پرواز روی بال های مرغابی وحشی
علیشاد لربچه
( برلین )
سلمه لاگرلف Selma Lagerlof 1858 –
1940
یا وداع
با زن های باسواد غرب !
اگر مطلب زیر اینروزها بدلیل بعضی بلاهای زمینی و آسمانی این چنین كوتاه از
آب درنمی آمد، قصد داشتم یكی ازعنوانهای : نوبل برای زنی با پای لنگ ، و یا: كوشش ادبی برای آشتی سوسیالیسم و مسیحیت
، به آن بدهم .
خانم سلمه لاگرلف ، نوول و رمان نویس
سوئدی وبرنده جایزه نوبل ادبیات سال 1909 ، یكی ازمشهورترین وپرخواننده ترین نویسندگان
اروپابود. كتاب كودكان او باعنوان “ سفرقطبی عجیب پسرك روی بالهای غاز وحشی “ به
30 زبان خارجی ترجمه شد ودرنیمه اول قرن بیستم موجب شهرت جهانی نویسنده آن گردید،
پیش از آنكه بصورت فیلم نیز روی صحنه برود. ازجمله دلایل كمیته نوبل برای این تصمیم
گیری ، اشاره به قدردانی ازخیالپردازی والا و زنده و شرح و توصیف دقیق ادبی درآثار
نویسنده است . خانم لاگرلف بعدها اعتراف نمود كه درسفری كه به ایتالیا درسال 1895
كرد باشدت فقر دربعضی ارنقاط اروپا آشناشد. توضیح اینكه این نخستین بارنیست كه
روشنفكران مرفه اروپایی برای آشنایی با فقر و بیچارگی به كشوردیگری سفرمی نمایند!.
اورادركنارخانم آسترید لیندگر ،
ازجمله مشهورترین نویسندگان سوئد در سطح جهانی بشمار می آورند. منبع آثار ادبی او
غالبن اطلاعات شفاهی فرهنگ فولكلوریك ، افسانه ها و اسطوره های قدیمی هستند. مورخین
ادبیات، اورا نماینده رهبری مكتب رمانتیك نو در سوئد بشمار می آورند. او در نوول و
رمان های غالبن هومانیستی- مسیحی خود به شرح و ایده آلیزه نمودن رمانتیك انسان ،
طبیعت و فرهنگ فولكلوریك روستایی می پردازد. گرچه ادبیات كشورش تاسال 1880 زیر تعثیر
رئالیسم ادبی بود، اوآغازگر ادبیات خیالی ورمانتیك درآنجا نیزشد. درباره لاگرلف
دوقضاوت متضاد وجود دارد : گروهی اورایك نابغه وبزرگترین داستانسرای شمال اروپا و
اولین نویسنده مدرن سمبلیك میدانند كه پیش از گارسیا ماركز وادبیات رئالیسم جادویی
آمریكای لاتین ، با بكارگرفتن فرهنگ مردم به دفاع از صلح ، انساندوستی و حقوق زنان
پرداخت. علاقمندان به ادبیات درسوئد ، به او لقب “ خاله جان قصه گو “ داده اند.
دسته دوم ، اورا نماینده اخلاق ارتجایی ، احساساتی ، كلیشه ای و گرد گرفته ای میدانند
كه به قضاوت سیاه و سفید میپردازد و پیرامون وطن و ملیت ، نگاهی غیر انتقادی و ناسیونالیستی
دارد .استریندبرگ ، نویسنده مشهور اسكاندیناوی ، گویا درباره تصمیم اعضای نوبل برای
اعطا این جایزه ، اعتراض كرده بود ، ومنتقدی بنام اولاف لاگر، رمان “ گوستا برلین
“ اورا، تراژدی اطاق نشیمن دانست كه درآن با كرمهای چوب و تخته ، مهربانتر رفتارمیشود
تابا سرنوشت انسانها. اوپیشنهادكرد كه اینگونه آثارادبی راهرچه زودتر در زیرزمین
خانه ها انبار كنند. سلمه لاگرلف خودرا شاگرد ادبی : والتراسكات ، كریستیان آندرسن
و تام كارلیل، میدانست.
