سه شنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۸۳ – ۲۷ آوريل ٢٠٠۴

گزارش تکان دهنده Toledo Blade از حقايق «ناگفته» جنگ ويتنام

آيا ويتنام در عراق تکرار ميشود؟

خسرو شميرانی

شهروند- چاپ کانادا

اين گزارش به دريافت "پوليتزر پرايز" نائل شده است

 

------------------

همواره، از ماهها پيش از تهاجم نظامی آمريکا به عراق تا به امروز نيروهای مختلفی در چهار گوشه دنيا نسبت به تولد ويتنامی ديگر در بين النهرين هشدار داده اند.

اوج گيری مقاومت طی هفته های اخير در عراق، از يک سوی به نمايش ناتوانی بزرگترين ماشين جنگی جهان در مقابله با اشغال شدگان انجاميد و از سوی ديگر گوشه ی کوچکی از قساوت اين "ارتش آزاديبخش" را به هنگام زخم خوردگی عيان کرد.

سرزمين عراق که قرار بود بعد از جنگ جولانگاه غولهای اقتصادی ايالات متحده باشد به قتلگاه جوانان آمريکايی بدل شده است. ارتش آمريکا که پيش از اين نيز، در يک سال اخير بارها به زير پا گذاردن حقوق پذيرفته شده بين المللی متهم شده بود، آشکارا به جان مردم غيرنظامی افتاد و تنها در فلوجه به قتل صدها زن و مرد و پير و کودک عراقی مبادرت کرد.

گزارش زير نتيجه تحقيق و بررسی هزاران پرونده محرمانه ارتش آمريکا در رابطه با جنايات جنگی "Tiger Corce" يک واحد عملياتی ويژه ارتش در ويتنام است و برای اولين بار افکار عمومی ايالات متحده را با اتکا به پرونده های رسمی از جمله اسناد آرشيو ملی با حقايق "ناگفته" جنگ ويتنام مواجه ميکند.

آنچه اهميت اين گزارش را دو چندان ميکند اين سئوال است که آيا پرونده های محرمانه جنگ عراق که احتمالا هر روز بر قطر آنها افزوده ميشود روزی گشوده شده و خبر از چنين شقاوت های غيرقابل توصيفی خواهد داد؟!

اين گزارش به خوبی بيانگر آن است که چرا دولت ايالات متحده حاضر نيست "دادگاه بين المللی جنايتکاران جنگی" را به رسميت بشناسد.

خ. ش

-----------------

 

مردان واحد "Tiger Corce" روستاييان بی دفاع را از زير تيغ ميگذراندند، قربانيان خود را گوش ميبريدند، و نوزادان را گردن ميزدند: روزنامه نگاران نشريه محلی "Toledo Blade" در آمريکا ماهها به کاوش رد پای خون آلود اين واحد ويژه در جنگ ويتنام پرداختند. سايت اينترنتی مجله اشپيگل اين گزارش را که به دريافت "پوليتزر پرايز" نائل شد ترجمه و منتشر کرده است.

کوآنگ گای، ويتنام -- ده روستايی سالخورده در ميان برنجزارها از هرگونه شانسی بی نصيب بودند؛ از يک سوی رودخانه، در سوی ديگر کوه ها، و سربازان در راه؛ واحد عملياتی ويژه ارتش آمريکا معروف به "Tiger Corce".

روستاييان مسلح نبودند اما اين واقعيت در سرنوشتشان بی تاثير بود. در روز ۲۸ ژوئيه ۱۹۶۷، هنگام ورود واحد ويژه به دهکده آنها هيچکس در امنيت نبود.

سفير گلوله در فضا ميپيچيد و يکی پس از ديگری بر زمين می غلتيد. گل و لای مزارع سبز گريختن را دشوار کرده بود. دقايقی بعد همه چيز به پايان رسيد. چهار نفر کشته و تعدادی مجروح شدند. برخی که لابه لای گل و لای برنجزارها بی حرکت [پنهان] مانده بودند جان سالم به در بردند.

سپس تر چهار سرباز اين حمله را به خاطر ميآورند، يکی از آنها ميگويد: "ما دقيقا ميدانستيم که آنها مسلح نبودند، با اين وجود آنها را به گلوله بستيم."

