مسعود نقره کار
کانون نویسندگان ایران به "
روایت اسناد ساواک"
وزارت اطلاعات جمهوری
اسلامی و" بررسی" اسناد تاریخی
مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلا عات جمهوری اسلامی تا کنون سلسله کتاب
هایی با عنوان " بررسی اسناد تاریخی" منتشرکرده است." پژوهشگران و بررسان"
این وزارتخانه ادعا کرده اند که "
این اسناد را در راستای روشنگری زوایای تاریک تاریخ در معرض محققین و پژوهشگران
قرار داده اند تا در تحلیل واقعیت های تاریخی, اجتماعی وسیاسی مورد استفاده واقع
گردد."
کتاب " کانون نویسند گان ا یران به روایت اسناد ساواک" که چاپ اول
آن زمستان سال 1382 منتشر شد, یکی از دستاوردهای باصطلاح "روشنگرانه"ی
" بررسان", " پژوهشگران"و مامورین این تشکیلات امندتی –
اطلاعاتی ست.
این" بررسی تاریخی" خلاف
نظر و هدف" پژوهشگران امنیتی"
روشنگر دو واقعیت شده است:
1- واقعیت تاریخی ,اجتماعی و سیاسی کانون نویسندگان ایران.
2- واقعیت تاریخی, اجتماعی و سیاسی وزارت اطلاعات( سازمان
امنیت و اطلاعات ) جمهوری اسلامی.
واقعیت تاریخی, اجتماعی و
سیاسی کانون نویسندگان ایران(1)
اسناد مورد استفاده " پژوهشگران و بررسان امنیتی" وزارت ا طلاعات جمهوری اسلامی در این کتاب چند
دسته اند:
الف- اسنادی که نشان دهنده ی چرایی و چگونگی شکل گیری کانون
نویسندگان ایران هستند, این اسناد هم به هنگام انتشارشان و هم پس ازآن , بارها به
وسیله کانون نویسندگان ایران در سطح جامعه انتشاریافته است.این اسناد از درخشان
ترین برگ های تاریخ جنبش روشنفکری و روشنگری میهنمان هستند, اسنادی که نشانگر تلاش
و مبارزه شجاعانه ی اهل قلم آزادیخواه و آزاداندیش میهنمان درراه دستیابی به آزادی
اندیشه, بیان وقلم , و حقوق صنقی و دموکراتیک خویش اند. برخی از اسنادی که مامورین
امنیتی جمهوری اسلامی در این زمینه استفاده کردند این ها هستند:
بیانیه در باره کنگره ی نویسندگان ( اسفند 1346)- که بیانیه ی تحریم کنگره ی
" دربار" از سوی بنیان گذاران
کانون است- , نامه های سرگشاده به نخست وزیران وقت ,آقایان هویدا و آموزگا ردراعتراض به حضور سانسور و نبود آزادی
اندیشه و بیان وقلم ,اسناد ده شب شعر در انستیتو گوته و.......
ب- اسنادی که نشان دهنده ی مناسبات درون کانونی (تشکیلاتی-
اساسنامه ای) هستند , که درج اساسنامه
صنفی ودموکراتیک کانون در این " بررسی" یک نمونه است. "
پژوهشگران امنیتی" جمهوری اسلامی با چاپ نامه های برخی از اعضای کانون نیز ,که انتقاد هایی به
مناسبات درون کانون داشتند , تلاش کرده اند این مناسبات را غیر دموکراتیک جلوه
دهند. بدون تردید مناسبات درون کانون حاوی ضعف ها , لغزش ها و خطاهایی بوده
است اما این مسایل مورد توجه , نقد و
بررسی اعضا کانون و اهل فلم غیر عضو قرار
گرفته است و در راه کاهش و از میان برداشتن آن ها گام هایی مثبت برداشته شده است.
اساسنامه و مناسبات درون تشکیلاتی کانون در مقایسه با سایر تشکل های موجود در
جامعه و نیزسطح رشد و توسعه دموکراسی در میهنمان یکی از دموکراتیک ترین ها
بوده و هست.
