تئوری تغییر سیستم
(
تئوری دمکراتیزاسیون)
بخش پایانی
احمد اشکوری
تثبیت و استقرار دموکراسی
در رابطه با زمینه ها و عوامل و شرایط لازم برای تثبیت و استقرار دموکراسی نظرات
بسیار متفاوت است. تعریف واحدی از مقوله "دموکراسی نهادینه "وجود ندارد. توافقی در این زمینه
که کدام شروط باید اجرا گردد تا یک سییستم
بعنوان دموکراسی پایدار شده تلقی گردد،موجود نیست و چارچوب زمانی مشخصی را هم در
این مورد نمی توان در نظر گرفت. و همچنین
در این موردکه با دست یابی به کدام ساختارهای
سیاسی و اقتصادی و اجتماعی می توان
از یک سیستم سیاسی نهادینه شده سخن
گفت نظرات بسیار متفاوت است.
در اینجا در رابطه با "دموکراسی نهادینه " می توان از یک
حداقل و یک حداکثر سخن گفت.
در پایان این مبحث مدل حداکثری مرکل معرفی میشود. تعریف ویژه حداقلی از پرزورسکی وجود دارد
که محققین زیادی با آن توافق دارند او می گوید زمانی می توان از پروسه نهادینه شدن
دموکراسی سخن گفت که" دموکراسی و همه
ساختار های آن"(....) بپذیرند" همه بازی فقط در داخل دولت" (the game only
in town).
با توجه به این تعریف نوع عملکرد آکتور ها رل مهمی در تثبیت
و استقرار دموکراسی دارد. و از این رو در این نوشته کنش و واکنش های آکتور های سیاسی و اجتماعی وعملکردهای انفرادی و جمعی آنان در چارچوب تئوری
آکتور موضوع بحث قرار دارد.
اغلب دموکراسی های نو پا مجبورند با ارثیه های باقی مانده از سیستم اقتدار گرا
که از یکسو شرایط در هم ریخته اقتصادی و از سو ی دیگر تسلط
فرهنگ سیاسی خودکامه مقابله کنند ، و بعضا , چگونگی مقابله با جنایات سیاسی در سیستم اقتدار گرای سابق نیز مسئله ساز میباشد. در
حقیقت مشکل ترین مرحله گذار به دموکراسی ، مرحله
تثبیت و استقرار دموکراسی است. حیاتی ترین موضوع در این دوره این است که آکتورهای
سیاسی و اجتماعی باید مبنائی برای توافق کلی که در چارجوب قواعد ودموکراتیک باشد،
دست یابند چنین توافقی در واقعیت امر بسیار دشوار است.
احزاب و گروه های سیاسی جدید و همچنین انجمن ها وسازمان های متعددی در حوزه مدنی شکل می
گیرد ، زیرا که فعالیت سیاسی در این شرایط هزینه بالائی را طلب نمی کند و در نتیجه
ایجاد هماهنگی در میان آنان مسئله پیچیده
و دشوار خواهد بود.
برپائی ساختارهای سیا سی نوین در این دوره از اهمیت بسزائی
برخوردار می باشد ، زیرا از یک سو از عدم اطمینان تا حدودی کاسته می شود و از سوی
دیگر نتیجه عمل سیاست ورزی ها و سیاست گذاری ها قابل سنجش می شود ، و در ادامه آنچه حائز اهمیت است آن است که مجموعه
نیرو ها متقاعد گردند، که باید مسائل در چارجوب قواعد دموکراتیک حل و فصل گردد و از هرگونه آلترناتیو سازی در مقابل پروسه دموکراتیک سازی پرهیز شود.
مذاکرات مسئولانه نیرو های حاکم و اپوزیسیون در این دوره
اهمیت شایانی دارد ، از یکسو دولت جدید باید توانائی اداره امور را داشته باشد و از سوی دیگر جاذبه های
هنجاری دموکراسی را که شامل آزادی های مدنی ، سیاسی و اجتماعی ومشارکت همگان در سرنوشت
سیاسی و انتخاب سیاست گذاران است
باید در عمل به اجرا گذاشته شود.
