حاکمان تنش آفرین

 

محمدرضا نسب عبداللهی

abdolahi84@gmail.com

 

 

روزهایی که حاکمان ایران، خود را برای برگزاری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نهم آماده می کردند،بسیاری از فعالان سیاسی منتقد حکومت،مردم را به انتخاب گزینه ی  بد از میان"بد و بدتر" فرا می خواندند. این عده که خود از منتقدان هاشمی رفسنجانی هستند به دلایل بسیاری که در اینجا قصد پرداختن به آن ها را ندارم،مردم را از انتخاب محمود احمدی نژاد می ترساندند و در مقابل،آن ها را به انتخاب "آزموده ی مردود" یعنی هاشمی رفسنجانی دعوت می کردند. این گروه اما به نظر می آمد که حافظه ی تاریخی به یاری شان نیامده بود و از انتخابی در سیستم جمهوری اسلامی سخن می گفتند که در دنیای واقعی بیش از یک نمایش تراژیک نبود. در روز انتخابات ریاست جمهوری در سوم تیرماه 84 خبرگزاری ها، خبرهایی را مخابره کردند که امروز بهتر می توان آن ها را فهمید. در میان این اخبار،خبرهایی شگفت آور از دلایل توجه مردم به احمدی نژاد به چشم می خورد. از رای دهندگان پرسش شده بود که چرا به احمدی نژاد رای می دهید؟پاسخ گویندگان نیز گفته بودند:"برای سقوط زودتر حاکمان ایران". مهم نیست که چه تعداد از آرای احمدی نژاد،این گونه به نام او نوشته شده است؛تنها این واقعیت مهم است که امروز احمدی نژاد با هنری که خاص اوست،توانسته تنش های زیادی در عرصه ی بین الملل پدید آورد. گزافه نیست اگر گفته شود رییس جمهور ایران به کمک این تنش آفرینی ها، بوش و همکارانش را برای "ایجاد اتحاد جهانی علیه ایران" یاری رسانده است.

محمود احمدی نژاد در دومین کنفرانس خبری خود با خبرنگاران گفته است:"ما (در عرصه ی بین الملل) به دنبال صلح و آرامش در سایه ی عدالت و معنویت هستیم. اکنون کسانی در برخی کشورها سردمدار  امور هستند که نه تنها بویی از معنویت نبرده،بلکه افرادی خودخواه و مستکبر هستند. ما خواهان آرامش،صلح و کرامت برای تمام بشر هستیم و امیدواریم با همکاری و پشتیبانی ملت بتوانیم اهداف خود را محقق کنیم." این ادعا که جهان امروز بیش از آرامش و صلح،با جنگ و زور، روز و شب خود را می گذراند دور از واقعیت نیست ولی برای فرونشاندن آتش دشمنی و جنگ افروزی،آیا باید آتشی دیگر برافروخت؟ سخن از نابودی اسراییل و افسانه پنداشتن"هولوکاست" آیا عقلانی و بر اساس معادلات بین المللی است؟ به نظر می رسد حاکمان ایران باید از آسمان ها رها شوند و پای بر زمین بگذارند تا واقعیت های جهانی را دریابند و سخن و عملی از روی توهم از آن ها سر نزند. در طول دوره ی شش ماهه ای که از عمر دولت بنیادگرایان اسلامی در ایران می گذرد،چه گره ای از کار فرو بسته ی مردم باز شده است؟جز افزودن گره ای بر مشکلات پیشین با لکه دار کردن چهره ی ایرانی در سطح بین الملل؟ جز آنکه چهره ی ایرانی در نزد دیگر ملل دنیا به عنوان "تروریست و انسان های وحشتناک" در حال اپیدمی شدن است؟

ماجرای چاپ کاریکاتورهای پیامبر مسلمانان،آخرین رخداد از پروسه ی تنش آفرینی حاکمان ایران تا به امروز است. این کاریکاتورها در سپتامبر 2005 (شهریور84) برای نخستین بار در روزنامه ی دانمارکی "یولاندز پستن" چاپ شده است. پس از گذشت شش ماه از تاریخ چاپ کاریکاتورها،بعضی از روزنامه های سوئدی،نروژی،فرانسوی،آلمانی و اسپانیایی در هفته های اخیر اقدام به چاپ دوباره ی این کاریکاتورها کرده اند. چاپ مجدد این کاریکاتورها همزمان شد با تصمیم نشست 1+5 لندن و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی که قرار شده است در ماه مارس،پرونده ی هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل گزارش شود. حاکمان ایران، خشمگین از این اقدام جامعه ی جهانی علیه پرونده ی هسته ای،برای برانگیختن احساسات ضد غربی،بهانه ای بهتر از کاریکاتورهای پیامبر مسلمانان نیافته اند. از همین رو کاریکاتورهایی که در شش ماه گذشته صدای کسی را در نیاورده بود؛به یک باره "توهین آمیز" نامیده شدند و این شد نقطه ی آغازین تنش آفرینی. چگونه است کاریکاتورهایی که شش ماه قبل چاپ شده بودند،توهین آمیز نبودند ولی امروز موهن شده اند؟ آیا این دوگانگی در رفتار،جز یک بازی سیاسی است که با سوء استفاده از احساسات مذهبی مسلمانان،کوشش می کند دنیا را بر ضد غرب ناامن نمایش دهد؟با تنش آفرینی و یورش به سفارت خانه های کشورهای اروپایی  چه سودی به جیب ایرانیان سرازیر می گردد؟ جز آنکه ایرانی "تروریست و وحشتناک" و  ایران سرزمینی ناامن و غیر قابل اعتماد معرفی می شود؟

 تاوان سخنان و اقدامات ناسنجیده ی حاکمان ایران را بایستی ملت نگون بختی بپردازد که جسم و روحش بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ،آزرده شده است.با اشک به یاد آورید روزهایی را در آینده،که برگ های تاریخ پر است از خسارت هایی که ایرانی و سرزمین اش از دست حاکمان منزوی و تنش آفرین دیده است.

 

http://mortad.blogsky.com