" پژوهشگران و بررسان امنیتی" با انتشار نامه ها و اسنادی که نشان دهنده بحث و انتقاد و
تبادل نطراعضای کانون پیرامون اختلاف نظر در باره مباحثی همچون:" صنفی یا
سیاسی" بودن کانون , نقش جریان های سیاسی در زندگی کانون و....... بوده
است, تلاش کرده اند کانون را تشکلی "
ایدئولوژیک" و وابسته به جریان های سیاسی نشان دهند.
ج- اسنادی " افشاگرانه" که نشان می دهند اعضای
کانون از فعالین جنبش چپ بودند, و کانون نیز مورد حمایت جریان های چپ قرار داشته
است. این واقعیتی ست که جنبش چپ از
پیشگامان تبلیع و ترویج آزادی اندیشه , بیان و قلم , و مبارزه علیه سانسوربوده است
, و بازاین واقعیتی ست که برجسته ترین شاعران , نویسند گان , پژوهشگران و مترجمان
میهنمان به این جنبش تمایل و تعلق داشتند.
کانون نویسندگان ایران اما بر بنیان مرامنامه و اساسنامه صنفی ودموکراتیک
اش گردآورنده اهل قلمی بود که خواستار
آزادی اندیشه, بیان وقلم , لغو هرگونه سانسور و دستیابی به حقوق صنقی شان بودند.
این مجموعه دارای گرایش های متنوع و مختلف سیاسی وعقیدتی بودند , نه فقط کمونیست
ها , ضد کمونیست ها و مسلمان ها هم عضو کانون بودند , از به قول "پژوهشگران امنیتی","بنیانگذار
اصلح کانون مرحوم جلال آل احمد"گرفته تامسلمان ها و ملیونی چون شیخ مصطفی
رهنما و موسوی گرمارودی و طاهره صفارزاده وشمس آل احمد و نعمت میرزازاده( آزرم) و
رحمت اله مقدم مراغه ای و..... از فعالین و اعضا ی کانون بودند.
د- اسنادی که نشان دهنده ی تلاش ساواک برای خبرگیری از مسایل درون کانون, شناخت بیشتر
اعضای کانون و نفوذ در کانون است تا " مراقبت دقیق از آن ها به عمل
آید" , چرا که ساواکی ها هماننذ " پژوهشگران امنیتی " در یافته
بودند که کانون نویسندگان ایران "موضوع
حایز اهمیتی ست".
در میان این دست از اسناد, اسناد بازجویی مامورین ساواک از برخی از اعضای
کانون – البته در قالب مصاحبه -, انتشار مکالمات و دیدارهای خصوصی اعضای کانون نیز با هدف" افشاگری "
بدشتر , گنجانده شده است.
و-" پژوهشگران امنیتی" بخش اعظم " بررسی
" شان را به "شرح احوال" اعضا ی کانون و افرادی که به انحای مختلف
با کانون و مسایل کانون در ارتباط قرار می گرفتنند , اختصاص داده اند و....
این ها درواقع ویژگی هاو محتوای اسناد" پژوهشگران وبررسان امنیتی"
جمهوری اسلامی در باره کانون نویسندگان ایران است. اسنادی که در همین حد محدود
نشانگر واقعیت تاریخی, اجتماعی وسیاسی درخشان وافتخارآفرین کانون نویسندگان ایران
است, و نیز نشان می دهد که : " عدوشود سبب خیراگرخدا خواهد"!
واقعیت تاریخی,اجتماعی
وسیاسی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی
این مجموعه" پژوهشی" با
"سخن ناشر" در 4 صفحه و "مقدمه " ای 5 صفحه ای شروع می شود , که همین 9 صفحه نشانگر
واقعیت تاریخی ,اجتماعی و سیاسی وزارت اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی ست.
الف:"
پژوهشگران امنیتی" سخن خود را با اشاره به سخنرانی خمینی در ملاقاتش با
تعدادی از اعضای کانون شروع می کنند(
مدرسه علوی- بهمن ماه 1357).
