دوشنبه ۴ خرداد ١٣٨٣ – ٢۴ مه ٢٠٠۴

زنان دانشجو در حصار «امنيت»

شيرين اردلان

تريبون فمينيستي ايران

 

 

نگاهي به يكي از خوابگاه هاي دانشجويي

در خوابگاه هاي دانشجويي، دختران بيش از پسران با واژه "رعايت" و "ممنوعيت" آشنا هستند. شايد از آن رو كه چون "زن" هستند بيشتر به "حفاظت" و "امنيت" نياز دارند!

ماده 11 ضوابط و مقررات خوابگاه هاي دانشجويي «شرايط ملاقات در خوابگاه مجردي (خواهران)» را مشخص كرده است. اين ماده داراي 4 بند است: «1. اوقات ملاقات دانشجويان به تناسب فصل از طرف اداره امور خوابگاه ها تعيين و پس از آن ملاقات ممنوع مي‏باشد. 2. ملاقات براي ديداركننده مرد در اتاق هاي خوابگاه يا محوطه آن اكيدأ ممنوع است و در محلي كه به همين منظور تعيين شده است امكانپذير مي‏باشد. 3. ملاقات‏كننده مرد بايد از بستگان محرم دانشجو بوده و شناسنامه خود را به مسئول خوابگاه ارائه و فرم مخصوص ملاقات (يا دفتر مربوطه) را تكميل و امضا نمايد. 4. مسئول خوابگاه موظف است مشخصات ملاقات‏كننده مرد را قبل از صدا زدن دانشجو با مشخصات بستگان محرم دانشجو (كه قبلا در فرم مخصوص قيد شده است) تطبيق نمايد و در صورت مغاير بودن از ملاقات جلوگيري به عمل آورد.» همين دانشجوي دختر ما اگر بخواهد شبي خارج از خوابگاه در خانه دوستي يا بستگاني باشد ملزم به رعايت ماده 13 همين ضوابط‏‏‏نامه است كه مشتمل بر 3 بند و يك تبصره است: «1. دانشجو مي‏تواند بعضي از شب ها فقط در منازل خويشاوندان ساكن در شهر كه قبلاً مشخصات آدرس و نسبت آنها با دانشجو در فرم مربوط قيد شده و به تأييد اولياي قانوني او رسيده است با رعايت ساير موارد حداكثر، تا دو شب در هفته اقامت نمايد. 2.... موظف است مراتب را در وقت تعيين شده توسط اداره امور خوابگاه ها، كتباً به مسئول خوابگاه اطلاع دهد و مشخصات خويشاوند خود را در فرم مربوط (يا دفتر) ثبت نمايد. 3. مسئول خوابگاه موظف است درخواست دانشجو را با مشخصات و آدرس بستگان وي تطبيق داده و در صورت صحت آن به دانشجو مجوز كتبي خروج از خوابگاه را بدهد. تبصره: مسئولان خوابگاه در صورت لزوم مي‏توانند به منزل خويشاوند دانشجو مراجعه و حضور وي را در آنجا بررسي نمايند

ماجرا به اينجا هم خاتمه نمي‏يابد. اگر همين خانم دانشجو بخواهد در ايام تعطيل به شهرهاي محل اقامت بستگان نزديك خود سفر كند علاوه بر رعايت ماده 13، بايد طبق ماده 14 «پس از بازگشت از مسافرت حضور خود را به مسئول خوابگاه اعلام كند و در صورت تأخير مدارك لازم مبني بر موجه بودن تأخير خود را به مسئول خوابگاه ارائه نمايد.» مقرراتي كه برشمرديم ويژه زنان دانشجو است و مردان جز طبق ماده 10 كه شرايط «ملاقات در خوابگاه مجردي (برادران)» را ذكر مي‏‏كند ملزم به رعايت مقررات ديگري كه ويژه مردان باشد نيستند. ماده 10 اين ضوابطنامه هم، به شدتِ مقرراتي كه بر زنان اعمال مي‏شود نيست: «چنانچه بستگان يا دوستان دانشجو ] مرد [ به عنوان ميهمان مراجعه نمايند پس از شناسايي و تكميل فرم ورودي به همراه مي‏زبان مي‏توانند با دانشجو ديدار كنند. ساعات ملاقات بنا بر تناسب فصل از طرف اداره امور خوابگاه ها تعيين مي‏شود. در هر صورت اقامت شبانه ميهمانان در خوابگاه مجاز نيست

علاوه بر رعايت ضوابط و مقررات خوابگاه هاي دانشجويي، ساكنان هر خوابگاهي ملزم به رعايت آيين‏نامه انضباطي نيز هستند. در آيين‏نامه انضباطي 1381 كه شامل 23 بند است، جز 3 بند آن ساير مقررات براي زن و مرد مشترك است. «رعايت حجاب اسلامي‏» و «ثبت خروج در برگه هاي مخصوص» ويژه زنان است. ساعت ورود و خروج به خوابگاه نيز براي زنان ساعت 21 است و براي مردان ساعت 23.

براي آشنايي بيشتر با چگونگي اجراي مقررات آهنين خوابگاه ها از حصار يكي از خوابگاه ها عبور مي‏كنيم و پا به درون مي‏گذاريم. اين خوابگاه يكي از 8 خوابگاه دانشجويي دختران در تهران است. اين ساختمان 295 نفر ظرفيت دارد. به لحاظ كاربري بيشتر به مدرسه مي‏ماند تا خوابگاه، هر طبقه شامل راهرويي نسبتاً بزرگ است با اتاق هايي در اطراف آن و در ابعاد مختلف؛ به بيمارستان هم بي‏شباهت نيست، هيچ حس و روحي از در و ديوار آن برنمي‏خيزد مگر كسالت و افسردگي. طبق آيين‏نامه انضباطي «نصب ميخ، پونز، چسب و عكس يا پوستر» به ديوارها ممنوع است (مگر با اجازه مسئول خوابگاه).

