معجون«جمهوری اسلامی ، مردم سالاری دینی ، وروشنفکری
دینی »
از منظر جامعه شناسی سیاسی (بخش چهارم )
دکتر کاظم رنجبر
Kazem.randjbar@wanadoo.fr
در بخش سوم ، به این نکته رسیده بودیم ، که چگونه ، بخشی از قشر تحصیل کرده
ایرانی ،بنام «روشنفکران دینی » چه در کسوت روحانیت ،و چه دانشگاهی ، بنام دین و
باورهای مذهبی خودشان ، از نظامی دفاع میکنند ، که بزرگترین ظلم و بیعدالتی
، نسبت به زنان و د ختران ، بعبارت دیگر ، نصف جامعه ایران روا میدارد ، که هیچ
وجدان بیدار انسانی ، نمیتواند ، در مقابل این جنایتها و ظلم ها، بی تفاوت
باشد ، تا چه برسد ، آقایان و خانمهای ایرانی ،که خود را «روشنفکر و روشنفکر
دینی » میدانند .
از آنجائیکه ، در روش تحلیلی و تفسیری ، هرگز به خود اجازه
نمیدهم بدون استناد به نمونه و واقعیت ، های ناشی از بطن جامعه ، عقیده و
نظریه خود را بیان بکنم ،، در اینجا ، یک نمونه ، از هزاران نمونه احکام
ظالمانه در ایران امروز را میآوریم . بعد در قست دوم ، به حقوق زن در ایران
اسلامی ،و ریشه های بعدالتی این ظلم ، نسبت به زنان را نه تنها در ایران ، بلکه در
تمام جوامع بشری ، از ابتدائی ترین جوامع شناخته شده ؛ بطور مختصر ، بیان خواهیم
کرد. این بیعدالتی ها نسبت به زنان چرا در ادیان توحیدی ، یهود ، مسحیت ،و اسلام ،
شکل احکام دینی گرفته اند ، به آن خواهیم پرداخت .
نگاهی کوتاه به زنگی غم انگیز ، حانم اعظم فریاد قره
شیران .
آیت الله خمینی در توضیح المسائل ، چنین می نویسد :تنها اگر قانون قصاص ، دیات ، حدود اسلام ، یکسال عمل شود، تخم
بیداگری ، دزدی ها ، بی عفتی ها ی خانمانسوز از کشور برچیده میشود .(ماًخذ
مقاله ای با عنوان :موعظه ی روشنفکر مذهبی و رمان به قلم مهدی استعدادی شاد.
سه شنبه 28 تیر ماه 1384 .سایت ایران امروز )
«روشنفکران دینی » که تا دیروز ، و بعضی از آنان حتی امروز هم ،آقای خمینی را با القاب« آفتاب دیروز و کیمای امروز» برزبا ن و قلم
میآوردند ،و میآورند ، با دیدن واقعیت های جامعه امروز ایران ، خصوصأ شرایط
زنان ایران در جمهوری اسلامی ،وجدان خود را به قضاوت میکشند ؟ آیا آنچه که
از نظام اسلامی انتظار داشتند، این واقعیت های تلخ بودند ، یا راه های
دیگری هم هست ، که در آن ادارهً جامعه برمبنای عقل ، منطق و علم ، برگرفته
از تجربیات با ارزش سایر ملتها ،و احترام به حقوق و برابری تمام شهروندان،در مقابل
قانون ، برای سلامتی جامعه امکان پذیرو ضروری است ؟ اما وقتیکه می بینیم ،که بعضی
از این «روشنفکران دینی » به تعدد زوجات ، خصوصأ دختران خردسال ،و حتی
جوانتر از فرزندانشان روی میآورند ، خصو صأ آنها ئیکه در داخل و خارج بسیار مشهور
هستند، من به صداقت و روشنفکری آنان شک میکنم .
زنان ایران –آسیه امینی
حکم اعدام اعظم فریاد قره شیران ، به اجرای احکام فرستاده شد .
حکم اعدام اعظم
فریاد قره شیران که با درخواست اعاده دادرسی وکلای وی، متوقف شده بود، با رد شدن
این درخواست از سوی ریاست قوه قضائیه( دفتر قضایی شیرج) به اجرای احکام فرستاده شد.
