تعميق
شکاف بين بلوکهای قدرت حاکم بر ايران
احمد
زيدآبادی
هر چه از
عمر دولت محمود احمدینژاد، رئيس جمهور ايران بيشتر میگذرد، شکاف بين بلوکهای
قدرت حاکم بر ايران نيز عميقتر میشود.
تازهترين
نشانهای که از تعميق اين شکاف حکايت دارد، سخنان اکبر هاشمی رفسنجانی رئيس مجمع
تشخيص مصلحت نظام و حسن روحانی دبير سابق شورای امنيت ملی ايران در گردهمايی سراسری
امامان جمعه در تهران است.
آقای
رفسنجانی و آقای روحانی در مقابل صدها امام جمعهای که اکثريت نزديک به تمام آنها
را چهرههای محافظهکار تندرو تشکيل میدهند، زبان به انتقاد از شرايط داخلی و
خارجی ايران گشودند و هر دو به تلويح و تصريح دولت احمدینژاد را مسئول اين شرايط
دانستند.
آقای
رفسنجانی که پيش از اين، حضور نظامی آمريکا را در عراق و افغانستان، حرکتی
ناخواسته از جانب ايالات متحده در جهت تامين منافع جمهوری اسلامی میدانست، در
مقابل امامان جمعه تصاويری بسيار متفاوت از تحليل گذشته خود از حضور نظامی آمريکا
در کشورهای همسايه ايران ارائه کرد.
آقای
رفسنجانی در اينباره گفت: "تهديد جدی ديگر، توطئهها و تهاجم خارجی است که
هميشه وجود داشته و مسائل ويژه و بخصوص شرايط داخلی اين خطر را جدیتر میکند. مساله
فلسطين، حضور دشمنان در عراق و افغانستان و مساله لبنان همه بيانگر اهداف واحدی
برای توطئه عليه ايران است."
رئيس مجمع
تشخيص مصلحت نظام با انتقاد از برخورد مبهم دولت احمدینژاد با مساله مفاسد اقتصادی،
تغيير گسترده مديران اجرايی و زير سوال بردن عملکرد دولتهای پس از انقلاب را باعث
مخدوش شدن وحدت و انسجام ملی دانست و گفت: "نمیتوانم صريحا عوامل اين آسيب
را معرفی کنم اما اگر وحدت و انسجام ملی آسيب ببيند خيلی خطرناک است."
آقای روحانی
نيز به نوبه خود با مقايسه شرايط بينالمللی دو دولت قبلی و دولت فعلی تاکيد کرد:
"ما در شرايط دولت جديد با فشارهای جديد در عرصه بينالمللی مواجهايم و
تصوير دولت در آغاز کار متفاوت از دو دولت گذشته است."
وی که بنابر
گزارش ها، سخنانش با اعتراض تنی چند از امامان جمعه نيز روبرو شده است، افزود:
"دشمنان سعی دارند چهره دولت را نظامی و امنيتی نشان دهند و از داخل هم عدهای
مردم را میهراسانند و متاسفانه اين امر در اميدواری و نشاط مردم اثر منفی گذاشته
است."
انتقاد صريح
آقايان رفسنجانی و روحانی از دولت آقای احمدی نژاد و هشدار آنها نسبت به آينده
نظام جمهوری اسلامی، چند روز پس از آن صورت میگيرد که رهبر نظام جمهوری اسلامی
حمايت قاطع خود را از دولت آقای احمدینژاد اعلام کرد و بسياری از انتقادها را
عليه دولت وی "غيرمنصفانه" دانست.
ظاهرا
آقايان رفسنجانی و روحانی که بخش بزرگی از روحانيون محافظه کار و بدنه مديريت نظام
حاکم را نمايندگی میکنند، فضای حاکم بر ايران را چنان تهديدآميز تلقی کردهاند
که رويه هميشگی خود را مبنی بر تسليم يا سکوت در برابر مواضع رهبری نظام، کنار
گذاشتهاند.
چنانچه اين
روند ادامه يابد، ناگزير صف آرايی بخشهای مختلف بلوک قدرت در ايران تشديد خواهد
شد.
در اين
ميان، احتمال اينکه رهبری نظام برای کاهش سطح و دامنه اين درگيری روزافزون دخالت
کند، وجود دارد. وی پيش از اين به نفع دولت آقای احمدینژاد موضعگيری کرده و ممکن
است در موضعگيری آينده خود، جانب نيروهای مقابل آن را بگيرد و دولت را به پرهيز
از افراط در برکناری مديران و يا احتياط در متهم کردن مسئولان پيشين به فساد اقتصادی
فرا بخواند.
اما مساله
اصلی اين است که رويارويی مذکور تا حدود زيادی در نوع تعامل ايران با جامعه بينالمللی
ريشه دارد. کسانی مانند آقایان رفسنجانی و روحانی از قرار گرفتن ايران در معرض
فشارها و تهاجم خارجی بيمناکند و در طول ساليان دراز حکومت بر ايران تاثير آن را
بر اقتصاد ايران تجربه کردهاند. آنها هر چند که از فرمولی سازشکارانه در مقابل
آمريکا و متحدانش حمايت نمیکنند، اما زبانی را که آقای احمدینژاد در تعامل با
دنيای خارج به کار گرفته است، عامل تشديد فشارها میدانند.
در واقع هر
چه فشار غرب بر ايران بيشتر میشود، شکاف بين بلوکهای قدرت حاکم بر ايران به جای
کاهش، افزايش میيابد، از اين رو، ارجاع احتمالی پرونده هستهای ايران به شورای
امنيت سازمان ملل در اجلاس ۲۴ نوامبر شورای حکام آژانس بينالمللی
انرژی اتمی در اين زمينه تعيين کننده به نظر میرسد.
(بی بی سی)