سه شنبه ۲۹ ارديبهشت ١٣۸۳ - ۱۷ مه ٢٠٠۴

 

نخستين بزرگداشت حکيم عمر خيام در دوران جمهوری اسلامی

 

سينا سعدی-  بی بی سی

 

 

نيکی و بدی که در نهاد بشر است

شادی و غمی که در قضا و قدر است

با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل

چرخ از تو هزار بار بيچاره تر است

 

امسال برای نخستين بار همايشی برای بزرگداشت عمر خيام در کنار مزار اين فيلسوف و حکيم ايرانی در دوران جمهوری اسلامی برگزار شده است. اين مراسم که "روز ملی خيام" نامگذاری شده روز دوشنبه ۱۷ مه (۲۸ ارديبهشت) در نيشابور برگزار شد و در آن پيام وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی نيز قرائت شد.

 

بازگشت خيام به جامعه

 

عمر خيام نيشابوری هزار سال است که مغضوب است و محبوب. متشرعين او را مغضوب می دارند و مردمان محبوب. اما محبوبيت او نزد مردمان تنها به جهت مغضوب بودنش نزد متشرعان نيست. بيشتر روحانيان - هر چند در خفا - او را از بسياری شاعران ديگر دوست تر می دارند. از کودکی ديده ام که روحانيون چه رابطه پنهانی عاشقانه ای با او دارند. عاشقانه می گويم برای اينکه برملا شدن روابط عاشقانه در ايران همواره مانند افشای گناه، موجب رسوايی انگاشته می شده ( ای عزيز من گنه آن به که پنهانی بود) و از اين رو هيچ کس ميل نداشته رابطه عاشقانه اش فاش شود. رابطه بسياری از روحانيان با خيام نيز از همين دست است.

روحانيان در خلوت از خيام به نيکی ياد می کردند و ديگران در جلوت. دليل آن اين است که انديشه های خيام همانا بيان انديشه های پارادوکسيکال و تناقض آميزی است که در ذهن انسان فارسی زبان از روحانی و غير روحانی جريان دارد.

او شاعری است که بخش پنهانی وجود ما را که غالبا در ادب فارسی مخفی می ماند، در يک تابو شکنی لازم، آشکار می کند و آن بخش از افکار بشری را که موجب ترديدهای ما نسبت به همه امور دنيوی و اخروی می شود، و از اين جهت انتشار آنها در جوامع اسلامی بازی کردن با جان معنی می دهد، بی محابا علنی می کند. هر چند که در زمان او انتشار به معنی امروزی کلمه وجود نداشته و او نيز چنان پنهانی به اين کار می پرداخته که در زمان خود با تمام شهرتش در نجوم و رياضيات، به شاعری شهرت نداشته است.

ترديدهای خيام درباره امور گوناگون همان ترديدهای همواره بشری است با بيانی زيبا و جسارتی تحسين برانگيز. اين ترديدها از نوع ترديد هملت در نمايشنامه شکسپير نيست که در ارتباط با تصميم گيری اتفاق می افتد. ترديد در باورهای ما و زلزله انداختن در افکار غالبا ساختگی ما است. ترديد های علمی که ما را وا می دارد نسبت به امور جهان دقيق تر بينديشيم.

انديشه های خيام اما در ترديد در باورهای عمومی ما خلاصه نمی شود. او که اهل نجوم است، به بيچارگی بشر در کاينات و به بيچارگی کاينات در چرخش بی اختيار خود، در دستگاهی علمی و استدلالی می نگرد. چرخ فلک اختياری از خود ندارد. ما در آمدن به اين دنيا و رفتن از آن اختياری از خود نداريم و بشر بی اختيار به محض آنکه "پرده بر افتاد" رهسپار ديار نيستی می شود.

 

اين کوزه گر دهر چنين جام لطيف

می سازد و باز بر زمين می زندش

نا آمدگان اگر بدانند که ما

از دهر چه می کشيم نايند دگر!