اين تهاجم بی توجيه نمونه ای از عمليات بيشماری از اين نوع است که واحد نظامی مذکور با مدالهای بسيارش در جنگ ويتنام به انجام رساند.

گروه کوچک متشکل از ۴۵ چترباز با کامل ترين آموزشهای نظامی که اساسا به عنوان گروه تجسس سازمان يافته بود در فاصله ماههای می تا نوامبر ۱۹۶۷ به کلی از کنترل خارج شد.

"Tiger Corce" هفت ماه تمام در بلندی های مرکزی ويتنام به سلاخی ده ها غيرنظامی غيرمسلح مشغول بود. برخی از قربانيان شکنجه و حتی مثله شدند. خشونتهايی که تا به امروز از افکار عمومی آمريکا پنهان مانده بود.

مردان اين گردان ويژه با پرتاب نارنجک به درون پناهگاههای زيرزمينی، مامن زنان و کودکان را به گورهای جمعی آنان بدل کردند. غيرنظاميان بی دفاع را که در مقابل آنها به التماس افتاده بودند به گلوله بستند. آنها زندانيان خود را شکنجه و تيرباران ميکردند، سپس آنها را سر ميبريدند و گاه گوش آنها را به عنوان "يادگار" ميبريدند.

بررسی هزاران پرونده محرمانه ارتش، اسناد آرشيو ملی آمريکا و پروتکل های گفت و گوهای راديويی (بی سيم)، شيوه عمل واحد جنگی را عيان ميکند که زنجيره ای طولانی از خلافکاری را در جنگ ويتنام آغاز کرده بود. فرماندهان مسئول چشم خود را بر اين اعمال بسته بودند.

در آن زمان تحقيقاتی توسط ارتش آمريکا در اين زمينه آغاز شد که چهار سال و نيم به طول انجاميد، تعداد بيشماری شاهدان عينی، جنايات اين واحد را گواهی کردند. سرانجام اما پرونده ها در آرشيوها دفن شد. سه دهه گذشت و احدی به پاسخگويی فرا خوانده نشد.

هيچ کس به دقت نميداند ۳۶ سال پيش چه تعداد مرد، زن و کودک بی دفاع قربانی شدند. اسناد و مدارک به ۸۱ مورد صحه ميگذارند. اما زير نام پايمال کردن قوانين نظامی آمريکا و همچنين کنوانسيون ۱۹۴۹ ژنو بسياری ديگر نيز به قتل رسيدند.

بيش از صد گفت و گويی که "The Blade"با سربازان سابق "Tiger Corce" و همچنين غيرنظاميان ويتنامی انجام داده است گويای آنند که طی هفت ماه ]ماه می تا نوامبر ۱۹۶۷[ صدها غيرنظامی بی دفاع جان باختند.

KEN KERNEY يکی از سربازان آن دوره و آتشنشان کاليفرنيايی امروز ميگويد: "کسی حساب و کتاب نميکرد، من ميدانستم کاری که ميکنيم درست نبود ولی خوب ديگه . . ."

بسياری از جزئيات رخدادهای آن دوره هنوز روشن نيستند؛ اسناد آرشيو ملی گم شده اند، قاتلان و قربانيان ديگر زنده نيستند. در بسياری موارد گرچه سربازان اعمال خود را و حتی محل تقريبی آن را به خاطر ميآورند اما اطلاعات دقيق را فراموش کرده اند.

تنها يک نکته روشن است، با گذشت تقريبا چهل سال هنوز نه سربازان و نه روستاييان ويتنامی نتوانسته اند اين تبهکاری های بربرانه را فراموش کنند.

"ما به کلی افسارگسيخته بوديم اين را" Cansey ۵۵ ساله سرباز واحد بهداری که امروز مهندس صنايع اتمی است، ميگويد و ادامه ميدهد: "گرچه ۳۰ سال از آن روز گذشته است، اما به راستی بعضی چگونه ميتوانند با وجدانی آسوده بخوابند."

نشريه "Toledo Blade" طی تحقيقات خود به نکات زير دست يافت:

-- فرماندهان به جنايات انجام شده واحد ويژه در سال ۱۹۶۷ به خوبی آگاه بودند، برخی از آنها حتی سربازان را به ادامه اعمال خود تشويق ميکردند.

