گفتگو با مجيد تولايی
پيرامون ويژگی های ماهنامه
«نامه»
و حزب سياسی ای که وی در انتظار
مجوز آن از وزارت کشور است
ماهنامه «نامه» نشريه مستقلی است به
سردبيری آقای مجيد تولايی که انديشه سوسيال دمکراتيک را در ايران بازتاب می دهد،
ولی از آنجا که وابسته به هيچ قدرت سياسی نيست و يک نشريه اپوزيسيون خارج از
حاکميت است، در تنگناهای مالی و موانع توزيع نشريه قرار دارد، زيرا که توزيع
نشريات در داخل کشور در دست نهادهای نزديک به محافظه کاران است. آقای تولايی در
گفت وگويی با صدای آلمان از تقاضای مجوز برای تشکيل «حزب آزادی مردم ايران» می
گويد که مدت پنج سال است او و ياران سياسی اش در انتظار مجوز بسر می برند.
مصاحبه گر: داود خدابخش
دويچه وله: آقای تولايی، شما سردبير
ماهنامه ی «نامه» هستيد. اين نشريه شما چه نوع مجله ای ست و وجه تمايزش با نشريات
ديگر در چيست؟
مجيد تولايی: موضوع کار مجله ی «نامه» سياسی،
اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و عموما در جامعه روشنفکری امروز ايران به عنوان يک
نشريه ی سياسی _ تئوريک شناخته شده است. به لحاظ وجه تمايز، اگر بخواهم چند مشخصه
و ويژگی برای متمايز کردن مجله «نامه» از بقيه ی نشرياتی که امروز در ايران وجود
دارد، اشاره کنم، می شود در وهله ی اول به ويژگی مستقل بودن «نامه» اشاره کرد. اين
ويژگی امروز در جامعه ما برای کار ژورناليستی و مطبوعاتی اهميت فوق العاده ای
دارد.
امروز شايد بتوان گفت که کمتر نشريه و جريده ای در
ايران هست که عرصه ی فعاليتهای ژورناليستی و حيات سياسی و مطبوعاتی آن به نوعی
مرتبط با اراده ها و نيروها و جناحهای زيربط با قدرت و حاکميت نباشد. در واقع شايد
بتوان گفت تعداد نشرياتی از اين دست که بتوانيم آنها را مستقل بناميم، آنهايی که
در حوزه ی مسايل سياسی، فرهنگی، اجتماعی قلم می زنند و کار می کنند، شايد تعدادشان
به انگشتان يک دست نرسد و به باور ما «نامه» يکی از آنها است. به اعتقاد ما اين
ويژگی مستقل بودن هم بار سياسی و هم بار اقتصادی دارد. بار سياسی به اين معنا، که
قبلا گفته ام، نشريه ای است با هويت سياسی و کاملا مستقل. به عبارتی می توان گفت که
«نامه» يک نشريه ی مستقل اپوزيسيون است. چون همواره ديدگاهها، مواضع، تحليل ها و
مطالبی را بيان کرده که برای «نامه» جايگاهی در سطح نيروهای معترض، مخالف و منتقد
برای خود باز کرده. به اين اعتبار می توان گفت، که «نامه» نشريه ای متعلق به
اپوزيسيون داخل کشور است.
دويچه وله: در واقع می توانيم بگوييم
که «نامه» يک نشريه ی اپوزيسيون خارج از حاکميت است. درست است؟
مجيد تولايی: دقيقا همينطور است. در مورد استقلال
مالی اين نشريه، اين قضيه خود از اهميت خاصی برخوردار است. امروز به اعتبار همان
استقلال سياسی که قبلا توضيح دادم، يعنی در واقع فقدان استقلال سياسی در بين
مطبوعاتی که در حوزه ی مسايل اجتماعی و سياسی فعاليت می کنند و قلم می زنند، ما
شاهد هستيم که يک نوع شبکه ی مافيايی هم در حوزه ی مطبوعات ايجاد شده. بطوريکه
امروز تنها آن بخش از فعاليتهای مطبوعاتی قادر به دوام و بقا در کشور هستند که به
اعتبار بهره مندی و ذينفع بودنشان از ارتباطی که با قدرت و اراده های سياسی مرتبط
با قدرت دارند، به لحاظ مالی هم می توانند منتفع بشوند، می توانند مورد حمايت قرار
بگيرند. و می توانند برای گرداندن نشريه مورد حمايت منابع اقتصادی قرار گيرند،
آنهم به اعتبار تعلقات سياسی شان و از نظر اقتصادی هم نفعی ببرند.
