بیانیه شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت
پیرامون دستگیری فعالین کارگری
·
دفتر تحکیم وحدت با
صراحت اعتراض خود را به بازداشت فعالین کارگری اعلام داشته و خواستار آزادی فوری و
بی قید و شرط این عزیزان و بازگشائی سندیکای شرکت واحد و تشکیل سندیکاهای مستقل و
غیر دولتی کارگران – این حق مسلم کارگران – است. کاگران شریف و زحمتکش ایران و
خانواده های محترم بازداشت شدگان اخیر نیز آگاهند که دانشجویان ایران تا آخرین قدم
در کنار آنان و یار و پشتیبان آنان خواهند بود.
از قصه
پر غصه آزادی ستیزی و حکایت پر شکایت عدالت گریزی در این دیار ،گوئی گزیری نیست.
نسل امروز تاوان سکوت نسل دیروز در برابر انحراف از آزادی ، استقلال و عدالت را میپردازد
، پس فریاد برآوریم تا نسل فردا ، ما را به عتاب خطاب نکنند. این باغ ویران را هر
روز بری و زندان ایران را هر روز میهمان تازه تری میرسد.
خبر
دستگیری فعالین کارگری ، باری دیگر بر دوش ما و دلیلی مکرر بر خروش ماست . شنیدیم
و به درد شنیدیم که اعضای سندیکای شرکت واحد ، به حکم عسس به محبس در آمدند تا
شاهدی دیگر باشند بر همراهی زر و زور و تزویر و برهانی دیگر باشند بر همکاری تیغ و
طلا و تسبیح. امروز بزرگانی در کنج زندانند که از دل جنبش کارگری ، رایت برابری
برافراشتند و قدمی بر نداشتند جز در راه احقاق حقوق بنیادین خود.
اعضا و
بنیانگزاران سندیکای شرکت واحد ، که همگی از فعاین پاکباز جنبش کارگری ایرانند ،
به جرم مطالبه حداقل حقوق خود بازداشت شده اند. چه کسی است که نداند ، منصور
اصانلو و دیگر همراهانش ، تنها به جرم اینکه برای بهبود وضع کارگران پای در راه
نهاده اند ، دیروز مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند و امروز به زندان افکنده شده اند
و سندیکای آنان تعطیل گردیده است، تا فردا چه برسر آنها خواهد رفت . چه کسی است که
نداند این امر یعنی نقض آشکار حقوق انسانی که به صراحت در ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آن تاکید شده است که " هر شخصی حق
دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد". آیا سندیکای
شرکت واحد چیزی جز اتحادیه ای برای دفاع از منافع کارگران و زحمتکشان این خاک است؟
اکنون
مائیم و وظیفه اعتراض . اما به چه کسی اعتراض کنیم و از چه کسی دادستانیم که
دادستان خود به میدان آمده است! فرشته ای که بر سر در دیوان قضا چشم بسته ایستاده
است ، گوئی بجای ترازو ، تیغ بدست گرفته تا بجای داد مظلوم ، داد از مظلوم ستاند .
آقای دادستان ! ما تنها به دربند بودن دانشجویان اعتراض نمیکنیم ، ما تنها به بستن
مطبوعات اعتراض نمیکنیم ، ما تنها به بازداشت وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران
اعتراض نمیکنیم ، ما تنها به ادامه زندان گنجی ، سلطانی و زرافشان و دیگر زندانیان
سیاسی اعتراض نمیکنیم ، ما تنها به قتل زهرا کاظمی اعتراض نمیکنیم ، آری به همان
قوت و با همان شدت به زندانی شدن کارگران اعتراض میکنیم ، به نقض حقوق اولیه زحمتکشان
اعتراض میکنیم ، به استثمار و بهره کشی از کارگران اعتراض میکنیم ، ما به فقر و
تبعیض مخصوصا برای اقشار محروم جامعه اعتراض میکنیم و در یک کلام به نقض حقوق بشر
در ایران اعتراض میکنیم . آقای دادستان اعتراض ما تنها به نقض حق آزادی عقیده
(ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر) ، نقض حق
آزادی بیآن (ماده 19 اعلامیه) ، نقض حق آزادی تشکیل
انجمنها (ماده 20اعلامیه)
نقض حق اداره امور عمومی (ماده 21 اعلامیه)
نیست بلکه علاوه بر آن ما به نقض حقوق اولیه کارگران (ماده 23
اعلامیه) ، وجود تبعیض علیه زنان (مواد متعدد کنوانسیون رفع تبعیض) ، نقض حقوق کودکان (ماده 1
پیمان نامه حقوق کودک) ، نقض حق بهداشت و سلامت کودکان (ماده 24 پیمان نامه)
نقض حق برخورداری از آموزش برای کودکان (ماده 28
پیمان نامه) و بسیاری مسائل دیگر که در جای خود به آنها خواهیم پرداخت ، اعتراض
داریم.