-- دو سربازی که به مخالفت دهان گشوده بودند توسط فرماندهان هشدار گرفتند که دهان خود را بسته، در غير اين صورت از واحد ويژه اخراج خواهند شد.

-- از فوريه ۱۹۷۱ تا ژوئن ۱۹۷۵ تحقيقاتی در رابطه با ۳۰ مورد مشکوک به جنايات جنگی در ميان اعضای Tiger Corce انجام شد.

نتيجه اين که ۱۸ نظامی به انجام اين اعمال متهم شدند. اتهامات آنها شامل قتل و ضرب و جرح ميشد. اما هيچگاه هيچيک از آنها به دادگاه فراخوانده نشد.

-- شش نظامی که مشکوک به انجام جنايات جنگی بودند هنگامی که هنوز تحقيقات جريان داشت بازنشسته شدند و بدين ترتيب از روبرويی با دادگاه نظامی در امان ماندند.

براساس مدارک موجود نتايج تحقيقات به بالاترين فرماندهان ارتش و حتی وزير دفاع نيز گزارش شد، با اين وجود اقدامی انجام نگرفت.

بالاترين مقامات کاخ سفيد از جمله جان دين رئيس مشاوران رئيس جمهوری ريچارد نيکسون گزارش پيشرفت تحقيقات را منظما دريافت ميکرد.

تا به امروز ماموران تحقيق ارتش امريکا از ارائه هزاران مدرک و سند که به روشن شدن ماجرا کمک ميکند و در عين حال ميتواند توضيح دهد که چرا نتيجه تحقيقات به فراموشی سپرده شده، خودداری کرده اند. سخنگوی ارتش Joe Burles هفته گذشته توضيح داد که احتمالا تعقيب قضايی ماجرا دشوار بوده است اما او برای خطاهای روند تحقيقات هيچ توضيحی ارائه نداد.

گرچه ارتش ۱۳۷ نفر را مورد بازپرسی قرار داده و اعضای Tiger Corce را در ۶۰ شهر پيدا کرد، اما در سی سال گذشته اين پرونده حتی ارزش مطرح شدن در يک پاورقی پايانه سئوال برانگيزترين جنگ ايالات متحده را نداشته است.

اکنون سی سال پس از خروج نيروهای امريکايی از ويتنام، سالخوردگان دهکده Song-Ve-Tal همچنان با خاطرات روزهايی که آن واحد ويژه روستای آنها را درنورديدند زندگی ميکنند. گوين دام، ۶۶ ساله، به خوبی به خاطر دارد که چگونه وقتی سربازان در تابستان ۱۹۶۷ برنجزارها را به گلوله بسته بودند او جان خود را به دندان گرفته و ميدويد.

او ميگويد: «من هنوز خشمگين هستم» و در حالی که حرکات سريع وی کلماتش را پشتيبانی ميکنند ادامه ميدهد:«اين حق همسايه های ما نبود که اين طور بميرند، ما دهقان بوديم نه سرباز! ما به هيچ کس آزاری نرسانده بوديم.»

ويليام دويل، سرجوخه سابق Tiger Corce که امروز در ميسوری زندگی ميکند دليلی برای پوزش خواهی نميبيند. به طوری که دويل خود ميگويد، در جنگ ويتنام آنقدر غيرنظامی کشته است که حساب آن از دست او خارج است.

دويل ميگويد:«ما از امروز به فردا زندگی ميکرديم پاک نااميد بوديم. هر کس که ذره ای شعور داشت نميتوانست باور داشته باشد که ما از آنجا جان سالم به در خواهيم برد. هرچه ميکرديم برای زنده ماندن بود و تنها شانس برای زندگی کشتن بود، زيرا مرده نميتوانست سببی برای ترس باشد.

واحد ويژه برای ماموريت ويژه

ايالات کوآنگ -- نگای در امتداد شرقی -- غربی ميان کوه های سبز پوشيده تا سواحل سفيد دريای چين قرار گرفته است.

برای بوميان منطقه اين قطعه از سرزمينشان نسل اندر نسل نه تنها سرزمينی دوست داشتنی بلکه زمينی بود که در آنجا کاشت، داشت و برداشت ميکردند و از قبل نعمات آن ميزيستند.