یکی از وکلای
اعظم قره شیران با اعلام این مطلب به سایت زنان ایران گفت: جرم خانم قره شیران مباشرت
در اقدام به قتل عمد همسرش آقای عبدالله رنجبر بوده که طبق اقرار ایشان در سال 76
رخ داده است.
الهام فهیمی
می افزاید: خبر فرستاده شدن پرونده برای اجرای احکام از طرف خود اعظم به ما داده شد.
مساله این است که از نظر ما جرم اعظم معاونت در قتل بوده نه مباشرت و در دفاعمان
هم بر این نکته تاکید کردیم. ما نیز اعظم را مجرم می دانیم و معتقد به مجازات او
هستیم ولی نه مجازات اعدام. بنا بر اعترافات خانم قره شیران ایشان در قتل همسرش،
تنها به قاتل کمک کرده است نه اینکه با او مشارکت کرده باشد.
در حال حاضر
مرد قاتل توانسته از اولیاء دم ( پدر و مادر مقتول) رضایت بگیرد ولی آنها اعظم را که
عروسشان بوده نبخشیده اند.
درخواست
اعاده دادرس
اعظم فریاد قره
شیران ( حدوود 35 ساله) در سال 76 جهت ارائه درخواست طلاق به دادگاه می رود. در
تحقیقات مشخص می شود که همسر اعظم مدتی است ناپدید شده.
نتیجه پی گیریها
منجر به دستگیری اعظم و مردی می شود که در خانه آنها رفت و آمد داشته و در ابتدا
خود را برادر اعظم معرفی کرده ولی در واقع با او خویشی نداشته است.اعظم وعباس در
اعترافهایشان اقرار به همکاری با هم در اقدام به قتل می کنند و در پی آن هر دو به
جرم مباشرت در قتل عبدالله رنجبر قره شیران محکوم می شوند.
تجدید
نظرخواهی این دو مجرم نیز راه به جایی نمی برد و دستور صدور حکم اعدام صادر می
شود. اما آنچه باعث توقف حکم اعدام می شود، درخواست اعاده رسیدگی و توقف اجرای حکم
قصاص از جانب وکلای پرونده بوده است.
به استناد این
در خواست که به امضای شادی صدر وکیل دیگر پرونده دلایلی وجود دارد که مشارکت دو
فرد در قتل این مرد را کمرنگ می کند از جمله که عبدالله رنجبر فردی به شدت معتاد
بوده و نیز به خاطر خوراندن دیازپام در خواب او را به قتل رسانده اند. بنابراین
برای مردی با اندام ورزشی عباس خفه کردن او کار سختی نبوده که نیاز به فشار دست
اعظم داشته باشد! از سویی خفه کردن به وسیله انگشتان دست صورت می کرد و در این
مورد، وارد کردن فشار کف دست بی معنی به نظر می رسد. و از انجا که جسد مقتول هرگز
کشف نشد، پزشک قانونی نیز نتوانست تشخیص دهد میزان مشارکت فرد دوم یعنی اعظم در
فشار وارد کردن به دست عباس تا چه حد در خفگی تاثیر داشته و نیز میزان تاثیر
خوراندن دیازپام در این ماجرا تا چه میزان بوده است.
در بخش دیگری
از این درخواست به القائات افسر پرونده در پذیرش جرم از سوی اعظم اشاره شده است: «
که اگر قتل را بر عهده نگیری، آن جوان یعنی عباس آ. قصاص می شود و با پذیرش جرم
شما ، از جرم او کاسته می شود...» و بر این اساس وکلای اعظم اقرار دروغ اعظم علیه
خودش را مطرح می کنند که برای این کار انگیزه مهمی چون هراس دور نگه داشتن دختر 9
ساله اش از متهم شدن در این پرونده را داشته است.
درخواست
اعاده دارسی وکلای اعظم در دیوان عالی کشور پذیرفته نمی شود و دادگاه حکم به اجرای
قصاص نفس برای هر دو متهم را صادر می کند. اما در این فاصله عباس توانسته است
رضایت اولیاء بزرگ دم ( پدر و مادر) را به دست آورد درحالی که اعظم که به گفته
وکلایش در این قتل مشارکت برابر نداشته است، منتظر اجرای حکم اعدام است.
