گزارش خبري از سمينار يك روزه در مورد نقش اقوام ايراني در استقرار
دمكراسي و سياست آينده ايران
سمينار
يك روزه اي در روز يكشنبه 16 مي در لندن تشكيل شد كه به تجزيه و تحليل نقش اقوام
ايراني در استقرار دمكراسي و سياست آينده ايران پرداخت. در اين سمينار بيش از صد
نفر از نمايندگان سازمانها و احزاب مختلف سياسي ايران و همچنين شخصيتهاي سياسي
متفاوت شركت داشتند. نمايندگان سازمانها و احزاب به همراه شخصيت هايي نظير دكتر
داريوش همايون ، دكتر عليرضا نوري زاده ، دكتر شيخ الاسلامي ، دكتر باقرزاده و
ديگران افكار و مواضع سياسي خود را در مورد مبحث مطرح شده ابراز نمودند. اين
سمينار موفقيت آميز كه از ساعت ده صبح روز يكشنبه 16 مي شروع شد تا حتي بعد از
ساعت هفت شب ادامه پيدا كرد.
در
ابتداي برنامه كار سمينار ، دكتر عبدالستار دوشوكي از جبهه متحد بلوچستان و يكي از
برگزار كنندگان اين سمينار در مورد هدف و انگيزه اين سمينار پرداخت. دكتر دوشوكي
هدف اصلي اين سمينار را شناخت و بررسي مسئله مليت ها و اقوام ايراني و خواسته هاي
آنان دانست. دكتر دوشوكي گفت كه هدف اصلي شناخت و آشنايي بيشتر با مقوله اقوام
ومليت هاي ايراني كه مستقيما باعث انسجام ملي و درك و تفاهم بيشتر بين ايرانيان
خواهد شد. وي اميدواري نمود كه در پايان روز ، سوءتفاهم و بدبيني ها كمتر شده و
بجاي آن تفاهم و دوستي بين تمام مليت هاي ايراني افزايش يابد و مهمتر از همه اميد
به يك ايران واحد و يكپارچه و آزاد و دمكراتيك كه در آن همه مليت هاي ايراني با
عشق و علاقه و احترام متقابل به حقوق يكديگر ، افزون گردد. دكتر دوشوكي در مصاحبه
اي با راديوفردا مي گويد که اين سمينار، موضوع حقوق
اقوام ايراني، يعني بلوچ و کرد و عرب و آذري و ترکمن و غيره را مورد بحث قرار مي
داد، و جايگاه آنها را در استقرار دمکراسي آينده ايران مورد کنکاش و تجزيه و تحليل
قرار داد.
سپس
آقاي دكتر غلامرضا حسين بر رئيس جلسه صبح سمينار ، آقاي استاجلو را معرفي نمود.
شاهين استاجلو كه از دانمارك آمده بود يكي
فعالين حقو بشر آذري مي باشد. وي در مورد نقض حقوق بشرمردم ايران و بخصوص در آذربايجان
اشاره كرده و آن را محكوم كرد. محمود بيلجين از حركت بيداري آذزبايجان جنوبي از
اسكانديناويا موضع سازمان خود را تشريح كرد و سپس در مورد نظرات رهبر سازمان يعني
آقاي چهرگاني سخن گفت و خواهان مساوي حقوق مليت ها و اقوام ايراني شد. وي همچنين
از يك سيستم فدرال دفاع نمود. دكتر شيخ الاسلامي از شخصيت هاي برجسته كرد نيز
بدفاع از خلق كرد پرداخت. وي گفت هر كجا كه ما كردها را ميبينند ، مي گويند به به
كرد اصيل ايراني به به مرزدار اصيل ايراني به به كرد غيور وطن پرست به به اصيل
ترين قوم ايرانه ، اين به به ها را در هركجا به ما مي گويند. حال برويد به زندانها
سري بزنيد ، كرد را زنداني مي كنند ، كرد را اعدام مي كنند ، كرد را شكنجه و آزار
مي كنند نه بخاطر جعل چك و دزدي و جنايت و بزهكاري ، بلكه فقط و فقط به جرم كرد
بودن و با اتهاماتي نظير تجزيه طلبي و غيره. نه به آن به به كرد وطن پرست و ايراني
اصيل گفتنتان و نه به آن زندان كردنمان به جرم كرد بودن. سپس موسي شريفي از جبهه همبستگي دمكراتيك اهواز
به نمايندگي از عربهاي ايراني سخن گفت . و ظلم و ستم دوران رضا شاه را بر شمرد و
از اجحاف و تبعيض بر عليه عرب هاي ايراني سخن گفت. وي با ارائه اي از تحولات و
فاكت هاي تاريخي نشان داد فرهنگ عرب ستيزي بزرگترين ضربه را به عرب هاي ايراني زده
است. وي نيز خواهان فدراليسم در ايران شد
كه در آن حقوق ملت عرب ايراني مورد احترام قرار بگيرد.