سلمه لاگرلف بین سالهای 1858 و 1940
در سوئد زندگی نمود. اودختریك سرهنگ زمیندار كلان بود كه بعدها براثر فقر والكلی
شدن ، ویلا و قصر خانوادگی خودرا فروخته بود. دومین اتفاق ناگوار زندگی سلمه كوچك
این بود كه او براثر بیماری فلج كودكان ،سالها خانه نشین شد ، ولی درنوجوانی به
موجب بهبودی نسبی بیماری فلج، اومعلم گردید ودرسفری به فلسطین و جنوب اروپا، به
گردآوری افسانه های مسیحی پرداخت و در 23 سالگی باادبیات مدرن كشور ش آشناشد.
نوستالژی خرید مجدد ویلای پدری دوران كودكی اش، سالها اورا بخود مشغول كرد تا اینكه
بعدازدریافت جایزه نوبل، اوتوانست این آرزوی دیرین كودكی اش را برآورده نماید.
نخستین رمان لاگرلف كه شهرت جهانی یافت
“ افسانه گوستا برلین “ نام داشت. این كتاب یكی از پرخواننده ترین آثارادبیات سوئد
گردید. لاگرلف در نامه ای نوشت كه قصدش ازاین كتاب، معرفی رمانتیك تاریخ فرهنك
روستای محل تولدش بود. این رمان از یك طرف اثری است درتحسین زیبایی وسرمستی در
زندگی، و ازطرف دیگر، پیرامون تن پروری و بی عملی نظامیان سابق، و درباره افسران
سوئدی جانبدار ناپلئون كه دچار تن پروری شده و به صورت زمیندارهای جدید، انگل وار
زندگی می نمایند. اودراین كتاب به شرح تضادهایی مانند : وظیفه و خوشگذرانی – كار و بازی – خودسازی و غریزه گرایی – نیز می پردازد.
ازجمله آثار او : آدمها و كوچولوها ،
اورشلیم ، دجال ضد مسیح ، افسانه آقایان درباری ، جناب گنجی ، ناخدای مرگ ، قیصر
پرتقال ، زندگی مقدس ، خاطرات من ، حلقه ژنرال ، شارلوته خانم ، دختر روستایی ،
داستانهای كودكی ام ، و یادداشتهای روزانه سولل ، هستند.
او درپاره ای از رمانهای خود به دشمنی
دین مسیح با زندگی طبیعی انسان اشاره میكند. او بعدها با خلق اینگونه آثار، از بنیادگرایی
و خرمقدسی پیشین خود فاصله گرفت. دركتاب “ دجال ضد مسیح “ ، یعنی دومین اثر مهم
او، كوشید تا وحدت و تعادلی میان سوسیالیسم تخیلی و مسیحیت برقرار نماید. این
كتاب، شكل سنبلیك جدل وی با ماركسیسم شد . دراین كتاب او اعتراف میكند كه قادر به
درك كمونیسم نیست. كتاب اورشلیم ، رمانی است سند و مدركی، در باره مهاجرت روستائیان
فرقه گرای سوئدی كه درسال 1900 به فلسطین فلكزده میروند . طرح موضوعات نوستالژی
وطن و درد غربت ، دراین كتاب برجسته شده . دركتاب قیصر پرتقال ، او به شرح ظاهر و
باطن واقعیات و پدیدهها میپردازد . این كتاب ، داستان مردی است كه از واقعیات تلخ
زندگی گریخته و سرانجام دچار جنون میشود.
خانم لاگرلف درپایان عمر به مبارزه با نظرات
نژادی وفاشیستی پرداخت و كوشید تا به قربانیان فاشیسم آلمان كمك كند. ازجمله توصیه
های اخلاقی وی این بود كه میگفت هنرمند باید موجب احساس سعادت انسان شود . اودرآثارش
از مردان بیمار و معتادی مینویسد كه باكمك زنان مستقل ، فعال و سازمانده، نجات می یابند،
ودر باره بیمارانی میگوید كه باكمك هنر، عشق و محبت، شفا می یابند. اوسخنرانی خود
برای دریافت جایزه نوبل را به شكل قصه ای خواند كه درآن جایزه فوق را مدیون پدربیمار
و خوانندگان مهربان آثارش دانست. درپایان عمر، سرانجام بعضی ازدانشگاههای آلمان و
سوئد به وی دكترای افتخاری اعطا كردند. اودر آثارش علاقه خاصی به طرح موضوعات روان
پژوهی و روان بیماری داشت. به نظر منقدین ادبی، او آثاری واقعگرا نوشت، بدون آنكه
از انگیزههای خیالپردازانه صرفنظر نماید و توانست بدون تعصب دینی، به مطالعه مسیحیت
و گردآوری افسانه های سدههای میانه اروپا بپردازد .
-------------------------------------------------------------------------------------
A.Lorbache