سه شنبه ۲ فروردين ۱۳۸۴ - ۲۲ مارس ۲۰۰۵

کودکان@ فردا

بخش سوم

زبان مادري

 

يونسکو ( سازمان علمي و فرهنگي سازمان ملل)روز بيست و يکم فوريه (دوم اسفند) را روز جهاني زبان مادري اعلام کرده و از ملتهاي جهان خواسته است از طريق تفاهم، مدارا و گفت و گو به حفظ زبانهايي که از نسلهاي گذشته به ميراث برده اند کمک کنند.

در سراسر جهان حدود ششهزار زبان رواج دارد اما بنابر آماري که يونسکو اعلام کرده، کساني که به نود و پنج درصد اين زبانها سخن مي گويند تنها چهاردرصد جمعيت کره زمين را تشکيل مي دهند.

محمد جان شکوري زبانشناس معروف تاجيک مي گويد در جهان ٦٥۰۰ زبان وجود دارد و تحقيقات محققان جهاني نشان داده است سالي دو يا سه زبان از بين مي رود.

به گفته وي، در سال ۱٩۲٦ ميلادي در قلمرو اتحاد شوروي۱٩٦ ملت وجود داشته اما تا سال ۱٩٧٩ تنها ۱۰۱ ملت باقي مانده بوده است و افزون بر اين، در مدت اين پنجاه سال چهل زبان تنها در قلمرو اتحاد شوروي از بين رفته است.

اقاي شکوري مي افزايد: "در سال ۱٩٨٩ زبان فارسي تاجيکي مقام دولتي کسب کرد (رسمي شد) زيرا به عقيده کارشناسان در آن سالها خطر از ميان رفتن زبان تاجيکي را تهديد مي کرد".

دولت چين در نظر دارد براي نجات زباني که تصور مي شود تنها زبان منحصر به زنان در جهان باشد، يک ميليون دلار خرج کند.اين زبان، که در معرض انقراض است، تنها وسيله گفتگوي زنان مسن قوم "يائو" در استان "هونان" چين است.برخي از زبان شناسان مي گويند که اين زبان ممکن است يکي از کهن ترين زبان ها در جهان باشد.دولت چين مي خواهد يک ناحيه ويژه حفاظتي و يک موزه در منطقه "جيانگ يونگ" در ارتباط با اين زبان در استان هونان برپا کند. اين موزه ميزبان نمونه هاي خطي اين زبان خواهد بود که داراي ۱۲۰۰ حرف است. البته امروز تنها از ٧۰۰ حرف آن استفاده مي شود.

کارشناسان معتقدند که بخش اعظم ميراث مکتوب اين زبان، که عمدتا بر بادبزن هاي کاغذي و ابريشمي ثبت شده بود، از ميان رفته است.

"ژانگ ژياشنگ" از دانشکده مطالعات آفريقا و خاور دور لندن مي گويد که اين زبان از مادرها به دخترها منتقل شده است و در نواحي دورافتاده روستايي تحول يافته است.او مي گويد که مردها علاقه اي به اين زبان رمزآميز نشان نداده اند.

به نوشته يک روزنامه چيني، گروه قومي "يائو" مجموعا ۲ ميليون و ٩۰۰ هزار نفر جمعيت دارد.

وي همچنين به عوامل فرهنگي و رفتارهاي اجتماعي نيز اشاره مي کند، از جمله اينکه سخن گفتن به زبان محلي يا داشتن لهجه ناشي از زبان محلي هنگام سخن گفتن به زبان فارسي نوعي کسر شأن و عامل سرافکندگي به شمار مي رود و اين موضوع باعث شده است که برخي پدرومادرها حتي در شهرهايي که زبان فارسي در آنها رايج نيست، از همان ابتدا به فرزندانشان زبان فارسي را بياموزند و آنان به جاي زبان محلي به زبان فارسي سخن بگويند

درايران زبانهاي محلي عمدتاً در سطح زبان محاوره باقي مانده و از لحاظ دستوري و واژگاني بشدت تحت تأثير زبان فارسي زبان قرار گرفته اند، با اينکه کتب و نشرياتي به برخي زبانهاي محلي به چاپ مي رسد، تنها عده بسيار اندکي از کساني که به زبانهاي محلي سخن مي گويند به مطالعه کتب و نشرياتي به زبان خود مي پردازند، چرا که عدم تدريس زبانهاي محلي در مدارس و دانشگاهها امکان آشنايي با شکل نوشتاري و ادبي زبانشان را از آنها سلب کرده است.

اين در حالي است که اصل پانزدهم قانون اساسي، استفاده از زبانهاي محلي و قومي در مطبوعات و رسانه هاي گروهي و تدريس ادبيات بومي اقوام گوناگون را در مدارس در کنار زبان فارسي آزاد دانسته اما تاکنون در هيچ مدرسه و دانشگاهي در ايران، غير از زبان ارمني، زبان و ادبيات اقوام ديگر تدريس نشده است.