اين ويژگی ما در عين حال که به لحاظ هويتی بسيار
ارزشمند است، اما به لحاظ اجرايی ما را با دشواريهای بسيار زيادی مواجه کرده است.
ما بشدت در مضيقه هستيم. بازار بسيار آشفته ی اقتصاد مطبوعات، اقتصاد ژورناليستی
ايران، که قبلا توضيح دادم، همه چيزش مافيايی ست. از کاغذش گرفته تا فيلم و زينک،
مسايل مربوط به چاپ و از همه بدتر نامطلوبتر و ناپسندتر شبکه ی توزيع که در ايران
به صورت کاملا مافيايی عمل می کند. شبکه های توزيعی که در انحصار جريانات و
جناحهای وابسته به قدرت و حاکميت هستند، به راحتی طوری عمل کنند که می توانند
توزيع نشريات را در شهرها، به خصوص در شهرستانهای کوچک بطور سازمان يافته، گزينشی
و انتخاب شده هدايت بکنند. اينکه چه نشريه ای و در کجا و تا چه مقدار توزيع بشود
يا توزيع نشود. با ما بعدها از شهرستانها و شهرهايی مثل اهواز، آبادان، شهرهای
استان خراسان، از آذربايجان و به خصوص کردستان تماس گرفته می شود، که مجله ی شما
را به طور اتفاقی و غيرمستقيم ديده ايم و يا به دستمان رسيده، ولی به هر جايی در
سطح شهر مراجعه می کنيم، در هيچ دکه ای يا فروشگاه کتاب و يا کتابفروشی قابل
دسترسی نيست. وقتی ما در شبکه ی توزيعی خودمان مسئله را پيگيری می کنيم، به ما
آماری می دهند و می گويند، بله ما اين نشريه را توزيع کرده ايم. آنها آمار رقمی و
عددی آن را به ما می دهند، ولی در عمل اين توزيع صورت نمی گيرد. لذا شبکه ی توزيعی
که به اين صورت عمل می کند، خود يکی از موانع و مشکلات جديدی ست که در حال حاضر
برای ما موجود است.
من مايلم در مورد ويژگيها و تمايزات به نکته ای هم
اشاره کرده و آن را هم به ويژگی قبلی اضافه کنم و آن اين است که «نامه» به طور
مشخص به لحاظ فکری و سياسی سعی کرده و همواره تلاش دارد تا بتواند گرايش و تفکر
سوسيال دمکراسی را که در ايران و در بخشی از جامعه روشنفکری ايران وجود دارد، در
توليدات خود در قالب مقالات، مصاحبه ها و گزارشهايی که در مجله منعکس می کند،
بازتاب دهد.
دويچه وله: اين شبکه ی توزيعی که از آن
نام برديد، در دست چه نهادی است؟
مجيد تولايی: ظاهرا شبکه های توزيع خصوصی عمل می
کنند. متاسفانه در ايران مفهوم خصوصی بودن، خصوصی سازی، خصوصی شدن، خصوصی کردن مثل
بسياری از مفاهيم و واژه های ديگر قلب واقعيت شده. امروز عنوان آن اين است که شبکه
ی توزيع يک تعاونی ست که به صورت خصوصی عمل می کند. اما همه می دانند و آگاهند و
همه ی دست اندرکاران امر مطبوعات می دانند که چنين چيزی به هيچ وجه واقعيت ندارد و
شبکه های توزيع عموما به طور مستقيم و يا غيرمستقيم تحت اراده و تمايلات جريانات
محافظه کار و جريانات راست عمل می کنند.