اعظم چه می
گوید
در نامه ای که
ضمیمه درخواست اعاده دادرسی وکلای پرونده به دفتر ریاست قوه قضائیه فرستاده شده،
نامه ای از اعظم نیزوجود دارد که شاید بی اطلاع از آنها نتوان به شناخت درستی از
پرونده دست یافت.
اعظم در بخشی
از نامه خود از ازدواج اجباری اش با عباس در سن 15 سالگی و تول سه فرزندش گفته
است. و این که هرگز با عباس تفاهم نداشته زیرا عباس به شدت معتاد بوده و زندگی آنها
سراسر جنگ و دعوای خانگی بوده است. عباس به دلیل اعتیاد و بی کاری قادر به تامین
هزینه های زندگی اشان و نیز هزینه اعتیاد خودش نبوده و بعد از چندی تصمیم به سوء
استفاده جنسی از همسر خود می کند.
به نوشته اعظم
فریاد قره شیران، او دوبار درخواست جدایی از همسرش را به دادسرای شهید محلاتی تهران
برده است که از هر دو درخواست به نتیجه ای نرسیده است.
پهن کردن بساط
عیش و نوش برای مردان بیگانه پای افراد زیادی را به خانه اعظم باز می کند. اما
وقتی نوبت به دختر 9 ساله اعظم می رسد، اعظم با مقاومت شدید بلای فحاشی و کتک کاری
را در خانه به جان می خرد.
و این ایامی
است که مرد بیگانه دیگری نیز به خانه آنها راه یافته است؛ عباس، مردی که توسط عبدالله
به خانه برده شده، به زندگی اعظم توجهی بیش از سایر مردان نشان می دهد. و او هموست
که بعدها و با خواست و همکاری اعظم، همسر او را خفه کرده و به قعر رودخانه می
اندازند.
اعظم در این
نامه اعتراف پیشین خود یعنی فشار دادن دست عباس در هنگام خفه کردن عبداله را پس
گرفته است.
حکم اعدام اعظم
فریاد قره شیران پس از طی این مراحل به اجرای احکام فرستاده شده و منتظر اجراست.
شادی صدر و الهام فهیمی با اعلام طی شدن تمام راه های قانونی، تنها راه مانده را
گرفتن رضایت اولیاء دم می دانند .(ماخذ از سایت عصر نو .)
قصاص ، دیات و حدود در اسلام ، ونتایج عینی آن در جامعه
وقت یکه انسان
این درد نامه و ظلم و بیعدالتی را میخواند ، حق دارد ، که از خود بپرسد ، چرا این
ظلمهائی به بنام دین ،به زنان و دختران ایرانی در هزاره سوم میشود ؟
چرا مسئولین مملکتی نمیخواهند ، چشم و گوش خود را بازکنند؟ . آنجا که آیت
الله خمینی میگفت : تنها اگر قانون قصاص ، دیات ، حدود اسلام ، یکسال عمل شود ،
تخم بیدادگری ، دزدی ها ، بی عفتی ها ی خانمانسوز آز کشور بر چیده میشود ، آیا
میدانست چه میگفت ؟ آیا آیت الله خمینی ،چیزی از روانشناسی اجتماعی ، جامعه
شناسی ، جرم شناسی ، اقتصاد ،مسائل اجتماعی جامعه امروز ایران را
میدانست ؟ یا اینکه همین طور ، بی پایه و یا بی مایه حرف میزد ؟اگر میدانست ، هرگز
، این چنین گز نکرده نمیبرید . تجربه تلخ جامعه امروز ایران خود بهترین دلیلی
است که بگوئیم ، آری آقای خمینی ، به مسائل اجتماعی ، اقتصادی اصلأ وابدأ آگاهی
نداشت .زندگی رقت بار و درد آور خانم اعظم فریاد قره شیران ، دست آورد ،و
ساخته و پرداخته ً دستورات و احکام و فرمایشات آقای خمینی هستند.