در ايران جنبشهايي هر چند محدود براي عملي کردن اين اصل از قانون اساسي و همچنين احيا و اشاعه زبانهاي محلي وجود دارد اما اين جنبشها هنوز نتوانسته است به موفقيت قابل توجهي بينجامد.

داريوش آشوري، نويسنده و پژوهشگر ايراني مقيم فرانسه، يکي از علل اصلي پياده نشدن اين اصل از قانون اساسي را نبود انگيزه کافي در سطح توده هاي اقليتهاي قومي در جهت احيا و گسترش زبانهاي محلي مي داند و معتقد است که اين جنبشها تنها در سطح قشر محدودي از روشنفکران باقي مانده و به لايه هاي پايينتر قوميتهاي ايراني سرايت نکرده است، چراکه اصولاً چنين خواسته هايي براي اقوام ايراني فوريت و اولويت ندارد.

 

آموزش زبان مادري

تاثيرات آن بر کودکان

 

آيا آموزش زبان مادري بر کودکان چه تاثيراتي مي گذارد؟

پژوهش ها نشان مي دهد که آموزش زبان مادري تاثيرات جدي در پيشرفت کودکان دارد.

کوتاهي در اين امر مي تواند بر کودکان تاثيرات منفي داشته باشد.

دانشمندان در پي مطالعه تازه اي نتيجه گيري کرده اند که آموختن زبان دوم بر قواي مغزي انسان مي افزايد.

محققان از دانشگاه "يونيورسيتي کالج لندن" مغز ۱۰٥نفر را که ٨۰ نفر از آنها دوزبانه بودند مطالعه کردند.

آنها دريافتند که آموختن ساير زبان ها ماده خاکستري مغز - که مسوول پردازش اطلاعات است- را تقويت مي کند، درست همانگونه که ورزش عضلات را تقويت مي کند.

اين گروه از محققان همچنين مي گويد ماده خاکستري مغز کساني که زبان دوم را در سنين پايين تر مي آموزند احتمالا از کساني که آن را ديرتر فرا مي گيرند بهتر رشد مي کند.

دانشمندان از قبل مي دانستند که مغز در مقابل تحريک بيروني قابليت تغيير ساختار (پدپده اي موسوم به اثرپذيري) دارد، اما اين مطالعه اثرپذيري مغز در اثر آموختن زبان دوم را مستقيما نشان مي دهد.

محققان بريتانيايي مغز ۲٥ نفر را که زبان دوم نمي دانستند، مغز ۲٥ نفر را که يک زبان ديگر اروپايي را پيش از پنج سالگي آموخته بودند و مغز ٣٣ فرد دو زبانه که زبان دوم را در فاصله سني ده تا پانزده سالگي فراگرفته بودند اسکن کردند.

اسکن ها نشان داد که چگالي ماده خاکستري در پوسته تحتاني ناحيه چپ مغز در افراد دو زبانه بيش از افرادي است که زبان دوم نمي دانستند.

اين مساله به خصوص در افرادي که زبان دوم را در کودکي آموخته بودند چشمگير بود.

نتيجه اين تحقيقات در نشريه "نيچر" منتشر شده است.

اين نتايج همچنين در مطالعه اي شامل ۲۲ ايتاليايي که انگليسي را در فاصله سني ۲ تا ٣٤سالگي به عنوان زبان دوم آموخته بودند تکرار شد.

براساس تحقيقاتي که در کانادا انجام شده است تسلط به دو زبان در مقابل کهولت سني از مغز محافظت مي کند.

 

آموزش زبان پيش از تولد کودک

 

مردم از قديم مي دانستند که بچه مي تواند بلافاصله پس از تولد صداي مادر را تشخيص دهد.

تحقيقات علمي تازه نشان داده است که کودک حتي وقتي در رحم است به صداي مادر واکنش نشان مي دهد و دانشمندان در کانادا مي گويند که شنيدن صداي مادر کافي است تا ضربان قلب بچه افزايش يابد.

دريافتن اين موضوع مي تواند به آموزش و افزايش تواناييهاي زباني در بچه پيش از تولد و همچنين تقويت پيوند او با مادر کمک کند.

تحقيقات چند سال قبل نشان مي داد که در سه ماهه سوم حاملگي، کودک قادر به شنيدن اصوات است.

دکتر باربارا کيسيلوسکي استاد پرستاري در دانشگاه کوئين شهر کينگستون در ايالت اونتاريو کانادا با آزمايشهاي بديعي به کمک همکارانش دريافته است که کودک حتي پيش از تولد به صداي مادر واکنش نشان مي دهد.

در اين آزمايشها نوارهاي صوتي براي شصت زن باردار پخش شد تا مشاهده شود کودک چگونه به صداي مادر خود يا زنان غريبه واکنش نشان مي دهد.

دانشمندان دريافتند که ضربان قلب کودک با شنيدن صداي مادر تندتر و با شنيدن صداي فرد بيگانه کندتر شد.

