گزارشی در باره "پیشنهادی در
راستای یاری به مبارزه مردم ایران"
کوروش گلنام
چهار شنبه10 اسفند 1384 ـ 1 مارس 2006
پیش از اینکه در این زمینه گزارش کوتاه و فشرده ای به هم میهنان بدهم،
می بایست از همه کسانی که این پیشنهاد را سخن دل و خواسته خود دیدند و از کشورهای
گوناگون حتا از ایران، از آن حمایت کردندسپاسگزاری کنم. سپاس ویژه ای را نیز باید
از سر پرستان سه سایت اینترنتی: آقای حسین هراتی نژاد در سایت "آژانس خبری
کوروش"، آقای محمود جعفری در سایت "سازمان های جبهه ملی ایران/
برونمرز/اروپا" و آقای مسعود فتحی در سایت "عصر نو" و همکاران
ایشان در این سایت هانیز داشته باشم که این پیشنهاد را به شکل ویژه و پایداری بر
روی سایت خود قرار داده اند. همچنین از هیئت رئیسه ارجمند سازمان های جبهه ملی
ایران در اروپا نیز که با انتشار بیانیه ای از این پیشنهاد پشتیبانی نمودند،
قدردانی نمایم.
گزارش :
1ـ به دلیل وضعیت ویژه ای که بی اعتمادی را بین ما ایرانیان
حاکم نموده است که گذشته از سستی ها و کمبودهای فرهنگی خود ما، خرابکاری ها
وترفندهای رذیلانه رژیم اسلامی نیز در آن نقش ویژه داشته است؛ یکی از پایه های مهم
پیشنهاد گشایش یک حساب جهانی ملی برای یاری مالی ایرانیان برونمرز به هم میهنان
مبارز درون ایران، تکیه آن به کنترل و بازرسی یک سازمان حقوق بشری و شناخته شده
جهانی بر این حساب بود.
2 ـ در همه این چند هفته پس از انتشار این پیشنهاد، نگارنده
در شهر سکونت گاه خود، دراندازه توان خود کوشش نموده است. گذشته از تماس های زیاد
با سازمان بخشش جهانی(امنیستی اینترناشنال) که هنوز نیز پی گیری می شود، در 2 نشست
با هیئت رئیسه های انجمن سازمان ملل و سازمان نجات کودک، شرکت نموده و در باره
وضعیت ایران و برنامه گشایش این حساب آگاهی هایی داده وگفت و گو نموده است. همه از
وضع حاکم بر ایران ابراز نگرانی کرده و گشایش حساب را کاری انسانی و درست ارزیابی
می کردند اما همآنگونه که پیش بینی می شد، به دلیل آنکه این حرکت را به شیوه خود
سیاسی ارزیابی می کنند(با وجود تاکید من بر نبود هیچ وابستگی سیاسی به هیچ سازمان
سیاسی) و با توجه به بنیان و اساسنامه های
سازمان های خود، ابراز داشتند که نمی توانند در چنین حرکتی شریک شوند اما پشتیبان
آن هستند.
3ـ امنیستی اینترناشنال آماده پذیرش کنترل و بازرسی بر این
حساب را داشت که در آستانه گشایش حساب در بانک با گره تازه ای در کار روبرو شدیم.
چون حساب به عنوان حسابی است که احتمالن پول زیادی در آن به گردش خواهد آمد،
مالیات سنگینی نیز باید بپردازد( در سوئد مالیات ها بسیار بالاست). در نتیجه در
ملاقات با حقوقدان بانک و برای رهایی از پرداخت چنین هزینه یا مالیات سنگینی،
ایشان دو راه را پیشنهاد می داد: الف: یا انجمنی به ثبت رسیده و حساب بنام
این انجمن باز شود، ب: و یا حساب بنام خود امنیستی گشوده شود.
در باره مورد نخست، این کار ساده ای نیست، دست کم برای من که در شهری که درآن
زندگی می کنم حتا یک کوشنده ایرانی همراه ندارم، بر فرض اینکه چنین هم نبود و ما
می توانستیم انجمنی به ثبت برسانیم تازه با مشکل عدم اعتماد روبرو هستیم و آیا هم
میهنان می پذیرفتند که درآن حساب پولی واریز کنند؟ در باره مورد دوم نیز روشن بود که مسئول سازمان
امنیستی شهر ما در این باره نمی توانست پاسخ گو باشد. در نتیجه تماس های من با امنیستی
مرکزی در سوئد آغاز شد که پاسخ نخستین منفی بوده است اما هنوز قرار است مشورتی هم
در کارباشد و من در تماس هستم تا شاید راه چاره ای یافت شود.
