میزگرد تعامل احزاب و جنبش دانشجویی
اظهارات مصطفی تاجزاده، مجید تولایی و
معصومه ابتكار
·
تولائی: تا امروز به
دلیل اینكه رویكرد اصلی احزاب سیاسی در جامعهی ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب
عموما معطوف به تغییر ساختارها بوده _ چه كسانی كه با حضور در ساخت قدرت، قصد تغییر
آن را دارند و چه كسانی كه در مقام نیروی جایگزین با هدف برانداختن كل ساختار
موجود فعالیت كردهاند _ هرگاه برای رابطه با جنبش دانشجویی اقدام میكردند همواره
جنبش دانشجویی را به عنوان ابزار دست احزاب مورد سوء استفاده قرار میدادند،
·
تاج زاده: اگر بپذیریم
كه چالش اساسی ما در شرایط كنونی حقوق شهروندی است، وظیفهی جنبش دانشجویی این است
كه نه فقط در ارتباط با احزاب بلكه در ارتباط با مردم و حكومت هر حركتی را در جهت
تثبیت حقوق بشر مورد حمایت قرار دهد و هر حركتی خلاف آن را نقد كند.
·
ابتكار: جنبش دانشجویی
را نمیتوان همواره به عنوان حركت پیشتاز مطرح كرد، اما استقلالخواهی، تلاش برای
خودشكوفایی، پیوند بین فرهنگ و دین، دوری از تحجر و عوامفریبی، تلاش برای همگرایی
علیرغم تعدد دیدگاهها، وحدت فكری و بیداری جنبش دانشجویی نسبت به شناخت مبانی
اعتقادی و مسایل فرهنگی روز جامعه همواره از مولفههای كلیدی جنبش دانشجویی بوده
است.
خبرگزاری دانشجویان ایران - میزگرد بررسی تعامل احزاب و جنبش
دانشجویی از سوی نشریهی دانشجویی روشنگر در دانشگاه صنعتی امیركبیر برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا، در ابتدای این میزگرد «مجید
تولایی» سردبیر ماهنامهی نامه اظهار داشت: حزب و جنبش دانشجویی در جوامع پیشرفته
شكل نگرفته مگر اینكه دموكراسی در آنها به عنوان ساز و كار نهادینه شده است. همچنین
در این جوامع شاهد شكل گیری چیزی به نام رابطهی دولت – ملت مدرن هستیم و نقشهای
تمایز یافتهای برای نهادهای مختلف وجود دارد.
تولایی اظهار داشت: اگر بخواهیم با این معیارها نقش احزاب و
جنبشها را در ایران ارزیابی كنیم به این نتیجه میرسیم كه در ایران امروز ما نه
حزب وجود دارد نه جنبش. اما با بررسی این دو مفهوم در ظرف شرایط بومی و موجود میتوان
گفت به اندازهیی كه مدرنیته در جامعه گسترش پیدا كرده است هم حزب داریم و هم جنبش
اجتماعی.
وی افزود: احزاب در جوامع مدرن یا در جایگاه پوزیسیون هستند یا
اپوزسیون و چون به عنوان نهادهای واسط بین ساخت قدرت و مردم عمل میكنند متناسب
با میزان نفوذ آرا و برنامه از طرف مردم میتوانند حمایت آنها را جلب كنند، گاه در
موضع پوزسیون باشند و گاه در موضع اپوزیسیون.
سردبیر ماهنامهی نامه همچنین گفت: جنبشهای اجتماعی نیز حول
محور شكاف اجتماعی شكل میگیرند. اكنون در جامعهی ایران نه جنبشهای اجتماعی كارویژهی
مشخصی دارند و نه احزاب سیاسی به عنوان نهاد حامل و واسط میتواند با جلب آرای
عمومی و حضور در قدرت خواستههای مردم را برآورده كند.
تولایی گفت: تا امروز به دلیل اینكه رویكرد اصلی احزاب سیاسی
در جامعهی ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب عموما معطوف به تغییر ساختارها بوده
_ چه كسانی كه با حضور در ساخت قدرت، قصد تغییر آن را دارند و چه كسانی كه در مقام
نیروی جایگزین با هدف برانداختن كل ساختار موجود فعالیت كردهاند _ هرگاه برای
رابطه با جنبش دانشجویی اقدام میكردند همواره جنبش دانشجویی را به عنوان ابزار
دست احزاب مورد سوء استفاده قرار میدادند، طبیعی است كه در مقاطعی هم این ارتباط
كاملا گسسته میشد. خروجی این رابطه باعث شده كه جنبش دانشجویی همواره پتانسیل
احزاب بوده و احزاب نیز همواره پا به ركابترین عناصر فعال خود را از میان دانشجویان
انتخاب میكردند.