رضا
اغنمي يكي از فعالان و شخصيت هاي برجسته سياسي
آذربايجان ايران در مورد ظلم و ستمي كه به آذري و آذربايجان رفته سخن گفت.
وي گفت كه براي دولتهاي مركزي همواره مايه افتخار بوده كه حتي در تهران مثلا ارمني
ها ، يهودي ها و غيره مراكز و موسسات
آموزشي زبان و فرهنگ خود را داشته باشند و يا بيگنانگان مراكز و موسسات آموزشي زبان
اعم از انگليسي ، فرانسوي ، روسي ، ايتاليائي ، آلملني و غير و مراكز فرهنگي خود
داشته باشند. اما آذري و كرد و بلوچ و غبره هرگز چنين اجازه اي نداشتند. چطور مي
شود در يك كشور فرهنگ و زبان بيگانگان با افتخار اجازه رشد و گسترش پيدا مي كنند ، اما زبان ها
و فرهنگ هاي ايراني نه تنها اجازه رشد نداشتند و ندارنند ، بلكه به صورت
علني و عملي تحقير مي شدند. سپس آقاي محمد امين ميرلاشاري يكي از رهبران جنبش
مبارزين بلوچ و وابسته به جبهه متحد بلوچستان ايران ، در مورد اهداف و برنامه هاي
جبهه متحد بلوچستان ايران سخن گفت. وي در سخنراني خود از حقوق ملت بلوچ دفاع كرد و
از ظلم ستمي كه بر بلوچ و بلوچستان رفته است سخن گفت. وي گفت در پاكستان و
افغانستان زبان و فرهنگ بلوچي برسميت شناخته شده است و آنها خودمختاري نسبي خود را
دارند ، اما در ايران وضع كاملا متفاوت بوده و است. چرا؟
اولين
سخنران بعد از ظهر سمينار آقاي ناصر مباركي نماينده جبهه متحد بلوچستان ايران بود.
