی ، در ميان متد هايی كه اسراييل برای شكنجه اسيران فلسطينی به كار می گيرد ، از  جمله

به موارد زير اشاره می كند :   

٭ به بند كشيدن و بستن زندانيان در حالت های زجر دهنده و دردناك ، به مدّت ساعت ها و به مدّت روزها تا به دست آوردن اعتراف.

٭ با بی خيالی و بی دغدغه و بيم ،  قرار دادن زندانی، در انزوای مطلق و به دور از هر ارتباطی با پيرامون.

٭ چپانيدن زندانيان د رخوابگاه های بسيار كوچك و فروبسته و بی گشايش.

٭ كتك زدن و فرود آوردن  ضربات بر پيكر اسيران در بند.

٭ تكان تكان دادن و به لرزه در آوردن خشونت بار بدن زندانيان.

٭ محروم كردن اسيران از خواب و از غذا.

٭ زندانيان را در معرض سرما و گرما قرار دادن.

٭ هتّاكی و دشنام و تحقير.

٭ تجاوز .

٭ فشار های روانی.

٭ تهديد مستقيم زندانی و خانواده ی او.

٭ ندادن امكانات بهداشتی و لباس مناسب...

 

اين گزارش ، در آنچه به زنان مربوط می شود می گويد كه  اينان نيز ، همچون مردان ، در شرايطی بی نهايت دشوار و غير انسانی ( ... ) ، به صورت عريان ، بازرسی بدنی می شوند ؛ از معالجه و درمان لازم محرومند ؛ و حق ملاقات ندارند.

 

دختر پانزده ساله ی زندانی هيبه يغمور   در هنگام دستگيری در  ۲۶ فوريه ی امسال  مجروح می شود ، و بعد ، خود را ، خونين و مالين ، در بيمارستان حادثه ، در عين الكرم   می بيند.

نيرو های متجاوز ، پنجاه و نه زن را در سال دو هزار و چهار ، و پنج زن را در سال دوهزار و پنج ـ تا لحظه ی تهيّه ی گزارش‌ ـ دستگير كرده اند.

در اين فاصله ، دو بانوی زندانی ، در زندان ، وضع حمل كردند :

ـ ميروت طاها كه واعل را به دنيا آورد . و سر انجام  او و كودكش در ماه فوريّه ی امسال آزاد شدند.

ـ مانال غانم كه نور را به دنيا آورد ، و همچنان زندانی است.

 

بر طبق نظر سازمان غير دولتی اسراييلی

B’ Tselem

سرويس امنيّت ملّی اسراييل ( جی. اس. اس ) ساليانه هشتصدو پنجاه زندانی را شكنجه كرده است.

اين سازمان غير دولتی اسراييلی . به طور اخصّ از شكنجه های اِعمال شده بر كودكان ، به تأثّر ، بر خويش می لرزد.

اين سازمان ، گزارش ها يش را روی سايت اينترنتی خود ، به نشانی زير ، منتشر می كند :

 www.betselem.org

 

سلطان مهدی ، پانزده ساله ، اينطور حكايت می كند :

سربازان  ، مرا به اتاقی بردند و روی يك صندلی نشاندند.

دستبندم را برداشتند و مرا از دست ها و پاهايم به صندلی بستند.

از من پرسيدند : تو در يك جادّه ی اصلی به سمت يك ماشين ارتشی ، سنگ انداخته ای ؟

من انكار كردم.

امّا دو يا سه نفر آن ها شروع به كوبيدن بر سر و صورت من كردند.

بازجويی ، نزديك به پنج ساعت طول كشيد.

بعد ، مرا به يك حمّام در كنار سالن بازجويی بردند.

يكی از آن ها موهايم را گرفت و سرم را در چاهك مستراح فروبرد.

وقتی كه مرا دوباره به سالن بازجويی برگرداندند گفتم : پنج سنگ به طرف ماشين يك كولون پرتاب كرده ام.  