وی در ادامه گفت:امروز شرایط سیاسی – اجتماعی جامعه به جایی
رسیده كه جنبش دانشجویی بنا به تجربیات خود در مورد تغییر رویكرد برای تحول بیاندیشد،
آیا وقت آن نرسیده كه رویكرد تقویت عرصهی عمومی نحیفی را كه با آن مواجه هستیم مد
نظر قرار دهد؟
وی در ادامه گفت: اگر وقت آن رسیده كه به این رویكرد بپردازیم
نوع تعامل جنبش دانشجویی و احزاب میتواند با حفظ استقلال تشكلهای دانشجویی هم به
قویتر شدن احزاب و جنبش دانشجویی كمك كند و هم ثمراتی برای جامعهی ایران به
همراه داشته باشد.
«مصطفی تاج
زاده» نیز گفت: حزب در دورهی مدرن برای تاثیرگذاری در قدرت تشكیل شده است، پایگاه
اصلی احزاب در جامعهی ما از مشروطه تاكنون دانشگاه بوده است.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا، وی اظهار داشت: احزاب طبیعیترین
مجرای اعمال سیاست هستند و جایگزین آنها باندهای قدرتند. اكنون هیچ اندیشمندی تردید
ندارد كه دموكراسی بدون احزاب مفهومی ندارند.
وی ادامه داد: نه فقط كادرهای احزاب كه عمدهی نظریهپردازیهای
آنها نیز در دانشگاه انجام میشود. پس مهم است كه چه نوع رابطهای بین حزب و
دانشگاه برقرار باشد.
عضو شورای مركزی جبههی مشاركت ایران اسلامی گفت: جریانات
دانشجویی در جوامع دموكراتیك عمدتا شاخههای دانشجویی احزاب هستند و جنبش دانشجویی
به معنای آنچه در «می 68 فرانسه» وجود داشت زمانی است كه مشروعیت نظام سیاسی زیر
سوال میرود. اما در جامعهی ما كه جامعهای پیشادموكراسی است، نه احزاب مقتدر داریم
و نه دموكراسی و حقوق شهروندی كاملا نهادینه شده باید الگویی ویژهی خود طراحی كنیم.
وی افزود: در نظامهای استبدادی، دانشجو تنها میتواند حامی
حكومت باشد. در نظامهای دموكراتیك نیز هر فردی تعلقات سیاسی خود را از طریق احزاب
دنبال میكند. رابطهی بین احزاب و جنبش دانشجویی در كشور ما مورد سوال است كه نه
دیكتاتوری است و نه صد در صد دموكراتیك است. اكنون دورهی بسیار خوبی است كه تجربهی
100 سالهی پس از مشروطه را بررسی كنیم و روشی مناسب برگزینیم.
تاجزاده با بیان اینكه «سرفصل مشترك تمام احزاب و نیروهای سیاسی،
توسعهی اقتصادی اجتماعی ایران بوده است»، گفت: هرگز معتقد نبودم كه در جامعهی ما
تضاد بین سنت و مدرنیسم وجود دارد بلكه اختلاف اساسی در 100 سال گذشته بر سر این
بوده كه توسعهی ایران باید آمرانه، اقتدارگرایانه یا اینكه دموكراتیك باشد،
اختلاف عمده بر سر دموكراسی، حقوق شهروندی و روشهای رسیدن به توسعه است.
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی افزود: اگر بپذیریم كه
چالش اساسی ما در شرایط كنونی حقوق شهروندی است، وظیفهی جنبش دانشجویی این است كه
نه فقط در ارتباط با احزاب بلكه در ارتباط با مردم و حكومت هر حركتی را در جهت تثبیت
حقوق بشر مورد حمایت قرار دهد و هر حركتی خلاف آن را نقد كند. در حقیقت جنبش
دانشجویی باید از این مولفهها به صورت نظری و عملی دفاع كند.این دفاع به حكومت و
نهادهای مدنی پیام میدهد كه هركس در این مسیر گام بردارد میتواند امیدوار باشد
كه از حمایت دانشجویان برخوردار است.
همچنین «معصومه ابتكار» گفت: سادهانگاری است اگر فكر كنیم در
صورتی كه فضا را از دیدگاههای مختلف پاك كنیم و تنها دیدگاههای خاصی اجازهی
فعالیت داشته باشند پیشرفت میكنیم .
به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا وی در ادامهی میزگرد تعامل
احزاب و جنبش دانشجویی در دانشگاه امیركبیر، با بیان تاریخچهای از جنبش دانشجویی
در ایران اظهار داشت: 16 آذر 32 به نوعی آغازگر جریانات دانشجویی در ایران بود، در
آن دوره محدودیتها و سختیهای بسیار زیادی وجود داشت، این دوره به مبارزات دانشجویی
منتهی شد و فشار بسیار سنگینی بر قشر روشنفكر متدین وجود داشت.
