کميته دفاع از حقوق
بشر در ايران
www.polpiran.com
info@polpiran.com
ترجمه: ن. نوري زاده
مثل مرده در تابوت
شکنجه، بازداشت و سرکوب مخالفين در ايران
گزارش کامل ناظران حقوق بشر در مورد ايران ژوئن 2004 (
خرداد 1382) شماره 2 / E
بخش دوم- توصيه ها
توصيه به نهاد رهبري در مورد دستگيري و بازداشتهاي غير قانوني
- تمام افرادي که در حال حاضر به خاطر (اعتراض) مسالمت آميز و (دفاع) از حق آزادي
بيان و عقيده و (عضويت) در انجمن ها از آزادي خود محروم گشته اند، آزاد شوند.
- استفاده از سلولهاي انفرادي جهت
نگهداري طولاني زندانيان ممنوع گردد.
- اطمينان از انجام ملاقات کسانيکه از
آزادي محروم شده اند (زندانيان) با خانواده هايشان و نيز اطلاع دادن به اعضاي
خانواده هاي آنان از محل و وضعيتشان
- لغو اختيارات وزارت اطلاعات و قوه
قضائيه و نيروهاي نظامي (مثل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي) از بازداشتگاهها و
زندانهاي عمومي.
در مورد شکنجه و بدرفتاري ها
- تحقيق و بررسي بي درنگ از تمام شکايتها که در ارتباط با شکنجه و بدرفتاري
است.
- پاسخ بي درنگ به شکايات مربوط به
بدرفتاري ها و اطمينان از دسترسي منظم زندانيان به مراقبت هاي پزشکي.
- اطمينان حاصل گردد که نگهبانان،
بازجويان و ديگر کارکنان بازداشتگاهها که مسئول اذيت و آزار زندانيان هستند، مشمول
اقدامات تنبيهي و تحت تعقيب قانوني، قرار گيرند.
- اطمينان حاصل گردد که تمام بازجويان
کارت و شماره شناسائي خودشان را به سينه
بچسبانند و نيز در بازجوئي تمام افراد
زنداني بايد بازجوهاي خود را ببينند.
در مورد اجراي عدالت
- اطمينان حاصل گردد که تمام بازداشت شدگان طبق قانون اساسي ايران قبل از اينکه
نزد قاضي برده شوند ظرف 24 ساعت تفهيم اتهام شوند.
- اطمينان حاصل گردد که تمام بازداشت
شدگان به وکيل دسترسي داشته باشند و بتوانند با وکلاي مدافع خود بطور خصوصي ملاقات
کنند.
- اطمينان حاصل گردد که تمام دادگاهها
طبق ماده 14 کنوانسيون بين المللي حقوق مدني و سياسي CCPR برگزار گردد. (ماده چهاردهم: 1-همه افراد در مقابل دادگاهها و ديوانهاي
دادگستري (از حقوق) برابر برخوردارند. در امور تصميم گيري هر اتهامي عليه فرد و يا
(عليه) حقوق و تعهدات مدني او، هر کس بايد حق داشته باشد که (اتهامات او) بوسيله يک
دادگاه قانوني، صلاحيت دار، مستقل و بيطرف، بطور منصفانه و علني، رسيدگي شود.
مطبوعات و افکار عمومي ممکن است از تمام و يا قسمتي از دادگاه بدلايل اخلاقي، نظم
عمومي و يا امنيت ملي در يک جامعه مردم سالار منع شوند. وقتي مصلحت زندگي خصوصي
طرفين دعوي اقتضا کند و يا تا حدي که دادگاه در شرايط خاصي علني بودن (جلسات) را زيان
آور به مصالح دادگستري بداند، ( محرمانه بودن جلسات دادگاه در تمام و يا قسمتي از
دادرسي) امکان دارد، اما حکم صادره در امور کيفري و يا مدني بايد علني باشد مگر
آنکه مصلحت افراد جوان ايجاب نمايد و يا روند دادرسي، مربوط به اختلافات زناشوئي يا
سرپرستي اطفال باشد.
2- هر کس که به ارتکاب جرمي متهم شده است اين
حق را دارد که بيگناه فرض شود تا مگر جرم او برطبق قانون ثابت شود.
3- در مورد قطعي شدن جرم عليه فرد، هر کس حق
دارد که با تساوي کامل، از حداقل حقوق تضمين شده زير برخوردار گردد.
الف- بيدرنگ و به تفصيل با زباني که او بفهمد، (بايد) از نوع و علت اتهامي که به
او نسبت داده شده است، آگاه گردد.
ب – وقت و تسهيلات
کافي جهت تهيه دفاعيه خود و گفتگو با وکيلي که خود انتخاب کرده است، داشته باشد.
ج – بدون تاخير موجه،
دادگاهي شود.
د – در حضور خودش
محاکمه شود. شخصا از خود دفاع نمايد و يا از طريق وکيلي که خود انتخاب کرده است
(از خود دفاع کند). او بايد از حقوق خود مطلع گردد که اگر وکيل ندارد، در صورتيکه
مصالح دادگستري اقتضا مي نمايد و (نيز) در صورتيکه او توانائي کافي براي پرداخت
(دستمزد وکيل) را نداشته باشد، بدون پرداخت هزينه اي، وکيلي براي او تعيين ميگردد.
ه – از شهودي که عليه
او (شهادت داده اند) بازپرسي کنند و يا بخواهند که از آنها بازپرسي شوند و تحت شرايط
مشابهي که عليه او شهادت داده اند، شاهداني جهت شهادت بنفع او حاضر شوند.
و – اگر او زباني که
در دادگاه بکار مي رود را نمي تواند بفهمد و يا صحبت کند (بايد) بطور رايگان مترجمي
جهت کمک در اختيار اوگذاشته شود.
ز – اجباري در شهادت
دادن عليه خود و يا اقرار به مجرميتش وجود نداشته باشد.
4- آئين دادرسي در
مورد افراد جوان بايد مطابق سن آنها، مصلحت و اعاده حيثيت آنان در نظر گرفته شود.
5- هر کس که مجرم
شناخته ميشود مطابق قانون (بايد) حق داشته باشد که مجرميت و محکوميت او بوسيله يک
دادگاه عاليتر مورد تجديد نظر قرار گيرد.
6- هر گاه شخصي حکم
نهائي محکوميت جزائي گرفته است و بعدا درنتيجه يک کشف جديد با وجود شواهد قطعي
معلوم گردد که محکوميت او در نتيجه يک اشتباه قضائي بوده است و حکم او نقض شود و يا
مورد عفو قرار گيرد، او يعني شخصي که در نتيجه اين محکوميت و مجازات متحمل رنج و
عذاب شده است، حق دارد طبق قانون اعاده جبران خسارت نمايد، مگر ثابت شود که عدم
افشاي بموقع و چگونکي امر نامعلوم بطور کلي و يا جزئي منتسب به خود او بوده است.
7- هيچکس را نبايد بوسيله
قانون دادرسي کيفري کشور، به جرمي که محکوم و يا تبرئه شده است، دوباره دادگاهي،
محکوم و مجازات نمود. مترجم)
- اطمينان حاصل شود که ملاقات (متهم) با قاضي فقط در حضور وکيل انجام گردد.
- امر شود که تحقيقاتي مستقلي در مورد
انصار حزب الله (ياران حزب الله) و بسيج (شبه نظاميان) که در دستگيري، بازرسي،
آزار، ضرب و شتم و بازجوئي هاي شخصي شهروندان منتقد از حکومت شرکت داشتند، انجام
گردد.
- تعليق حکم قضاوت قاضياني که حکم
داده اند که از اين نيروها براي چنين مقاصدي استفاده شود.
- تحت بررسي و تعقيب قرار دادن افراد
ارگانها و شبه نظاميان (بسيج) و لباس شخصي ها که به اعتراضات مسالمت آميز (دانشجويان)
و فعالان (سياسي) در نوامبر سال 2002 و ژوئن و جولاي 2003 و حوادث مشابه حمله
کردند.
- پيگيري توصيه هاي کميسيون اصل 90
مجلس (ششم) مبني بر تحقيق و تعقيب مسئولين (حکومتي) که متهم به نقض قانون ميباشند.
- اصلاح قوانين کيفري و عدم بکارگيري اتهامات
مبهمي چون "اقدام عليه امنيت ملي"،"اغتشاش عمومي"
و"همکاري با عناصر خارجي" براي مجازات افرادي که براي حق آزادي بيان و
تشکيل انجمن ها تلاش مي کنند.
در مورد شوراي نگهبان
- تائيد کنوانسيون بين المللي ضد شکنجه و رفتارها يا مجازات خشن غير انساني و
تحقير کننده که قبلا بوسيله مجلس (ششم) دو بار به تصويب رسيده است.
در مورد اتحاديه اروپا
- تداوم بيشتر نشست هاي "گفتگوي ايران- اتحادي اروپا در مورد حقوق
بشر" جهت توسعه و مشخص نمودن و
زمانبندي خاتمه، اعمال (مخالف حقوق بشر) که در اين گزارش آمده است.
- درخواست فوري از مقامات ايران جهت
آزاد نمودن کسانيکه بخاطر بيان مسالمت آميز عقايد خود به زندان افتاده اند.
- درخواست فوري از مقامات ايران به پيگيري
توصيه هاي "گروه کار در مورد بازداشت هاي خودسرانه" و گزارشگر ويژه در
مورد حق آزادي عقيده و بيان (آمبئي ليگابو) که از ايران ديدن کرده اند.
به گزارشگر ويژه در مورد شکنجه و مجازات وحشيانه و غير انساني
- درخواست ديدار فوري از ايران با
توجه به مضمون صدور دعوتنامه ايران به سازمان ملل در سال 2002.
- پي گيري در مورد يافته هاي "گروه
کار در مورد بازداشتهاي خودسرانه" و همچنين گزارشگر ويژه در مورد حق آزادي عقيده
و بيان (آمبئي ليگابو) در ارتباط با استفاده سيستماتيک و منظم سلولهاي انفرادي
بعنوان يکي از اشکال شکنجه و مجازات وحشيانه غير انساني و نظارت نزديک.