گرفتاری های ما و بمب اتم!

 

کوروش گلنام

چهارشنبه 28 دیماه 1384 ـ 18 ژانویه 2006

 

دونان چو گلیم خویش بیرون بردند

گویند چه غم گر همه عالم بردند    (سعدی)

 

گرفتاری ها

بنویسیم و بگوییم حتا اگر هر روز باشد.

 گرفتاری مردم ایران تنها این نیست که شیفتگان قدرت( که این روزها مبارز شریف و گرامی آقای محمدملکی در نوشته ای یکی از آنها ـ سید محمد موسوی خوئینی ها ـ را با نشان دادن گوشه ای از سند و مدرک ها ی پیش و پس از انقلاب در باره اش بازهم رسواتر کرد)(1)، جان و مال مردم ایران را در اختیار گرفته و هر جنایت و خیانتی را نسبت به مردم روا داشته و سرزمین ایران را در برابر بدترین تهدیدها قرار داده اند؛ گرفتاری ما تنها این نیست که هنوز در قرن بیست و یکم، بخشی هر چند اندک از مردم ما چنان ساده دل، کم سواد و یا بی سواد هستند که سردمداران "ج" اسلامی به راحتی از باورمندی و باورهای دینی/مذهبی آنها سوء استفاده نموده و در راه سیاست های رذیلانه خود  آنها را به هر سمت و سو که می خواهند می کشند که تلاش برای دست یابی به بمب اتم و بیمه کردن سیستم خودکامگی اشان می تواند یکی از بارزترین نمونه های آن باشد؛ گرفتاری ما تنها وجود نان به نرخ روز خورها و خیل چاپلوسان و تملق گویان به هر خود کامه ای که روزی در مملکت ما به قدرت برسد، نیست؛  گرفتاری ما تنها سستی ها ،کمبودها ونارسایی های فراوان فرهنگی/ اخلاقی نیست که سبب می شود حتا بخشی از قشر های تحصیل کرده و با سواد جامعه نیز همچنان یا سر در راه کینه جویی، انتقام گیری، خود خواهی، بت پرستی و دنباله روی از این یا آن به عنوان رهبر و لیدر را داشته باشند و یا به شکلی مضحک به بهانه مبارزه با امپریالیسم آمریکا و تجاوز گران غربی، با سر در چاه فریب و دروغ آدمخواران رژیم اسلامی فرو افتاده و بر "حق مسلم مردم ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای" انگشت تاکید بگذارند(در این زمینه به نظر ها در سایت فارسی بی بی سی نگاه کنید با این توجه که روشن است بسیاری از این نظر دهندگان از وابستگان و دست های امنیتی رژیم هستند)، بدون آنکه تفسیر کنند که در شرایط دردناک امروز ایران و با وجود این همه کمبود و گرفتاری در جامعه، هم زمان که بر دریایی از نفت و گاز نشسته ایم، چه نیازی به چنین تولید خطرناکی در دست مشتی بی کفایت فریب کار داریم؟ از سوی دیگر بیان نمی کنند که اگر مملکت ما دارای حکومت و دولتی دلسوز بود و نقشه های شیطانی نداشت، امکان های طبیعی فراوان دیگری برای بهره وری از انرژی آنها در اختیار داریم که به مراتب بسیار کم هزینه تر و بسیارکم خطر تر و سالم تر هستند، از آن میان استفاده از تابش و گرمای خورشید که با توجه به میزان روزهای آفتابی و شدت حرارت آن در بیشترین بخش های سرزمین بزرگ ایران به ویژه در فصل های بهار و تابستان، منبعی عظیم از انرژی است که در این زمینه کارشناسان می توانند دیدگاه های درست تر و حساب شده تری ارائه دهند. نکته مهم دیگر این است که این تکنولوژی پیشرفته خطرناک در دست و اختیار  چه رژیم و حکومتی می خواهد قرار بگیرد ؟

