زنان نبايد قهرمان باشند، بايد قهرمان بسازند!!
طلعت تقينيا
تريبون فمينيستي ايران
دختران
فراري، دختران سرگردان، دختران بيحوصله واخورده و بيهدف، بيكار دور هم جمع
ميشوند انرژي و وقت خود را بي ثمر از دست مي دهند. كجاست راهي كجاست چشماندازي
چه بايد كرد؟ چه بايد گفت؟
نبود
امكانات تفريحي و ورزشي بر بيكاري و بقيه مسايل و مشكلات زنان افزوده مي شود. نبود
كلوپ هاي تفريحي و باشگاه هاي سالم و سودمند، نداشتن فضاي ورزشي رؤيايي است كه به
ويژه دختران در آرزوي تحقق آن هستند. دختران هم نياز به تفريح، تلفن و معاشرت با
غير همجنسان خود دارند. كجا انرژي اين دختران جوان مصرف شود؟ كجا از انرژي اين
جوانان در جاي مناسب بهرهبرداري مي شود؟ از گردشگري و پاركهاي امين و سينما و
تئاتر ارزان خبري نيست. ورزشكاران و قوانين مردانه ورزش خستهكننده و غيرقابل
تغيير است. تلويزيون برنامه جذاب سرگرمكننده ويژه دختران جوان پخش نميكند.
كانالهاي تلويزيون انتشاردهنده خبرهاي ورزشي مردانه و خندههاي مردانه است. ده
ميليون دختر كه ميترسند در خيابانها ورزش ماراتون را انجام دهند چون مانتويشان
بايد بلند باشد، رنگش فلان رنگ نباشد، اينجا ننشينند، آنجا ننشينند، قهوهخانه
نروند، تريا نروند، ورزش نكنند، خنده نكنند، چه كنند؟ جواني را از زندگي حذف كنند
و جواني نكرده پير شوند. فرصتهايي مثل ابراز شادماني، خودنمايي، رقابت جاهطلبي،
خودسازي، مسابقه، تفريح سرزندگي جواني براي زنان در مقايسه با مردان هيچ است.
كجاست
ورزشگاهها، كجاست تيمهاي تفريحي و ورزشي رقابتي كه انرژي جوانان را بگيرد؟ كجاست
كوچه هاي امن، تفريحگاه هاي امن؟ چنين جاهايي يافت نشود پس بهتر است دختران شوهر
كنند و چند صباحي بعد راهي دادسراها شوند؟
زنان
براي ورود به عرصه ورزش از هر جهت با موانع ورزشي و عقيدتي مواجه هستند، چه در
جايگاه تماشاگر ورزش، چه در جايگاه ورزشكار و قهرمان كه در مجموع شرايط ورزشي را
نامطلوب ساخته است. يك روز گفتند از فردا ورود زنان براي به تماشا نشستن بازي هاي
مردانه ممنوع است؛ به همين سادگي، بخش بزرگي از شهروندان از يكي از بديهيترين
حقوق مدني خود محروم شدند. محروميتي كه در هيچ جاي كتاب قانون رسماً نوشته نشده
است، اما بيست سال است كه با جديت اجرا ميشود.
ورزشگاهها
كه قاعدتاً بايد به همه تعلق داشته باشد دربست تكجنسيتي است و گروهي اين ممنوعيت
را منسوب به شرع كرده و آنرا به بهانه نگاه كردن به بدن مرد به لحاظ شرعي درست
نميدانند. درحاليكه به نظر مي رسد بيش از آنكه جنبه شرعي داشته باشد حكمي دولتي و
نانوشته است.
ميشود
جداسازي كرد، ميشود از ورزش جلوگيري كرد، ميشود تمام دختران را خانهنشين كرد
ولي نميتوان شور هيجان انرژي جواني را به اين سادگي مهار كرد.