مسئول خوابگاه مي‏شمارد: «ولي عصر، پايين پارك نياوران، سوري، لارستان، بهشتي و..... بله من تقريباً بيشتر خوابگاه ها بوده‏ام، ششمين سالي هم هست كه اينجا هستم.» او فقط روزها در خوابگاه است، هر خوابگاه مسئول شب هم دارد: «تمامي‏ مسئولان شب شهرستاني هستند، اين زنان جايي براي اسكان ندارند، يك اتاق از خوابگاه مي‏گيرند و در عوض در برابر كاري كه انجام مي‏‏دهند پولي نمي‏گيرند

ـ چرا پسرها تا ساعت 11 شب مي‏توانند بيرون بمانند ولي دخترها حداكثر تا ساعت 9 بايد خود را به خوابگاه برسانند؟

ـ چون دخترها موقعيت حساسي دارند اما پسرها مشكلي ندارند.

ـ اگر دختري ديرتر بيايد و به مقررات ورود و خروج عمل نكند چه مي‏شود؟

ـ مسئول شب به مسئول روز گزارش مي‏‏كند و مسئول روز هم اگر موارد تكرار شود كارت دانشجويي را مي‏گيرد و يك تعهد ضميمه پرونده‏اش مي‏‏كند و در نهايت به معاونت دانشجويي گزارش مي‏‏كند.

ـ در چه موارد ديگري به معاونت دانشجويي گزارش مي‏كنيد؟

ـ خب ما سعي مي‏كنيم كمتر موردي را به آنها ارجاع دهيم، مثلاً اگر بچه ها مشكلات اخلاقي داشته باشند، اول آنها را به مركز مشاوره مي‏فرستيم، بعد با خانواده هايشان صحبت مي‏كنيم، اگر مشكل حل نشد به معاونت دانشجويي ارجاع مي‏‏دهيم كه از آنجا به كميته انضباطي مي‏فرستند.

ـ منظور از مشكلات اخلاقي دانشجوها چيست؟ يعني دوست پسر دارند؟

ـ نه فقط اين مورد نيست، از 100 تا دانشجو شايد 10 تاي آن ها دوست‏پسر نداشته باشند.

ـ شما از كجا مي‏‏دانيد؟

ـ خب برايم حرف مي‏زنند،....

ـ چگونه به شما مي‏گويند، فكر نمي‏كنند كه ممكن است گزارش كنيد؟

ـ ما تا وقتي براي ديگران يا خودشان مشكلي ايجاد نكرده باشند به آنها گير نمي‏‏دهيم. سعي مي‏كنيم مشاوره دهيم تا كارشان به كميته انضباطي نكشد.

ـ در كمي‏ته انضباطي چه مي‏كنند؟

ـ نمي‏‏دانم چه اتفاقي مي‏افتد اگر دختري كارش به كميته‏ انضباطي بكشد وقتي برمي‏گردد بدتر شده است يعني اگر وقيح است، وقيح‏تر مي‏شود. فكر مي‏كنم برخورد خوبي با آنها نمي‏شود. ما تلاشمان را مي‏كنيم كه حتي قبل از ارجاع به معاونت دانشجويي مشكل را حل كنيم، توبيخ هاي تحصيلي، محروميت از دانشگاه و... در اين كميته انجام مي‏شود.

ـ منظور شما از مشكلات اخلاقي چيست؟

ـ مثلاً يكي از بچه هامان به لحاظ مالي در مضيقه بود. وقتي به تهران آمد پدرش به او فقط 5 هزار تومان داده بود و گفته بود اگر مي‏خواهي درس بخواني با همين پول زندگي كن، من ندارم كه به تو خرج تحصيلت را بدهم. خب به خاطر پول با پسري دوست شده بود و وقتي ما پدرش را خبر كرديم و پدر آمد، دختر همه چيزش را از دست داده بود. پسر را هم به زور كشانديم تا آنها را به عقد هم درآوريم. مورد ديگري كه گاهي در خوابگاه ديده مي‏شود در روابط دانشجوها با هم هست. مثلاً به تعداد هر نفر يك تخت وجود دارد، خب در مواردي بعضي از بچه‏ها گاهي كنار هم مي‏خوابيدند.

ـ اين كه خيلي غيرطبيعي نيست.

ـ خب بله، ولي خود بچه ها به ما گزارش دادند كه مثلاً دو تا از بچه ها بيشتر وقت ها پيش هم هستند.

ـ و شما چه كرديد؟

ـ من يك بار انگار كه اتفاقي وارد شده‏ام در را باز كردم و وارد اتاق آنها شدم، با هر دوشان صحبت كردم. يكي را تهديد كردم كه به معاونت دانشجويي ارجاعاش مي‏‏دهم. در مورد ديگري كه بيشتر تحت تأثير دانشجوي ديگر قرار گرفته بود، پدرش را خواستيم، پدرش هم مرد خوبي بود، فرهنگي بود و ظرفيت گفت و گو را داشت. سرانجام دختر در كنار پدر تعهد داد كه ديگر تكرار نشود. بعد هم يك هفته‏اي با پدرش به شهرستان رفت. وقتي برگشت ديگر تكرار نشد، يعني مشكل حل شد.

ـ چطور؟

ـ خب شوهر كرد.....

مسئول خوابگاه از روي صندلي بلند مي‏شود، چادرش را به سر مي‏‏كند و اعلام مي‏‏كند كه ديگر وقت ندارد و بايد به جلسه ماهانه مسئولان خوابگاه برود.