معاون سابق ریاست جمهوری گفت: امروز با نگاههای متحجرانه و
خرافهگرایی به دین، دینداری برخلاف تصور كار دشواری است، در آن دوران هم چنین شرایطی
وجود داشت اما دانشجویان به توانمندسازی خود میپرداختند و یاس و ناامیدی به خود
راه نمیدادند، این درس بزرگی است.
وی افزود: در دورهی انقلاب، شرایط متفاوتی حاكم شد، پیوستن
جنبش دانشجویی با جنبش مردم ایران و انقلاب اسلامی سبب شده بود تا فضای خاصی در
دانشگاه فراهم شود و دیدگاههای مختلف فرصت طرح داشته باشند. در این دوره احزاب و
گروههای سیاسی بسیار نوپا بودند اما فضایی برای مباحثههای متنوع و گسترده در سطح
دانشگاهها وجود داشت. اینكه اكنون عدهای از طرح دیدگاههای متنوع و متكثر و حتی
نحلههای فكری مختلف نگران هستند، ممكن است به شیوع بیماریهای فكری بینجامد.
وی در ادامه با انتقاد به مصوبهی اخیر شورای عالی انقلاب
فرهنگی دربارهی منع پخش فیلمهای نهیلیستی، فمینیستی و سكولاریستی گفت: انقلاب
اسلامی ما بر اساس آزادی بیان و تفكر بوده است. اكنون با چه منطقی بعد از 28 سال
جلوی ابراز عقاید مختلف را میگیریم؟ این در حالی است كه فیلمهای فاشیستی و
نئونازیستی اجازهی پخش دارند.
معصومه ابتكار همچنین اضافه كرد: حركت دانشجویان در آبان 58
سبب تحرك و تحولی شد كه مسیر كشور نوپایی كه استقلال آن مورد تهدید واقع شده بود،
به هویت خود بازگشت. اسم دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) بدین دلیل بود كه این
دانشجویان توسط گروه خاصی مصادره نشوند؛ چرا كه جریانات بسیاری تمایل به انحصار این
گروه دانشجویی در درون تشكیلات خود داشتند اما دانشجویان با هوشیاری اجازه ندادند
كه این جریان مورد بهرهبرداری واقع شود و بعدها تصمیم گرفتند كه این مجموعه رسما
منحل اعلام شود؛ چرا كه آنها معتقد بودند ما حركتی محبوب مردم بودیم و نباید بگذاریم
آلودهی جریانات مختلف شویم. زمانی بر اساس وظیفه به عنوان فرزندان ملت عمل كردیم
و امروز به دامان ملت بازمیگردیم و دیگر هیچ سازمان و ارگانی بدین نام وجود
ندارد، این تجربه قابل تأمل و استفاده است.
معاون سابق ریاست جمهوری در ادامه اظهار داشت: واقعیت این است
كه جنبش دانشجویی در برخی اوقات تاثیرگذار و پرچمدار بوده و گاهی هم در حاشیه قرار
گرفته است. دوم خرداد 76 مهمترین بحثی كه فضای باز ناشی از آن دوران به وجود آورد
مشكلات و چالشهای جدیدی پیش روی دانشجویان قرار داد و فرصتها و تهدیدهایی برای
آنها ایجاد كرد.
ابتكار گفت: جنبش دانشجویی را نمیتوان همواره به عنوان حركت
پیشتاز مطرح كرد، اما استقلالخواهی، تلاش برای خودشكوفایی، پیوند بین فرهنگ و دین،
دوری از تحجر و عوامفریبی، تلاش برای همگرایی علیرغم تعدد دیدگاهها، وحدت فكری
و بیداری جنبش دانشجویی نسبت به شناخت مبانی اعتقادی و مسایل فرهنگی روز جامعه
همواره از مولفههای كلیدی جنبش دانشجویی بوده است. بهویژه اینكه دانشجویان دعوت
به خواب میشوند و عدهای به آنها میگویند با وجود سیاستمداران زیادی كه داریم،
آنها نباید اظهارنظر و یا موضعگیری كنند!
این فعال دانشجویی سابق همچنین تاكید كرد: هر جا جنبش دانشجویی
و همچنین جنبش روشنفكری از مردم فاصله گرفته، بعد از مدتی مردم به سمت دیگری و
آنها به سمت دیگری رفتهاند.