اگر
از اولین برگ این پرونده ، تا پایان زندگی خانم اعظم فریاد قره شیران نگاه بکنیم
، خواهیم دید ، که خانم اعظم فریاد قره شیران ،و ملیونها زن ایرانی ، قربانی
جهالتی است ، که در ایران امروزی ، حاکم است .، ما بترتیب نکته به ناکته
بطور مختصر با تکیه بر زندگی خانم اعظم فریاد قره شیران ،این واقعیت ها را
بیان می کنیم
1- خانم
اعظم فریاد قره شیران را در 15 سالگی به ازدواج مردمعتاد میآورند. این عمل
اولین جنایت و ظلم ، ا یکه بنام اسلام ،در ایران قانونی است .
ازدواج دختران در ایران ، 13 ساله تمام ، قانونی و شرعی است . ( حتی
گویا میتوان با اجازه پدر این سن را به 9 سالگی پائین آورد ). اگر این جنایت نیست
، پس چیست ؟ کدام کودک نه ساله میتواند ، یک کانون خانوادگی را از لحاظ عقل معاش و
تجربه زندگی ، اداره بکند،و همدم وشریک واقعی ، از لحاظ بلوغ فکری ، برای مرد باشد
؟ مگر اینکه علنأ اعتراف بکنیم ، که مردان مسلمان ، این دخترکان را برای ارضای
تمایلات شهوانیوحیوانی خود ، به عقد و صیغه در میآورند .روحانیون حکومتی ،
گرفتار این مسئله هستند، که در دوران حضرت محمد ( ص) در جامعه عشیره ای ً
عربستان سن ازدواج دختران ، 9 سال ، قمری بود . یکی از 13 همسر ، پیامبر اسلام ،
عایشه دختر ابوبکر ، در 9 سالگی ، به عقد پیامر اسلام در آمد. اگر روحانیون ، سن
ازدواج را بمانند کشور های پیشرفته ( حتی مسلمان )، حد اقل سن 18
سالگی تعین بکنند، ، در آن موقع چه جوابی میتوانند، به مئو منان سنتی جواب
بدهند ، که اگر ازداواج دختر در 9 سالگی ،خلاف شرع و منطق است ، چرا در
عربستان ، در زمان پیامبر اکرم ، چنین ازدواج در چنین سن مرسوم و رایج بود ؟ چون
جوابی ندارند ،و یا نمی خواهند این مسئله را موشکافی بکنند، که این سنت ،
وآداب و رسوم ، تنها در بین اعراب رایج نبود ، بلکه در اغلب ، تمدنهای بشری
آن عصر مرسوم بود. پادشاهان فرانسه در قرن شانزدهم ، یعنی هزار سال
بعد از پیامبر اسلام ، اغلبشان ، همسران نوجوان 13 ، 14 ساله داشتند. این دلیل
نمیشود ، که امروز در فرانسه دختران 14 سا له را ، که نه از لخاظ جسمی
، نه از لحاظ روحی و روانی ، آماده مادر شدن را دارند ، اجازه ازدواج داشته
باشند. حتی اگر پدر و مادرانشان هم به آن ازدواج موافق بوده باشند ، قوانین
مدنی جامعه ، چنین اجازه به پدر و مادر نمیدهد . کودکان ، تا سن بلوغقانونی
، یعنی 18 سالگی ، تحت مراقبت و مواظبت مشترک پدر ومادر ،و دولت ، یعنی مجری
قوانین حاکم در جامعه هستند.اگر پدر و مادر نتوانند ،و یا
شایستگی آنرا نداشته باشند ، که فرزندان خود را تربیت بکنند، دولت کودکان را
از پدرو مادر گرفته ،و در سازمانهای مربوط به چنین کودکان، تعلیم و تربیت آنها را
بر عهده میگیرد . در همین فرانسه ایکه آقای جنتی ، سا کنان آنرا حیوان مینآمد
، اگر فردی با کودک کمتر از 15 سال رابطه جنسی داشته باشد ،ولو اینکه ،پدر
مادر کودک موافق و رضایت نیز داشته باشد ، آن عمل ، جنایت محسوب میشود،در صورت
اثبات جرم ، آن فرد به بیست سال زندان محکوم میشود . حتی پدر مادر کودک نمتواند ،
شخص مجرم را ببخشند ،و یا به ازاء دریافت مبلغی از آن جنایتکار ، از اعمال او ،
نسبت به فرزندانشان چشم بپوشند . در قوانین مدنی فرانسه کودکان کالا نیستند،و به
پدر و مادر تعلق ندارند، بلکه انسانهائی هستند، با حقوق مدنی و انسانی ، و محترم ،
، که احدی حق ندارد به حقوق این انسانها تجاوز بکند ،و ولو اینکه کودک و خرد
سال هستند .اما ببینیم در ایران حمهوری اسلامی ، زیر قوانین اسلام ناب
محمدی چه میگذرد .