به
هرحال انتظار نميرود با چنين تفكراتي به اين سادگيها اجازه ورود زنان به عرصه
اجتماعي ورزش صادر شود. يكبار در هنگام مسابقه دو تيم سرشناس كشور، مسئولان سازمان
در پذيرش زنان وعدههايي دادند و سازمان تربيت بدني از شوراي تأمين امنيت تقاضاي
بررسي جوانب حضور زنان را كرد، اما چند روز بعد به دلايل نامعلوم اين بررسي تا
اطلاع ثانوني از دستور كار خارج شد.
حجتالاسلام
انصاري نماينده مردم تهران با اشتباه خواندن ممنوعيت ورود زنان به ورشگاهها گفت
مگر بين تعزيه و ورزش چه تفاوتي وجود دارد. زن و مرد از قديم كنار يكديگر به تماشاي
تعزيه مينشستند ولي اكنون نميتوانند به ورزشگاه ها بروند. وي افزود ما در جهاني
زندگي مي كنيم كه تمام اتفاقات آن به هم پيوسته است بايد خودمان را با شرايط زندگي
در اين جهان وفق دهيم. نميتوان در جزيره اي جدا از ساير جوامع بين المللي زندگي
كرد (زنان، ش. ش. 102)
فاطمه
راكعي نيز ضمن اشاره به محدوديت ها و تنگنظري در حق ورزش بانوان گفته است پوشش
مناسب ورزشي مانتو نيست و بانوان ميتوانند با پوشش مناسب به ورزشگاههاي عمومي
بروند. از سوي ديگر معاون ورزشي بانوان در گفتگو با ايسنا به اين سئوال كه عدم
مدالآوري در بخش ورزش بانوان و حضور نيافتن در ميدان هاي بين المللي چيست؟ گفت:
زنان ما نميتوانند خود را از خانه و خانواده رها كنند و 4 سال تمام در اردو باشند
يا براي رسيدن به شرايط ويژه قهرماني سقط جنين كنند. مردي كه به قهرماني ميرسد
خواهر يا مادر يا همسرش او را در راه رسيدن قهرماني كمك مي كنند.
درحاليكه
بايد پرسيد چرا مردان به زنان در راه رسيدن به قهرماني كمك نميكنند؟ آيا اين كمك
نميتواند دوطرفه باشد؟
شرايط
نابسامان ورزش زنان تا بدانجا پيش ميرود كه حتا وقتي دو زن خبرنگار در بازي
پيروزي و استقلال اجازه ورود پيدا ميكنند، نتيجهاش به اظهارنظرهاي غيرمنطقي
ميكشد. به طوري كه يكي از اين دو خبرنگار زن شرايط حضورشان را چنين توضيح مي دهد:
در تمام مدت بازي فكر مي كردم خواب مي بينم. همراه جمعيت پياده مي رفتيم همه به من
نگاه مي كردند، برايشان جالب بودم. آنقدر به من نگاه مي كردند كه همكاران مرد مي
خنديد.
گويا
همين شرايط باعث شده بود كه او در خصوص حضور زنان در ورزشگاه ها بگويد: زنان در
شرايط فعلي بهتر است كه به ورزشگاهها نيايند. (اعتماد، جهان فوتبال)
حال
بايد پرسيد چگونه اين خبرنگار كه سال ها در آرزوي ورود به ورزشگاه و ديدن از نزديك
بازي بود از سيستم ورود ممنوع براي زنان حمايت ميكند؟ يعني همان سيستمي كه چنين
واكنشهايي را در جامعه برمي انگيزد، خود دليلي ميشود براي حمايت از سيستم ورود
ممنوع براي زنان.
رفتار
و ظاهر زنان زير ذره بين قرار دارد و تحت پوشش حجاب دولتي، «مفاسد اجتماعي»،
«تهاجم فرهنگ غربي» و «رفتار كفرآميز»، تا آنجا كه ميتوانند زنان را كنار
ميزنند. درحاليكه در مجموعه تفريحات و تفننهاي موجود، ورزش سالمترين نوع آن است.
