يکشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۸۴ - ۱۷ آوريل ۲۰۰۵

جناح اصلاح طلب کم آورد ؟!

 

حشمت الله طبرزدي

 

يکي از مشکلات اساسي جناح چپ اسلامي يا اصلاح طلبان حکومتي اين است که بدون اينکه به اخلاق و فرهنگ دموکراسي دست يابند. حرف از دموکراسي زدند. اين جماعت هنوز هم بر فرهنگ چپ و انحصار طلبانه اصرار مي ورزند. براي مثال: هيچکس نيست که از اين واقعيت آگاه نباشد که (خط امام) و فرهنگي که (آيه الله خميني) نهادينه کرد، دقيقا در نقطه اي مقابل (دموکراسي خواهي) است. جناح راست البته بارها بر اين امر تاکيد کرده و از افتخارات خود مي داند که با (دموکراسي خواهي) مخالفت کند و در مقابل، سخن از (حکومت ولايي) به ميان آورد. از اين منظر راست اسلامي از چپ اسلامي، صادق تر است. اما چپ اسلامي در حالي سخن از اصلاح طلبي و دموکراسي خواهي به ميان آورده و بلکه خود را متکفل اصلي جريان آزاديخواهي اصيل (اسلام ناب محمدي ؟!) در اين مرز و بوم به حساب مي آورد که نه تنها تکليف خود با (خط امام) را روشن نکرده بلکه هر جا لازم باشد در پشت اين خط سنگر ميگيرد تا از جناح رقيب کم نياورد.

مورد دوم درباره ي مساله نظارت استصوابي است. جماعت جناح چپ که در شعارهاي خود بر طبل مقابله با نظارت استصوابي مي کوبد، از آنجا که اعتقاد قلبي به (عدم نظارت استصوابي) ندارد، در وقايعي شعارهاي خود را از ياد برده و به گونه اي عمل ميکند که تائيد اين نظارت را به دنبال دارد. نمونه ي بارز اين تناقص در شعار و عمل، تبليغات انتخاباتي رسانه ي انحصاري صدا و سيماست. من در باره ي اينکه آقاي معين و کروبي دعوت صدا و سيماي انحصاري براي شرکت در ميزگردهاي تبليغي را نپذيرفته اند، يک ضعف اصولي براي جناح اصلاح طلب حکومتي به حساب مي آورم. اگر چه خودم به تحريم انتخابات باور دارم و با هر فرصتي که براي گرم کردن بازار تبليغات انتخابي به دست مي آورند، (از جمله همين برنامه صدا و سيما) مخالفت اصولي دارم اما عدم مشارکت اصلاح طلبان حکومتي در اين برنامه را به اين دليل مي دانم که کانديداهاي آنها حرفي براي گفتن ندارند. اين جناح يا نمي بايست کانديدا معرفي ميکرد و يا حال که به چنين اقدامي دست زده و به جاي يک کانديدا دو يا چند نفر را به ميدان آورده، مي بايست از هر فرصت براي بيان ديدگاههاي خود استفاده ميکرد. مگر نه اينکه اينها بر اين نظر هستند که مردم و افکار عمومي را با خود دارند چرا نبايد به اندازه ي احمد توکلي از فرصتها استقبال کنند؟!

اگر کسي مدعي است که چنانچه بتواند با افکار عمومي ارتباط برقرار کند، به خوبي قادر خواهد بود معادله ي قدرت را به نفع خودش کند بايد از فرصت ها استقبال کند و نه فرار!

البته بحث من اين نيست، يا چنانچه اشاره کردم به لحاظ عملي همينقدر که اين جناح در اين ميزگردها براي گرم کردن تنور انتخابات شرکت نکرد، مورد استقبال من قرار ميگيرد. بلکه سخن اصلي درباره ي منطق جناح اصلاح طلب حکومتي و نهادهاي منتسب به آنها مثل وزارت کشور، نماينده قوه مجريه در شوراي سياست گذاري صدا و سيما و امثال آن براي اعتراض عليه برنامه ي تبليغي صدا و سيماي انحصاري است. همه اين جريانات، مخالفت اصلي خود را بر اين پايه قرار دادند که: به دليل اينکه کانديداها هنوز از سوي شوراي نگهبان تائيد نشده اند، بنابراين چنين اقدامي برخلاف قانون اساسي است. اينجاست که (دم خروس)  پيدا شده و معلوم ميشود که جناح چپ نيز به شدت طرفدار نظارت استصوابي است. البته تنها ايرادش اين است که اعضاي شوراي نگهبان به جاي اينکه از جناح راست باشند، بايد از جناح چپ انتخاب شوند. در واقع دعوا بر سر لحاف ملاهاست!

جالب اين است که بنگاه سخن پراکني بي بي سي اين ارگان تبليغي اصلاح طلبان حکومتي نيز در اين وانفساي سياسي، کم آورده و در حمايت از رفقاي اصلاح طلب خود به اعتراض عليه اين سياست صدا و سيماي انحصاري بر ميخيزد!

من در اين مسئله شک ندارم که (گربه براي رضا خدا موش نميگيرد) صدا و سيماي انحصاري با هدف شفاف سازي برنامه هاي کانديداها دست به چنين اقدامي نمي زند. اين رسانه در تلاش است تا با ترفندهاي گوناگون تعداد بيشترين از مردم را بپاي صندوقهاي راي کشانده و شايد برنامه ي 20:30 را به همين دليل طراحي کرده است. همچنين آگاه هستم که از اين طريق مي خواهند لاريجاني را به مردم معرفي کنند. اما ايرادم به اصلاح طلبان حکومتي اين است که اولاً: براي مخالفت با يک امر به ظاهر نامعقول به امر نامقعول تري مثل دفاع از نظارت استصوابي متشبث شده و يا به گونه اي حرف ميزنند که نتيجه اي عملي و منطقي حرف آنها چنين ميشود. ثانياٌ: چرا بايد از رو در رويي با افکار عمومي پرهيز کنند؟! مگر نه اين است که اين آقايان در نهايت از امکانات همين صدا و سيماي انحصاري استفاده خواهند کرد؟ مگر نه اين است که 8 سال است که به طرفداران خود باورانده اند که اقتدار گرايان هيچ سخن تازه و حرف مردم پسندي ندارند؟ پس چرا بايد از انتقادات امثال احمد توکلي بر آشفته شده و يا از اين اقدام صدا و سيماي انحصاري بترسند؟ نکند اصلاح طلبان حکومتي نيز به اين باور رسيده اند که اگر بخواهند در ميزگردها از دولت خاتمي يا کارنامه ي اصلاح طلبان دفاع کرده يا انتقاد نکنند، ممکن است همين طرفداران خود را نيز از دست بدهند! بايد بپذيرند که توپ در ميدان اصلاح طلبان حکومتي و طرفداران آنهاست و گرنه هيچ اصلاح طلب واقعي نمي بايست از مواجه ي خود و رقيب با افکار عمومي بپرهيزد.

 

17/ فروردين ماه/ 1384 خورشيدي

ايران/ تهران/ زندان اوين/ بند 350 کارگري

زنداني مهندس حشمت الله طبرزدي

مدير مسئول هفته نامه ي توقيف شده ي پيام دانشجو