2- خانم
اعظم فریاد قره شیران ، در 15 سالگی ، توسط پدر و مادرش ، یا ولی وقیم اش به ازدواج
عبد ا لله رنجبر در میآید . اولأ در کشور هائیکه ، میخواهند ، سطخ آگاهی ، درک و
شعور جامعه را بالا ببرند ، تحصیل ،و آموختن یک حرفه ، تا سن 18 سالگی، برای همه
کودکان ، چه دختر ،و چه پسر ، اجباری است . تازه این کشور های اغلب کشور های
مسیحی هستند، که برای روحانیون ایرانی ، مثْل آیت الله جنتی ، غیر مسلمانان
حیوان هستند .( اشاره به سخنرانی چند ماه پیش ایشان در باره غیر مسلم ). خوب
آقای جنتی ، غیر مسلمان ، «حیوان » است ، آیا فرستادن کودکان ده دوازده ساله ، در
رختخواب مردان شهوت پرست در هزاره بیست و یکم ، نشانه ای از انسانیت است
؟کاری که در حق این انسان مظلوم ،اعظم فریاد قره شیران شده است .
3- در
اسلام آقایان زنان ، در 9 سالگی ، برای ازدواج بالغ هستند ، ولی در زندگی اجتماعی ،
تا آخرین روز حیات شان صغیر ، تحت قیومیت والدین ، پدر ، پدر بزرگ ،ویا
شوهر هستند . خانم اعظم فریاد قره شیران را ، پدرش ، به ازدواج یک مرد معتاد
در میآورد ، این انسان ، با قوانین جاری در اسلام ناب محمدی آقای خمینی ، خق ندارد
شریک زندگی خود را خود انتخاب بکند ، وشوهرش ولو اینکه معتاد است ، این زن مظلوم
، باید با او زندگی بکند !!!
4- حانم
اعظم فریاد قره شیران ، با دیدن وضع اسفناک و معتاد بودن شوهرش ، که مسلمأ آینده خود
او ،و کوکانش را به تباهی کشیده است ،دوبار تقاضای طلاق میکند ، امٌا
داد گاه «عدل علی» ، حاکم در جمهوری اسلامی ولایت فقیه ، با تکیه بر احکام اسلامی
و برداشت حضرات ، این تقاضا را رد میکنند.