وي گفت مسئله مليت ها و اقوام
در ايران از انقلاب مشروطيت تا به امروز
يكي از مسايل عمده جنبش
سياسي اجتماعي مردم ايران براي دمكراسي و آزادي و
مساوات بوده است. قبل از انقلاب مشروطيت يعني در سال 1285 شمسي
(يا 1906 ميلادي) شكل حكومت در ايران به نوعي فدراليزم سنتي بود، يعني در دورهي
قاجار تا
قبل از به قدرت رسيدن رضا شاه پهلوي در سال 1304 کشور ما، ممالك محروسه ايران ناميده مي شد. ممالك محروسه ايران يك فاكت تاريخي
است كه در همه کتب تاريخي و ادبيات آن دوره و اسناد تاريخي كه در وزارت خارجه
هست ميبينيم. يعني ايران از چند ايالت يا مملكت تشكيل ميشده است مثل: مملكت عربستان (خوزستان كنوني)، مملكت
آذربايجان، مملكت كردستان، مملکت بلوچستان و خراسان و … مجموعه اين ممالک، كشور ايران را به وجود ميآوردند. وي در مورد ظلم و ستم به بلوچ و بلوچستان
يك مثال زد: آقاي محمد خاتمي رئيس جمهور ايران در اسفند ماه سال گذشته ، هنگام
ارائه بودجه سال 1383 در مجلس ، در آمد دولت در سال 1383 را يك ميليون و شصت و نه هزار و پانصد و سي و دو
ميليارد ريال تخمين زد. يعني در آمد كل دولت در سال 1383 مبلغي قريب به 107 هزار
ميليارد تومان خواهد بود. چند روز پيش اولين
جلسه شوراي برنامه ريزي و توسعه استان سيستان و بلوچستان در سالجاري با حضور
استاندار , معاونين استانداري , فرمانداران و ديگر اعضاي ذيربط در محل استانداري
زاهدان تشكيل گرديد. مهندس اميني استاندار
سيستان و بلوچستان اعلام نمود كه مجموع اختيارات استاني در سالجاري 795 ميليارد
ريال است ( بنقل از روزنامه جمهوري اسلامي پنجشنبه 24 ارديبهشت 1383). آري فقط 79
ميليارد و پانصد ميليون تومان براي سيستان
و بلوچستان. با توجه به جمعيت دو و نيم
ميليوني سيستان و بلوچستان ؛ يعني مبلغي حدود 32 هزار تومان براي هر بلوچ و
سيستاني. يعني مبلغي بسيار كمتر از يكهزارم درآمد كل دولت،
سهميه فقر زدائي و توسعه و عمران سيستان و بلوچستان است. آري درست شنيديد مبلغي
بسيار كمتر از يكهزارم درآمد كل دولت ايران سهميه فقر زدائي و به اصطلاح توسعه و
آباداني سيستان و بلوچستان مي باشد. وي ادامه داد ، كوچكترين اعتراض به اينگونه
نابرابري ها و تعدي هاي آشكار در داخل كشور با شكنجه و زندان روبرو خواهد شد. اما
در خارج از كشور ، چون شووينيست ها هنوز به قدرت نرسيده اند ؛ اينگونه اعتراضات و صدا هاي حق خواهي را افكار
تجزيه طلبانه مي خوانند.
بحث و اتهام
تجزيه طلبي
نيز چماقي است كه از سوي نيروهايي شووينيستي كه با
دگرانديشي و كثرت گرايي مخالفند ، مطرح مي شود كه واقعا هدفي جز سرپوش به افكار
تامگرايي و خود محوري خود ندارنند.. اين نيروهاي ناسيوناليست افراطي همان سياست تك زبان بودن و تك فرهنگ بودن و تك
قوميتي بودن ايران را دنبال مي كنند. اينها در واقع
دنباله رو همان سياستهاي شكست خورده يكصد سال گذشته هستند كه براي
مملكت ما چيزي به جز بدبختي ، فساد و تباهي و ويراني به ارمغان نياوردند. و به نظر من حتي برخي شخصيت ها و جرياناتي
كه ادعاي دمكراسي
واقعي و مردم سالاري حقيقي را دارند در اين موارد با آنها اشتراك نظر دارند. گروه هاي متعصب با سياست
هاي شووينيستي خود باعث و باني تجزيه طلبي هستند و نه عمده نيروهاي قوميتهاي مختلف كه نه تنها خواهان حقوق
طبيعي خودشان بلكه خواهان دمكراسي واقعي براي ايران در شكل
فدراليسم هستند. ما اگر اينها را در درون خودمان مطرح نكنيم، اگر گفتگو نكنيم واگر اين خواسته
ها را با تمام سازمانهاي سياسي ازاديخواه و
شخصيت هاي سياسي ومدني مطرح نكنيم با چه کسي مطرح
کنيم؟
سخنران بعدي جلسه آقاي عليرضا نوري زاده ،
نويسنده ، روزنامه نگار و مفسر سياسي سرشناس ايراني بود ، كه ناچار شد براي شركت
در يك كنفرانس بين المللي در مورد خاور ميانه ، در سمينار حضور نيابد. وي سخنراني
خود را در شكل يك مقاله تاريخي به سمينار ارائه نمود كه توسط دكتر عبدالستار
دوشوكي قرائت شد. نوري زاده در مقاله خود به وحدت و يكپارچگي ايران تاكيد كرد و
اضافه نمود كه من حرف زيادي ندارم جز آنكه ما در شرايط بسيار حساسي قرار گرفته ايم
و هر خطاي ما مي تواند به منزله پايان فصل عشقي باشد كه حداقل 27 قرن دوام داشته.