" آقایان ! شما نویسندگان الان تکلیف بسیار بزرگی بر عهده تان هست. پیشتر
قلم شما را شکستند, الان قلم شما باز است لکن استفاده از قلم درراه آزادی ملت, در
راه قیام اسلامی بکنید."(2)
وبه وصیت نامه " سیاسی- الهی"اش که ده سال بعد از ملاقات فوق منتشر
شد , می رسند ,که امام شان به " نویسندگان وگویندگان وروشنفکران
واشکالتراشان وصاحب عقدگان " نصیحت و وصیت می کند که دست از انتفادواظهار نظربردارند وبه" توطئه
های خائنانه دامن نزنند".(3)
همین سخنرانی و وصیت نامه نشان دهنده منظور خمینی از "استفاده از قلم در
راه آزادی ملت" است.خمینی قلمی را می پسندید و تحمل می کردکه به مزد او وبه
فرمان و درراه تفکر ورفتار ارتجاعی او گردن می نهاد.
به یکی دو نمونه اشاره می کنم , نمونه هایی که راهنمای عمل وزارت اطلاعات و
امنیت اش شده اند:
28 مرداد 1358 خمینی طی سخنانی اعلام کرد:
" اگر از اول ...به طور انقلابی عمل کرده بودیم وقلم تمام مطبوعات مزدور
را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم
....و چوب های دار را در میدان های بزرگ برپاکرده بودیم این زحمت ها پیش نمی
آمد.....و من توبه می کنم از این اشتباهی که کردم".
و به دادستان انقلاب دستور دادکه تمام مطبوعاتی را که" بر ضد سیر
ملت" و"توطئه گر"هستند توقیف کند و نویسندگان آنها را
محاکمه نماید.(4) وچندی بعد نیز فتوای ننگین " بشکنید این قلم ها را"
صادر کرد, و سپس تر صدور فتوای قتل سلمان رشدی و.....
و بدین گونه نطفه ی واقعیت تاریخی,
اچتماعی وسیاسی وزارت اطلاعات وامنیت حکومت خمینی
با قلم شکنی,
دستگیری,
شکنجه و کشتار بیرحمانه ووحشیانه اهل قلم
بسته شد , واقعیتی که اعتراف بسیاری از مسئولین ومامورین جنایتکار این وزارت خانه
به دست داشتن در این جنایات بحش کوچکی از آن است. جنایاتی که
" راه پژوهش های تازه در باره انقلاب اسلامی را هموار تر کرده است ."(5)
ب:"
پژوهشگران امنیتی" با اشاره به اختلاف نظرهای اعضای کانون پیرامون مسائل صنفی
وسیاسی نیزادعا
کرده اند:
" این تنش ها که ریشه در دیدگاه های سیاسی اعضاداشت همچنان تا پیروزی
انقلاب اسلامی پا برجا بودو عملا"کانون نویسندگان ایران در اوج مبارزات مردمی
, غیر از اقدامات فردی برخی اعضا مانند صدور اعلامیه, سخنرانی , مصاحبه, نگارش
مقاله و....عملا" از برداشتن گام شایسته ای که نماد همراهی با مردم باشد,
ناتوان ماند."(6)
بر بینایان سیاسی وفرهنگی پوشیده نیست که منظور" پژوهشگران و بررسان
امنیتی" از "گام شایسته ای که نماد همراهی با مردم باشد
" دنباله روی ازتفکرات ورفتارارتجاعی
خمینی و دیگرروحانیون مرتجع است, نه تبلیع و ترویج ومبارزه در راه تحقق آزادی اندیشه, بیان و
قلم , مبارزه علیه سانسور و تلاش برای دستیابی به حقوق فردی واجتماعی و
صنفی, کاری کارستان که کانون نویسندگان ایران پی گرفته و می گیرد.