5- شوهر
خانم اعظم فریاد قره شیران ، برای تامین هزینه اعتیاد خود ، از همسرش ،
سوءاستفادهً جنسی میکند،و کانون خانوادگی را که میبایستی در آن عفت ، پاک دامنی
،عشق ،محبت ، احترام به شخصیت اعضای خانواده ، همچنین ، کودکان رعایت شود ،
تبدیل ، به کانون فساد میشود ، باز هم آقا یان قضات ، به استناد به قوانین جاری در
جمهوری اسلامی ، تقلاضای طلاق خانم اعظم فریاد قره شیران را ردمیکند. (بنازم به
این وجدان انسانی و دینی .! وقتیکه آقای مصباح یزدی ، تحمل دگر اندیشان را
ندارند ،و بنام غیرت اسلامی حکم و فتوی قتل آنها را میدهند ، همین حضرت
آیت الله ، بادیدن اینکه دختران معصوم مسلمان ، در 11 سالگی ، بخاطر بی لیاقتی
وفساد حاکمان ،و مسئولین حکومتی ، به فحشا کشیده میشوند ، غیرت اسلامی
شان ، به جوش و خروش نمیاید ، آیا عجیب نیست ؟)
6- در
آن جٌو خانوادگی ، سقوط اخلاقی ، اینبار تا آن حد نزول میکند ، که بنا
به گفته خانم اعظم فریاد قره شیران ، این بار شوهرش میخواهد ، کوک نه ساله را
، برای تامین مواد مخدر ، ، به فساد و فحشا بکشد ، و این امر باعٍث اختلاف شدید ،و
دخالت آقای عباس ، دوست خانم اعظم فریاد قره شیران میشود ، که در نهایت ، تصمیم
به از بین برد ، عبدالله گرفته میشود. مسئله ایکه اینجا قابل ذکر و تحلیل
است ، همان حکم قصاص ، در حق مجرمین این قتل است ، که آقای خمینی ، میگفتند، اگر
دیات و قصاص،و حدود اسلام ، یکسال اجراء شود ، .....تخم بیعدالتی ، بی عفتی برچیده
میشود ! 27 سا ل است این احکام در جمهوری اسلامی اجرا میشوند ، نه تنها ، امنیت ،
عدالت ، عفت و پاکدامنی ، در جامعه حاکم نیست ، درست برعکس ، نا امنی جنایت ، بی
عفتی ، اعتیاد و بمراتب بیشتر هم شده است .
7- عدل
اسلامی : دادگاه آقای عباس ،و خانم اعظم فریاد قره شیران را محکوم به اعدام
میکند. تا امروز معلوم نیست ، که خانم اعظم فریاد قره شیران ، در قتل شرکت مستقیم
داشته است یانه . در قوانین جزائی ، بین مشارکت و معاونت در قتل ، فرق است .
بعلاوه اگر به پرونده دقیق بشویم ، با وجود اینکه با جزئیات آن آشنا نیستیم ، ولی
یک امر محرز و مسلم است ، یک نفر کشته شده است ، و دونفر مجرم شناخته شده
اند . اما دادگاه اسلامی ، که مجری احکام اسلامی است در مقابل
قتل ، یک نفر ، دو نفر را محکوم به قصاص میکند . این تصمیم ، بی علت
نیست ،چون در بین متهمان یک نفر زن وجود دارد ، که از حقوق مساوی با مرد بر خوردار
نیست ،، بعلاوه به باور ادیان توحیدی ، زن «یعنی ، مایه فتنه و فساد !»و باید قصاص
شود ! آیا بعد از مرگ خانم اعظم فریاد قره شیران ، چه کسی ، یا چه کسانی ،
مسئول سرپرستی کودکان ایشان خواهد بود ، برای داد گاه مسئله نیست ، قصاص
باید اجرا شود! این نوع انتقام گیری و قصاص کور کورانه ، در فرانسه، به قانون
تالیون(La loi
du Talion ) معروف است ،که ریشه اش از دین
یهودمیباشد ،که از آنجا وارد دین اسلام شده است . که بطور خلاصه چنین معروف است ،
که به دوران گذشته و توحش تعلق دارد . اگر کسی مثلأ دندان کسی را شکست ،
باید یا دندان مجرم را شکست ،و یا جریمه نقدی به مصدوم پرداخت . اگر کسی چشم
کسی را در آورد داگاه به شخص آسیب دیده این اجازه را میدهد ، که چشم مجرم را
بنام قصاص ،و اجرای عدالت ، از حدقه بیرون آورد ، یا اینکه با پرداخت مبلغی ،رضایت
مصدوم را بخرد . این نوع قصاص و عدالت ، برای بالابردن آگاهی و شعور اجتماعی
نیست ، درست بر عکس ، نشانه های از بربریت و سبعیت است، و جامعه را بیش از پیش به
خشونت ، قتل میکشد . آمار در کشورهای مهم دنیا ، که در آنجا ، حکم
اعدام لغو شده است ، نشان میدهد ، با لغو اعدام ، ، بر تعداد قتل در این
کشور اضافه نشده است . بعلاوه منظور از اجرای عدالت ،
از طرف دادگاه های شایسته این نام، در کشور های پیشرفته ، تنها جبران خسارت
مادی و معنوی برای شخص مصدوم ، یا بازمانگان او نیست ، بلکه هدف نهائی ،
تربیت جامعه است ، که در آن، هدف ضمن اجرای عدالت ، علل ، قتل و ناهنجاری های
موجود در جامعه ، از طریق روانشناسان ، جامعه شناسان ، ، مددکاران اجتماعی
،و روانکاوان ،حقوق دانان ،و اقتصا د دانان مورد تحقیق ،و پژوهش قرار میگیرند.