رالي
بانوان مثل ورزش هاي ديگر نو و مملو از تبعيض و مشكلات است. وطنخواه و ليلا قاسملو
24 ساله قهرمان رالي ميگويند: براي زن ها چيزي وجود ندارد همهاش مانع ايجاد كردن
و تذكر خانم ها: حجابهايتان اينجوري باشد، اينطور برويد، آنطوري بياييد و هزار و
يك چيز ديگر. فدراسيون نه تنها كمك نميكند حتا اصلا دلشان نميخواهد كه زن ها در
مسابقات شركت كنند. مربي ها با ما كار نميكنند و ميگويند وقت نداريم هرچي هست در
ظاهر و حرف است. همه چيز با حركت خودجوش خودمان است.
زمزمه
تعطيل شدن هيئت اتومبيلراني بانوان نيز مدتي به گوش رسيد. به گزارش ايسناد محمد
حسين شهرياري رئيس فدراسيون بيليارد اعلام كرد يك دوره كلاس داوري و مربيگري بين
المللي بيليارد برگزار مي كند. باوجودي كه بيليارد يك ورزش نوپا است تعداد
مراجعهكنندگان زن خيلي بيشتر از مردان است و موفقيت زنان در فراگيري مطالب بيشتر
و در بخش داوري و مربيگري نمران بالاتري كسب كردند.
رئيس
فدراسيون بيليارد ميگويد: در رقابتهاي جهاني كت هاي خاص وجود دارد و ما تلاش
كرديم و به آن ها قبولانديم و اين كتها را برداشتيم تا ورزشكاران ايراني بتوانند
از پوشش خود استفاده كنند.
فعاليت
و مبارزه در راه خواسته هاي زنان همچنان ادامه دارد. ورزش بانوان يك معضل سياسي ـ
فرهنگي شده است. از يكسو زنان در حال شكستن اين موانع هستند و از سوي ديگر
افراطيون سنتي كه آن ها را به شكستن حريم حجاب و اخلاق متهم ميكنند.
خبر
راه اندازي زورخانه زنان توجه خيلي ها را جلب كرد و شوك ديگري به جامعه ورزشي
مردسالار وارد كرد. واقعيت اين است كه در هر موضعگيري اولين چيزي كه مطرح ميشود،
بحث حجاب و حريم زن ايراني كه اين چنين حركت ها با فرهنگ ما همخواني ندارد آسان
ترين راه براي كنار گذاشتن زن ها از عرضه اجتماعي است. حسن ميرزا آقابيگ رئيس
اداره اماكن اداره كل تربيت بدني اينكار را به مسخره گرفتن ورزش زنان ميخواند و
اين رشته را براي زنان غيرممكن مي داند و صدور مجوز براي ساخت يا ايجاد باشگاه
ورزشي را در سطح تهران رد كرد. حتا كار به جايي رسيد كه ترك زورخانه و كنارهگيري
از ورزش باستاني توسط اقشار مختلف جامعه ورزشي باستاني كار آغاز شد.
ياسمن
معيري اين ورزش را نوعي مادر رشته آيروبيك مي داند ميگويند چه اشكالي دارد كه با
ترنم مرشد خانم ها ورزش كنند و از نظر شرعي چه مشكلي ميتواند داشته باشد؟ خانم
معيري 15 سال در حوزه ورزش باستاني كار مي كند و 12 سال است كه طراحي ميل براي
ورزش زنان را شروع كرده و ميگويد همه هدفم اعتلاي موقعيت زن ايراني است. (زنان،
ش.102)
هر
حرف نويي حتا در حوزه ورزشي در محدوده سنت با مخالفت روبه رو ميشود. شرايط و
مقتضيات نيمي از افراد جامعه كه زنان هستند باور ندارند و بطور سنتي حجاب و حريم
زنانه را پيش ميكشند و مخالفت ميكنند. هر حركتي كه با نام زنان همراه شود واكنش
مسئولان مردسالار را برميانگيزد و پشتوانه آن استدلال شرعي و قانوني است و در
نهايت بار ديگر مهر تأييد بر آن زده ميشود.