دويچه وله: آقای تولايی گفته می شود،
که شما و همفکرانتان از وزارت کشور تقاضای مجوز تشکيل حزبی سياسی را کرده ايد. اين
حزب مورد نظر شما طبق برنامه ی حزبی اش چه اهدافی را دنبال می کند؟
مجيد تولايی: اجازه بدهيد اول اين حزبی که می
فرماييد، تکليف ادامه ی فعاليتش ظرف روزهای آينده مشخص بشود و بعد راجع به کم و
کيف و برنامه هايش صحبت کنيم. درخواست اين حزب را دوستان از سال ۱۳۷۷ به وزارت
کشور تسليم کردند و همچنان در انتظار گرفتن مجوز هستيم و براساس خبری که داده اند
احتمالا ظرف چند روز آينده پرونده ی درخواست «حزب آزادی مردم ايران» در کميسيون
مربوطه در وزارت کشور مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ما هنوز هم نه تنها نااميد
نيستيم، بلکه بسيار خوشبين هستيم و اميدواريم که با اين درخواست موافقت بشود. بعد
از گرفتن مجوز و در واقع پاسخ مثبت گرفتن و يا هر پاسخ ديگری که بگيريم، بطور
مبسوط در ارتباط با حزب به پرسش های شما پاسخ خواهيم داد.
دويچه وله: با توجه به اينکه مجلس
شورای اسلامی به دست نيروهای محافظه کار افتاده و اينکه محافظه کاران ايران تلاش
می کنند سال آينده قوه ی مجريه را هم در اختيار بگيرند، ارزيابی شما از اوضاع
سياسی حاکم بر ايران چيست؟
مجيد تولايی: اگر منظورتان از اوضاع سياسی آن بخش
از وضعيت است که به حاکميت، دولت و اصولا عرصه ی قدرت مربوط می شود، من تصور نمی
کنم اين اتفاقی که بعد از انتخابات مجلس افتاده، و آنطور که شما گفته ايد، امروز
مجلس و فردا قوه ی مقننه از آن جريان محافظه کار بشود و در واقع با در دست داشتن
همه ی اهرمها و نهادهای قدرت و حاکميتی يکدست و يکپارچه از جريان محافظه کار
هژمونی را در دست بگيرد، با وضعيتی که امروز در جامعه در مناسبات اقتصادی،
اجتماعی، فرهنگی می بينيم از يکسو، و بحران ناکارآمدی و در واقع سستی و ناتوانی که
در همه ی ساختارهای سياسی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد، ساختارهايی که به حاکميت
برمی گردد، مجموعا چشم انداز روشن، مثبت و اميدبخشی برای بهبود اوضاع به دست
نخواهد داد. گمان نمی توان برد که اين تغيير و اين يکدست شدن بتواند ايجاد انرژی و
اميد و فرصتی شايسته و رو به بهبود برای حاکميت جهت فائق آمدن به حل بحرانهای
موجود بکند. بلکه فکر می کنم، برعکس، بايد شاهد بروز دوره ای باشيم، که بعد از اين
يکدست شدن بر عمق بحرانها و نابسامانيهای ساختاری و آن بخش از مشکلاتی که به
مناسبات اقتصادی و اجتماعی حاکميت برمی گردد، بيفزايد. و حتا بايد شاهد اوج گرفتن
و تشديد اين بحرانها باشيم.
دويچه وله: آيا به نظر شما بايد روند
اصلاحات را پايان يافته تلقی کرد؟
مجيد تولايی: اگر منظور از اصلاحات، اصلاحات به
معنای اصلاح و تغييرات اصلاحی در درون ساختارهای قدرت و پروژه ی پيشرفت اصلاحات در
درون قدرت باشد، به نظر من بله، بايد بر اين پروژه امروز نقطه ی خاتمه گذاشت و اگر
اميدی به پيشبرد اصلاحات وجود داشته باشد، که گمان می رود اين اميد هنوز به طور
کامل در عرصه ی عمومی تبديل به ياس نشده، امروز بايد به اين پروژه، در چارچوبی
مستقل از ساختار قدرت، فکر و تدبير کرد.
دويچه وله: آقای تولايی بسيار متشکرم
از وقتی که در اختيار ما گذاشتيد.
مجيد تولايی: خواهش می کنم.
آدرس اينترنتی نشريه «نامه»
http://www.nashrieh-nameh.com