در ایران متاسفانه عقل و منطق حکومت نمیکند ، بلکه احکام و آداب رسوم وسنت
جامعه قبیله 1400 سال پیش حاکم است . نتیجه اسف با ر آنرا نیز ما در جامعه
شاهد هستیم .
8- دیات
و نتیجه بسیار منفی آن در جامعه.
خوانندگان آگر بخاطر داشته باشند، میدانند
، که رهبر جمهوری اسلام ، آقای خامنه ای در دفاع ار نظام ولایت مطلقه فقیه ، که
حود در راًس آن قراردارد ، به یک مشت نظریه هائی اشاره میکرد، که بتوانند ، به
نظام موجود مشروع بدهد ،و در این نظریه پردازی ها ، به حق الله و حق الناس ، اشاره
میکرد.در پرونده ً خانم ، اعظم فریاد قره شیران ، آقی عباس ، متهم ردیف اول ،
که در دادگاه(عدل علی !) به مرگ محکوم شده بود ، با پرداخت دیه به پدر مادر مقتول
، عبدالله رنجبر ، از حکم قصاص ، بخشیده میشود . به عبارت دیگر ، در جمهوری
اسلامی ، یک فرد ثروتمند ، به شرطی که ثروت هنگفتی داشته باشد ، میتواند کسی را
بکشد ،و و با پرداخت دیه ، از مجازات ، رها شود ، وراست و ریست در کوچه
وخیابان ، این جنایتکار ، راه برود و به کسی هم حسا ب پس ندهد . آنجا که آقای خامنه
ای ، از حق الناس صحبت میکند ، معلوم میشود ، که شامل حقوق جامعه نیست ،
بلکه ، منظور را بطه فرد با فرد است . هیچ انسانی ، در جمهوری اسلامی ، نسبت
به جامعه مسئولیتی ندارد . مهم این است ، که مسئولین حکومتی را راضی نگاه دارد ،
از تمام مجازاتها مبرا میشود ، ولو اینکه قا تل هم بوده
باشد .به عنوان نمونه از اولین روز جمهوری اسلامی تا کنون ، چقدر قتلهای
مشکوک انجام شده اند ،و کسی از امران و ، مجریان آنها تا کنون آگاه نیست،و
چه بسا هم هرگز آگاه نخواهد شد. (به بخش اول این رساله توجه بکنید )
امروز زن مظلومی ، که خود ساخته و پرداخته جامعه امروز ایران
، حصوصأ نظام حاکم است ، در سلول زندان خود ، در انتظار روز مرگ اش، نشسته
است . بزرگترین « جرم این زن » این است ، که زن ، و در ایران اسلام ناب محمدی
به دنیا آمده است .(ادمه دارد )
جایگاه زن ، در داستانهای اسطوره ای ادیان
توحیدی ، یهود ، مسحیت ، اسلام .
از شکم زنان پیامبران به دنیا میآیند ،امآ ، هیچ پیامبری
زن نبود ، و در هیچ کدام ، از ادیان توحیدی ، زن برابر ومساوی با مرد نیست،
ایا تا کنون این سئوال را از خود کرده اید چرا این چنین است ؟
به قلم : کاظم رنجبر . دکتر در جامعه شناسی سیاسی .
-
Kazem.randjbar@wanadoo.fr
-
اقتباس با ذکرنام نویسنده ، وسایت عصر نو بلا مانع است .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------معجون«جمهوری
اسلامی ، روشنفکر دینی ، ورددم سالاری دینی »
(بخش پنجم )
جایگاه زن در داستانهای اسطوره ای ادیان توحیدی : یهود،
مسحیت ، و اسلام . (ادامه دارد)
.