اولين شماره روزنامه وقايع
اتفاقيه منتشر شد
اينجا روزنامه «وقايعاتفاقيه» است؛
خيابان استاد نجاتاللهی
(ويلا)، کاشی ۱۲۵.
ما در ساختمان قديمی روزنامه خود دست
همه اهل قلم از طيفهای
مختلف فکری را به گرمی میفشاريم
و از آنان میخواهيم
ما را در اين کار سخت و حساس تنها نگذارند.
نخستين شماره روزنامه وقايع اتفاقيه امروز
منتشر شد. وقايع اتفاقيه نام يکی از اولين روزنامه هايی است که در دوره اصلاحات
اميرکبير در ايران منتشر شد و به نوشت روزنامه شرق ،مشخص می شود که پس از بيش از
يک قرن ، قصه جنبش اصلاح طلبی در ايران همچنان تکرار می شود. اولين سرمقاله
روزنامه وقايع اتفاقيه ، "بازگشت به آينده" :
در ساختمانی قديمی نه به قدمت نام «وقايعاتفاقيه»
اما با روح و معماری سنتی جمعی از روزنامهنگاران آمدهاند
تا روزنامهای «محبوب»، «تأثيرگذار» و با «معيارهای
حرفهای روزنامهنگاری» منتشر
کنند. روزنامهای که در اولين شماره خود «بازگشت به
آينده» را نويد میدهد.
اين جمع روزنامهنگار روزهای
بسياری است که با «فکر» ايجاد روزنامهای «حرفهای»
گردهم آمدهاند، طرح ارائه دادهاند،
برنامهريزی کردهاند، آموزشهای
فشرده روزنامهنگاری مدرن را ديدهاند
و از همه مهمتر با «اميد» آمدهاند آن هم در
اين فضای بسی از «نااميدی»! فضايی که اگر در آن مرزی بين «عاقل بودن» و «عاشق
بودن» قائل باشيم ما قطعا از طايفه دوميم. که «عقل» با صدها منطق و استدلال میگويد:
«در اين حيطه گام نذار» و «عشق» میگويد: «برو»!
عشقی که به «اميد» ايمان دارد.
«اميد» واژه امروز و ديروز ما ايرانيان نيست.
گذشتگان ما از اميرکبير که «وقايعاتفاقيه» را
با اميد «اصلاحات» منتشر کرد گرفته تا به امروز به آن ايمان داشتهاند.
اميد به «اصلاحات ايرانی» تا به امروز که قريب دو قرن میگذرد همچنان
در دل ايرانيان زنده است و ادامه دارد.
ما نيز در «وقايعاتفاقيه»
امروز با «بازگشت به آينده»! کارمان را آغاز میکنيم،
«بازگشت»به گذشته، «بازگشت» و «نگاه» به آنچه در
اين سرزمين صدها سال است آزاديخواهان آن به دنبال «يک کلمه» بودهاند:
«قانون».
در ساختمانی قديمی نه به قدمت نام «وقايعاتفاقيه»
اما با روح و معماری سنتی جمعی از روزنامهنگاران آمدهاند
تا روزنامهای «محبوب»، «تأثيرگذار» و با «معيارهای
حرفهای روزنامهنگاری» منتشر
کنند. روزنامهای که در اولين شماره خود «بازگشت به
آينده» را نويد میدهد.
اين جمع روزنامهنگار روزهای
بسياری است که با «فکر» ايجاد روزنامهای «حرفهای»
گردهم آمدهاند، طرح ارائه دادهاند،
برنامهريزی کردهاند، آموزشهای
فشرده روزنامهنگاری مدرن را ديدهاند
و از همه مهمتر با «اميد» آمدهاند آن هم در
اين فضای بسی از «نااميدی»! فضايی که اگر در آن مرزی بين «عاقل بودن» و «عاشق
بودن» قائل باشيم ما قطعا از طايفه دوميم. که «عقل» با صدها منطق و استدلال میگويد:
«در اين حيطه گام نذار» و «عشق» میگويد: «برو»!
عشقی که به «اميد» ايمان دارد.
«اميد» واژه امروز و ديروز ما ايرانيان نيست.
