جمعه ۱۸ ارديبهشت ١٣۸۳ - ۷ مه ٢٠٠۴

گفت وگو با زنان افغانی فعال در ايران:

بازگشت بايد تدريجی و داوطلبانه باشد

 

ناهيد جعفری

تريبون فمينيستی ايران:

تمام افراد بشر آزاد زاده می شوند و از لحاظ حيثيت و کرامت و حقوق با هم برابرند.

همگی دارای عقل و وجدان هستند و بايد با يکديگر با روحيه ای برادرانه رفتار کنند.

ماده يک اعلاميه جهانی حقوق بشر

هر شخصی حق دارد در داخل هر کشور آزادانه رفت و آمد کند و اقامت گاه خود را برگزيند.

هر شخصی حق دارد هر کشوری از جمله کشور خود را ترک کند يا به کشور خويش بازگردد.

ماده ۱۳ اعلاميه جهانی حقوق بشر

 

 

 

مهاجران افغانی در حالی به کشور خود بازگردانده می شوند که آمارهای ارائه شده و مشاهدات حکايت شده درباره افغانستان چنان تکان دهنده است که هرگونه تلاش برای بازگرداندن اجباری افغانان به افغانستان اقدامی غير انسانی و خلاف موازين حقوق بشری خواهد بود.

دسترسی ناچيز به برق ( حدود ۶ درصد) و آب ( حدود ۸ درصد), فقدان بيمارستان هايی با حداقل استانداردهای بين المللی, مرگ و مير بالای مادران به دليل عدم دسترسی به قابله , سو تغذيه بالا در حدود ۷۰ درصد, امکانات نامناسب آموزشی به مراتب بدتر از ايران, وجود بيکاری , افزايش خشونت های خانوادگی, ازدواج های اجباری , خودکشی و فرار دختران از خانه ... مواردی است که در اخبار و گزارش های مربوط به افغانستان منعکس می شود.

در اين باره گفت و گويی داشتيم با چند تن از زنان افغانی و فعال اجتماعی در ايران که در زير می خوانيد:

- لطفا خودتان را معرفی کنيد؟

مرضيه شريفی:

- کارشناس شيمی هستم. مدت ۲۰ سال است که در ايران زندگی می کنم و ۱۰ سال است که در زمينه ی کارهای فرهنگی و بشردوستانه فعاليت دارم. از ۸ سال پيش مديريت مدارس خودگردان شامل دبستان تا پايان دبيرستان مهاجران افغانی را در ايران به عهده دارم.

ليزا قباد:

- مدير مسئول اداری کميسيون قانون در ايران، فعال حقوق بشر و مسائل زنان هستم.

کارم را در ايران با شورای کتاب کودک شروع کردم. در آنجا با دکتر ايزدی و دکتر فرجاد آشنا شدم که کمک مؤثری به من و کودکان افغانی کردند. در بيمارستان برای کودکان افغانی کتاب می خواندم. برای مريض ها کمک جمع می کردم و بقيه هزينه بيماران را از درآمد خودم می پرداختم. برای کمک به عمل قلب يک نفر در بيمارستان شهيد رجايی از آقای مخملباف کمک گرفتم. و در حال حاضر هم برای افغانی های مقيم ايران هرکاری که لازم باشد انجام می دهم.

خانم ز. ح:

- ۲۱ سال است که در ايران زندگی می کنيم و هنوز بلاتکليفيم.

خانم خاوری:

مدير مدرسه ی خودگردان مهاجران افغان در منطقه ۵ هستم.

س- با توجه به اقدام اخير دولت ايران در بازگرداندن افغان ها به کشورشان چه نظری داريد؟

مرضيه شريفی:

اين اولين بار نيست که مسئله بازگشت مهاجران افغانی مطرح می شود. حدودا ۸ سال پيش هم اقداماتی در اين رابطه صورت گرفت ولی اين بار مدارک اقامتی که از طرف دولت ايران به افغان ها داده شده، کارت های اقامتی کوتاه مدت بوده که اکثر اين کارت ها تا نيمه دوم ارديبهشت و نيمه اول خرداد و حتی تعدادی تا نيمه اول اسفند گذشته اعتبار داشته است. اکنون مرجعی نيست که تقاضای کارت اقامتی را قبول کند و يا نسبت به تمديد آنها اقدام نمايد. از طرف مسئولان افغان در مورد اعمال فشار در رابطه با بازگشت افغان ها اظهار نارضايتی شده و در نشست های رسمی و غير رسمی اعلام شده که دولت افغانستان آمادگی پذيرش اين تعداد مهاجر را ندارد. برای دولت ايران و جامعه بين المللی مشخص است که دولت افغانستان مراحل ثبات را طی نکرده و در حالت گذار است و از امنيت لازم و ثبات سياسی لازم برخوردار نيست که بتواند نيازمندی های مردم ساکن افغانستان را مورد توجه قرار دهد چه رسد به مهاجران. مطلب ديگر اينکه عده ای از افغان ها به دلايل سياسی به ايران پناه آورده اند و هنوز افرادی که باعث مهاجرت اينان شده اند بر سر کار و در قدرت اند در نتيجه امنيت جانی اين عده در خطر است.

تنها محوری که مورد توجه دولت افغانستان است برقراری امنيت سراسری است که هنوز هم موفق نشده است. اولين نياز و مهم ترين نياز مردم مسکن و بهداشت و امکانات شهری که مهاجران بتوانند در مناطق مختلف افغانستان سکونت کنند، وجود ندارد. راه های ارتباطی بين شهرها امنيت ندارد. همين چند هفته پيش مهاجرانی که برگشته بودند، مورد تعرض قرار گرفتند و سه نفر از آنان مفقود هستند. حدودا ۷۰۰ هزار مهاجر به افغانستان بازگشته اند و با مشکلات عديده ای روبرو هستند.

دولت افغانستان با توجه به مشکلاتی که با آن دست به گريبان است از ايران خواسته که بازگشت مهاجران به شکل تدريجی صورت بگيرد و يا حداقل مهلت پنج، شش ماهه بدهد تا انتخابات رياست جمهوری و پارلمان افغانستان انجام گيرد. اما يک سوال در اينجا مطرح است : مهاجرانی که در ظرف ۱۵ تا ۲۰ سال گذشته به ايران آمده اند، چگونه خروجشان در کمتر از يک سال امکان دارد؟

ليزا قباد:

وزارت کشور ايران به هيئتی که از افغانستان آمده بود، گفته بود که کارت اقامتی افغان ها فعلا باطل شده. هرکسی که می خواهد به افغانستان برگردد داوطلبانه مراجعه کند. برخی که مراجعه کرده بودند مهلت سه ماهه داده بودند، به برخی ديگر گفته بودند تا آخر خرداد. ولی هيچ چيز مشخص نيست، برخی پايان سال ۸۳ را مطرح می کنند. دقيقا مشخص نيست، من نمی توانم بگويم مشکل از کدام طرف است ايران يا افغانستان ولی بالاخره بايد برگشت.

مشکل اين است که عده ی زيادی از مهاجران در ايران ازدواج کرده اند، به خصوص مردان افغانی. اين از نظر شرعی صحيح و مورد قبول ايران است ولی از نظر قانونی نه، چون دولت ايران اجازه ازدواج نمی داده است. و در حال حاضر همسران ايرانی اين افراد حاضر نيستند با شوهرشان به افغانستان بروند حتی فرزندان اين افراد دارای شناسنامه ايرانی هستند و يا اصلا شناسنامه ندارند.

خانم ز. ح:

- در مورد همه مهاجران اين مسئله صدق می کند که اکثر آنها سال هاست که در ايران زندگی می کنند ولی هنوز بلاتکليفند. در حال حاضر همه در تلاشند پول جمع کنند تا در صورت بازگشت به افغانستان حداقل بتوانند مدتی را بگذرانند. حتی بعضی از مردان سعی دارند خودشان اينجا بمانند و کار کنند و برای خانواده شان پول بفرستند. شرايط آنجا آنقدر بد است که به اينجا راضی اند نه اين که تمايلی به برگشت نداشته باشند.

خانم خاوری:

- عمده ترين مشکل، عدم امنيت در افغانستان است. فقر، جنگ های داخلی، بيکاری، نداشتن مسکن و از مشکلات عمده ای است که مردم افغانستان با آن روبرو هستند. نداشتن امنيت جانی و مالی (اقتصادی) باعث شده که حتی بعضی از خانواده هايی که بعد از طالبان به افغانستان رفته بودند، دوباره به ايران برگردند چون مردم هنوز خلع سلاح نشده اند. اموال مردم به غارت رفته. خانه ها در جنگ تخريب شده. برای اشتغال زايی بايد سرمايه گذاری شود که آن هم به دليل نبودن امنيت مالی سرمايه گذاران افغانی حاضر به سرمايه گذاری نيستند.