[ كولون ها يهوديانی اكثراً به شدّت نژاد پرست و به لحاظ مذهبی بنيادگرا هستند كه از اينطرف و آنطرف دنيا به سرزمين های اشغالی فلسطينی هجوم آورده اند و در دل اين سرزمين ها آبادی های كوچك و بزرگی را بنا كرده اند و با بهره گيری از بهترين امكانات ، سرخوش و سير و مرفّه درپناه حفاظت نيروهای نظامی اسراييل به فلسطينيان گرسنه يی پوزخند می زنند كه غالباً يك يا چند تن از اعضا ی خانواده شان به دست سربازان و يا خود اينان ـ كه " برای دفاع از خود " مسلّحند ـ كشته شده اند ،  و حالا برای به كف آوردن يك لقمه نان به خون دل آلوده ، يا از نيمه شب تا صبح درصف های طولانی پست های بازرسی اسراييل، انتظار اجازه ی ورود به شهر ها و شهرك های دور و نزديك را برای كار های پرمشقّت می كشند ، و يا كشت و زرع می كنند تا به هنگام برداشت محصول ، سر و كلّه ی اين انگل ها پيدا شودكه بگويند كه محصول " خاك مقدّس " از آنِ ما وارثان " خاك مقدّس " است نه شما . م ]

آن ها بعد ، يك صورتجلسه و شهادتنامه ی مفصّل و مشروح برايم تنظيم كردند و مرا به زور ، وادار ساختند كه امضايش كنم.

 

وزير فلسطينی امور زندانيان ، بخش كودكان ونوجوانان و جوانان ، اخيراً گزارشی را  در باره ی كودكان زندانی در اسارتگاه های اسراييل منتشر كرده است كه مطابق آن ، در زمان تهيّه ی گزارش :

٭ سيصد و ده كودك  خردسال ، و درميان آن ها هشت دختربچه ، در زندان ها و مراكز بازداشت اسراييل وجود داشتند.

٭ بيش از چهارصد و پنجاه زندانی در حالی كه هنوز كودك بوده اند دستگير شده اند.

اين گزارش اشاره می كند كه :

دويست و دو كودك در زندان ها و مراكز بازداشت داخل دولت اسراييل يافت شده اند ، و صد و هشت كودك زندانی در سرزمين های اشغالی كرانه ی اردن و قدس.

قسمت بزرگی از كودكان زندانی از شهرستان ناپلوز به زندان اسراييل افتاده اند : هفتاد و نه كودك.

از كودكان بيت اللحم هم اسراييل پنجاه و دو كودك را در زندان ها ی خود به بند كشيده است.

 

گزارش ، همچنين ، تأكيد می كند كه نيرو های اسراييلی در اين كه عليه اين كودكان كوچك ، تهديد ، دشنام ، محروم كردن از ملاقات با خانواده ، و حتّی آزار های جنسی ، روا دارند، درنگ و تأمّلی به خود راه نمی دهند.

 

كسی كه زندان را زندگی كرده باشد ، می داند كه ايّام زندان چه قدر سخت و طولانی است. امّا او همچنين می داند كه موردی برای نا اميدی نيست.

امروز كه من ، ضمن سپری كردن بيست و هفت سال در زندان اسراييل می خواهم شهادت بدهم يك  موقعيّت كامل را می بينم كه  دو چهره ی متفاوت دارد :

ـ يكی : وحشی گری ، ساديسم  ، و سركوبگری ، كه زندانبان ، آن را نمايندگی می كند.

ـ و  ديگری : آنچه زندانی فلسطينی ، نماينده ی آن است : كسی كه موفّق شده است كه  خويشتن را به عنوان يك موجود انسانی ، سرپا نگاه دارد ؛ و هويّت خود را به عنوان يك رزمنده حفظ كند. در اين شرايط. و با تغيير دادن و بازسازی و تبديل فضای اسارت به يك مدرسه ی واقعی انقلاب.

اين دوران طولانی ، مرا از پا نيانداخت ، و ناتمام و مضمحل و تمام شده نكرد.

اگر چه خستگی يك عامل طبيعی انسانی است ، و من با نفی آن می توانم  يك جور ابرازافتخار كنم ، امّا خستگی ، نسبی است : اگر من از زندانم خسته هستم ، اين به آن معنا نيست كه از بهانه و آرمان و اعتقادی كه مرا به زندان آورده است . خسته باشم.

من هنوز نيروی ادامه دادن دارم. ما  ـ مردم ـ انتخاب های زيادی نداريم : مسأله ، بودن يا نبودن است. يا ما با اين روحيّه ، ادامه می دهيم ؛ و يا فرو در می افتيم و تمام می شويم.

به مثابه ی انسان.

و به مثابه ی آرمان.

چنين می گويد سعيد وجيه عطّابه ، قديمی ترين زندانی فلسطينی.

بيست و هفت سال و هشت ماه است كه او زندانی است.