گذشتگان ما از اميرکبير که «وقايعاتفاقيه» را
با اميد «اصلاحات» منتشر کرد گرفته تا به امروز به آن ايمان داشتهاند.
اميد به «اصلاحات ايرانی» تا به امروز که قريب دو قرن میگذرد همچنان
در دل ايرانيان زنده است و ادامه دارد.
ما نيز در «وقايعاتفاقيه»
امروز با «بازگشت به آينده»! کارمان را آغاز میکنيم،
«بازگشت»به گذشته، «بازگشت» و «نگاه» به آنچه در
اين سرزمين صدها سال است آزاديخواهان آن به دنبال «يک کلمه» بودهاند:
«قانون».
و چرا هنوز پس از قرنها از اين تلاش، ما ايرانيان
هنوز اندرخم همان يک کوچه «قانون» ماندهايم.
و چرا هنوز پس از صدها سال که روزنامهای
در عصر نوآوری و مدرنيته در ايران منتشر میشود باز هم
بايد از «قانون» سخن بگوييم و از حاکميت آن، و نيز چرا بايد امروز پس از صدها سال
از تلاش اميرکبيرها، مشيرالدولهها،
مستشارالدولهها، امينالدولهها
و صدها تن ديگر تا به امروز بازهم بايد در توجيه «اصلاحات» سخن بگوييم و حتی در
اين راه مشقت بکشيم، رنج ببريم، سختی و عذاب تحمل کنيم، حبس بکشيم و ...
هزاران سؤال از جنس همين موارد است که ما را نمیتواند
از گذشته و بازگشت به آن جدا کند، به ويژه ملتی که در شش، هفت سال اخير تجربهای
ديگر را پشتسرگذاشته است با همه خوبیها
و بديهايش و با همه خوشیها و رنجهايش!.
شايد که بخشی از همين مردم، نااميدانه به آينده مینگرند. اما جز
اين است که آدمی به اميد «آينده» است که میتواند زنده
باشد.
بنابراين «وقايع اتفاقيه»ای ديگر پس از ۱۶۰ سال از
قتل اميرکبير «اصلاحطلب ناکام» ايرانی ظهور
میکند تا نگاهی به «آينده» داشته باشد. نگاهی
پر از اميد و سرافرازی. که اگر «روزنامهنگار ايرانی»
که خود نيز بيش از صدسال است در خط اول و مقدم سختیها بوده است
در اين راه پرمشقت گوشه عزلت گزيند و نااميدانه به آينده بنگرد، از مردم کوچه و
بازار چه انتظاری میماند.
دهها سال است که
روزنامهنگار ايرانی را بر زمين میکوبند
اما بازهم حتی اگر رمقی اندک از او باقی مانده باشد برمیخيزد و پيام
«اميد» به «ملتش» میدهد چرا که بايد اين رکن
رکين دموکراسی را در اين «اوضاع بیسامان»،
همچنان «زنده» و «سرافرازانه» نگاه داشت.
***
از اينروست که
«وقايع اتفاقيه» انتشار خود را «اتفاقی دوباره در عرصه روزنامهنگاری
ايران» اعلام کرد و برای اين منظور «اصولنامه» خود را
بهطور روشن و شفاف در برابر قضاوت و کنترل
دائم مخاطبان خود قرار میدهد:
«اول- روزنامه وقايعاتفاقيه
روزنامهای حرفهای خواهد بود
که تلاش میکند با اطلاعرسانی و تحليل
به موقع اخبار سياسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی رسالت حرفهای
خود را به انجام برساند و در اين راه به جز «قانون» و «حفظ منافع ملی» هيچ خط
قرمزی برای خود نمیشناسد».
«دوم- روزنامهنگاران
روزنامه وقايعاتفاقيه تصميم گرفتهاند
بخشهای مختلف روزنامه را تحتالشعاع
بخش سياسی قرار ندهند و اطلاعرسانی در حوزه
مسائل «اجتماعی» و «فرهنگی»و نيز تحليل
رويدادهای اين دو حوزه را با نگاهی نقادانه اما منصفانه مهمترين اولويت کار
روزنامه قرار دهند».
«سوم، روزنامه وقايعاتفاقيه خود
را سخنگوی «طبقه متوسط جامعه» میداند که سعی
میکند آمال و آرزوهای اين طبقه مهم و گسترده
جامعه از زبان اين روزنامه منعکس شود. از اين رو نه روزنامهای
کاملا نخبهگرا و روشنفکرانه خواهيم بود و نه کاملا و
عامهگرا!»
«چهارم- روزنامه وقايعاتفاقيه
از جهت فکری خود را وابسته به جريان «اصلاحات» میداند که میکوشد
در چارچوب قانون اساسی و قوانين کشور به مسائل «حقوق بشر»، «دفاع از حقوق شهروندی
همه ايرانيان»، «دفاع از آزادیهای عمومی بهويژه
آزادی بيان و عقيده» و «دفاع از حاکميت قانون» بپردازد».
«پنجم- وقايع اتفاقيه میکوشد روزنامهای
موضوعگرا و تحليلی باشد نه شخصيتگرا،
در عين حال که از پوشش مناسب خبری رويدادها در عرصه مختلف غفلت نمیکند».
«ششم- وقايعاتفاقيه میکوشد
رعايت دقيق «اخلاق حرفهای روزنامهنگاری»
را سرلوحه کار خود قرار دهد و بهويژه به حريم
خصوصی و شئون انسانی افراد احترام میگذارد و از
افترا، توهين، تهمت و مخدوش کردن شهرت و شخصيت افراد که متأسفانه سکه رايج اين
ديار شده است، پرهيز میکند».
«هفتم- روزنامه وقايع اتفاقيه
اخبار، مطالب و عکسهای خود را بدون منبع و نام مشخصات توليد کننده،
آن منتشر نمیکند و به «فتوژورناليسم» و «گرافيک هنری»
روزنامه اهميتی خاص میدهد».
«هشتم- و مهمتر از همه نکات، وقايعاتفاقيه
تلاش و افری خواهد داشت تا به عنوان تحولی مهم در عرصه خبررسانی مطبوعات کشور مدرنترين
سبک خبرنويسی روز دنيا، soft news
(نرم خبر) را در کليه صفحات اعمال کند».
و بر اين اعتقاديم که در عرصه روزنامهنگاری
ايران اگر اين روزنامه هيچ کار مثبتی را هم انجام ندهد اما حداقل بتواند سبکهای
رايج در روزنامههای موجود کشور را کنار
بگذارد و سبک خبرنويسی soft news را
رايج کند. هرچند که ما در اين مسير در ابتدای راه هستيم و قصد بلندپروازی هم
نداريم اما همه ما در اين روزنامه با اين قصد و نيت آمادهايم که فعل
«خواستن» را در اينباره صرف کنيم. اميدواريم
طی چندماه آينده بخشهای مختلف روزنامه
بتوانند بسياری از خبرهای خود را بهصورت soft news
منتشر کند.
ما برای رسيدن به نقطه مطلوب در اين نوع از
خبرنويسی از خوانندگان خود فرصت میخواهيم تا
روزنامهنگاران وقايعاتفاقيه
بتوانند خود را هرچه سريعتر با اين خبرنويسی وفق دهند و اسلوب دقيق آن را پياده
کنند.
چراکه به قول دکتر يونس شکرخواه «خبرنويسی ديگر
گذاشتن قلم بر روی کاغذ و نوشتن رويداد نيست. اين ماجرايی مربوط به ديروز بود که امروز
آن را قصه ماهی بيرون از آب میناميم!».
در ساختار سبک خبرنويسی soft news برخلاف سبک هرم وارونه «ارزش اطلاعات با سطور پايانی خبر رو به
نقصان نمیگذارد. در اين ساختار در ميان شش عنصر خبری
وزن عنصر «چرا؟» از بيشترين اهميت برخوردار است و خبرنگار با رجوع به منابع مختلف
سعی در پاسخگويی به همين «چرا» دارد.
وزن «چرا» به اين دليل زياد شده است که رويداد
قابل نمايش شده و سهمی که برای روزنامهنگار باقی
مانده همين پاسخدهی به علت وقوع رويداد
است.
در اين ساختار تازه، عامل انسانی همه جا اصل است.
حالا صدای انسان بايد در خبر شنيده شود. نقل قول مستقيم زياد کاربرد دارد.
از ديگر سو، نقش تصويرسازی هم به شدت در خبر اهميت
يافته است به طوری که میگويند: نگو!
نشان بده!
اين تصويرسازیها در خبر،
وابسته به نوع خبر است. گاهی تصوير، تصويری به روز و تازه است و گاه تصويری کهنه و
قديمی.
امروز خبرهای دايرهای به غير از
پاسخگويی به مخاطب، پرسشزا هم هستند.
اين پرسشسازیها عمدتا به
خاطر ترغيب مخاطب به تعقيب رويداد صورت میگيرد.
روزنامهنگاری که به
اين سبک دايرهای خبر مینويسد، به
خوبی میداند که خبر او به پايان میرسد،
ولی رويداد به پايان نمیرسد و چون به
پايان نرسيده است، مخاطب نبايد به چنين احساسی برسد که چون خبر يک رويداد را
خوانده، ديگر لازم نيست خود آن رويداد را دنبال کند، به همين دليل است که میگويند
خبر امروز در جايی به پايان میرسد که آغاز
شده است.
اين نوع خبرنويسی غالبا با پرسش به پايان میرسد.
اين پرسش يا به طور مستقيم مطرح میشود و يا به
صورت استفاده از يک نقل قول مستقيم تفکربرانگيز.
در هر صورت، خبرنويسی جديد که هنوز در يک حالت
گذار به سر میبرد و ادبيات خود را کاملا مکتوب نکرده و
بيشتر در هالهای موسوم به نرم خبر چهره مینمايد،
دامن زدن به انديشه انتقادی و پرسشگر در مخاطب را وظيفهای جدی و حرفهای
قلمداد میکند.
روزنامه وقايعاتفاقيه علاوه
بر اين در اولين مرحله، سايت روزنامه را به آدرس www.vaghaye.com ايجاد خواهد کرد و مطالب روزنامه را در اختيار کاربران میگذارد.
تلاش همکاران ما در اين حوزه بر اين متمرکز است که همزمان با شروع کار روزنامه
نسخه pdf و html
صفحات روزنامه را بر روی web منتشر کنند. در مرحله اول انتشار الکترونيکی روزنامه وقايع،
امکانات متداول در سايتهای خبری و
روزنامهها نظير آرشيو و جستوجو
در متن اخبار و مطالب در سايت قرار میگيرد.
در مرحله دوم که به فاصله کوتاهی رخ خواهد داد،
نسخه الکترونيکی روزنامه وقايع اتفاقيه مجهز به «وبلاگ» خواهد شد. اين وبلاگ در
واقع اين امکان را فراهم میکند که
کاربران با تکتک خبرنگاران و اعضای تحريريه و دبيران
روزنامه ارتباط دوسويه برقرار کنند. اعضای تحريريه نکات حاشيهای
کار در روزنامه يا نظرات شخصی خود را در مورد مطالب روزنامه منتشر میکنند
و از نظرات کاربران در مورد مطالب خود بهره میگيرند.
در مرحله سوم که سعی میشود ظرف دو-سه
ماه آينده صورت گيرد نسخه الکترونيکی روزنامه به سمت يک روزنامه الکترونيکی online پيش خواهد رفت که اگرچه به خطمشی و محتوای
نسخه چاپی وفادار خواهد بود اما باتوجه به ظرفيتهايی که محيط web و خبرنويسی online در اختيار سايت قرار میدهد، اخبار و
مطالب بيشتر و پرداختهتر از نسخه
چاپی را منتشر خواهد کرد و ارتباط مستقيمتری با
کاربران برقرار خواهد نمود.
***
ما در ساختمان قديمی روزنامه خود دست همه اهل قلم
از طيفهای مختلف فکری را به
گرمی میفشاريم و از آنان میخواهيم ما را در اين کار سخت و حساس تنها نگذارند.
اينجا روزنامه «وقايعاتفاقيه» است؛ خيابان استاد نجاتاللهی (ويلا)، کاشی ۱۲۵.