ورزش
بانوان زير نظر اداره كل تربيت بدني است ولي از نظر خطمشي اجرايي به ورزش بانوان
وابسته است. پروانه نظر علي، مسئول اداره ورزش بانوان استان تهران و هيئت هاي
ورزشي معتقد است حتا اگر همه زن باشند، محيط بايد ايزوله و خوب باشد. (زنان، ش.
30) او مي گويد: بايد بپذيريم كه وقتي خدا يك انرژي خاصتري به مرد مي دهد، توده
عضلاني بيشتري به مرد داده، خوب حتماً مرد قويتر است بعضي كار ها براي ما ساخته
نشده مثل موتورسواري يا... به هرحال بعضي ورزشها مردانه است و براي خانمها خشن
است. از نظر پوشش فقها تعيين ميكنند كه چه
لباسي مناسب است. من معتقدم كه هرگونه حركتي كه بدن زن را نشان بدهد جايز نيست و
زن نبايد جلوي نامحرم حركات بدني ناموجه داشته باشد مثل دوچرخه سواري. زن مي تواند
سمبل گناه باشد ولي مرد نه. دنيا هم به اين رسيده است زن زيبايي هاي خاصي دارد كه
مرد ندارد. آقايان چه زيبايي دارند كه مثلاً كسي ببيند و ناراحت بشود يا فكرش
منحرف شود؟ اگر قرار باشد در ورزشي بدحجابي رايج شود من به عنوان يك مسئول آن ورزش
را حذف مي كنم حتا اگر همه زن باشند. هدف ورزش قهرماني و برون مرزي براي كانون
ورزش بانوان نيست و اهميتي هم ندارد اگر در هيچ رشته ورزشي نتواند شركت كند برود
در سالن نرمش كند يا در اتاق بسته خود دراز نشست بكند.
اگر
ورزش در نظر «مسئول» و «متولي» آن چنين است پس شايد ديگر مسئول كانون ورزش بانوان
هم ضرورت نداشته باشد، چراكه در واقع ورزش زنان، به وسيلهاي براي تبليغ و نمايش
تبديل شده است. اين درحالي است كه خانم هاشمي نايب رئيس كميته ملي المپيك در
مصاحبه اي گفته است تا مدت ها به ورزش بانوان حتا بودجه جداگانه اي هم اختصاص
نيافته بود.
در
واقع گويا هر يك از قدم هاي زنان زير نظر و ضبط مي شود و زنان حتا نميتوانند به
طور جدي ورزش كنند بدون آنكه منتظر پرسش و پاسخ باشند، آن هم در جايي كه مردان بي
وقفه جلو مي روند. زنان در دنياي ورزش نه تنها با موانع بسيار جدي فرهنگي و عرفي
روبهرويند بلكه با
مانع سنت ديني و غيرديني براي اثبات حقانيت خود مواجه هستند.
اما
در مورد ژيمناستيك و ورزش هاي ديگر با آقاي جعفر درويشزاده صحبتي داشته ام كه در
زير مي خوانيد. جعفر درويشزاده، رئيس
كميته مربيان ژيمناستيك كشور، اولين مدرس در خاورميانه، داراي مربيگري بين المللي، دبير هيئت ژيمناستيك استان تهران در سال هاي
قبل و دبير فدراسيون ژيمناستيك جمهوري اسلامي ايران، دو دوره عضور كميته فني
كنفدراسيون غرب آسيا است.