 

خيام مدام از خود می پرسد و ما را به اين پرسش می گيرد که پيش از تولد چه بوده ايم و پس از مرگ چه خواهيم شد؟ و به اين نتيجه می رسد که هيچ! "خاک باشيم و خشت"

 

اين کوزه چو من عاشق زاری بوده است

در بند سر زلف نگاری بوده است

اين دسته که بر گردن او می بينی

دستی است که بر گردن ياری بوده است

 

از ميان تفکرات خيامی، اين فکر که ما خاک و خشت خواهيم شد و ماه يا خورشيد، در گردش بی اختيار خود "بسيار بگردد و نيابد ما را" در ادبيات ايران از همه تأثيرگذارتر شده است و رگه های آن را در شعر و نوشته بسياری از شعرا و نويسندگان پس از او، از سعدی و حافظ گرفته تا صايب و صادق هدايت نشان می توان داد.

شعر او با شعر شعرای ديگر ايران دو تفاوت عمده دارد. نخست آنکه اين شاعری است که افکارش با ديگر شعرا متفاوت است؛ فکرهای معينی دارد و صرفا در باب آنها شعر می سازد. ديگر آنکه او شاعری است که افکار فلسفی خود را در قالب هايی چندان کوتاه و معجز آسا می سرايد که هيچ شاعر ديگری در اين صنعتگری به پايش نمی رسد.

طرز تفکر خيام باعث شده است که از زمان برقراری جمهوری اسلامی که در آغاز با تفوق نوعی خشک انديشی همراه شد، او نيز مانند برخی شعرا و نويسندگان ديگر از سياست رسمی ايران حذف گرديد ولی همچنانکه ديگران آهسته آهسته به جامعه برگشتند، او نيز هم اکنون به صورت رسمی و با احترام تمام پای در جامعه می گذارد. از ميان کلاسيک ها، فردوسی نخستين شاعری بود که به جامعه بازگشت. با وجود آنکه سياست رسمی جامعه، نوع او را طرد می کرد، مردم ايران بشدت او را می خواستند و از شعرش حمايت می کردند.

بعدها نوبت به بزرگذاشت ديگران رسيد و امروز نوبت خيام فرارسيده است. آقای محمدی عراقی رييس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، روحانی صاحب منصبی که برای بزرگداشت خيام پيشقدم شده، در پيام خود به مناسبت بزرگداشت عمر خيام گفته است "حکيم عمر خيام نيشابوری يکی از برجسته ترين چهره های فرهنگی ايران اسلامی است که هم به لحاظ تحقيقات و کشفيات ممتاز در رياضيات و نجوم و هم به سبب سرودن رباعيات حکيمانه دل انگيز شهرتی جهانگير دارد. اين حکيم فرزانه مشهورترين شاعر ايرانی است که رباعيات زرينش آفاق جهان را به تسخير خود در آورده، ميراث خود را به گنجينه معنوی ملل جهان مبدل ساخته است."

و چنين است که ستارگان ادب ايران درست مانند ستارگان آسمانی، در آسمان تاريخ ايران در گردش اند. اگر زمانی پيش آمد که ناپيدا شدند، يقين می توان داشت که زمان ديگری فرا خواهد رسيد که بار ديگر طلوع کنند. وقتی بار ديگر طلوع کردند جامعه پر از نام آنان می شود. درباره شان می نويسند، سخنرانی می کنند، بزرگشان می دارند و اهميت آنان را باز می شناسند. اين ستارگان ممکن است غروب کنند اما بی ترديد از ميان نمی روند چرا که از غربال زمانه گذشته اند. جاويدان و ابدی شده اند.

نظامی عروضی سمرقندی در چهار مقاله معروفش از عمر خيام نه در مقالت شعر که در مقاله نجوم ياد می کند اما چنان شاعرانه به او می پردازد که اطمينان می توان داشت از رباعياتش با خبر بوده است. نظامی نقل قولی از خيام می آورد که بنا بر آن، خود وی گفته است آرامگاهش در جايی واقع خواهد بود که هر بهار گل افشان خواهد شد. اکنون آرامگاه خيام در نيشابور در بنای با عظمتی واقع است که مهندس سيحون طراح برجسته، آن را چونان ترکيبی از رياضيات و شعر آفريده است. اين بنا در کنار امام زاده ای در باغچه زيبايی قرار دارد که همواره پر گل است ولی اگر هم در سالهای اخير بهار بر خاک او گل افشان نکرده باشد، در پايان ارديبهشت امسال که بزرگداشت او به رسمی هميشگی بدل می شود بی ترديد آرامگاهش گل افشان خواهد بود.