حجاریان در گفت‌وگو با نشریه‌ی دانشجویی «روشنگر» :

قدرت از انجمن‌های اسلامی دانشجویان فاصله نمی‌گیرد

  • ایران كشور در حال گذار است. به خاطر ضعف احزاب و نهادهای مدنی است كه انجمن‌ها به وجود آمده‌اند. انجمن‌ها نهادهایی گذرا و موقتی هستند، بالذات وظیفه‌ای ندارند، به نیابت از آن‌چه به وجود نیامده است فعالیت می‌كنند، نیابت از غایبان دارند

 

خبرگزاری دانشجویان ایران - سعید حجاریان درگفت‌وگوبا نشریه‌ی دانشجویی «روشنگر» دانشگاه امیركبیر، به پرسش‌هایی درباره‌ی انجمن‌های اسلامی دانشجویان پاسخ داد.

به گزارش ایسنا، حجاریان دراین گفت‌وگو در پاسخ به پرسشی مبنی بر «ارزیابی تغییرات روابط نهادهای دانشجویی با احزاب در سال‌های 76 تا 84» گفت:« نهادهای دانشجویی یك لفظ كلی است. ابعاد بسیار وسیعی دارد؛ نهادهای صنفی، نهادهای سیاسی، انجمن‌ها و ... حتی بین انجمن‌ها تفاوت قائل هستیم.» وی توضیح داد:« بعضی تشكل‌ها ساخته‌ی احزاب بودند، مثل انجمن متعلق به موتلفه، البته انجمن نبودند، آن «جامعه‌ی اسلامی دانشجویان» متعلق به طیف راست بود، به همدیگر لیست می‌دادند و در انتخابات شركت می‌كردند، جدا نبودند. اما انجمن‌ها؛ برخی از زمان دوم خرداد به انتخابات پیوستند، بعضی از ابتدا ملحق نشدند، اما بعدها به جنبش دوم خرداد روی آوردند، برخی دیگر نپیوستند و اصلا راهشان را جدا كردند و تا آخر هم جدا ماندند، حالا هم جزو منتقدین جنبش اصلاحات هستند. شعارشان «دیده‌بانی جامعه‌ی مدنی» است و «ناقد قدرت» هستند، می‌خواهند نقد قدرت كنند. انجمن‌ها با هم فرق دارند

وی در پاسخ به این پرسش كه «علت تغییر رویكرد برخی از انجمن‌های اسلامی دانشجویان از جمله امیركبیر كه در سال 76 به جبهه‌ی اصلاحات خیلی نزدیك بودند و حالا فاصله گرفته‌اند چیست؟» گفت:« البته خیلی‌ها از آقای خاتمی دور افتادند و فاصله گرفتند، بعضی دنبال پست سیاسی بودند، اما بچه‌های شما(انجمن امیركبیر) چنین خواسته‌ای نداشتند، بعضی آنارشیست بودند، آنارشیست به هر دولتی، چه دولت اصلاح‌گرا، چه دولت محافظه‌كار و چه دولت رادیكال. بچه‌های شما آنارشیست هم نبودند، بچه‌های شما معتقد بودند؛ معتقد به همین حرفی كه حالا می‌زنند، ناقد قدرت بودند، منتها آن سكویی را كه باید از آن قدرت را نقد كرد پیدا نكردند. ببینید! برای نقد قدرت باید پای خود آدم جایی محكم باشد، پای این بچه‌ها محكم نبود. كجا ایستاده بودند كه اصلاحات و قدرت اصلاحات را نقد می‌كردند؟ مشكل بچه‌های شما این بود كه سكوی نقد را فاقد بودند، لذا در هنگام نقد اصلاحات عملا به تناقض می‌افتادند. از طرفی می‌دیدند كه این دولت اصلاحات كارهایی می‌كند كه باید از آن دفاع كرد و باید سوی نقد را به سمت دیگری برد، اما توان نداشتند و جرأت نكردند ببرند. از طرفی می‌دیدند كه باید از قدرت فاصله بگیرند تا آن را نقد كنند، برای این‌كه سوبژه بتواند آبژه را نقد كند، باید فاصله‌شان كافی باشد تا اولا بتواند ببیند، ثانیا نقد كند، بچه‌ها فهمیده بودند كه باید فاصله بگیرند، اما كجا بایستند؟ كجا ایستادن برایشان مهم بود، آن نقطه‌ای كه باید بایستند، نفهمیدند كجاست. آیا آن نقطه لیبرالیسم بود؟ آیا ماركسیسم بود؟ مكتب فرانكفورت بود؟ یا پست مدرنیسم بود؟ آیا آن نقطه محافظه‌كاری بود؟ كجا بود؟ بچه‌ها آن سكو را گم كردند، نقد من به بچه‌های امیركبیر همیشه همین بوده

حجاریان بهترین نوع رابطه بین احزاب و انجمن‌های اسلامی دانشجویان را از دیدگاه خود اینگونه توضیح داد:« اگر شرایط، شرایط طبیعی باشد، یعنی مثل بقیه‌ی دنیا باشد، انجمن معنا ندارد. مثلا در دانشگاه‌های فرانسه، انجمن مسیحی نداریم. چرا نداریم؟

