منظومهیی نوروزی بچههایی سیاوش
برای همهی عمونوروزها یا
همان حاجیفیروزها كه همیشه بهجای
خنداندن، مرا گریاندهاند؛
برای همهی سیاهبازها كه
دستكم روی صحنهی نمایش، ستم را به سُخره گرفتهاند؛ برای قاسم سعدیافشار.
علیرضا كرمانی
از آتش گذشت
گذشت؟
گناهی نكرده بود.
بگذریم؟
از آتش؟
میگذریم
گناهی نكردهایم.
ندیدی؟
ما كه ماهواره نداریم.
چگونه؟
رو به مردمان ایستاده بود؛
پیشتر كه بگذرد:
اندوهتان مباد!
مهربانان!
دلنگرانی هم
خواهم گذشت.
سیاوَش از آتش گذشت.
روسیاه كه نبود؟
نه، رنگ دود بود نشسته به رخسار
سرخی آتش
به جامهها
دیدی؟
كه گذشت؟
نه، رنگهاشان پریده بود
روسپید كه نبودند؛
اربابهای مست
سیاوش كه گذشت؛
شكوه شاه و شحنه شكست.
□
"شادان شاد، شاد، شاد
شادان شُود، شُود، شُود1
شادان شید، شید، شید
شاد
شُود
شید."2
خواهیم گذشت.
میگذریم؟
بگذریم.
بچهها!
بیچیزی بهجای خود
ناچیز كه نیستیم
لباس عید نداریم بهدَرَك!
همه سرخ بپوشیم.
مثل سیاوش؛
رخسارهها همه سیاه
□
دختران دستافشان:
"بله و بله، بعله دیگه
بله و بله، بعله دیگه"3
پسرها دسته دسته:
- "ابراب خودم سامبلیبلیكم
ابراب خودم سرتو بالا كن." 4
- "نفس باد صبا
مشكفشان
خواهد شد." 5
- بله و بله، بعله دیگه
بله و بله، بعله دیگه
- عمونوروزه
سالی یه روزه
"عالم پیر
دگرباره
جوان خواهد شد." 6
- بله و بله، بعله دیگه
بله و بله، بعله دیگه
□
آخرین خبر!
آخرین خبر!
سیاوَش از آتش گذشت.
آخرین خبر!
بچههای سیاوَش از آتش گذشتند.
خبرنگارها و دوربینها
نوشتند و نشان دادند:
رنگ رخسارهها همه سیاه؛
روسیاه كه نیستند.
اربابها همه رنگپریده
روسپید كه نیستند.
اربابها "ابراب" شدهاند.
بله و بله
باد صبا
سالی یه روزه
مشكفشان
عمو نوروزه
جهان جوان
بعله دیگه
خواهد شد.
1) شُود؛ بر وزن سود، رود، دود.
2) فریادْشادی؛ سرودی كه پیشآهنگان میخواندند.
3) قدیمها برای آموزش تمبك و وزن قطعهها از چنین مثالهایی استفاده میكردند؛
مثلاً وزن ششهشتم یا عامیانهی آن "شیش و هشت" را اینگونه آموزش میدادند:
"بله و بله، بعله دیگه".
4) ترانهی عامیانهای كه عمونوروزها یا همان حاجیفیروزها میخوانند.
5 و 6) برگرفته از غزل حضرت حافظ