نامه مسیح علینژاد، روزنامه نگار، به محمود احمدی نژاد
برای
آزادی الهام افروتن
خبرگزاری
كار ایران
دبیر سرویس
پارلمانی خبرگزاری كار ایران" ایلنا" در نامهای سرگشاده خطاب به رییسجمهوری،
خواستار اقدام ایشان برای آزادی الهام افروتن خبرنگار نشریه"تمدن هرمزگان"
شد.
متن كامل
نامه مسیح علینژاد به محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران درپی میآید:
جناب آقای
محمود احمدینژاد
رییسجمهوری
اسلامی ایران!
با سلام و
احترام
اعتراف میكنم
نخستین بار است كه دوست دارم نام شما را به عنوان رییسجمهور خطاب كنم، چون اكنون
واقفم كه فقط بار سنگین اجرای قانون اساسی و سوگندی كه برای اجرای كامل آن خوردهاید،
كافی است تا كوه هم از زیر بار چنین مسؤولیتی شانه خالی كند، توش و توان و تحمل برایتان
آرزومندم.
جناب آقای رییسجمهور!
چه اهمیتی
دارد كه مانند بسیاری از دوستان روزنامهنگارم در ایام انتخابات در مقابل عكسهای
شما بیتفاوت شانه بالا انداختم و پس از انتخاب شما نیز سخت گریستم و گریستیم؟
مهم این است كه شما اعتقاد به كریم خطابخش و پوزشپذیری دارید كه ستارالعیوب است
و چون همسایه كه نمیبیند و میخروشد، میبیند و میپوشد. مهم این است كه
مسلمانید و باید در دولت به نام شما با دوستان مروت و با دشمنان مدارا شود.
سخن دراز
نكنم كه میترسم درازای سخنم موجب ابطال رسالتم گردد و مرگ دختر جوانی را به
نظاره بنشینم كه شرح حالش بر آنم داشت تا قلم گیرم و با توكل بر خدا به شما نامهای
بنویسم كه "حركت كردن بهتر از ماندن است".
جناب رییسجمهور!
مجبورم تا
از شخصی یاد كنم كه شاید باری از دوش روزنامهنگاران برنداشت اما در تاریخ خواهد
ماند كه" سنگ صبور این جماعت بود"، خاتمی را میگویم كه شما اكنون برجایش
تكیه زدهاید با قدرت بیشتر و امكانات افزونتر.
انتخاب من
در سوم تیر شما نبودید اما تردید ندارم كه دوست دارید برای دختر بیگناهی كه از
بدحادثه روزنامهنگار شده- و من مطمئن هستم كه اگر دینار و درمی داشت، هیچگاه دست
به این خطر خطیر نمیزد تا كوس رسواییاش عالم و آدم را بردارد- كاری بكنید.
جناب احمدینژاد!
الهام
افروتن را نمیشناسم اما تردید ندارم كه نه از سیاست سر درمیآورد، نه قانون
مطبوعات میداند و نه درك درستی از پذیرش مسؤولیت در رسانه داشت كه اگر چنین بود،
به راحتی پشتش خالی نمیشد تا به عنوان مدیرمسؤول پاسخگو باشد و مسؤول روزنامه....،.
میدانم 21
ساله است ، از سوم بهمن در زندان به سر میبرد. به اتهام انتشار طنزی كه تاریخ
ورود بیماری ایدز در ایران را سال 1357 اعلام كرده بود. این مقاله پیش از این بر
روی سایت های اینترنتی انتشار یافته بود و دست اندركاران نشریه "تمدن هرمزگان"
به اشتباه مطلب را در صفحه بهداشت شماره58 نشریه صفحه بندی كرده بودند.
كار روزنامهنگاری
و رسانهای طاقتفرساست و شاید طاقت افروتن در مسیری كه ما هرروز لمسش میكنیم،
طاق شده و فرسوده گشته كه مرتكب چنین اشتباهی شده است، اشتباهی كه میدانم قابل
توجیه نیست، نه برای او و نه برای مدیرمسؤولی كه این گونه مواقع باید با جسارت مسؤولیت
اشتباه رخ داده را برعهده بگیرد و پوزش بطلبد.
الهام
افروتن، از جنس مرفهین بیدرد نیست، از دار و دسته كوخنشینانی است كه تار مویشان
بر كاخنشینان برتری دارد و اینك متهم به توهین به شخصیتی است كه اگر بود دست
عطوفت برسر الهامها میكشید، او جوان است ، با هزاران آرزو، آرزوهایی كه جنسشان
را حتما در سفرتان به این استان دیده و لمس كردهاید.
آقای احمدینژاد!
وقتی
خبرنگار CNN
مصاحبه شما را آنگونه تحریف كرد و شما خطایش را بخشیدید، جسارت یافتم
تا از شما به عنوان مسؤول اجرای قانون اساسی بخواهم، تلاش كنید بر خطای الهام
افروتن هم به دیده اغماض نگریسته شود تا مبادا تنها نظارهگر غریبنوازی شما باشیم
و خود سالها بر این خانه غریب افتاده باشیم.
آقای رییسجمهور!
من فقط به
مادر پیرش میاندیشم كه چه كشیده و میكشد، وقتی سایه پدر هم بالای سر آن
خانواده نباشد. صدای من، فریاد دادخواهی اوست و اكنون چشم انتظار اقدام از سوی شما
كه مهرورزی را آیین گفتوگو قرار دادهاید.
اینك كه خیلیها
كمر همت بستهاند تا چهرهای خشن از مسلمانان نشان دهند، نگذاریم كه "ابلیس
پیروز مست سور عزای ما را به سفره نشیند."
این روزها
خبرهای خوبی از الهام افروتن نمیرسد، و حتی خبر خودكشی او را نیز كسی تكذیب نمیكند،
الهام افروتن فرزند همین نظام است و چشم انتظار مهرورزی، حتی اگر مستحق این مهرورزی
نباشد.
مسیح علینژاد