امروز با تشكيل كيانات تازه در چهار سوي ايران ، ما مردماني داريم كه به زبان و
فرهنگ همه همسايگان پانزده گانه ما آشنايند و تا به امروز به جاي آنكه نگاهشان به
آنسوي مرز باشد كوشيده اند نگا ههاي انسوي مرز را به سوي خود بكشانند. وي در پايان
گفت بانگ مهر مطلوب ، و آواي نفاق مكروه است. وي گفت چرا بايد از برخوردار شدن كرد
و بلوچ و عرب و آذري و ديگر اقوام ايراني از حقوق مشروع خود در گفتن و نوشتن و
اداره امور خود وحشت داشت؟ يك قرن پيش آنها كه قانون اساسي مشروطه را نوشتند به
اين حقوق مشروع توجه داشته اند. چگونه است كه امروز همچنان با سلاح زنگ زده و كهنه
تجزيه طلبي با اهل خانه ي بزرگ ميهني برخورد مي كنيم.
سخنران
بعدي آقاد دكتر حسين باقرزاده بود كه در اين مورد به تفصيل سخن گفت. دكتر باقرزاده
كه چهره اي سرشناس در امور حقوق بشر و سياست ايران در خارج مي باشد از منشور 81
سخن گفت كه حقوق اقوام ايراني را برسميت شناخته است.
سخنران
پاياني جلسه ، دكتر داريوش همايون سياستمدار آبديده و سرشتاس ايراني از حزب مشروطه
ايران بود. دكتر همايون در ابتدا تاكيد كرد كه چون تحصيلات ، رشته كاري و تخصص او
در سياست است ، ناچار است اصطلاحات و واژه ها را دقيقا از ديگاه علوم سياسي بيان
كند. وي در مورد بكار بردن واژه هاي نظير اقوام ، مليت ها و يا خلق ها ، گفت كه در
فرهنگ لغت سياسي ملت همواره با دولت همراه است. در لغت سياسي ملت يعني مردمي كه
دولت و حكومتي مركزي دارد. وي گفت كه البته در گذشته ظلم شده است ، اما ما بايد به
آينده بنگريم . وي ادامه داد كه دامن زدن غير منطقي به مسائل قومي و غيره فايده
ندارد وي گفت همي بايد تلاش كنيم كه آينده ايران را بسازيم و براي آينده ايران فكر
كنيم. وي گفت كه حزب مشروطه ايران به مسائل قومي اهميت مشروعه را داده است و مردم
هر منطقه آزاد هستند كه در مورد منطق خودشان تصميم بگيرند. وي گفت كه بايد روي
حداقل خواسته هايمان تاكيد كنيم يا وگرنه با پافشاري بروي حداكثر خواسته ها ، كار
اپوزيسيون بجايي نخواهد كشيد.
در
پايان كنفرانس سه ساعت به سوال و جوابها و بحث آزاد اختصاص داشت.