س:اما کميساريای پناهندگی سازمان ملل گفته که يک ميليون افغانی به کشورشان برمی گردند و اولين پيش شرط مسئله اين بازگشت مسئله امنيتی است. البته براساس آمار نهادهای کمک رسانی سازمان ملل، تا فوريه ۲۰۰۴ از ۶ ميليون پناهنده حدود ۳ ميليون بازگشته اند. در اين مورد نظرتان چيست؟

ليزا قباد:

- امنيت واقعی برقرار نيست، اسلحه ها جمع آوری نشده است. مهاجران مشکل مسکن دارند.

خانم ز.ح:

- به نظر من اگر سه ميليون رفته باشند يک ميليون آنها دوباره برگشته اند. چون شرايط بسيار سخت است. کار نيست، مردم از گرسنگی تلف می شوند. پدر ها و مادر های ما ممکن است شرايط آنجا را تحمل کنند ولی ما و بچه های ما نمی توانيم شرايط آنجا را تحمل کنيم.

س: با توجه به بازگرداندن افغان ها در گذشته و تلاش برای بازگرداندن ساير آن ها به افغانستان , اين بازگشت برای زنان و کودکان افعانی چه پيامد هايی داشته وخواهد داشت؟

مرضيه شريفی:

- در جامعه ای که دچار جنگ و بحران قدرت شده، قشر آسيب پذير زنان و کودکان هستند، بخصوص زنان که بار سنگين و مسئوليت مهاجرت را به عهده دارند. زنان و کودکان به علت نبودن امنيت, بيشترين صدمه را می بينند. از طرفی در ايران هم اعمال فشار بيشتر شده، توهين و تحقير بيشتر شده. حتی افرادی که فقط چند روز از مدت کارت آنها گذشته را از معابر و محل کار جمع می کنند و به اردوگاه ها می برند و حتی خبر داريم که آنها را از اردوگاه ها به بم می فرستند.

علاوه بر اين در ۲۰ سال گذشته افغان ها در ايران کار کرده اند، سرمايه گذاری کرده اند، (درست است که تعداد سرمايه داران افغانی انگشت شمارند) کارگران افغانی نه تنها هيچ ضرری برای ايران ندارند بلکه خروج آنها می تواند گوشه هايی از اقتصاد را فلج کند. ضمنا همين مسئله ی بازگشت افغان ها باعث سوءاستفاده ی کارفرمايان ايرانی از کارگران افغانی شده است. از طرفی چون سرمايه گذاری در افغانستان به دليل عدم امنيت اقتصادی صورت نمی گيرد در نتيجه کارگران در صورت بازگشت بی کار و خانواده هم فقيرتر خواهند شد.

ليزا قباد:

- هر کودکی در هر کجای دنيا متولد شود، چه سياه، چه سفيد، چه زرد و از هر مليتی باشد چه افغانی، چه ايرانی و . تابعيت آن" کشور را دارد بجز ايران که تابع اين قانون نيست شايد به دليل وجود ۲ ميليون افغانی است که در ايران هستند و جمعيت مهاجر زياد است ولی بهر حال بزرگ ترين ضربه روحی و روانی به اين کودکان وارد می شود که در بازگشت به افغانستان نه مدرسه و نه بهداشت و نه امنيت و نخواهند داشت. و بعد در اين سوی مدارس خود گردان تعطيل می شوند تا شايد افغان ها را مجبور به بازگشت کنند. يعنی در هرصورت لطمه به کودکان جبران ناپذير است.

در ايران زنان به وسيله کار خودشان يا همسرانشان يا فرزندانشان امرار معاش می کنند ولی در افغانستان برای زنان و همسران يا فرزندان کاری نيست که انجام دهند، در نتيجه بيشترين صدمه و آسيب را اين زنان و کودکان متحمل می شوند.

خانم ز.ح:

اينجا تا حدودی برای زنان و کودکان بهتر است ولی اگر شرايط افغانستان به همين منوال باشد برگشتن زنان و کودکان اصلا کار عاقلانه ای نيست چون در اين صورت کودکان تماما به کودکان کار تبديل خواهند شد و همينطور به فساد کشيده شدن زنان و دختران بعيد نيست. در اين صورت خشونت های خانوادگی هم بيشتر خواهد شد چون افغان ها مردمی متعصب اند.