مصاحبه‌كننده گفت:« چون امور مربوط به دین در حوزه‌ی كار كلیسا قرار می‌گیرند» و حجاریان پرسید:

«مگر انجمن اسلامی كار دینی می‌كند؟ ابتدا باید كاركردش را تعریف كنیم. انجمن اسلامی چه‌كار می‌كند؟» مصاحبه‌كننده می‌گوید: «می‌خواهند دیده‌بان جامعه‌ی مدنی باشند» و حجاریان می‌گوید: آن‌جا در غرب این كار به عهده‌ی كیست؟ نهادهای مدنی. انجمن‌های اسلامی چه می‌كنند؟ نقد قدرت می‌كنند. در غرب، احزاب ناقد قدرت هستند، هنر این كار را می‌كند، تئاتر و رمان این كار را انجام می‌دهد. انجمن‌های اسلامی چه می‌كنند؟ هرچه بگویید، می‌بینید كه در غرب نهادش هست، آن‌جا انجمن معنا ندارد.

وی در پاسخ به اینكه «پس فكر می‌كنید در جامعه‌ای كه فقدان این نهادها باشد، این وظایف به انجمن‌ها محول شده» گفت:« بله، ما ناچاریم. ایران كشور در حال گذار است. به خاطر ضعف احزاب و نهادهای مدنی است كه انجمن‌ها به وجود آمده‌اند. انجمن‌ها نهادهایی گذرا و موقتی هستند، بالذات وظیفه‌ای ندارند، به نیابت از آن‌چه به وجود نیامده است فعالیت می‌كنند، نیابت از غایبان دارند

حجاریان در باره‌ی تعامل احزاب و انجمن‌های اسلامی دانشجویان نیز گفت:« آیا احزاب ما فعال هستند؟ آیا جدی هستند؟ در پاسخ باید گفت كه نصفه و نیمه‌اند، لذا انجمن‌ها بار احزاب را می‌كشند، خودشان كاندیدا می‌دهند، كاركرد حزبی دارند؛ رابطه‌ی انجمن و حزب، مثل رابطه‌ی دو حزب است

وی در پاسخ به این پرسش كه «شما معتقدید اگر دموكراسی محقق شود، اصلا لزوم وجود نهادی به نام انجمن منتفی خواهد بود. بنابراین در چنان شرایطی دلیلی ندارد راجع به تعامل احزاب و انجمن‌ها صحبت كنیم و در حال حاضر هم كه خودشان به نوعی حزب هستند؟!

» گفت:« با این‌كه می‌خواهند از قدرت فاصله بگیرند اما قدرت از آنها فاصله نمی‌گیرد

حجاریان همچنین با تایید اینكه «دیده‌بانی جامعه‌ی مدنی محقق نمی‌شود؛ به این دلیل كه جایگاه فكری و تئوریكشان مشخص نیست و خودشان هم جزئی از این نهادهای مدنی هستند و چیزی بیرون و ورای اینها نیستند كه بتوانند فاصله بگیرند»، ادامه داد:« حتی جزئی از جامعه‌ی سیاسی هستند، لذا می‌شوند حزبی مثل سایر احزاب. مگر بقیه‌ی احزاب دیده‌بان و نقاد نیستند؟ همه، همین وظیفه را انجام می‌دهند، البته مقداری كندتر

وی در پایان در پاسخ به این پرسش كه «آیا پیشنهاد می‌كنید كه انجمن‌ها، جایگاه تئوریكشان را مشخص كنند و علاوه بر نقد قدرت و دیده‌بانی جامعه‌ی مدنی، وارد فاعلیت سیاسی شوند؟»، گفت:« ببینید! من نمی‌گویم وارد شوند، می‌گویم كه ناچارند وارد شوند. نمی‌دانم شما این قصه را شنیده‌اید یا نه؟ قصه‌ی معروفی است؛ می‌گویند یك روستایی به همراه همسرش كنار رودخانه ایستاده بود. دید یك پوستینی روی آب افتاده و می‌رود. آب با سرعت می‌بردش. روستایی گفت: من در آب می‌پرم و شنا می‌كنم و پوستین را بیرون آورده و خشك می‌كنم، برای زمستان خوب است. پس در آب پرید و شناكنان خود را به پوستین رساند، پوستین را گرفت و خواست آن را به سمت ساحل بیاورد، هرچه تلاش كرد دید كه نمی‌تواند، پوستین را سفت بغل كرد. همسرش گفت: پوستین را رها كن و برگرد، خودت را نجات بده. شوهر جواب داد: من پوستین را رها كرده‌ام، پوستین من را رها نمی‌كن. پوستین، پوستین نبوده، خرس بوده كه روی آب شنا می‌كرده. دقت كردید چه می‌گویم؟ دانشجویان می‌خواهند از قدرت فاصله بگیرند، قدرت از آنها فاصله نمی‌گیرد. می‌خواهم بگویم كه بچه‌ها ناچارند سیاست بورزند