بعض
از گروهها از جمله گنگره جهاني آذربايجان كه بطور رسمي دعوت نشده بودند ، گله
داشتند كه جرا به آنها اجازه طرح خواسته هايشان داده نشده. برگزاران سمينار در
جواب تاكيد داشتند كه اين كاركرد سمينار در چهارچوب وحدت ايران و ايراني مي باشد و
كساني كه به اين اصول مقيد نستند ، نمي توانستند كه خواسته هاي خود را كه بيرون از
چهارچوب تعيين شده سمينار بود مطرح كنند.
بر طبق گزارش بي بي سي ( سايت بخش فارسي بي بي سي) عبدالستار دوشوکي از جبهه متحد بلوچستان که
سازمان دهنده سمينار بود مي گفت که در دعوت از گروههاي مختلف براي شرکت در اين
سمينار چارچوبي تعيين شده بوده است و علت دعوت نشدن برخي گروهها به اين سمينار،
خارج بودن اهداف و برنامه هاي آنان از چارچوب تعيين شده بوده است. اما با اينحال
برگزاران سمينار به اين گونه نيروها اجازه دادند كه با احترام به اصول
دمكراسي و آزادي بيان آنها مجازند حرف خود را پس از پايان سمينار و در بخش بحث
آزاد مطرح كنند. در نتيجه بسياري از اين
گروهها و نمايندگان جريانات توانستند كه خواسته هاي خود را بيان كنند. تعداد بسيار
زيادي سوالات زيادي را مطرح كردند كه بيشتر اين سوالات از داريوش همايون شده بوند.
بگفته
سايت خبري بي بي سي ( بخش فارسي) حضور داريوش همايون در سمينار، به عنوان يکي از
چهره هاي اصلي جريان سلطنت طلب ايراني و پيشينه او به عنوان کسي که از مقامهاي
حکومت سلطنتي ايران بوده و ديدگاههايي که از سوي او مطرح شد يکي از عمده ترين
عاملهاي جنجال برانگيز در اين نشست بود. عضويت آقاي همايون در دولتي که به جهت
سياست تمرکزگرايي اش در دوران پيش از انقلاب بشدت مورد حمله و انتقاد گروههاي سياسي
مدافع حقوق اقوام است و همچنين ديدگاه او در تکيه بر مليت واحد همه ايرانيان و
يکپارچگي ايران او را آماج حملات و انتقادات بسيار شديد گروهي از حاضران جلسه کرد.
هر چند او نيز از برنامه فدرال (حكومت هاي منطقه اي) کردن ايران و رعايت حقوق
قوميتها دفاع مي کرد. بي بي سي اضافه مي كند كه سمينار اقوام ايراني در لندن از
لحاظ اينکه توانست امکان گفتگوي آزاد ميان طيف گسترده اي از فعالان سياسي قوميتهاي
ايراني و طرح نظرات آنان را فراهم آورد در نوع خود کم سابقه بود هرچند نشان مي داد
که گروههاي فعال در زمينه قوميتهاي ايراني تا رسيدن به توافق و طرح برنامه اي
منسجم فاصله بسيار زيادي دارند.
اما
همين سمينار نشان مي داد که همه اين گروهها، از گروههاي داراي گرايش قومي گرفته تا
سلطنت طلبان و جمهوريخواهان بر ميثاقهاي جهاني که حقوق اقوام در آنها تعريف و
تبيين شده توافق نظر دارند و بر شيوه مبارزه مسالمت آميز براي دست يافتن به اين
حقوق همصدا هستند. در پايان برگزار كنندگان اي سمينار اظهار اميدواري كردند تا
بتوانند كنفرانس بزرگي را با شركت اكثريت سازمانها و احزاب سراسري ايراني و اقوام
ايراني در ماه اكتبر امسال در لندن برگزار كنند. بعد از سمينار ، ميهمانان سمينار
بهمراه سخنرانان و برگزاركنندگان براي صرف
شام به يكي از رستورانهاي غرب لندن رفتند. اين ميهماني شام از طرف برگزاركنندگان و
به افتخار ميهمانان سمينار و سخنرانان ترتيب داده شده بود.