خانم خاوری

هرچند در اينجا هم وضعيت مناسبی برای زندگی ندارند و اغلب پدر و مادر و کودکان برای امرار معاش کار می کنند ولی بهر حال از نظر امنيت شغلی کارهايی , البته در حد عالی , هست که می توانند از ان طريق کسب درآمدی داشته باشند. ولی در افغانستان برای مردان هم کار نيست، چه رسد به زنان و کودکان. خانواده هايی را می شناسم که بعد از اتمام جنگ افغانستان از ايران رفتند تا در کشورشان زندگی کنند ولی بعد از دو ماه به طور قاچاقی و با مصيبت فراوان برگشتند . وقتی علت را پرسيدم گفتند: درست است که ما با ۱۰ نفر عائله در يک اتاق ۱۲ متری زندگی می کنيم ولی حداقل کنار هم هستيم ولی شرايط در افغانستان اينقدر سخت و بد است که مجبور شديم برگرديم.

س: يکی از تاثيرات نامطلوب اين بازگشت تعطيلی مدارس خودگردان افغانی ها در ايران بوده است. در حال حاضر اين مدارس چه وضعيتی دارند؟

مرضيه شريفی:

وزارت کشور، نيروی انتظامی و فرمانداری ها ابلاغ کرده اند که مدارس خودگردان افغان ها غير قانونی هستند و هرچه زودتر بايد تعطيل شوند. در تهران آبان و آذرماه مدارس را تعطيل کردند و دوباره در حال حاضر ۸۰ درصد از مدارس در تهران و شهرستان ها قطعا تعطيل شده است . آيا اين اقدامات به نفع کودکان است؟!

خانم ز.ح:

در حال حاضر تا آنجا که من خبر دارم در استان های کرمان و جيرفت کلا مدارس مهاجران افغانی را تعطيل کرده اند. در مشهد از مديران مدارس تعهد گرفته اند که مدارس را ببندند. در تهران مدرسه ای در سه راه افسريه و مدرسه ای در باقرآباد و همينطور پاسگاه نعمت آباد به مديران اين مدارس مهلت دو سه ماهه داده اند اين ها همه پيامدهای تصميمی است که کودکان را از آموزش بازمی دارد.

خانم خاوری

در مدرسه ما ۳۰۰ دانش آموز از اول ابتدايی تا سوم راهنمايی مشغول تحصيل هستند که با اين طرح بازگشت تکليف اين بچه ها معلوم نيست. چرا که آنهايی که در طرح آمايش شرکت کرده اند کارت جديد را دارند که مدت اقامت در اين کارت ها تا خرداد ۸۳ قيد شده. بعضی ها هم مدت اقامتشان اسفند ۸۲ تمام شده ولی هنوز در ايران هستند . آنها تمايل به ماندن دارند.

به نيروی انتظامی ها و فرمانداری ها و ابلاغ شده که تمام مدارس مهاجران بايد تعطيل شود. در بعضی شهرستان ها به زور اين مدارس را تعطيل کرده اند و بچه ها بلاتکليف مانده اند.

س: شما فکر می کنيد چه اقداماتی بايد صورت بگيرد؟

مرضيه شريفی:

ما خواهان تشکيل يک کميسيون هستيم که مشکلاتمان را رسيدگی کنند. از کميساريای پناهندگان تقاضا کرديم، دارند بررسی می کنند. ولی اگر حالا به اين مسائل رسيدگی نشود، فردا ديگر نتيجه ای ندارد. سير مهاجرت افغان ها بايد تدريجی و تا سه سال آينده باشد. و تا پايان سال جاری بايد به شکل داوطلبانه باشد. نمايندگان مهاجران بايد از سازمان ملل درخواست کنند تا با ايران گفت وگو کنند.

بايد تسهيلاتی قائل شوند که داوطلبانی که می خواهند به افغانستان بروند، بتوانند وسايل زندگی خود را ببرند.

خانم ز. ح

- ايران و افغانستان بايد گفت وگو کنند.

خانم خاوری

- بازگشت مهاجران بايد به صورت تدريجی انجام گيرد آن هم در صورت بهبود شرايط کار، مسکن، امنيت، بهداشت و

- با سپاس از همکاری تان.