4 ـ در گفت وگو با یک کارشناس حقوقی ایرانی که خود از
کوشندگان در برونمرز است و پیشینه سال ها تلاش و کوشش به سهم و به شیوه خود دارد،
او گره بزرگ تر در این کار را رساندن یاری های مالی به ایران می دانست زیرا از راه
قانونی که ناممکن است و رژیم با حساسیت ویژه خود، که هیچ حقوق انسانی را به رسمیت
نمی شناسد و از ارتباط ارگانیک بین درون مرز و برون مرز به شدت هراسان است، با همه
توان نه تنها راه آن را سد می کند که به روال همیشگی درون مایه سرکوبگر و توطئه گر
خود، با برچسب ها، تهمت ها و پرونده سازی هایی که همه با آن آشنا هستیم، بی شرمانه
و با وقاحت، حتا برای گیرندگان یاری ها نیز دردسر آفرینی می کند. البته این مورد
روشنی بود و در پیشنهاد نیز بر آن تاکید شده است اما دیگر امروز و در این روزگار
تنگناهایی که رژیم در آن گرفتار آمده است، نباید در برابر آن پس نشست و بایدراه
های پنهان و ویژه ای جستجو کرد. در پاسخ ایشان استدلال من این بود که ما حتا اگر
نتوانیم امروز این یاری ها را به انجام برسانیم، دست کم می توانیم یک ذخیره ملی
بسیار قابل توجه، و در گونه خود تاریخی و ماندگار به وجود بیاوریم برای روزهای
آینده ایران که هم نمایش بزرگی از هم بستگی ملی است و هم در نزدیکی ما به یکدیگر
یاری خواهد رساند. این بخش از پیشنهاد مورد قبول ایشان بود و آنرا شدنی ارزیابی می
کرد.
این فشرده ای بود از تلاش های تا کنونی نگارنده که وظیفه داشتم در پاسخ به
پشتیبانی آن دسته از هم میهنان که از این طرح پشتیبانی کرده و می کنند وحقیقتن
خواست یاری رسانی به مبارزان درون ایران رادارند، به آگاهی برسانم.
نگارنده بر این دید است که ما در همه زمینه ها باید تلاش کنیم.
به جهت بی آبرویی، بد نامی و بی اعتباری رژیم اسلامی و آمادگی ذهنی مردم جهان
برای پشتیبانی از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران، هرگز زمان بهتری از امروز
دراختیار ما نبوده است. می بایست به شتاب سیاست ها و روش های خود را دچار دگرگونی
کنیم و تا دیر نشده است از همه مرزهای ممکن یورش بیاوریم و هر کس به هر اندازه که
می تواند چه در درون و چه در بیرون از ایران کوشش ها و همآهنگی ها را بیشتر کند.
تاکنون ما همیشه در حال پس نشینی و پدآفند (دفاع)بوده ایم، اینک زمان آفندو یورش
است. به تلاش، راهنمایی و همراهی مبارزان در درون ایران بسیار نیازمند هستیم زیرا
آنها که در درون آن جهنم به سر می برند و بار همه فشار ها و زورگویی ها و سختی ها
رابر دوش می کشند، بهتر از ما در بیرون از ایران، می توانند راه های درست را
بیابند. هر چه هست این دیوارهای بلند استبداد را باید از جایی شکست. به گونه ای
شکست که دیگر نتوانند بازساری اش کنند. دیده ایم که ابراز رسمی گرد همآیی ها چگونه
امکان سرکوب آسان آنرا فراهم می آورد! آیا نباید این شیوه را دگرگون کرد؟ مثلن آیا
در ایران نیاز به سازماندهی زیرزمینی به شیوه دوران اشغال یک سرزمین وسیله
بیگانگان نیست؟ آیا نباید از پیشه ور، دوره گرد، دست فروش تا معلم و استاد و وکیل،
از دانش آموز تادانشجو، کارگر و کارمند، زن و مرد، پیر وجوان همه برای نجات میهن
خود از دست مشتی ملای فریبکار و میهن فروش که ایران را به نابسامانی های گسترده دچار
کرده و با خیال پردازی های قدرت مدارانه و کودکانه خود به آستانه جنگی ویرانگر و
هراسناک کشیده اند، شرکت و همراهی داشته باشند؟ دیوار ترس و هراس زمانی شکسته می
شود که نیروهای سرکوبگر امروز نتوانند به سادگی دیروز کار کرده و سرکوب کنند و
فردا اینکار برایشان سخت تر از امروز شود. نیاز به امکان های مبارزاتی و راه های
گریز بیشتر برای مبارزان درون ایران هست و این به کار گسترده در میان مردم نیاز
داردکه راه آشکارو قانونی اش در یک سیستم سرکویگر استبدادی، دست یافتنی نیست.
از سوی دیگر پی درپی به فریب خوردگان و مزدوران رژیم باید هشدار داد که به
سرانجام کار خود فکر کنند و بدانند که روز سرنوشت آنها نیزهر آن نزدیک تر می شود.
پس باید انتخاب خود رابکنند. یا در برابر مردم و با آدمخواران و جنایت پیشگان که
همه زندگی اشان بر زور و فریب و دروغ استوار است، یا با مردم و در برابر این
آدمخواران.
در پایان یاد آور شود که همه کسانی که پیشنهاد گرد آوری یاری های مالی را
مناسب می دانند، خود می توانند در این راه دست بکار شوند. نگارنده کوشش های خود را
کرده و خواهد کرد اما نباید تنها چشم براه تلاش نگارنده شد. این پیشنهاد را خواسته
خود و ازآن خود بدانیدو برایش تلاش کنید. در این باره دیدگاه های خودرا با بهره از
رسانه های گروهی به میان آورید. در سایت "آژانس خبری کوروش" به سادگی می
توانید دیدگاه خود را بیان کنید، یا در بخش پیام های خوانندگان در سایت"پیک
ایران".