تجربه نشان می دهد که زمینه های واقعی موفقیت زمانی فراهم
می باشد که مردان سیاسی کار آمدی مو جود باشند ، تغییرات قابل ملا حظه ای در عرصه
فرهنگ و ارزش های سیاسی اتفاق افتاده باشد و شرایط خارجی مناسبی نیز فراهم باشد.
حلقه مرکزی در دوره نهادینه کردن دموکراسی ، ایجاد ساختار
های سیاسی- حقوقی واجرائی نوین و رل گروه ها و احزاب در پی ریزی آنها می باشد.
درپروسه دشوار مذاکرات سیاسی هر نحله یا جریان و گروه
سیاسی تنها علائق و اولویت های ویژه خود را نمایندگی می کند. بنا به نظر مرکل تحقیقات در تئوری آکتور نشان می دهد که تصمیم گیری برای
برپائی صورت بندی جدیدی از ساختارهای سیا سی نوین
نه به کارائی آن ، بلکه بیشتر به الویت ها و توازن سیاسی در میان گرو های رقیب وابسته است.
در همین
رابطه پرزورسکی از وجود سه شرایط متفاوت که این تصمیم گیری ها را تحت
تا ثیر قرار
می دهند صحبت می کند:
1- شرایطی که توازون
قدرت نامشخص است و او آن را بهثرین شانس برای تصمیم گیری عادلانه و همچنین بالاترین درجه کارائی برای ساختار های نوین
ارزیابی می کند
2- شرایطی که توازن
قدرت مشخص اما تناسب آن در بین گروه های رقیب نامساوی است، در این حالت گروهی که قدرت بیشتری در اختیار دارد و همچنین از یک رهبر
کاریسماتیک برخوردار است به تنهائی اولویت ها و علائق خود را به کرسی می نشاند
3- شرایطی
که توازن قدرت مشخص ، اما گروه های رقیب در موقعیتی تقریبا مساوی قرار دارند در این شرایط هر گروه تلاش می کند اولویت ها و علائق
ویژه خود را در برپائی ساختار های نوین به کرسی بنشاند در نتیجه اختلاف و
بحران بروز می کند ، برای جلو گیری از
شرایط حاد جنگ داخلی در اکثر موارد توافقاتی
که صورت می گیرد بسیار پیچیده و فاقد کارائی لازم می باشد و یا در بهترین حالت بر
سر یک مدل واقعی موجود به عنوان مثال
قانون اساسی سابق و یا مدل خارجی موجود دیگر به توافق می رسند.
همانطور که
در بالا اشاره شد در اینجا بطور مختصر به مدل
حداکثری مرکل پرداخته می شود
بر اساس دیدگاه مرکل قبل از هر چیز باید قانون اساسی تدوین و تصویب شود. مسئله
مرکزی در این شرایط وجود یک قانون اساسی است که
پایداری و مشروعیت سیستم
را تضمین نماید و آن هم زمانی ممکن است که
از یکسو در روندی دموکراتیک تدوین و تصویب شده باشد و از سوی دیگر مبتنی بر
مشروعیت تجربی بوده و همچنین توسط
ساختارهای که براساس این قانون پایه ریزی شده است بتوان اختلافات و مسا ئل را به شیوه عادلانه و با کارائی موثر حل نمود. روند نهادینه نمودن دموکراسی
در , چهار سطح و همزمان و در ار تباط متقابل با یکدیگر آغاز میشود و در هر کدام از
این سطوح باید نتایج معینی حاصل گردد تا به توان از "دموکراسی نهادینه " سخن گفت.
درسطح اول که
معروف به سطح کلان می باشد، تعیین و تثبیت ساختارها در برنامه قرار دارد و عبارتند
از ارگان های اجرائی و حقوقی قانون اساسی و
سایر نهاد های سیاسی نوین مانند پارلمان و غیره.