" پژوهشگران امنیتی" حتی در حد امام شان هم انصاف ندارند که پیش
ازانقلاب بهمن برای به حرکت درآوردن
آخوندها و ریختن ترس شان, شب های پرشکوه" ده شب شعر و سخن" را
نمونه آورده بود. خمینی در نوامبر سال 1977(بهمن 1356),حدود 6 ماه بعد از
برگزاری " ده شب " و
تظاهرات بزرگ دانشجویان به دلیل لغو
برنامه کانون در دانشگاه صنعتی , به بهانه برگزاری مجلس ختمی برای مصطفی خمینی
بیانیه ای صادر کرد :
".......یک فرصت جدید امروز در ایران به وجود آمده, این فرصت می تواند
مورد استقبال شما قرار بگیرد. در غیر این صورت موقعیت فعلی پیش نمی
آید. حالا نویسندگان و گروه های سیاسی انتقاد می کنند,آنها نامه می نویسندو امضا
جمع می کنند, ما خیلی ها را دیدیم که انتقاد کردند, مخالفت کردند و امضا جمع کردند
و هیچ کس به آنها کاری نکرد, من می ترسم اگرخدای نکرده(ما) این فرصت را از دست
بدهیم این مرد ( شاه) موقعیت خودش را دو باره مستحکم کند و آن چنان ضربتی به این
مردم بزند که هیچ کس تصورش را هم نتواند بکند, اولین ضربت متوجه شما روحانیون خواهد بود. این فرصتی ست که نمی باید
از دست داد."(7)
" پروهشگران امنیتی" در" بررسی تاریخی و روشنگرانه" شان
تاریخ برگزاری " ده شب " را از
مهرماه 1356 به 31 اردیبهست 1357 جلو کشیدند تا بیانیه امام شان و تظاهرات آخوندها
را پیش از شب های شعر و سخن انستیتو گوته جا بزنند!(8), " ده شبی که می
توانست نقطه آغازی برای تحولات دموکراتیک
درجامعه مان باشد اما دریغ که بوسیله
آخوند ها دزدیده و ذبح شرعی شد.
ج:" پژوهشگران
امنیتی"حمایت انجمن قلم امریکا از
کانون نویسندگان,و برگزاری شب های شعردر" انستیتو گوته" را نشان وابستگی کانون به آلمان و غرب اعلام می
کنند اما بلافاصله پای "شرق" را هم به میان می کشند:
" از کمونیست های دو آتشه تا لائیک های ضد دین تا طرفداران آلمان وغرب و
روسیه همه و همه می خواستند در یک جریان گرد هم آیند." و" کانون نویسند
گان که در سال56 وبا بهره وری از دم
دموکراسی کارتری زنده شده بود وبا حمایت آلمانها جان گرفته بود در این سال
ها باز هم همان روش لائیک خود راادامه داد و با اتحادیه ای ازکمونیست ها, لیبرال
ها, دمکرات های آمریکایی وغیره, تلاش کرد حرکت کند. و جدای ازمردم که خواستار
حکومت اسلامی بودند به جریان سازی بپردازد و در این راه از حمایت بی دریغ سفارت
آلمان نیز برخوردار بود." و".... با توجه به آنکه اهداف سیاسی آنها و
ایدئولوژی تشکیل دهندگان گاه تا حد تناقض با یکدیگر بود هیچکدام نتوانستندهمدیگر
را تحمل نمایندو علیرغم آنکه دم از تحمل وسیاست بردباری می زدند خود یکدیگر را
تحمل نکردند." (9)
همین چند جمله ی" پژوهشگران و بررسان امنیتی"- البته اگر زهر واتهامات اسلامی اش گرفته شود,-
نشان دهنده ویژگی های دموکراتیسم در کانون نویسندگان ایران است :
1- این کانون در بر گیرنده گرایش های فکری و سیاسی متعدد, مختلف و متضاد بوده
و هست.
2- بحث, تبادل نظر,انتقاد واعتراض
آزادانه در کانون وجود داشته و دارد.
اینکه اختلاف نظرها, انتقادها و
اعتراض ها در کانون گاه سبب تنش , جدایی و
اخراج شده است بیش از هر کس
اعضا ی
مسئول کانون را به تفکر و راه حل یابی
واداشته است. بکارگیری روش های غیردموکراتیک در یک تشکل دموکزاتیک می باید
ریشه یابی و از میان برداشته شود , راهی که
بسیاری از کانونیان, به ویژه قربانی بزرگ وزارت اطلاعات , محمد مختاری , در
آن گام برداشته اند (10) . بدون تردید انتقادهایی به دلیل بکارگیری روش های
غیردموکراتیک در زندگی درون کانونی متوجه کانونیان است و نمی باید پاره ای برخورد
ها, اخراج ها وجدایی ها به وقوع می پیوست , اما طنز سیاه وتلخ روزگار این است که
" پژوهشگران و بررسان امنیتی"و سازمان شان , وزارت اطلاعات و امنیت
جمهوری اسلامی, به این روش ها انتقاد می کنند. " پژوهشگران" و مامورینی
از تحمل و سیاست بردباری حرف می زنند که با زبان زندان وشکنجه ودشنه با مخالفین
سیاسی وعقید تی خود سخن گفته ومی گویند , و حتی" خودی "هایشان را هم
شکنجه کرده و واجبی خورانده اند.