دکتر کيسيلوسکي معتقد است که کودک حتي پيش از تولد از توانايي شنيدن و به خاطر سپردن اصوات برخوردار است و مي گويد: "اين نتايج نشان مي دهد که کودک هر دو صدا را شنيده و به آنها واکنش نشان داده و در ضمن به هر دو صدا توجه دائمي نشان داده است."

وي مي افزايد: "اما چون کودک واکنش متفاوتي به صداها نشان مي دهد متوجه مي شويم که بايد صداي مادر را تشخيص دهد. به عقيده ما کودک از قبل از تولد فرآيند آموزش زبان به طور کلي و بخصوص زبان مادري را آغاز مي کند."

 

موسيقي پيش از تولد

 

تصور مي شود تجارب کودک پيش از تولد، در رشد و پيوند او با مادر در دوره نوزادي تأثير مي گذارد.

مري نولان، آموزگار دوره زايمان از "صندوق ملي زاد و ولد" در بريتانيا مي گويد که معمولاً زنان تشويق مي شوند براي پيوند عميقتر با کودک، آواز يا شعر بخوانند يا نوار موسيقي پخش کنند.

وي مي گويد اين کار پيوند مادر و فرزند را تقويت مي کند و بر توانايي کودک در درک انواع صداها و پرده هاي مختلف صدا مي افزايد.

پژوهشهاي اخير در اين زمينه در همکاري با متخصصان زنان و زايمان در چين انجام شده و نتايج آن در نشريه "علم روانشناسي" چاپ شده است.

گام بعدي بررسي اين است که کودک چگونه به صداي پدر واکنش نشان مي دهد و آيا مي تواند انگليسي را از زبانهاي خارجي تشخيص دهد يا خير.

***

زبان مادري، چشمه پاک و مهرباني است که نسل آينده را همواره سيراب مي کند. آموزش زبان مادري در زمانه اي که جهاني شدن را پيش روي داريم يک وظيفه مقدس است.

کوتاهي در اين زمينه مي تواند اين نتايج را در پي داشته باشد:

* رابطه فرزندان را با خانواده قطع کند.

* رابطه نسل آينده را که مي تواند بر زبان و فرهنگ ما تاثيرات بسيار داشته باشد، با ميهن و فرهنگش قطع مي کند.

* قطع رابطه زباني، يعني قطع رابطه با فاميل، يعني پدر بزرگ و مادر بزرگ، يعني بستن يک چشمه عالي تجربه، فرهنگ و دانش بر روي فرزندانمان.

آموزش زبان مادري به کودکان ما هويت و استقلال مي بخشد.

آموزش زبان مادري بويژه در سال هاي پنج تا يازده سالگي، مغز کودکان را فعال مي نمايد.

براي آموزش زبان از شيوه هاي پيشرفته مانند: فيلم، بازي، کامپيوتر و موسيقي بهره بگيريم.

آموزش زبان را با گرامي داشت آداب و رسوم، فرهنگ و تاريخ کشورمان همراه کنيم.

ايراني حرف زدن در خانه( فارسي، کردي، ترکي، بلوچي...) تماشاي فيلم، گوش دادن به موسيقي کمک بزرگي به آموزش کودکان است.

از قصه خواني براي آموزش کودکان بهره بگيريم.( کتاب هاي کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان با داشتن شرايط ويژه سني براي کودکان، در اين زمينه مي تواند کمک خوبي باشد)

ارتباط کودکان را با خانواده و بويژه پدر بزرگ و مادر بزرگ ها حفظ کنيم.

کودکانمان را ياري دهيم تا زبان مادري خويش را فرا گيرند. اين يک وظيفه سنگين در برابر ماست. اين نوشته را بر مبناي مقاله هايي که استادان فن تهيه نموده بودند و در بي بي سي نيز آمده است تهيه کردم.  من تنها اين نوشته ها را گردآوري نموده و بخش هايي بر آن افزوده ام. با سپاس از همه ي اين استادان و بويژه استاد ارجمند داريوش آشوري.  مهرداد فرهمند. شمسيه قاسم از دوشنبه. آنيتا ليچتاروويچ.

 

اين منابع نيز در اين زمينه سودمند است:

 

 

Adger, C., Kalyanpur, M., Peterson, D., & Bridger, T. (1995). Engaging students: Thinking, talking, cooperating. Thousand Oaks, CA: Corwin.

Deci, E.L., & Ryan, R.M. (1985). Intrinsic motivation and self-determination in human behavior. New York: Plenum.

.

Rodriguez, R. (1982). Hunger of memory: The education of Richard Rodriguez, an autobiography. Toronto: Bantam.

Skehan, P. (1989). Individual differences in second-language learning. London: Edward Arnold.

Tharp, R.G., & Gallimore, R. (1988). Rousing minds to life: Teaching, learning, and school in social context. New York: Cambridge University Press.

Baker, C. (2000). A parents' and teachers' guide to

bilingualism.. Clevedon, England

Cummins, J. (2000). Language, power, and pedagogy.

Bilingual   children in the crossfire. England

Skutnabb-Kangas, T. (2000). Linguistic genocide in

education-or worldwide diversity and human rights?

Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates.