بهاران خجسته
باد!
نوروز نخستین
روز بهار، روز شکفتن جوانه ها، روز گل دادن لاله ها و بنفشه ها،
روز عطر افشانی شکوفه ها، بار دیگر دامن خود را بر این سرزمین کهن بازگسترده
است، بوی بهار در سراسر افق های آن عطرافشان شده است تا کوچه ها، خیابان ها،
شهرها و روستاها را غرق در شادی و سرور نماید.
ایران است این
سرزمین. دیار اهریمن و اهورا. کشور افسانه ها و حکایت ها. سرزمین دیوها
و فرشته ها. میهن کاوه و ضحاک است. فلاتی که از دیر باز پادشاهان بسیار از آن
برخاسته اند و زنان و مردان آزاده ای که این پادشاهان را از اریکه قدرت
به زیر انداخته اند. اینجا سرزمین اسطوره هاست. سراسر غم است و شادی.
همه رنج است و سرمستی. اینجا در حصار خارها، گلزار سینه گشوده است ودر زنجیره
پاسدارها که لبخند را به تازیانه می کشانند، گل و شادی و قهقه و امید است که
با نوروز در بهاران فرا می روید.
نوروز از راه
می رسد و ترنم و لبخند به همراه می آورد. خرمنی از شکوفه بر سینه
کشورمان می نشاند. اما دشمنان شادی و خصم دیرینه سرور و سرمستی نیز، ساکت
نیستند. امسال را بهانه ماتم کرده اند. همه جا گرد غم می پاشند و رنج و
درد را ارج می دارند. کمر بسته اند که اشک را پاس بدارند. هیهات که
بهاران فرا آمده است تا غم و رنج را و سرما را از بلندای فرات سرزمین
استبدادزده مان فرو اندازد. آمده است تا دیو زمستان در عظمت بهار محو شود.
این دیرینه رسم ایران ماست. پایدار کشوری که با هرنوروز و در هر نوبهار پنجه در
پنجه سردی و تاریکی انداخته است و در نهایت آن را برانداخته است.
ایران است این
سرزمین. دیاری که حکومت آن از اعماق قرون سربرآورده و برای حفظ بارگاه خود، تیغ
علیه جهان از نیام بر کشیده است و از برافروختن هیچ آتشی فروگذار نمی کند. اینجا
سرزمینی است که حکومت آن کارگران را برای حق تشکل خود به صلابه و زنجیرمی کشد.
ملیتها و اقوام را برای طلب حقوق برابر، به خون می نشاند. صدای زنان را در اعتراض
به بردگی و بندگی توسط چماقداران همیشه در صحنه خود، در گلو خفه می کند و حتی
یاران و همراهان خود را هر آنجا که لازم ببیند سرکوب و تحقیر می کند.
ایران است این
سرزمین. فلات گسترده ای که در برابرحکومت های مستبد دیروز و امروزاش،
مردم ساکت نمانده اند. کارگران آن، به بهای بند و زنجیر و به قیمت اخراج از
کار، خواسته های خود را پی می گیرند. خلق های این سرزمین، در زیر
آتش و دود در خون می نشینند اما از حق برابر دست نمی کشند. زنان آن، در زیرخشونت
و سرکوب ذلت را نمی پذیرند. دانشگاهیان، معلمان، کارمندان، روشنفکران اش،
مردمانش درشهر و محله، درمدرسه و اداره و در کارگاه و کارخانه ایستادگی غرورانگیزی
در برابر تهاجم استبداد از خود نشان می دهند.
کمیته مرکزی
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران فرا رسیدن نوروز را با ارج گذری بر مبارزات همه
آزاد زنان و آزاد مردان دلیری که برای
رهائی از جور ستم و استبداد در تلاشند و با یاد گرانقدر یاران عزیزی که با داس مرگ
عفریت استبداد بر خاک افتاده اند، فرارسیدن سال نو را بر همگان شادباش
می گوید. امید که
در پرتو رزم مشترک همه تلاشگران راه رهائی و بهروزی مردم ایران، این بذرها برخاک
نمانند و مبارزه برای آزادی، بساط جور و ستم سیاه استبداد را برچیند و صبح آزادی در
بهار استقرار دمکراسی بر افق میهن بردمد.
هر روزتان
نوروز ، نوروزتان خجسته باد!
کمیته مرکزی
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
نوروز ۱۳۸۵