او
با علاقه فراوان و روحيه پهلواني، ژيمناستيك را اينگونه تعريف ميكند: «ورزش ژيمناستيك زيبا، پايه و مادر تمام رشته هاي ورزشي
در دنياست. يك فوتباليست در عرصه بينالمللي وقتي گف مي زند بلند ميشود و پشتك ميزند. در كشتي وقتي يك ضربه يا فني ميزنند، در واقع بلند مي شوند و مهارت ژيمناستيكي از خود نشان ميدهند. و در اين ميان زنان در رشته ژيمناستيك ستاره اند». او
سپس ادامه ميدهد: «ورزش بانوان را از سطح بينالمللي آن شروع كنيم و سپس به ورزش داخل بپردازيم. در خيلي از
رشتههاي ورزشي
زنان پا به پاي مردان در رقابتهاي بينالمللي و در عرصههاي بينالمللي مبارزه مي كنند و جلو ميآيند. در خيلي از رشتهها پيش تر از مردها هستند مثلاً ژيمناستيك آيروبيك، ژيمناستيك
آرستيك. در ژيمناستيك موزون در آب زنها به مراتب
از مردان موفقتر هستند. در ژيمناستيك موزون ركودهايي كه به دست مي آيد ركورد
بانوان است و در بقيه رشته ها هم ركورد خانم ها بيشتر است و رقابت فشرده و نزديك
با مردان دارند.
در
دوران گذشته زن هاي ايراني هم ركوردهاي بينالمللي داشتند. در سال 1353 بعد از كشور چين، ژاپن و كره،
ايران ركورد به دست آورد. ژيلا الماسي در شمشيربازي مقام گرفت و ركورد شكست. ركورد
داخلي نسبت به موقعيت فعلي بالاتر بود چون ورزش روباز دو ميداني، و دوچرخه سواري
در فضاي باز انجام ميشد و منع حضور
آقايان هم نبود طبيعتاً موفقيت بالا مي رفت چون مسابقه بود. مسابقه تعريف دارد،
جدول برگزراي مسابقه عبارتست از آمادگي جسماني، تجهيزات و امكانات در سطح بالا، لباس
ورزشي در سطح استاندارد و همچنين دانش در سطح بينالمللي است كه در هركدام از اين
فاكتورها از جمله پوشش يكي از موارد بازدارند ميتواند باشد، زيرا مقررات بين
المللي نميپذيرد. انگيزه وقتي پايين بيايد و محوز بشود ورزش نيز در سطح پايين و
بدون كيفيت مي شود. واقعيت را بايد بپذيريم. فقر ابزارآلات در سال هاي ورزش بانوان
وجود دارد. خيلي از سال ها زير خط فقر قرار دارند. فاقد حداقل امكانات هم هستند.
باشگاه معروف حجاب ابزارآلات متروكه دارد. راحت بگويم در مقايسه با سالن هاي
مردان، سالن هاي زنان حداقل امكانات را دارند. از طرف ديگر در ورزش زنان چون رقابت
و مسابقه جهاني نداريم اگر هم وجود دارد در حد ابتدايي است، انگيزه كم مي شود.
مسابقه انگيزه به وجود مي آورد. مرز رواني ورزشكاران و مرز مسابقات بالا ميرود.
رقابت ها بالا مي رود. مسئولين ورزشي نگرش بهتري پيدا مي كنند و متوجه كمبودها و
نارسايي ها مي شوند و درصدد تجهيز امكانات و همآهنگ شدن با استانداردهاي
بينالمللي قرار ميگيرند و تأثيرگذار ميشود.
كشورهاي
آسيايي مسلمان و جمهوري شوروي، تاجيكستان، گرجستان، آذربايجان، قزاقستان، پاكستان،
هندوستان، اندونزي، فيليپين، سوريه، تركيه و.. اگر در ايران مسابقه باشد با مقررات
ما حضور مييابند. چرا كه مي خواهند تجربه كنند و با وجوديكه تيم هاي ايران ضعيف
هستند اما از اين مسابقات هم نميگذرند. در عرصه بينالمللي هم طبق استانداردها و
مقررات بينالمللي شركت مي كنند.
مقوله
ورزش تعريف دارد. در بخش عمومي در هر شرايط ميتوان ورزش را انجام داد اما شرايط
ورزش بين المللي و تخصصي خيلي فرق مي كند. در بعضي از رشته ها به دليل فرهنگ پوششي
كه داريم نميتوان شركت كرد. مربيان خانم حتا نميتوانند به خارج از كشور بروند تا
دانشافزايي كنند. در خيلي از ورزشها براي وسايل نياز به آقايان دارند علاوه بر آن
نياز به دانش و تجربه آن ها هم داريم. بايد شرايط پوشش را آسانتر بگيريم مثل طب.