د: "
پژوهشگران وبررسان امنیتی" در این " بررسی تاریخی" با استناد به
گزارش ها ی مامورین و خبرچین های ساواک از مناسبات و گفت و گوهای خصوصی اعضا کانون
نیز به توجیهات ونتایجی " مسلمانانه و مومنانه" رسیدند :
" بسیاری از اوراق برای ما غیر چاپ بود و ما سانسور کردیم...... چرا چنین
سانسوری را تحمل کردیم؟ زیرا برگه های مورد بررسی حاوی فسادهای اخلاقی غیرقابل
تحملی بودکه در صورت چاپ آنها آبرو وحیثیت بسیاری ازافراد موجود, خدشه دارمی شد
واز دیگرسوی نیز, اشاعه فحشا در جامعه بود."(11)
واین لاطائلات را هم صدا و هم رای با
ساواک آریامهری " پژوهشگران" و مامورین امنیتی حکومتی سرهم کرده اند که
دستاورد حکومت شان , حتی به اعتراف مسئولین حکومت اسلامی شان,غیر ازصادرات نفت و
قالی, فحشا و فساد وجنایت نیز هست .
و." پژوهشگران امنیتی" , " در راستای
روشنگری زوایای تاریک تاریخ" با انتشار این مجموعه برواقعیتی روشن
نور بیشتری تاباندند. این واقعیت شباهت های ناگزیر سازمان امنیت و ا طلاعات
جمهوری اسلامی و" ساواک"
آریامهری ست .
دراین" بررسی" از قول ساواک
درباره فعالیت کانون نقل می شود:
" چون بنیانگذاران کانون از نویسندگان افراطی و مخالف می باشند واحتمال
قوی دارد که در آینده اشکالاتی برای ساواک به وجود آورند, لذا بخش325 با تشکیل
کانون مزبور موافقت ندارد و اصلح است که ابتدا با تشکیل قانونی آن مخالفت
گردد."(12)
وشکل مشابه اما وحشیانه ی این دستور
ضد دموکراتیک "ساواک", رهنمود بربرمنشانه خمینی ست:
" اگر از اول .... قلم تمام مطبوعات مزدور را شکسته بودیم و تمام مجلات
فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم ....و چوب های دار
را در میدان های بزرگ برپاکرده بودیم این زحمت ها پیش نمی آمد....."
کتاب کانون نویسندگان ایران به روایت ساواک, به ویژه " سرسخن و
مقدمه" اش , آ ئینه ی تمام نمای این واقعیت است که در کنار شباهت های ناگزیر
دو وزارتخانه آزاده و آزادی کش در دو رژیم, وزارت اطلاعات و" ساواما" ی
جمهوری اسلامی نه فقط درعرصه شکنجه و کشتار اهل قلم آزاداندیش و آزادیخواه بلکه
در عرصه تحریف و جعل واقعیت تاریخی , اجتماعی وسیاسی کانون نویسندگان ایران
نیز روی ساواک آریا مهری را سفید کرده
است.
زیرنویس:
1- ر.ک به مجموعه 5 جلدی " بخشی از
تاریخ جنبش روشنفکری ایران", بررسی تاریخی و تحلیلی کانون نویسندگان ایران و
کانون نویسندگان ایران در تبعید, مسعود
نقره کار , نشر باران (سوئد) , سال 1382(2002).
2- کانون نویسندگان ایران به روایت
ساواک/ مرکزبررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات جمههوری اسلامی , تهران 1382
3- همانجا
4- کیهان 27 آبان 1358
5- کانون نویسندگلن ایران به روایت
ساواک.....
6- همانجا
7- شهیدی دیگراز روحانیت , صص 57-56
8- کانون نویسندگان ایران به روایت
ساواک.......
9- همانجا
10- محمد مختاری, انسان در شعرمعاصر,تهران,
انتشارات توس, چاپ اول1372
11 و 12 – کانون نویسندگان ایران به
روایت ساواک.......