يکشنبه ۲۸ تير ۱۳۸۳ - ۱۸ ژانويه ۲۰۰۴

تحيلي از بروز هرج ومرج در نوار غزه

روزهاي سخت عرفات

 

  • ياسر عرفات از يك سو خود را رهبر دولت خودگردان می داند و بنابراين انتظار می رود بيش از هر مقام مسئول ديگری نگران حفظ نظم و قانون در قلمرو حكومت خود باشد و در جهت كنترل شبه نظاميانی كه قدرت فزاينده ای پيدا می كنند، بيش از ديگران اهتمام ورزد، اما عرفات گويی چنين نقشی را شايسته خود نمی داند، چرا كه از ديگر سو، او در روياهايش خود را همچنان چريك می بيند و در عمل هم، گروه های چريكی را در فلسطين رهبری می كند.
  • پر واضح است، ايفای دو نقش چريك و رئيس دولت به طور همزمان تناقض آميز خواهد بود و عرفات ظاهراً آگاهانه اين تناقض را برگزيده است چرا كه قادر به انتخاب يكی از اين دو نقش نيست. بازی در نقش دوگانه، البته برای دوره های بحرانی معين و محدود می تواند سودمند و از هر دو سو باصرفه باشد و اين دقيقاً همان چيزی است كه تاكنون عرفات از آن سود برده است. اما پس از سپری شدن آن دوره خاص و زودگذر، بازی در نقش دوگانه می تواند زيانبخش و از هر دو سو پر هزينه باشد و اين هم درست همان موقعيتی است كه در انتظار عرفات است و حتی می توان گفت هم اكنون در چنين موقعيتی قرار گرفته است.

 

 

احمد زيدآبادي

 

درست در آستانه تصميم گيری مجمع عمومی سازمان ملل درباره رای مشورتی ديوان لاهه _ كه پيروزی حقوقی و اخلاقی بزرگی برای فلسطينيان محسوب می شود _ شبه نظاميان فلسطينی در نوار غزه، صحنه های هولناكی از هرج و مرج را به نمايش گذاشتند. اين شبه نظاميان كه خود را «گردان های شهيدان جنين» ناميده اند و از وابستگان به شاخه نظامی جنبش الفتح به شمار می روند، روز جمعه ژنرال غازی الجبالی رئيس پليس غزه را با همراهانش ربودند و ساعاتی بعد، همكاران نقابدار آنان _ گردان های ابوالريش _ جمعی از اتباع غيرنظامی فرانسوی را در خان يونس به گروگان گرفتند.

غازی الجبالی كه ارتش اسرائيل در تعقيب اوست، پيش از اين نيز چند بار هدف سوءقصد افراد مسلح قرار گرفته، اما هر بار جان سالم به در برده بود. ربايندگان جبالی فقط هنگامی حاضر به آزادی وی شدند كه ياسر عرفات رهبر دولت خودگردان متعهد شد كه غازی الجبالی را به پای ميز محاكمه بكشاند. ژنرال جبالی از سوی ربايندگان به اختلاس ۸ ميليون دلار از اموال عمومی و تجاوز به زنان متهم شده است.

شبه نظاميان گفته اند كه نواری ويديويی از اعترافات جبالی درباره دزدی و تجاوز در اختيار دارند و تهديد كرده اند كه اگر دولت خودگردان در محاكمه او تعلل ورزد، نوار را منتشر خواهند كرد. مقام های امنيتی فلسطينی، ربايندگان جبالی را گروهی از اعضای پليس غزه معرفی كرده اند كه توسط فرمانده شان از كار بركنار شده اند.

اين در حالی است كه گروگان گرفتن اتباع فرانسوی در محل صليب سرخ شهر خان يونس از ربودن غازی الجبالی پيچيده تر می نمايد. گرچه گروگانگيران تعدادی از گروگان ها را آزاد كرده و وعده آزادی بقيه را نيز داده اند، اما انگيزه آنان از اين اقدام مبهم است. با اين همه، می توان هدف نهايی اين حوادث را به تلاش گروه های شبه نظامی فلسطين برای تسلط بر نوار غزه پس از خروج ارتش اسرائيل از اين منطقه نسبت داد و هدف ابتدايی آن را ساقط كردن دولت احمد قريع دانست.

در برابر اين تحولات، شورای امنيت ملی فلسطين به رهبری ياسر عرفات، با خطرناك خواندن اوضاع نوار غزه، در اين منطقه اعلام وضع اضطراری كرد و دو تن از مقام های ارشد امنيتی فلسطين _ امين الهندی و رشيد ابوشباك _ استعفای خود را تقديم عرفات كردند. درباره استعفای احمد قريع از مقام نخست وزيری هم شايعاتی بر سر زبان ها افتاده است، اما مقام های نزديك به او از تاييد يا تكذيب اين شايعات خودداری كردند.