مرکل اشاره می کند که برای تعیین ساختار های دموکر اتیک
هیچ پرنسپ و راه حل ا لتزامی معینی وجود
ندارد ، اینک کدام اشکال انتخاب گردد ، وابسته به شرایط تاریخی- اجتماعی هر کشور معین است
سطح دوم که در
واقع حلقه اتصال بین سطح کلان و سطح خرد می باشد ، سطح میانی قلمداد می گردد و آن
هم تشکیل و تثبیت گروه های نمایندگی در تمامی
ابعاد جامعه می باشد مانند احزاب، اتحادیه ها ، سندیکاها، سازمان های اقتصادی،
سازمان های منطقه ای و قومی ، گروهای فعال
در حوزه جامعه مدنی و غیره
درسطح سوم گسترش و تعمیق دموکراسی در ابعاد رفتاریست وآن
هم بدان معنی می باشد که دیگر برای هیچکدام
از آلتر ناتیو های سیاسی مقدور نیست که
مردم را علیه دموکراسی بسیج نمایند.
و اما مهمترین مسئله در این سطح حل مشکلات و تنگنا های اقتصادی می باشد و همچنین یافتن راه حل
قطعی در رابطه با جنایات سیستم سابق باعث
کاهش بحران خواهد بود.
در این دوره باید نیرو های نظامی در کنترل کامل دولت دموکراتیک و انتخابی در آیند و ارزشهای سیستم
خودکامه باید زدوده گردد و جای خود را به ارزش ها ونرم های د موکراتیک دهد.
درسطح چهارم
که مرکل آنرا " نهادینه شدن جامعه شهروندی
" می نامد در این سطح فرهنگ شهر
وندی شکل می کیرد که حمایت گر دموکراسی می باشد. این فاز میتواند چندین دهه طول
بکشد و
در تجربه ثابت شده است که عمدتا با تغییر یک نسل
پایان می یابد و در این روند رفتار دموکراتیک به یک
نرم در زندگی روزانه تبدیل میگردد
در پایان این بخش باید بر این نکته تاکید گردد، که اگر چه تفکیک روند
دموکراتیزاسیون فقط یک موضوع تئوریک نیست
بلکه تجربیات متعددی این فرض را اثبات میکند
اما در عین حال تجربه
نشان می دهد که نوعی همپوشی در این مسیر وجود دارد و در بعضی موارد حتی مسائلی که در دوره نهادینه شدن دموکراسی باید به آن پرداخته شود در
ابتدای روند باید راه حلی برای آن پیدا
گردد.
کدام تئوری ؟
با توضیح و تشریح تئوری ها ی مختلف در چارچوب تئوری تغییر
سیستم بجاست که اکنون به این سوال پاسخ
داده شود که ، کدامیک از این از این تئوری ها میتوانند روند
دموکراتیزاسیون را دقیق تر توضیح و تشریح کنند ؟ . واقعیت این است که این سوال
پاسخ مشخصی ندارد.
در همین
رابطه مرکل محقق علوم سیاسی این سوال را مطرح می کند. " آیا شاهراهی در تحقیقات تئوری ترانسفورماسیون وجود دارد؟ " او به این سوال پاسخ منفی می
دهد و معتقد است راه حل در مجموعه ای از این تئوری هاست.
