سه شنبه ۱۶ تير ١٣٨٣ – ۶ ژوئيه ٢٠٠۴

 

خاخام ها ناسيوناليست شده اند

احمد زيدآبادی

 

 

تلاش برای تحميل ظواهر شرعی بر جامعه اسرائيل، همواره مهمترين اتهام خاخامهای ارتدوکس يهودی بوده است، اما در روزهای اخير، خاخامها به سنگاندازی در جهت اجرای سياستهای دولت و دامن زدن به ناسيوناليسم افراطی در بين راستگرايان اسرائيلی نيز متهم میشوند. اتهام اخير، نتيجه موضعگيریهای تند و شديدی است که پارهای از محافل خاخامی در برابر برنامه خروج ارتش اسرائيل از نوار غزه و شمال کرانه باختری و برچيدن شهرکهای يهودینشين از اين مناطق، اتخاذ کردهاند. خاخام بنتزی ليبرمن رئيس شورای خاخامهای کرانه باختری و نوار غزه - معروف به يشا - در واکنش به طرح دولت شارون برای خروج يکجانبه از نوار غزه گفته است که: «برچيدن شهرکها و اخراج يهوديان از محل سکونتشان يک جنايت تاريخی و اخلاقی و کاملا غيرقانونی است.» با اين همه، خاخام ليبرمن هرگونه بینظمی و نافرمانی از دستورات دولت را رد کرده و استفاده از ابزارهای غيرخشونتآميز برای جلوگيری از تخليه شهرکها را توصيه کرده است. اين نوع اظهارنظرها در جامعه اسرائيل نوعی ابراز آزاد عقيده و کاملا طبيعی تلقی میشود و کسی را به وحشت نمیاندازد، اما اظهارنظر خاخامها در اين حد متوقف نشد، بهطوری که خاخام آوراهام شاپيرا رئيس سابق خاخامهای اشکنازی که اينک رهبری تشکيلاتی به نام «اتحاديه خاخامها برای سرزمين و مردم اسرائيل» را برعهده دارد، به صراحت اعلام کرد که «کاملا روشن است که طبق احکام تورات واگذاری هر قطعه از سرزمين مقدس يهوديان - از جمله هر تکه از شهرک گوشکاتيف - به کفار، گناه و جنايت محسوب میشود، بنابراين هر فکر، عقيده يا تصميمی و يا هر نوع تظاهر به اقدام برای تخليه ساکنان شهرک گوشکاتيف و واگذاری زمين به کافران مخالف هالاخا - شريعت يهود - است و برای جلوگيری از آن بايد به هر اقدامی که لازم باشد، دست زد و از کمک به هر نوع عملی که به اخراج شهرکنشينان از خانه و سرزمينشان منجر شود، خودداری کرد.»

مطبوعات اسرائيل اظهارات خاخام شاپيرا را يک خطمشی مبارزهجويانه در برابر اجرای طرح يکجانبه شارون دانستند و نسبت به پيامدهای چنين اظهاراتی هشدار دادند، اما اظهارنظرهای تندتری هم در راه بود. اويگدور نونتزال خاخام بخش قديمی شهر بيتالمقدس در جمع تعدادی از شهرکنشينان پا را از آنچه خاخامهای يشا گفته بودند، فراتر نهاد و بهطور علنی اعلام کرد: «طبق قوانين شريعت يهود هر شخصی که سرزمين اسرائيل را به غيريهوديان واگذار کند «رودف» - Rodef - محسوب میشود.»

رودف يک اصل شرعی يهودی است که به فرد اجازه میدهد کسی را که قصد قتل وی را دارد، به قتل برساند. خاخام نونتزال همچنين به راديو اسرائيل گفت: «قوانين دولتی تا هنگامی که مغاير قوانين تورات نباشند، مشروعيت دارند، اما هنگامی که در برابر قوانين تورات قرار گيرند، مشروعيت نخواهند داشت و هر کس که يهوديان را به مخاطره اندازد حکم رودف درباره او مصداق میيابد.»