در ادامهی میزگرد تعامل احزاب و جنبش دانشجویی در دانشگاه امیركبیر،
حاضران به پرسشهای دانشجویان پاسخ دادند.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا، مجید تولایی در پاسخ به پرسشی
دربارهی ممانعت از تقویت عرصهی عمومی گفت: اینكه احزاب سیاسی در طول صد سال
گذشته هدف خود را بر مبنای تغییر اساسی گذاشتهاند، پروژهای است كه عملا عقیم
مانده. هر عملی كه برای رهیابی به توسعه انجام شود، مادامی كه عرصهی عمومی ضعیفی
وجود دارد نمیتواند راه به جایی ببرد. امروز اگر مصدق در راس قرار بگیرد، شانس
موفقیت آن هیچ بیشتر از خاتمی، هاشمی و حتی احمدینژاد نیست.
سردبیر ماهنامهی نامه همچنین گفت: امروز احزاب سیاسی كه میخواهند
در مقام جایگزین و بدیل عمل كنند، بنا به واقعیت انتخابات نهم با چه ابزاری میخواهند
آن را به پیش ببرند؟
تاجزاده نیز در ادامه اظهار داشت: وقتی میخواهید روزنامه
منتشر كنید و یا حزب و گروه تشكیل دهید چه كسی باید اجازهی آن را بدهد؟ وقتی در
جامعهای عمدهترین منابع و درآمدها در اختیار دولت است و دولت در بسیاری از مسایل
انحصار دارد، مگر میشود بدون حركت معطوف به قدرت تغییر ایجاد كرد؟ ما چارهای
نداریم جز اینكه یك پا در حكومت و یك پا در جامعهی مدنی داشته باشیم. آیا در
دورهی اصلاحات بود كه نهادهای مدنی تقویت شدند یا امروز و در این دوره؟ ما نیز
موافق این هستیم كه جامعهی مدنی باید مقتدر شود اما این جامعهی مدنی زمانی
اقتدار پیدا میكند كه پا به پای جامعه، قدرت را تحت تاثیر قرار دهد.
عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اظهار داشت: در این 100 سال
روشهای متفاوتی اعم از اصلاحات، انقلاب و یا انحصار حكومت را امتحان كردهایم.
اكنون باید بین این روشها مقایسه كنیم و روشی را كه بیشترین نقاط مثبت و كمترین
نقاط ضعف را دارد برگزینیم.
معصومه ابتكار نیز دربارهی تفاوت جنبش دانشجویی در این دوره
و دورهی گذشته گفت: اكنون دورهای حساس و پرمخاطره برای جامعهی مدنی و جنبش
دانشجویی به وجود آمده است كه اگر با دقت و ظرافت خاصی عمل نكنند، صدمات و لطمات زیادی
میبینند.
تولایی نیز گفت: هیچ پروژهی توسعه و تكاملی برای جامعهی ایران
منفك از نقش دولت متصور نیست. به همین دلیل شعار كوچك كردن دولت افسانه است؛ چرا
كه همواره از این سیاست یا رانتخواری منتج شده و یا چپاول و غارت.
وی افزود: من معتقدم در هشت سال دورهی اصلاحات عرصهی عمومی
ذرهای تقویت نشده است. باید دید نهادهای مدنی چهقدر وابسته به احزاب و قدرت و چهقدر
جوشیده و اجتماعی هستند. عرصهی عمومی در حقیقت جایی است كه دولت حضور ندارند و این
مردم هستند كه تعیینكنندهاند.
سردبیر ماهنامهی نامه افزود: شما میخواهید در قدرت حضور
داشته باشید تا توسعهی متوازن را در جامعه پیاده كنید اما با كدام ابزار و امكان
حقوقی، قانونی و اجرایی میخواهید این كار را كنید؟ ما هم معتقدیم باید در قدرت
حضور داشت؛ چرا كه هیچ تحول اجتماعی جز با همپایی دولت محقق نمیشود اما اگر قرار
است آن تجربه تكرار شود، باید با پشتوانهی اجتماعی صورت گیرد؛ در حالی كه اكنون
ما به لحاظ پشتوانهی اجتماعی ضعیف هستیم و این ضعف ناشی از ضعف عرصهی عمومی است.
معصومه ابتكار نیز در اینباره اظهار كرد: كوچكسازی دولت و
كاهش نفوذ آن در عرصهی عمومی تا سال 79 سیاستی جدی و رسمی نبود اما از آن پس این
سیاست وارد قانون برنامه شد. با وجود اینكه نمیتوان گفت این سیاست كاملا موفق
بوده، اما موافق این هم نیستم كه كوچك شدن دولت صد در صد افسانه است.
وی افزود: در دولت اصلاحطلب خاتمی تا حد زیادی رشد سازمانها
و نهادهای مدنی دیده میشد و اكنون باید امیدوار باشیم تا روندهای ایجاد شده ادامه
پیدا كند.
انتهای پیام