از نگاه بسياری از منتقدان دولت خودگردان، مسئول چنين وضع اسفباری شخص ابوعمار است، زيرا او به رغم همه فشارهای بين المللی و منطقه ای، نه فقط حاضر به اصلاح تشكيلات امنيتی فلسطين نشده، بلكه روز به روز دست شبه نظاميان را برای دخالت در امور فلسطين بازتر گذاشته به طوری كه اقتدار ناچيز دولت فلسطينی برای حفظ نظم و اجرای قانون به كلی تحليل رفته است. در چنين فضايی، شبه نظاميان وابسته به گروه های رنگارنگ فلسطينی ديگر نه فقط از دستورات دولت خودگردان اطاعت نمی كنند، بلكه خود به وضع قانون و اجرای آن روی آورده اند.

سه هفته پيش، مردان مسلح نقابدار، پيرمردی را در ميدان شهر نابلس به اتهام تجاوز به دختران خود و همكاری با اسرائيل در ملاءعام اعدام كردند، بدون آنكه دادگاهی صالح در اين باره حكم داده باشد. دولت خودگردان در برابر اين حادثه مانند ده ها حادثه ديگر از اين نوع، واكنشی از خود نشان نداد.

تفسير بسياری از ناظران خارجی از اين رويدادها، فروپاشی قطعی دولت خودگردان و حاكم شدن فضای هرج و مرج بر جامعه فلسطينی است. ترجه رود لارسن نماينده سازمان ملل در خاورميانه، مشخصاً دارای چنين تحليلی است. وی در گزارش ماهانه خود به شورای امنيت سازمان ملل، برای نخستين بار به صراحت عرفات را مسئول شكست تلاش های دولت مصر برای انجام اصلاحات در نيروهای امنيتی فلسطين و بروز آشوب در سرزمين های اشغالی دانست. واكنش عرفات به گزارش انتقادی لارسن طبق معمول بسيار خشمگينانه بود. عرفات بلافاصله لارسن را «عنصر نامطلوب» خواند و از طريق مشاوران خود به شبه نظاميان فلسطينی پيغام داد كه مانع ورود لارسن به سرزمين های فلسطينی شوند!

اين نوع رفتارهای نسنجيده و عصبی كه برای عرفات به صورت عادی درآمده است، طرف های درگير در بحران خاورميانه را كاملاً گيج و خشمگين كرده است و كمتر كسی می داند كه رهبر سالخورده ساف در پی چه هدف و برنامه ای است. او از يك سو خود را رهبر دولت خودگردان می داند و بنابراين انتظار می رود بيش از هر مقام مسئول ديگری نگران حفظ نظم و قانون در قلمرو حكومت خود باشد و در جهت كنترل شبه نظاميانی كه قدرت فزاينده ای پيدا می كنند، بيش از ديگران اهتمام ورزد، اما عرفات گويی چنين نقشی را شايسته خود نمی داند، چرا كه از ديگر سو، او در روياهايش خود را همچنان چريك می بيند و در عمل هم، گروه های چريكی را در فلسطين رهبری می كند.

پر واضح است، ايفای دو نقش چريك و رئيس دولت به طور همزمان تناقض آميز خواهد بود و عرفات ظاهراً آگاهانه اين تناقض را برگزيده است چرا كه قادر به انتخاب يكی از اين دو نقش نيست. بازی در نقش دوگانه، البته برای دوره های بحرانی معين و محدود می تواند سودمند و از هر دو سو باصرفه باشد و اين دقيقاً همان چيزی است كه تاكنون عرفات از آن سود برده است _ هم محبوب ديوانسالاران، هم مرشد شبه نظاميان _ اما پس از سپری شدن آن دوره خاص و زودگذر، بازی در نقش دوگانه می تواند زيانبخش و از هر دو سو پر هزينه باشد و اين هم درست همان موقعيتی است كه در انتظار عرفات است و حتی می توان گفت هم اكنون در چنين موقعيتی قرار گرفته است.

صدای شبه نظاميان هوادار عرفات طی ماه های اخير عليه او بلند شده است. آنها ابوعمار و دولتش را متهم می كنند كه قادر به حفظ جان چريك ها در برابر حملات فزاينده اسرائيل و حمايت از خانواده های بی سرپرست آنان نيست. در مقابل، ديوانسالاران فلسطينی نيز عرفات را عامل اصلی رشد روزافزون شبه نظاميان در جامعه فلسطينی و دامن زدن به هرج و مرج و بی قانونی توسط آنان می دانند.

اين نوع انتقادها كه از موضعی كاملاً متضاد صورت می گيرد، امكان دارد همانند تيغه قيچی، بر حيات سياسی ابوعمار فرود آيد، مگر اينكه تا وقت از دست نرفته است، او تصميم استراتژيك عمر خود را بگيرد، يعنی يا رئيس دولت شود، بدون آنكه چريك باشد و يا آنكه چريك باشد، بی آنكه بخواهد بر دولتی فرمان براند. دوران بازی دوگانه برای عرفات به سر آمده و روزهای سخت او فرا رسيده است. آيا ابوعمار برای بازگشت به زندگی كاملاً چريكی پير نشده است؟ او بيش از ۷۵ بهار را پشت سر گذاشته است.