برای بسياری از اسرائيلیها، اظهارات خاخام نونتزال يادآور سرنوشت اسحاق رابين نخستوزير دولت کارگری در سال ۱۹۹۵ بود که توسط ايگال امير طلبه مدارس هالاخايی و بر اساس حکم رودف و موسر -- Moser در تلآويو کشته شد. بر اساس حکم موسر، يهوديان وظيفه دارند، هر فرد يهودی را که بخواهد ساير يهوديان را تحت سلطه غيريهوديان درآورد، به قتل برسانند.

در پی اظهارات نونتزال موجی از نگرانی جامعه روشنفکر و چپگرای اسرائيل را فرا گرفت به گونهای که افيرپاينز نماينده حزب کارگر در مجلس گفت: «زمان وقوع قتل سياسی جديد در اسرائيل بسيار نزديک است.» اين نوع نگرانیها خاخام نونتزال را به عدول از موضع خود وادار نکرد و او در کمال جسارت اعلام کرد که اگر به دليل اظهاراتش در برابر دادگاه قرار گيرد، ناراحت نخواهد شد. با اين همه، انتقاد از مبارزهجويی اين خاخام ارتدوکس ابعاد پردامنهای يافت. يزرائيل میيرلاو، خاخام ارشد اشکنازیها سخنان نونتزال را باعث «تأسف بسيار» دانست و گفت: «در جامعه اسرائيل افرادی يافت میشوند که مستعد بهرهبرداری نادرست از کلمات خاخامها هستند.» خاخام میيرلاو تاکيد کرد که «خطرناکترين تهديد جامعه اسرائيل بروز جنگ داخلی است.»

واقعيت اين است که خاخامهای ارتدوکس يهودی بهرغم اصرارشان بر اجرای احکام شريعت در جامعه اسرائيل، تاکنون در رويکردشان به مسئله فلسطين در شمار تندروها نبودهاند. خاخام آواديان يوسف رهبر روحانی حزب مذهبی شاس، پيش از اين عقيده داشت که تخليه شهرکهای يهودینشين اگر به حفظ جان يهودیها کمک کند، مجاز خواهد بود. ساير خاخامها نيز کمابيش نظری مشابه داشتند. اما در سالهای اخير خاخامهای ارتدوکس از مواضع معتدل پيشين خود در حال فاصله گرفتن هستند و بر طبل نوعی ناسيوناليسم افراطی میکوبند. در همين جهت، آواديا يوسف خاخام ارشد سفاردی به طور غيرمنتظرهای طرح يکجانبه شارون را رد کرد و نمايندگان حزب شاس در مجلس عليه طرح رای دادند. حزب تورات متحده نيز که متشکل از يهوديان ارتدوکس اشکنازی است، سياستی مشابه حزب شاس در مجلس در پيش گرفته است.

دليل چرخش سياسی احزاب مذهبی اسرائيل و تندروی روزافزون خاخامهای ارتدوکس چيست؟ اين دليل را شايد بتوان در عدم مشارکت اين احزاب در دولت ائتلافی شارون جستوجو کرد. به واقع حزب شاس از زمان تأسيس خود در دهه ۱۹۸۰ معمولا يک پای ثابت دولتهای راستگرا يا چپگرای اسرائيل بوده است اما دولت ائتلافی شارون يک استثنای مهم به شمار میرود. شارون به جای ائتلاف با احزاب ارتدوکس مذهبی، همکاری با حزب به شدت سکولار شينويی را انتخاب کرده و به همين جهت، مذهبیهای ارتدوکس را از خود رنجانده است. کارنامه سياسی حزب شاس نشان میدهد که اين حزب استعداد خاصی برای انطباق خود با سياستهای احزاب چپ و راست دارد و درجه انعطاف آن در بيشتر زمينههای سياسی بسيار بالاست، اما شاس در يک زمينه سختگير و آشتیناپذير است و آن نيز کسب بودجههای هنگفت برای شبکهای از مدارس تلمودی تحت پوشش خود است. شاس از طريق حمايت مالی اين مدارس در واقع پايگاه اجتماعی خود را گسترده و تقويت می​​کند، اما چنين بودجههايی فقط هنگامی به سوی مدارس تلمودی سرازير میشود که شاس در دولت ائتلافی سهيم باشد، در غير اين صورت، بنيه مالی مدارس ضعيف خواهد ماند. اين درست همان وضعی است که اينک، پيشآمده و شاس را عاصی کرده است.