از سویی دیگر این روشنفکران و یا فریب خوردگان  نیز هم چون "ج" اسلامی نمی توانند به این پرسش بسیار ساده، که بارها به میان آمده است، پاسخ دهند که اگر هدف استفاده صلح آمیز از تکنولوژی پیشرفته هسته ای بوده است، چرا 18 سال آن را از چشم نه تنها مردم ایران که مردم همه جهان پنهان کرده اند؟ آیا می شود حکومت و دولتی ادعا کند که همه کارهایش در این زمینه درست و طبق پیمان های جهانی و بنا بر تعهد او به اجرای درونمایه و بند های آن پیمان ها بوده است اما همین رفتار "قانونی" و "درست" خود را 18 سال با هزینه های هنگفتی(چون همه وسایل و مواداز راه قاچاق و دزدانه تهیه شده است) که هیچ کس بدرستی از میزان آن خبر ندارد، از چشم همه پنهان کند؟ آیا نباید پرسش نمود که حکومتی که قادر نیست حتا امنیت جاده ها را برای مردم خود تامین کند، نمی تواند کار و نان و سرپناه برای خیل جوانان بیکارش تهیه نماید، نمی تواند بهداشت، دارو، درمان و مکان های درمانی مناسب و به اندازه در دسترس مردم قرار دهد، چنان در سستی و کمبود تکنیکی است (به گفته خود)که حتا نمی تواند سرویس درستی برای هواپیما هایش داشته باشد و بدون کمک های صنعتی / تکنیکی غرب کافر، حتا توان جابجایی نیروهای سرکوبگرش را ندارد؛ حکومتی که هنر بزرگش ستم گری، زندان، شکنجه، اعدام و زور گویی است و در جامعه زیر مهمیزش، اعتیاد و ناداری و تن فروشی و فساد  بیداد کرده و جامعه را به کام خود کشیده است، چنین حکومتی چگونه می تواند از تاسیسات بسیار پیچیده، حساس و خطرناک تولید هسته ای نگاهداری کرده و امنیت جامعه را تضمین کند؟ آیا ملا و آخوند قدرت پرست و خود بزرگ بین لاف زن و فریب کار که زنده زنده انسان ها را در سنما می سوزاند که به قدرت برسد، اکنون دلسوز مردم و تامین سوخت برای نسل های آینده ایران شده است؟

 

لاشخورهای بیگانه

اما گرفتاری بزرگ دیگر مردم ما جدا از گرفتاری های درونی جامعه ملا زده خود، لاشخورهای بیگانه  هستند که نمی توانند دست از بازار ارزان، ساده و بی دردسر و پر سود "ام القرای فساد" بکشند. قدرت های بیگانه در پی سود خود، مردم ایران را در محاصره و یا بهتر به گروگان گرفته اند. روسیه در یکی از بدترین و سیاه ترین دوران های زندگی مردم ایران در عصر تجدد و پیشرفت های سرسام آور جهانی، با بازی با ورق آلوده و کثیف "ج" اسلامی در برابر آمریکا و غرب، از چند جانب سود می برد. هم استفاده های مالی کلانی، با بستن قراردادهای صنعتی / تجاری با "ج" اسلامی درازای فروش تولید های از رده خارج و بنجل خود، نصیبش شده است که برای روسیه چون گنجی از طلای باد آورده در دوران کسادی و دست تنگی است؛  هم ملایان را به خود و سیاست خود وابسته نموده است و نا گفته آنها را به دنبالچه و دست مایه ای برای پیشبرد سیاست های خود در منطقه و جهان تبدیل نموده است؛ هم با بازی با کارت بویناک "ج"اسلامی تلاش می کند انتقام فروپاشی، تکه تکه شدن، شکست ایدئولوژیکی/ سیاسی و سرافکندی جهانی خود را از آمریکا و متحدان اروپائیش گرفته و خود را هم چنان قدرت مند و در اجرای سیاست های جهانی چون گذشته دخیل و مؤثر نشان دهد؛ هم در برابر چین نیز قدرت نمایی می کند و سرانجام، هم با در پیش گرفتن این ساست خائنانه نسبت به مردم ایران، تلاش می کند وضع نابسامان، آشفته و متزلزل اقتصادی/اجتماعی داخلی خود را بپوشاند.