برای ويتنام شمالی اين منطقه ای بود که جنگنده های وحدت طلب جنوبی را پشتيبانی کرده، آنها را تامين ميکرد.

برای نظاميان امريکايی اما، اين ايالت سرزمينی بود پوشيده از جنگل و رودخانه های فراوان که بايد به سرعت تحت کنترل در ميآمد تا نفوذ کمونيستهای جنوبی متوقف شود.

به اين منظور ژنرال ويليام وست مورلند، فرمانده نيروهای نظامی امريکا در ويتنام در سال ۱۹۶۷ گروه ضربت «Special Task Corcer» را به وجود آورد.

برای مقابله با مقاومت شديد پارتيزان ها در يک درگيری بزرگ، ارتش امريکا نياز به «واحد برگزيده ای» داشت که بتواند در جنگل از تحرک بالا برخوردار بوده، ميتوانست مواضع دشمن را شناسايی کرده و برای آنها دام بچيند.

اين وظيفه به «Tiger Corce» يکی از شاخه های لشگر ۱۰۱ هوانيروز محول شد.

اين واحد که در سال ۱۹۶۵ تشکيل شده بود در گروه های کوچک ملبس به يونيفورم های استتاری با خطوط ببری و مجهز به يک جيره غذايی ۳۰ روزه در گروه های کوچک عمل کرده و شناسايی مواضع دشمن در جنگل را به عهده داشت.

عضويت در اين واحد گزينشی بود. اولا سربازان بايد داوطلب عضويت ميبودند ثانيا ميبايست تجربيات خط مقدم ميداشتند. سر آخر نيز ميبايست به سلسله ای از سئوالات پاسخ ميدادند که رابطه و نظر آنها با کشتن يکی از آن سئوالات بود.

غالب اين مردان اهل شهرهای کوچکی همچون ری لند در اهايو، گلوب در آريزونا و يا لورتو در تنسی بودند.

Tiger Corce قبل از آغاز کارش در کوآنگ -- نگای در تاريخ سوم ماه می ۱۹۶۷، پايين تر در جنوب در می -- کان و داک -- تو وارد درگيری های شديدی شده بود. اما اينجا سرزمين ديگری بود. جايی که ساکنانش ريشه هايی عميق در زمين داشته و به شدت از آزادی شان دفاع ميکردند.

و در اين سرزمين ناآشنا همه چيز از کنترل خارج شد.

هنوز کسی نميداند عملياتی که به مرگ و اسارت تعداد بيشماری غيرنظامی منجر شد به چه دليل آغاز شده بود. همزمان با اولين روزهای استقرار Tiger Corce اعضای اين واحد نقض قوانين جنگی را آغاز کردند.

همه چيز با اسرا آغاز شد.

در حين يک گشت صبحگاهی در کنار رود Song-Ve-Tal در روز هشتم ماه می سربازان Tiger Corce به دو ويت کنگ برخورد کردند. يکی از آنها با پريدن در آب و استفاده از يک تونل زير آبی موفق به فرار شد.

ديگری به اسارت درآمد. از آنجا که او عضلانی تر و قوی جثه تر از ويتنامی ها بود سربازان گمان کردند که او چينی است. دو روز پی در پی او تحت ضرب و شتم قرار گرفته و شکنجه شد. سپس تر شاهدان تحت سوگند گواهی کردند که سربازان حتی يک بار به اين بحث مشغول شدند که اين اسير جنگی را منفجر کنند.

يکی از سربازان واحد، ويليام کارپنتر به خبرنگار The Blade گفت که او تلاش داشت اسير را فراری دهد «اما ميدانستم که عمر او به سر رسيده بود.»

سرانجام به زندانی گفتند که آزاد است و ميتواند برود و سپس او را به گلوله بستند. اين شيوه رفتار با اسرا -- شکنجه و اعدام -- به روند طبيعی رفتار با زندانيان تبديل شد.

در تحقيقات انجام شده از سوی ارتش در اين زمينه، اعضای Tiger Corce آنقدر به کرات از اعدام اسرا سخن گفتند که انجام يک شمارش نهايی برای محققان پرونده دشوار است.