۱۶ آذر در سکوت دود آلود

 

فواد شمس
foad.ashoob@gmail.com

 

 

 

هوا نا پاک است و اما دل بچه ها پاک تر از آنی است که فکر می کردیم. همه مشغولند. عده ای چوب های پلاکارد ها را می آورند. عده ای با قلم مو شعار ها را روی پارچه و مقوا می نویسند و ..... همه در انتظار فردایند اما هوا پس ناجوان مردانه کثیف است.

یکی از بچه ها می گوید که الان برایش اس ام اس آمده که فردا 16 آذر به خاطر آلودگی هوا همه جا تعطیل است از جمله دانشگاه ! من باورم نمی شود و می گویم شایعه است اما.... هنوز هم فکر می کنم شایعه است. بچه ها پچ پچ می کنند

در خانه خسته از کار امروز و در خیال آن که فردا چقدر زیبا خواهد شد دست در دست هم ((سراومد زمستون)) را  بخوانیم  و پا بر زمین کوبان (((بر پاخیز)) و مشت در آسمان ((انترناسیونال)) را! اما تلویزیوم بعد از آن که نماهنگ پخش کرد  و قبل از فوتبال اعلام می کند فردا به خاطر آلودگی هوا همه جا تعطیل است و بارها تکرار می کند از جمله دانشگاه ها...

فردا می شود بچه ها قرار گذاشته اند همدیگر را ببینیم تا تصمیم بگیریم برخی جلوی دانشگاه تهران اند حدود 200 300 نفر که با به خطر انداختن سلامتی  تنفسی و قلبی شان!!!!؟!؟!؟ به آن جا آمده اند اما انگار برای پلیس این پاسداران این وضع کنونی کثیف! آلودگی معنا ندارد. چون باید این آلودگی هوا را حفظ کنند. به اندازه ی هر نفر از ما 10 پلیس در خیابان است و انگار تمام مردم شهر به خارج شهر رفته اند چون هوای شهر بس ناجوانمردانه کثیف است... خیابان خلوت است و نه نسیمی که بوی تغییر این هوای کثیف را بدهد می وزد نه سرودی و شعار مه نوید فردا را بدهد به گوش می رسد تنها صدای پوتین است که از دور دست ها در هاله ای از دود به گوش می رسد. چشمانم می سوزد اشک در آن سرازیر است نمی دانم از هوا است یا .....

اندکی گپ و اندکی چانه زدن با افسر و مقدار متناوبی فحش خوردن و تهدید از افسر نسبتا محترم عینک دودی به چشم ! تازه فهمیدیم که شعر زیر لب زمزمه کردن هم در جلوی دانشگاه غدقن است و جوابش ((بچه کو... خفه شو )) شنیدن است.

آری 16 آذر هوا بسیار آلوده بود. آلوده تر از آنی  که حتی بتوان صدایی از اعتراض زمزمه ای در این سکوت دود آلود شهر بپا کنیم. 16 آذر امسال در این 50 سال متفاوت ترین 16 آذر بود. آلوده ترین آن! آلوده تر از آنی که حتی بتوان در آن نفس کشید.

اما ما نا امید نیستیم.... هنوز حدود 300 400 نفر اندیشه ی پاکشان به دود شهر آلوده نشده است. هنوز هستند کسانی که به 16 آذر و خون های پاک آن بیاندیشند هنوز تصویر قندچی و بزرگ نیاو شریعت رضوی و ... در هاله ی دود آلود این شهر کثیف کاملا گم نشده است.

هر روز برای ما 16 آذر است حتی اگر شهر مملو از دود و پلیس باشد و در دوردست ها در میان دود و پلیس تک چراغ سرخی سو سو کند. سکوت دود آلود شهر را باید بکوشیم و بشکنیم. شاید دور نباشد 16 آذر دیگری شاید همین فردا آشوبی در این سکوت دود آلود شهر بپا کنیم شاید همین فردا و فرداها 16 آذر ما باشد.

 وبلاك نويسنده