غول چین نیز که به تدریج سر از خواب انزوای دهه ها بر داشته است و در تمام زمینه ها، همه قدرت های جهان را به چالش فراخوانده است، همچون روسیه نمی خواهد که بازار پر سود ایران ملا زده را چه از دید سیاسی و چه از دید تجاری ـ اقتصادی به راحتی وا گذار نموده و سیاست قاطعی در برابر تلاش های ملایان برای دست یابی به بمب اتم از خود نشان دهد. این دو کشور به ویژه، هنوز جا را برای مانور و امتیاز گرفتن، تا نهایت ممکن، از آمریکا و کشورهای اروپایی باز می بینند. هر دوی این دو کشورصاحب حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، تا آخرین روزهایی که بتوانند به این بازی و سرگرمی لذت بخش و پر سود و امتیاز سیاسی ـ تجاری ادامه می دهند اما سرانجام خود آنها نیز نه هرگز می توانند بمب اتم را در دست مشتی بنیاد گرای مذهبی ببینند و بپذیرند و نه می توانند آینده  سیاست ها و روابط خود با آمریکا، غرب و جهان متمدن را فدای سودهای باد آورده اما کوتاه مدت در ایران ملا زده و روابط بی آینده خود با آنها نمایند و در این زمینه حتمن با آمریکا و غرب هم کاسه شده و اگر حکومت اسلامی کارش به شورای امنیت بکشد و قطع نامه ای صادر شود، حد اکثر مخالفتشان این خواهد بود که رأی ممتنع بدهند و از حق وتو استفاده نکنند.

 

ایرانی ـ روسی ها   

در این میان رسوایی بیش از همه برای آن گروه کوچک و شکست خورده از ایرانیانی می ماند که هنوز هم چنان به دامان روسیه چسبیده و همه تلاش سیاسیشان در راستای سیاست های روسیه است. نگاه کوتاهی به سایت و نشریه های این دسته ایرانی ـ روسی نشان  دهنده این روش است. همه پر از خبر حمله چند هفته تا چند ماه دیگر آمریکا یا اسراییل و افشای طرح های نظامی آنها (گاه با چنان تاکیدی نشانی دقیق نقشه های سیا و موساد را رو می کنند که تنها می تواند از کیسه سرویس های امنیتی ـ جاسوسی روسی در آمده باشد نه جیب و قلم ناچیز یک سایت و نشریه خبری ایرانی آنهم در تبعید!) و تبلیغ برای فاسدی چون رفسنجانی و اصلاح طلبان شکست خورده حکومتی است که همه در راستای سیاست های روسیه است!

 یکبار دیگر تاکید شود که کسی بیش از خود مردم ایران نمی تواند دلسوز خود و میهنش باشد. چشم داشت از دخالت بیگانگان و خواست حمله نظامی به ایران، اشتباه بزرگی است. ماایرانیان باید بر خواست تحریم سیاسی رژیم اسلامی، بستن شرکت ها و حساب های بانکی رژیم، بیرون کردن آنها از سازمان های جهانی، عدم صدور ویزای ورود به دیگر کشورهاو قرار تعقیب جهانی برای متهمین به قتل و جنایت بر علیه بشریت که بسیاری از سردمداران حکومت اسلامی از آن میان علی خامنه ای، رفسنجانی ، احمدی نژاد و کسانی چون پور محمدی و دیگرانی در دولت او، در مجلس ، شورای نگهبان و شورای مصلحت نظام و شورای امنیت ملی و بسیاری در ارگان های نظامی و شبه نظامی چون محسن رضایی، ذوالقدر، قالیباف..و  را در بر می گیرد، شویم. هم زمان باید برای تفاهم بیشتر و نزدیکی به یکدیگر برای برپایی اتحادی ملی تلاش کنیم. تا همه می برند و می خورند جز بیشترین بخش ملت ایران، ما چاره دیگری جز اتحادی ملی برای درهم شکستن این روندو نجات مردم ومیهن نداریم.

 رژیم اسلامی گلیم خود بیرون برده است و اکنون سر گرم کار توطئه های ضد انسانی خودش است و غم ندارد حتا اگر همه ایران را نابود کند. ما باید به فکر خود و نسل های آینده ایران باشیم.

 

 

زیر نویس:

http://asre-nou.net/1384/day/27/m-maleki.html 1 ـ