اين در حالی است که شارون و ساير اعضای ليکودی کابينه نياز به ائتلاف با دستکم يکی از دو حزب مذهبی دارای کرسی در مجلس را احساس کردهاند، اما چنين ائتلافی در درجه نخست ممکن است به خروج حزب شينويی از دولت منجر شود و در درجه دوم سياست خصوصیسازی اقتصادی بنيامين نتانياهو وزير دارايی را با شکست روبهرو کند. نتانياهو که سياستهای اقتصادی دولت شارون را رهبری میکند، برنامه رياضتکشانه سختی را به اجرا گذاشته است. به موجب اين برنامه، دادن سوبسيد به خانوارهای پرجمعيت - که اغلب مذهبی و طرفدار شاس هستند - به شدت کاهش يافته و بسياری از هزينههای عمومی مربوط به نهادهای مذهبی قطع شده است. ورود شاس به دولت ائتلافی به معنای شکست برنامه اقتصادی نتانياهو خواهد بود، چرا که شاس جز به سرازير شدن بودجه دولتی به مدارس مذهبی خود در برابر انعطاف در ساير سياستها تن نمیدهد. همين خوی «کاسبکارانه و باجخواهانه» شاس سبب شده است که شارون ميل چندانی به ائتلاف با اين حزب نشان ندهد، اما روند تحولات در اسرائيل بهويژه پس از تصويب طرح خروج از نوار غزه، همه چيز را طبق ميل شارون پيش نمیبرد. شارون به واقع برای اجرای طرح يکجانبه خود به حمايت جامعه مذهبی ارتدوکس اسرائيل نياز دارد و اين حمايت را جز از طريق شرکت دادن آنان در دولت به دست نمیآورد. شرکت مذهبیها در دولت نيز به نوبه خود مشکلساز و دردسرآفرين است که به نمونههايی از آن اشاره شد. برای گريز از اين بنبست اعضای ليکود طی ماه گذشته مذاکراتی را با حزب تورات متحده به منظور جلب حمايت آنها از دولت، صورت دادند و شخص شارون نيز بارها بر اهميت حضور مذهبیها در کابينه تاکيد کرد. اما شکلگيری چنين ائتلافی مستلزم تغييراتی در برنامههای دولت شارون است که فعلا نشانی از آن به چشم نمیخورد.

اگر دولت ائتلافی اسرائيل فرونپاشد. شارون برای اجرای برنامه خروج از غزه، به مساعدت احزاب مذهبی نيازمند است. از اينرو، وی ممکن است به بهای تضعيف برنامههای اقتصادی خود و از دست دادن حزب شينويی، دو حزب شاس و تورات متحده را وارد کابينه کند و از اين طريق حمايت جمع بزرگی از خاخامهای ارتدوکس را برای برچيدن شهرکها بهدست آورد و خاخامهای افراطی را منزوی کند. راه دوم، بیاعتنايی به احزاب مذهبی و مقابله قانونی با اقدامات خشونتآميز طرفداران خاخامهای تندرو است. گرچه شارون در اين جهت از حمايت اکثريت قاطع اسرائيلیها برخوردار خواهد بود، اما تخليه شهرکها در چنين جوی بدون تشنج و خشونت امکانپذير نخواهد بود.