در حقیقت تنها با ارتباط قوی این تئوری ها با همدیگر می توان تا حدود زیادی مسائل
موجود در رابطه با روند دموکراتیزاسیون را تجزیه وتحلیل نمود. قدر مسلم این است که تئوری های مذکور در سطوح مختلف
دارای نقاط قوت و ضعف می باشند ، بعنوان
مثال علت فرو پاشی سیستم های خود کامه و
یا پیش فرض های لازم برای پایدار نمودن دموکراسی را دقیقتر می توان با تئوری های
سیستم وساختار توضیح داد ، اما امکان تشریح دوره کذار در جارچوب این تئوری ها
بسیار محدود می باشد. در شرایط کنونی راه حل در مجموعه این تئوری ها جستجو میشود،
اما به این مسئله باید توجه داشت که اکنون
از دیدگاه بسیاری از محققین، تئوری آکتور
در مرکز ثقل قرار دارد. اغلب برای این انتخاب دو دلیل مهم آورده می شود نخستین
دلیل را پرزورسکی این چنین فرموله میکند"شرایط ها فقط اختلافات را ایجاد میکنند اما تصمیم نمی توانند
بگیرند".دومین فرض این است که در دوره گذار از یکسو برای ایجاد ائتلاف،
مذاکره و فعا لیت و کنش های متقابل آکتور های سیاسی بسیار مهم است و از سوی دیگر
تغییر و ایجاد ساختار ها وسلسله مراتب های
نوین تنها توسط آنها عملی است. در شکل
زیر نقش تئوری های چها رگانه در مراحل مختلف رو ند دموکراتیزاسیون را می توان
مشاهده نمود.

توضیحات: + درجه بالائی از توانائی در توضیح وتشریح ،
(-) محدود در توضیح وتشریح
- درجه پائینی از توانائی در توضیح وتشریح
تغییر سیستم و دموکراتیزاسیون در عمل
در هر مطالعه تحقیقی رسم بر این است که در پایان جمع بندی ارائه گردد و چشم انداز
های آینده ترسیم شود. از این امر به گونه معمو ل صرف نظر شد و بجای آن مسئله تغییر
سیستم و دموکراتیزاسیون در عمل به بحث
گذاشته می شود، تا خوانندگان خود به بتوانند از مقایسه
تئوری وعمل نتایج معین را در یافت نمایند.
هانتینگتون موج سوم دموکراسی را مجموعه ای از کذارها
از رژ یم اقتدار گرا به سیستم دمکراسی تعریف
می کند و او اشاره می کند که در مسیر چنین تحول دموکراتیکی سایر دولت ها ی اقتدار
گرا نیز تا حدودی مجبور به تن دادن به فضای باز سیاسی می شوند.
قبل از آغاز موج سوم تنها 40 کشور در دنیا دارای سیستم
دموکراتیک بوده اند و او پنج دلیل را علت آغاز موج سوم دموکراسی ارزیابی می کند:
1- بحران مشروعیت
رژ یم های اقتدار گرا، از یکسو با فزونی مطالبا ت مردم و از سوی دیگر با شکست
های نظامی و فرو پاشی اقتصادی و در کنار آن بحران نفت (73-74) و (80- 79) اوج
گرفت.
2- رشد اقتصادی سالهای
60 باعث ارتقا استانداردهای زندگی وگسترش آموزش همگانی و در نتیجه شکل گیری طبقه
متوسطه جدید شد.
3- رفرم در کلیسای کاتولیک با دومین گنکره مبنایی برای تغییر
نقش کلیسا های ملی در جهت دفاع از تغییرات سیاسی و اجتماعی و ا قتصادی شد.
4- توسعه اتحادیه اروپا ، تغییرات ارزشی در سیاست خارجی آمریکا
در نتیجه جنگ ویتنام در دفاع از حقوق بشر
، همچنین پروستریکای گارباچف
5- گسترش اطلا ع رسانی باعث ارتقا فرهنگ سیاسی شد
بدون شک تغییر سیستم و در پی آن پروسه دمکراتیزاسیون در عمل، در یک پروسه طولانی به نتیجه می رسد و در مواردی تقریبا
استثنا با یک گذار مستقیم و یک مر حله ای
اتفاق افتاده است، بلکه عموما با انقطاع های متعدد و رفت و برگشت هائی مو اجه
بوده است.
