اتوبوس نویسندگان؛ هواپیمای خبرنگاران؛ دره مرگ

 

حامد متقی  

http://hamedmottaghi.blogfa.com

 

اهل قلم این سال ها دو وسیله نقلیه را اعتباری بخشید؛ اتوبوس و هواپیما. اولی كه حامل نویسندگان عازم ارمنستان بود در دره مرگ سقوط نكرد و به اتوبوس نویسندگان معروف شد و دیگری كه تعدادی (به روایتی 69، 84 و 110) خبرنگار و عكاس و گزارشگر را در خود جای داده بود همین امروز (سه شنبه) از زمین اوج نگرفته به دره مرگ سقوط كرد و جهنمی برپا ساخت اما پیش از آنكه هواپیمای مرگ نام گیرد با نام هواپیمای خبرنگاران در اذهان باقی خواهد ماند.

اولی نام توطئه بر آن نهادند اما بر دومی نامی نمی توان نهاد چرا كه طبق تجربه علت سقوط آن تا مدتها و یا هیچگاه به درستی مشخص نخواهد شد. تنها آنچه آدمی را به فكر می برد شایعاتی است كه در گوشه گوشه این سرزمین شكل می گیرد بدون مبدا مشخص ولی هم جهت و با محتوایی مشابه ناشی از بدبینی.

شنیدن خبر چنین حادثه ای دردناك است و دردناكتر؛ دردناك كه جان 116 انسان بیهوده از دست رفته؛ جان هموطن؛ هم كیش؛ هم آیین و دردناكتر كه جان خبرنگاران به عنوان چشم و گوش های جامعه بود كه در آتش سوخت؛ جزغاله شد. كسانی كه خانه شان بر " لبه تیغ" بنا شده بود؛ آنانی كه بند نافشان به "استرس" بریده بودند و كسانی كه " فشار" جزء ثابت خونشان بود. افرادی كه همه "امنیت"شان در "توهمات"شان خلاصه می شد. همه آنانی كه سر آخر همه " تقصیر"ها چون آوار بر سرشان خراب می شد. و البته تا بدین گونه نزیسته باشی "جان سوزی" اش را درك نتوانی كرد و پیری زودرس و هزار درد بی درمانش.

در این كه در این گوشه از گیتی جان انسان ارزشی ندارد كه شكی نیست؛ لااقل اگر بر صحت آن هزار و یك دلیل هست دلیل نقضی بر آن وارد نشده. در چند سال گذشته نیز به طور تخمینی هر سال حدود یك سقوط هواپیما داشته ایم اما پس از آن چه میزان بر پیشگیری از آن دقت شده؟ كدامیك به درستی علت فاجعه مشخص شده جز اینكه معمولا خلبانی كه دستش از دنیا كوتاه است مقصر معرفی شده؟ آیا هیچ كدام از این حوادث مقصری جز خلبان نداشته كه محاكمه شود؟ آیا همه نقص های فنی حین پرواز از ناحیه خلبان عارض می شود؟ پس چگونه است كه هواپیمای حامل مسئولین دچار نقص فنی نمی شود و یا احیانا خلبان اشتباهی صورت نمی دهد؟ آیا "احتمال" وقوع اشتباه نباید یكسان باشد؟ آیا استانداردها برای پرواز به نسبت "درجه" شهروندان مختلف است؟ استدلال فرسودگی ناوگان هواپیمایی با توجه به تحریم ها علیه ایران پذیرفته است اما چرا باید از هواپیمایی كه بوی فاجعه می دهد استفاده شود؟ در این مورد سوال این است كه چرا از هواپیمای باربری نظامی برای حمل خبرنگاران استفاده شده (می توان آن را تشبیه به وانت یا كامیون كرد كه برای حمل بار و احشام از آن استفاده می شود و البته به صفت نظامی بودن آن كاری نداریم)؛ آیا مقام و مرتبت خبرنگاران و احشام در این جامعه یكی است؟

راستی ملاك استاندارد در مملكت ما چیست؟ استاندارد حمل خبرنگار در ایران هواپیمای باربری است و استاندارد حمل مسئولان هواپیمای تشریفاتی است كه فقط هزینه تزئیناتش 20 میلیون دلار است؟ این نمونه واقعی "عدالت" در ایران و اسلام است؟ این همان عدالتی است كه برایش انقلاب شد و رئیس جمهور امروزینش مدام از آن "فقط" سخن می گوید.

این نیز فراموش خواهد شد و چندی دیگر تكراری دیگر؛ فقط این بار حركتی می تواند این سیر را به گونه ای دیگر رقم زند؛ اعتصاب سراسری خبرنگاران؛ فقط برای یك روز. با درخواست تحقیق و مجازات مقصرین با هدف افزایش دقت در پاسداری از جان مردم. اعتراضی مدنی كه می تواند از كثرت چنین وقایعی بكاهد.

راستی شاید هم اشتباه می كنم مقصر واقعی همان خبرنگارانی باشند كه مسافر هواپیما بوده اند كه البته بی شك دائم التقصیرند؛ باید منتظر تحقیقات ماند.

تسلیتی می فرستیم بر خانواده جان باختگان و جامعه خبرنگاری عزادار.

 نمی دانم بر این فاجعه می شود "فقط" گریست؟

 

 

http://hamedmottaghi.blogfa.com/post-163.aspx