در پزشكي نميگويند كه آقايان نميتوانند خانم ها را جراحي كنند چون مسئله صداقت و
سلامت است، مسئله شرارت نيست. سلامت كار و پيشرفت كار را بايد در نظر بگيريم. تمام
عواملي كه در مسابقه نقش دارد عبارتند از مربي ها، مهارت ها، توانايي جسماني. اگر
موقعيت زنان طوري باشد كه بتوانند در اين سطح شركت كنند قدرت مانور زنان در سطح
داخلي و خارجي بيشتر مي شود. كسب مقام مسير را باز مي كند. اگر دختران ورزشكار بتوانند
در عرصه بينالمللي بدرخشند بهترين سفير براي كشورشان هستند. در عرصه رقابتي اگر
زنان با روپوش تمرين كنند در حد ابتدايي هم نميتوان مسائل بهداشتي را رعايت كرد.
بيماري هاي قارچي و اگزما پوستي از بيماريهاي شايع ورزش است. منكر پوشش نيستيم،
ما در كشور اسلامي هستيم، اما ورزش تخصصي اين حرف را قبول نميكند و دختر و پسر
نداريم، پوشش نداريم. در دانشگاه ها هر سال هزاران نفر فارغالتحصيل مي شوند اما
چند قهرمان و هنرمند از دانشگاه ها بيرون مي آيند؟ قهرمان كم است و در يك وزن يا
در يك ركورد يك نفر انتخاب مي شود. عنوان هاي ورزشي از عنوان هاي تخصصي در جايگاه
بالاتر قرار دارد. زنهاي ايران كمتر از مردان و زن هاي كشورهاي ديگر نيستند. آن
هم با تلاش زياد و همت بالايي كه در زنان ايراني وجود دارد. شرايط فيزيكي و
استعدادها هم خيلي بالاست. از اينرو اگر بتوانند در عرصه هاي بين المللي شركت كنند
حتماً موفق هستند. در شرايط مساوي اگر هم مهارت، هم استعداد، و هم انگيزه يكي
باشد، اما يكي با لباس پوشيده يكي با لباس استاندارد حتماً آنكه لباس استاندارد
دارد مانور بهتري ميتواند بدهد. امروز روي لباس هايي با ورزن 50 گرم كار مي كنند.
چگونه با روپوش ميتوان پرتاب نيزه داشت. همچنين دو ميداني، در استقامتهاي طولاني
نميشود مگر ورزش هايي مثل شطرنج. اگر صنعت ورزش مي خواهيم و رشد و مطرح شدن
دختران، با روپوش نميشود. چون انرژي بيهوده هدر مييابد. وارد بحث صدمات ورزشي و
طراحي تمرينها كه بحث تخصصي و گسترده است نميشويم.»
از
آقاي درويشزاده درباره زورخانه زنانه ميپرسم. او ميگويد: «من يك خاطره برايتان
مي گويم. يك تيم ورزش باستانيكار براي مسابقه به فلورانس ايتاليا رفته بود و يك
تيم نمايشي هم براي شناساندن سنت ورزش باستاني هم شركت داشت. ايتاليا مشتاق ديدن اين
نمايش بود. دختران ورزشكار ايتاليايي در اين مراسم حضور داشتند. پس از پايان نمايش
باستانيكاران ايراني يكي از دختران ورزشكار ايتاليايي پس از ديدن نمايش
باستانيكاران اعلام آمادگي كرد و به تقليد از ايراني ها در وسط پيست آنچنان چرخ
مي زد و مثل يك هليكوپتر از زمين برميخاست كه باستانيكاران ايراني سرشان را
پايين انداخته بودند و تحسين مي كردند. او سه ميل را با هم بالا مي انداخت و چند
دور ميچرخيد و دوباره ميل ها را مي گرفت، درحاليكه باستانيكاران ايران يك دور
بالا ميانداختند. به قدري قدرت مانور اين دختر بالا بود كه حيرت باستانيكار هاي
ايراني را برانگيخت. چرخش اين دختر در حدود 360 درجه بود. در خارج جنسيت مطرح
نيست. دخترها كانديد ميشوند، زحمت مي كشند و جسارت هم دارند، امكانات هم
ميگيرند. در يك سالن واحد، در يك پيست دختران مسابقه ميدهند و در پيست ديگر
پسران. حتا كُشتي در عرصههاي بينالمللي انجام ميگيرد.
