زندگینامه ای پر فراز و نشیب
علیشاد لربچه
( برلین )
falsaf@web.de
آندره مالرو، نویسنده، سیاستمدار،
و مقاله نویس فرانسوی،پیش از اینكه مشاور سیاسی ژنرال دوگل و وزیر فرهنگ اودر
جمهوری پنجم فرانسه شود، زندگی پر نشیب و فراز و پرماجرائی داشت و بقول معروف؛
بارها درچشمان مرگ نگریست؛ از جمله در جوانی به دلیل كمونیست بودن، در انقلاب كشورهای هندوچین شركت كرد و مدتی رهبر یك گروه
چریكی و سردبیر نشریات انقلابی و ادبی بود.بعدها به سبب تنفر از سیاست استالینیستی،
ضد كمونیست شد. و در جنگ داخلی اسپانیا، در كنار ارتش جمهوری خواهان، خلبان جنگی
شد.و در زمان فاشیسم هیتلری، عضو شورای ملی مقاومت فرانسه شد و بعد از اسارت تا پای
چوبه دار پیش رفت. ود ر لباس وزیر فرهنگ فرانسه، با مائو و نهرو دیدار كرد. و بعد
از اینكه درسال 1934 در كنگره سراسری نویسندگان شوروی سخنرانی نمود، در سال 1939
به انتقاد از كمونیسم استالینیستی پرداخت. و برای اینكه درسال 1945 وزیر كابینه
دولت دوگل شود، علنا اعلان مخالفت با سوسیالیسم
و كمونیسم نمود.
آندره
مالرو خود را هوادار ادبیات اجتمایی مسئول میدانست و در جوانی با آوانگارد های ادبی
درتماس بود.به نقل از زندگینامه نویسان، كلارا مالرو، همسر اولش، اورا با ادبیات
و فلسفه آلمانی آشنا نمود. مالرو در دانشگاه در رشته باستانشناسی و زبانهای
شرقی،ازجمله ربان سانسكریت تحصیل
كرده بود و آثار ادبی بجا ماندنی درباره شرق آسیا به رشته تحریر درآورد. اوعضو
“نسل ادبی دهه 30“ قرن بیست بود. این نسل ،از زندگی و بیوگرافی های خود بعنوان سند
و شاهدی برای ادبیات استفاده كرد و همیشه موضوعات : اجتمایی، مذهبی،سیاسی، و ایدئولوژیك
را مسئله مركزی آثار خود قرار میداد و مستقیم یا غیر مستقیم درباره آن موضوعات
موضع گیری می نمود.نوشته ها و آثار مالرو ،پله های مسیر زندگی اورا دنبال میكنند.
آندره مالرو
بین سالهای 1901-1976 زندگی نمود و پدرش
كارمند بانك بود.اودرنوجوانی مدرسه را ترك كرد و تحصیلات خودآموز را شروع نمود.
مالرو تحت
تاثیر نیچه و اشپنگلر چند رمان فردگرایانه شبه آنارشیستی،ازجمله : شكست ناپذیران،
شاهراه، و زندگی انسانی، را خلق نمود. نقد ادبی لیبرال مخالف او، در آثارش نشانه
هایی از : اروتیك، فردگرایی، آنارشیسم، قهرمان گرایی و كمونیسم خواهی را عمده میكند.
و منتقدین چپ مینویسند كه ، قهرمانان آثارش با دست زدن به اعتراض و اقدامات عملی
آنارشیستی فردگرایانه، شورش و تایید خود را نشان میدهند .و او زیر تاثیر هوگو و
تروتسكی، بجای كوشش برای حل تضادهای اجتمایی، به پارس كردنهای ادبی خرده بورژوایانه
و عمده نمودن اسطورههای ملی گرایی میپردازد.دوگل در او یك شاهد بی نظیر زمان میدید
كه آینه ای از توحش انسان قرن بیست را روبروی اش نگه داشته تا امیدی برای نجات خود بیابد.
نخستین آثار
آندره مالرو پیرامون هنر و تاریخ هنر بودند.او خود را آته ایستی نامید كه دوستدار
هنر دین مسیحی بود و در هنر، ابدیت انسانیت را میدید.مالرو درپایان عمر، یكبار دیگر
نیز به موضوعات تاریخی-هنری پرداخت.او میگفت، فقط هنر میتواند موجب نجات انسان از
جذابیت و رمانتیك نیستی و پوچی شود و قهرمان گرایی ابدی و مداوم،تنها درهنر وجود
دارد.درنظرمالرو هنر باید ضد نظریه سرنوشت باشد وآن وسیله ای است كه استقلال انسان
دربرابر سرنوشت گرایی و خرافات پرستی را تامین میكند.درنظر او از جمله وظایف هنروادبیات
، آن است كه بین مرگ و زندگی مرزبندی كند و به انسان امید دهد. و به تعریف مالرو،
فرهنگ یعنی مجموعه تمام فرمهای: هنری، عشقی، فكری، كه درطول هزاران سال به انسان
كمك كردند تا دربرابر برده گی، مبارزه نماید.مالرو در یك مصاحبه، هدف وزیرفرهنگ
شدن خودرا، آن دانست كه حداقل بتواند پانصدهزار جوان را از سرما و غیرانسانی بودن
عصرماشین،بیرون آورد و باعث نجات جوانانی شود كه بدلیل تبلیغات تجاری و دنبال پول
و مادیات افتادن، ارزش های اخلاقی را فراموش كرده اند. او میگفت كه اگر انسان
روزانه به هنر و تماشای آن دسترسی داشته باشد، میتواند سه دوره زمانی : گذشته،
حال، و آینده را باهم متحد نماید و با ایجاد یك معنی و هدف، در مقابل پوچی جهان
مقاومت كند. مالرو در آثارش ادعا میكرد كه زندگی یك انسان جهانوطن، با وجود بی خدایی،
میتواند با كمك فكر و عمل و آزادی خود، به
زندگی اش یك معنی دهد. مالرو از زمان جنگ جهانی دوم به بعد، خود را در آثارش با
موضوعات فلسفی و زیباشناسی مشغول نمود.
ازجمله آثار او : سالهای تحقیر و توهین ، امید
، مبارزه با فرشته، ضد خاطره، زندگی انسان، فریادهای سكوت، مقالات فلسفی پیرامون
روانشناسی هنر، و شكست ناپذیران، هستند. كتاب “سالهای تحقیر وتوهین“ او درباره
نظام های فاشیستی است. و كتاب “امید“ اورا بهترین اثر ادبی درباره جنگ داخلی اسپانیا
میدانند. كتاب “مبارزه با فرشته“ درباره فرار از زندانهای فاشیسم است. وكتاب
“ضدخاطره“ مجموعه مقالات هنری-علمی و زیبا شناسی خاص او هستند. كتاب “زندگی انسان“
را مهمترین اثر او میدانند. این كتاب پیرامون هواداری از كمونیسم و رفتن او به چین
و شركت در انقلاب چین است.
مالرو میگفت
كه زندگی ،زمانی معنی پیدا میكند كه انسان غیر از علاقه به عدالت و آزادی، به
همنوعان خود نیز احترام بگذارد. او مینویسد كه با اعتقاد به ارزش های انسانی، راه
رشد و ترقی برای انسان باز خواهد شد و گرچه جهان ظاهرا پوچ و بی معنی می نماید ولی
باید آنرا با كمك انسانیت، قدری قابل زندگی برای فلسفه وجود نمود.
Andre Malraux
1901-1976 آندره مالرو