اما و
صد اما که روی سخن ما نه با قدرتمندان که با مردم ایران است تا بدانند و قضاوت
کنند در مورد صحت و سقم ادعای منادیان ظاهری عدالت و مدافعان شعاری محرومان ، تا
در عمل بیازمایند ادعای مهرورزی را ، تا به محک تجربه بسنجند ادعای مبارزه با فقر
و فساد و تبعیض را ، تا به عیان ببینند معنای ادعای مبارزه با مفاسد اقتصادی را ،
تا بشناسند آنانرا که شعار مبارزه با رانت و باندشان گوش فلک را کر کرده ، اما در
عمل کارگران را به زنجیر میکشند ، آنانرا که عدالت ادعائیشان تنها از میان محرومان
قربانی میگیرد ، آنانرا که شعار سادگی میدهند ، اما وزیر 20
میلیاردی معرفی میکنند و بالاخره آنانرا که شرایط سخت معیشت کارگران را میبینند
اما با تشکیل سندیکای مستقل کارگری برخورد قهرآمیز میکنند.
در چنین
شرایطی است که میتوان صحت ادعای گروههائی را آزمود که خود را جنبش عدالتخواه مینامند
اما در برابر نقض صریح عدالت دم فرو میبندند و در چنین اوضاعی است که میتوان دانست
که چقدر کارگران بی خانه اند. آری این است معنای عدالت در قرائت رسمی آقایان از دین
و این است دولت مهرورزی ! جناب احمدی نژاد
، دو صد گفته چون نیم کردار نیست، زندانی شدن فعالین کارگری حجت موجه بر ادعای
شماست.
بازداشت
فعالین جنبش کارگری معنائی جز این ندارد که حاکمیت تاب تحمل فعالیت مستقل کارگران
را ندارد ، چرا که بنیادش بر استفاده
ابزاری از کارگران و مطالبات آنان است ، چرا که بقایش در زجر و حبس هر کسی است که
به دنبال احقاق حقوق انسانی و اجتماعی خویش است و چرا که نه در نظر و نه در عمل ،
اعتقاد و اراده ای بر اصلاح بنیادین مناسبات اقتصادی و محو ریشه ای استثمار و تبعیض
وجود ندارد.
دفتر
تحکیم وحدت خود را همراه و همیار جنبش کارگری ایران میداند و بر حقانیت مطالبات بنیادین
آنان پای میفشارد و دفاع از حقوق آنانرا بر خود فرض میداند.ما قبلا اعلام نموده ایم
و اکنون نیز تاکید میکنیم که تقویت و حمایت جنبشهای اجتماعی و از جمله جنبش کارگری
را هدف راهبردی خود میدانیم و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکرده و همچنانکه
از دوستان دانشجوی خود حمایت میکنیم ، به اعمال فشار و محدودیت و محرومیت بر
کارگران و بخصوص فعالین کارگری اعتراض کرده و از حقوق انسانی و اجتماعی آنان حمایت
میکنیم .حاکمیت بداند که امروز جنبش کارگری ایران تنها نیست ، خیل دانشجویان و تحصیلکردگان
ایران در کنار او و متحد او برای تحقق عدالت واقعی و سعادت حقیقی است.
دفتر
تحکیم وحدت با صراحت اعتراض خود را به بازداشت فعالین کارگری اعلام داشته و
خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط این عزیزان و بازگشائی سندیکای شرکت واحد و تشکیل
سندیکاهای مستقل و غیر دولتی کارگران – این حق مسلم کارگران – است. کاگران شریف و
زحمتکش ایران و خانواده های محترم بازداشت شدگان اخیر نیز آگاهند که دانشجویان ایران
تا آخرین قدم در کنار آنان و یار و پشتیبان آنان خواهند بود.
شورای
مرکزی دفتر تحکیم وحدت