اميدوارم
مسئولان شرايط يا راه كاري بتوانند پيدا كنند، به خاطر شكوفا شدن ورزش دختران در
عرصههاي بينالمللي با استانداردها و مقررات بينالمللي و بتوانند تمرين كنند، رقابت كنند و حضور داشته باشند.
علم بياموزند، معلم برود ورزشكار بيايد تا به وضعيت مطلوب برسند تا ما هم در عرصه
هاي بينالمللي داخلي
حرفي براي گفتن داشته باشيم. همانطوري كه گفتم بهترين سفيران هر كشوري ورزشكاران
هستند با ركورد خودشان كشورشان را معرفي ميكنند.»
آقاي
درويشزاده درباره تأثير
و نقش ورزش در زنان گفت: «در سنت قديمي فعاليت مكانيكي يك نوع ورزش نامنظم محسوب
ميشد و تحقيقات نشان مي دهد
كه هرچه بدن ورزيده تر باشد سلامتتر است. در
دستگاه گوارش، و در گردش خون حتا عضلات رحم زنان هم قوي ميشود و زايمان هم راحتتر انجام ميگيرد. حتا ورزش
در جنين هم تأثير مثبت دارد همانطور كه تغذيه مهم است ورزش هم مهم است. تغذيه روح
جسم و ورزش عقل هوش را تقويت ميكند. انسان
سلامت و كارآ جامعه سلامت و كارآمد مي سازد. زنان سالم با بچه هاي سالم سرزنده نقش
اساسي در ساختن جامعه دارند. ورزش در سلامتي و تندرستي جامعه نقش مثبتي دارد. هر
اندازه كه تعداد ورزشگاه و باشگاهها بيشتر باشد
اعتياد كمتر است.»
در
اين ميان نيمي از مردم كه زنان هستند به دليل كمبودها و موانع فراموش ميشوند. تأكيد كارشناسان به نقش ورزش در سلامت روحي و جسمي مردم
و حضور گسترده و مشتاق زنان در بخش بانوان پاركها و مكانهاي ورزشي در صبح جمعهها گوشهاي از اين اشتياق را نشان ميدهد. در شرايط كنوني هيچ
چشمانداز و
راهكاري وجود ندارد. سازمانهاي اجتماعي براساس ديدگاه جداسازي ورزش دولتي
برنامهريزي ميشود و زنان
نتوانستهاند در عرصه ورزشي نفوذ كنند و خط انحصار مردانه را بشكنند.
آمار
نشان ميدهد زنان
جامعه دچار پيري زودترس ميشوند. جامعه
ما يكي از جوانترين جوامع
دنياست و دولت بايد راهكار تازهاي براي پر كردن اوقات فراعت دختران بيندشيد. فقط
گناهها را به گردن
ماهواره و تهاجم فرهنگي گذاشتن مشكلات دختران را حل نميكند. دختران ايراني براي
گذراندن اوقات فراغت سالم نه تنها با نابرابري فرصتهاي اجتماعي بلكه با موانع جدي ناشي از تفكر و سنت مواجه
هستند. هنوز برنامهريزي وسيع با
هدف ايجاد مراكز فرهنگي، هنري، تفريحي نزديك و قابل دسترسي نشده است. ورزش بانوان
برخلاف ارزش هاي رسمي در جامعه امروز است و زنان فاقد فرصتهاي لازم براي تقويت جسم و روح خود هستند تا چه رسد به
قهرماني! گويا زنان فقط ميتوانند قهرمان مرد بسازند.