هانتینگتون درمجموع پنج مسیر متفاوت گذار از رژ یم های اقتدار گرا به سیستم دموکراسی را از هم تفکیک می کند:
سیکلی a –d a – d - a – d -
دومین
آزمایشa – D A – d –
انقطاع در مراحل
دموکراسی A – D – a –
D
گذار مستقیم A – D
پایان مستعمره
گی D/a - D
توضییحات : A
= رژ یم پایدار
اقتدار گرا ، D =
دموکراسی پایدار ،
a = اقتدار گرائی کوتاه مدت و ناپایدار ، d = رژ یم دموکراتیک
مثال در مورد پنج مسیر متفاوت در لیست زیر مشاهده می شود
سیکلی : اکوادور،
بوتیوی، پرو، آرژ انتین در آمریکای
لاتین و همچنین ترکیه، نیجریه
دومین آزمایش : آلمان، ایتالیا، اتریش، ژ اپن در موج
دوم
اسپانیا ، پرتقال، یونان، کره ،چکسلواکی، اسلونی،
لهستان، ونزوئلا، کلمبیا
انقطاع در مراحل دموکراسی : هندوستان، فیلیپین،
اروگوئه، شیلی
گذار مستقیم : رومانی، بلغارستان، تایوان، مکزیک، گواتمالا، اسالوادر،
هندوراس نیکاراگوئه
پایان مستعمره گی : کشور های کوجک جزیرهای (Pappua Neuguinea
مستعمره انگلیس در موج دوم) و
Anhigua، Barbeda، Belitze
Dominika ,
و هنک کونک وغیره
در جدول زیر آمار تغییرات روند دموکراتیزاسیون ذر جهان را تا سال 1990 را می
توان مشاهده نمود (هانتینگتون . 26.ص ، 1991)

پیش شرط های هانتینگتون برای نیل به موفقیت وجود
یک دوره کوتاه یا پایدار دموکراتیک بعنوان ا لگو
برای حالت های 1 و 3 و 5 می باشد.
آنجائی که دموکراسی بدون هیچگونه بازگشتی نهادینه می شود حالت نادر تلقی می شود
فقط در آمریکا ، انکلیس، سوئیس، هلند،بلژیک ،لوکزانبورک، دانمارک و کستاریکا اتفاق افتاده است.
در حقیقت از نظر اصولی هنوز نمی توان گفت که آیا دموکراسی های جوان و نوپا بدون توقف کوتاه مدت یا حتی میان مدت و یا
در بدترین شرایط عقب گرد به یک سیستم اقتدار گرا خواهند توانست به دموکراسی پایدار
بدل گردند.
هانتینگتون یکی از مهمترین علت انقطاع را مسئله اقلیت ها ارزیابی می کند ، عدم توافق و استفاده
از زور و قهر را خطر عمده ای برای دموگراسی ها ی جوان می داند . هرچند همانطور که
واقعیات نشان می دهدگذار مستفیم یک مرحله ای بدون عقب گرد تقریبا استسنا می باشد.
داده های اطلاعاتی (Kosimo Daten Bank, Pftech/Rohloff 2000) نشان می دهند که در واقغیت تغییر سیتم
سیاسی در مدل دموکراسی غربی از سال 1945 در مقایسه با سیستم های اقتدارگرا بسیار
اندک بوده است.
در واقع محتوای این جدول نمایشگر نهادینه شدن دموکراسی های غربی می باشد.

همانطو ر که در بخش نخست این نوشتار مطرح شد : "
با تغییر
رژیم در پرتقال«سومین موج» دمکراتیزاسیون اغاز شد. در پی آن، این موج رژیم های آمریکای
لاتین را در برگرفته و با تغییر رژیم های سوسیالیستی در اروپای شرقی گسترش یافت. و
در ادامه آن در سال های ۹۰ پاره ای از کشورهای آفریقائی نیز در مسیر تحولات
دمکراتیک قرار گرفتند. مهم ترین ویژگی موج سوم دموکراتیزاسیون در این است که
کشورهای مختلفی را در قاره های متفاوت و در سطوح متنوع توسعه اقتصادی و اجتماعی را
در بر گرفته است" .
تمامی این کشور ها از سال 1989 به بعد پیشرفت قابل توجه ای در جهت روند دموکراسی
داشته اند . آمریکای لاتین مراحل مختلفی از روند
دمکراتیزاسیون را از سر گذرانه است. بغییر از کشور کستاریکا که از سال 1949
بدون وقفه دارای سیستم دموکراتیک می باشد
، با وفقه 20 ساله در روند دمکراتیزاسیون در آمریکای لاتین، سرانجام با گذار اکوادور درسال 1979 و سپس پرو
درسال 1980 و درادامه آن کشور های دیگر منطقه و آخرین آن مکزیک در سال 2000 این
روند همچنان ادامه دارد. تنها دو کشور کوبا
و هائیتی تا کنون در مقابل این پروسه مقاومت می کنند . از این
مجموعه تنها در دو کشور کستاریکا و اوروگوئه را دموکراسی نهادینه شده است، و شیلی وجامائیکا هم در این مسیر قرار
دارند.
سایر کشور های آمریکای لاتین را می توان در چارچوب دموکراسی محدود با اشکالات زیاد
ارزیابی نمود( مرکل Defekte Demokratie).
تغییر سیستم در اروپای شرقی نیتجه فاکتور های داخلی و خارجی بوده است بدیهی است بدون تغییر در سیاست خارجی شوروی
سابق، روند دمکراتیزاسیون در اروپای سرقی غیر ممکن بوده است. این تغییر سیستم
سه هدف مرکزی را تعقیب می نمود : علیه رژ یم اقتدار گرا، مخالفت با سیستم اقتصادی ناکارا ، مقابله با سلطه جوئی شوروی سابق.
دوام چهل ساله کشور های ارو پای شرقی زیر
سلطه یک حزب واحد نوعی همگونی را در جامعه
بوجود آورده بود .عملکرد فونکسیون های
اجتماعی قدمت یک نسل را داشته است و یک سیستم ارزشی در توده مردم تحت عنوان " سوسیالیسم" ایجاد شده بود ، و این مسئله از یک سو باعث تربیت متخصصین در امور متعدد شده و از سوی
دیگر ساختارهای معینی را شکل داده بود و همان طور که مشاهده شد اکثر کادر های سیستم
قدیم نیز جذب رژیم دموکراتیک شدند.
با توجه به تکامل ساختاری در اروپای شرقی
روند معینی از مدر نیزاسیون در این کشور ها
شکل گرفته بود. تعلیم و تربیت تا حدودی در
سطح کشور های ارو پای غربی بوده و جامعه در مجموعه خود در مسیر سکولاریزاسیون قرار داشته است.
در مقایسه با آمریکای لاتین اغلب دموکراسی
های نو پا در کشور های اروپای میانه و ارو پای شرقی در مو قعیتی قرار داشته اند که
باید تغییرات سیاسی و اقتصادی را همزمان به پیش ببرند. در حالی که در اروپای جنوبی
و آمریکای لاتین تغییر از رژ یم اقتدار گرا
به سیستم دموکراتیک مسئله مرکزی بود در اروپای
شرقی در کنار تغییر از رژ یم اقتدار گرا به سیستم
دموکراتیک می بایست همزمان سیستم اقتصادی به اقتصاد متکی به بازار آزاد گذر میکرد.
این مسئله مشکلات و بحران اقتصادی را دامن
زده و پروسه دموکراسی پایدار را به
عقب میاندازد. در میان آنها کشور های مجارستان و چک و اسلوانی و اسلواکای و لهستان و لیتوان را می توان در زمره کشور های
که دموکراسی در آنجا پایدار شده است
قلمداد نمود.
پایان
فهرست منابع:
Merkel Wolfgang ,, Struktur
oder Akteur, System oder Handlung : Gibt es einen
Königsweg In
der Sozialwissenschaftlichen
Transformationsforschung?,, in Merkel
Wolfgang,(Hrsg.)
Systemwechsel
1. Theorien , Ansatz und
Konzeptionen S 303-331
Merkel Wolfgang ,,Institutionalisierung und
Konsolidierung der Demokratien in
Ostmitteleuropa,, In: Merkel Wolfgang, Sandschneider, Eberhard und
Segert, Dieter
(Hrsg.) Systemwechsel 2. Institutionalisierung der
Demokratie S 73-112
Merkel Wolfgang,, Systemtransformation. Eine
Einführung in die Theorie und der
Empirie
Transformationsforschung. Opladen: Leske und Budrich
Bos Ellen,, Die Rolle von Eliten und
Kollektiven Akteuren in
Transformationsprozessen in Merkel Wolfgang,(Hrsg.)
Systemwechsel 1.
Theorien , Ansatz und Konzeptionen
Mayntz Renate,,
Funktionelle Teilsysteme in der Theorie Sozialer Differenzierung
O’ Donnel, Cuillermo;
Schmitter, Phillip C. and Whitehead, Laurence, ,,Transitions
from
Authoritarian rule.Prospects for Democracy,,
Huntington, Samuel P. ,,The Third Wave Democratization in the Late Twentieth
Century,,
Norman/London , University of oklahoma
Press 1993
Huntington, Samuel P.,, Kampf der
Kulturen Die Neugestaltung der Weltpolitik in 21. . ,
Jahrhundert München :Europa Verlag
Georg, Bukes,
,,Der Zusammenhang von Wirtschaftlicher Entwicklung und
Demokratisierung das Bolivien,,
Institut für Iberoamerika- Kunde,
Hamburg
Przeworski, Adam ,,Some Problems in
The Study of The Transition to Democracy,, In :
O’ Donnel, Cuillermo; Schmitter, Phillip C. and Whitehead,
Laurence,
Transitions from Authoritarian
Rule.Prospects for Democracy
Przeworski, Adam 1991 :Democracy and The Market Political and Econmic Reforms in
Eastern Europe and Latin
America In Wolfgang Merkel
Zolt’an, tibor Pallinger ,, Der Umbruch
in Osteuropa und die Theorien des
Systemwechsel
Forschungsstelle für Internationale Beziehung
Holger, Mürl,e ,, Entwicklungstheorie nach dem
Scheiten der ,, großen Theorie,,
Gerhard- Mercator- Universität Duisburg
Rohloff, Christoph ,, Dimensionen
friedlichen Systemwandels Von der Fakultät für
Gesellschaftswissenschaften der
Universität Ouisburg-Essen
Muno, Wolfgang ,, Demokratie und
Entwicklung,, Institut für
Politikwissenschaft
Johannes Gutenberg-Universität
Ralph, Michael Wrobel ,,Transformation als Grenzfall
langfristigen Wandels: Aspekte
einer Klassisch-evolutionären
Theorie der
Systemtransformation,,
Wirtschaftswissenschaftliche Fakultät
Universität Tartu
Milena, Bertram, ,,
Demokratisierung als Friedensstrategie ,, Seminar für Politische
Wissenschaft Der Universität zu
Köln
Smilo, mathy ,, Systemwechsel
in Südafrika,, Institut für Entwicklungsforschung und
Entwicklungspolitik
Der Ruhr –Universität Bochum
Tomas, Kern ,,Südkoreas Pfad zur Demokratie,, Institut
für Asienkunde in Hamburg
Campus Verlag Frankfurt /NeuYork
Lutz , Leisering ,, Die
Entstehung neuer Wohlfahrtsstaaten in Ostasien;; Institute For
World Society Studies
University of Bielefeld , Germany
Christian , Altfuldisch ,,
Möglichkeiten und Grenzen externer Demokratisierung ,, Otto-
Suhr- Institut für
Politikwissenschaft Freie Universität Berlin
Stefan , Mantsch,, Transition und Konsolidierung in
Guatemala : Eine Akteursbezogene
Analyse
Juliane, Küchholz,, Die Rosenrevolution in Georgien
das Osteuropa –Institut
Der Freie Universität Berlin