مقتدا و آمريکائيان در باتلاق عراق
مهرنوش کيان
۱۶ آوريل ۲۰۰۴
وضعيت
در عراق همچنان رو به وخامت می رود و دامنه خشونت و هرج و مرج همه روزه گسترده تر
می شود. نيروهای اشغالگر به رهبری آمريکائيان نشان داده اند که اساسا يا به دليل
ماهيت خود نمی توانند و يا نمی خواهند با در پيش گرفتن سياست های مناسب به برقراری
صلح و دموکراسی در عراق کمک کنند. از طرف ديگر نيروهای حاضر در عراق نيز که بر
عليه اشغال مبارزه می کنند به دليل منافع خاص و يا ديدگاه های ايدئولوژيکی خود
مکمل سياست های آمريکائيان هستند. اين روزها يکی از خبرسازان در عراق مقتدا ال صدر است.
مقتدا
از جانب آمريکائيان متهم شده که در قتل آيت الله خوئی در سال گذشته دست داشته است.
همچنين يک ماه پيش حکم دستگيری وی از جانب يک قاضی عراقی صادر گرديد. دست داشتن
نيروهای ال صدر در قتل خوئی از ابتدا روشن بود اما چرا آمريکائيان برای دستگيری
صدر يک سال صبر کردند؟
روزنامه
ال صباح، ارگان شورای حاکم بر عراق، چندی پيش نوشت که بر اساس قوانين تصويب شده
توسط حکومت موقت در عراق "همه عراقی ها در برابر قانون يکسان بوده و از حق
آزادی بيان دفاع خواهد شد." در 28 مارس امسال روزنامه ال حوزه که توسط
طرفداران ال صدر چاپ می گرديد و حدودا 10 هزار نفر خواننده داشت توسط پليس عراق و
به دنبال حکم صادره از طرف برمر(حاکم آمريکائی عراق) بسته شد. دليل بستن روزنامه
از طرف دفتر برمر، چاپ مقاله های تحريک آميز برعليه نيروهای آمريکائی و موئلفين و
دعوت از مردم عراق برای ادامه مقاومت اعلام گرديد. ظاهرا آزادی بيان فقط در صورتی
مجاز است که بر عليه حکومت حرفی زده نشود.
به
دنبال تعطيل روزنامه تظاهرات آرامی توسط طرفداران ال صدر صورت گرفت و خيلی زود اين
اعتراضات به خشونت گرائيد. همزمان با اعتراضات نيروهای صدر، ارتش ديگری به نام ال
قادس(خشم) به رهبری هادی ال يمنی با نيروهای اسپانيائی مستقر در نجف و اطراف آن
درگيری هائی ايجاد نمود. اين ارتش نه برای مردم عراق و نه نيروهای اشغالگر تا قبل
از اين تاريخ شناخته شده نبود. بلافاصله بعد از اين درگيری ها، نيروهای اشغالگر به
ارتش ال مهدی، نيروی نظامی ال صدر در بغداد و شهرهای ديگر حمله کردند. مصطفی ال
يعقوبی دست راست صدر در نجف به جرم شرکت مستقيم در قتل خوئی توسط پليس عراق دستگير
گرديد. در 6 آوريل صدر از مسجد خود در کوفه به دفترش در نجف رفت . عليرغم
اختلافاتش با حوضه نجف فعلا تنها جای امن برای وی همين شهر است.
چرخش
سياست آمريکا در مورد صدر با اظهارات برمر مبنی بر اينکه صدر می خواهد قدرت را در
جنوب غصب کند و خود حکومتی تشکيل بدهد آغاز گرديد. رامزفلد در کنفرانس مطبوعاتی
خود در هفته گذشته، صدر و نيروهای درگير با آمريکائيان در فلوجا را مشتی "
باند تبهکاران، تروريست ها و جنايتکاران" خواند. عجيب اين جاست که حتی خود
آمريکائی ها بارها گفته اند که صدر نماينده اکثريت شيعيان نيست ولی با اين حال با
حرکت های خود اورا بيشتر از آنچه که خود او می توانست مطرح کرده اند.
اما
هدف آمريکائی ها چيست؟ آمريکا مداوما از انتقال قدرت در اول جولای امسال به حکومتی
متشکل از نمايندگان مردم عراق سخن می گويد. اما بسياری از صاحب نظران معتقدند
آمريکا در واقع قصد خروج از عراق را ندارد. وجود هرج و مرج بهترين بهانه برای
ادامه اشغال است. در عين حال خودخواهی و رفتار پرخاشجويانه و از بالای آمريکائی ها
شنيدن نصايح ديگران برای اتخاذ روش زيرکانه تری را ناممکن کرده است.
حميد ال بياتی سخنگوی شورای عالی انقلاب اسلامی
عراق، به رهبری آيت الله سيستانی از رهبران پر نفوذ و ميانه رو شيعه می باشد. لازم
به تذکر است که اين شورا نيز ارتش مسلح 10 هزار نفره ای به نام ارتش ال بدر را تحت
کنترل دارد. اين ارتش سال گذشته با نيروهای صدر که می خواستند کنترل مالی برخی از
اماکن مقدس شيعيان را به دست آورند در گيری هائی داشت. ال بياتی می گويد:" من
فکر می کنم آمريکائيان از شکست در فلوجا سرافکنده بودند.آنها دنبال يک هدف ضعيف می
گشتند. اما اين انتخاب خطرناک است. صدر نماينده بخش کوچکی از شيعيان است اما
طرفداران او بيشتر در ميان فقرا و بيکاران هستند. امروزه در عراق تعداد اين دو
گروه رو به افزايش است." ال بياتی اضافه می کند:" آمريکائی ها به حرف ما
گوش نمی کنند حتی وقتی به نفع شان حرف می زنيم. من مطمئنم ما می توانستيم جان
بسياری ازعراقی ها و آمريکائی ها را نجات دهيم ولی شايد چون آمريکا ابر قدرت است
فکر می کند که از همه بهتر مسائل را می فهمد." (ال اهرام، 14-8 آوريل 2004)
ظاهرا
آمريکا واقعا از همه بهتر می فهمد. متهدين عراقی در اين نقطه نظر تنها نيستند. به
گزارش گاردين 8 آوريل، برمر به مشاوره های، مشاور عالی رتبه انگليس در عراق، سر
جرمی گرين استاک کوچکترين وقعی نگذاشت. ناديده گرفتن تجربه انگليسی ها در کلنی
سابق خود و رابطه طولانی آنان با مسلمانان منطقه احتمالا به ضرر آمريکا تمام خواهد
شد.
دليل
ديگر حمله به صدر و پيروانش، ترس آمريکا از اتحاد نيروهای متنوعی که بر عليه اشغال
مبارزه می کنند می باشد. بنا بر هفته نامه ال اهرام، اخيرا نيروهای سنی مستقر در
فلوجا با نيروهای صدردر بغداد ارتباطاتی برقرار کرده اند. البته صدرهمواره اعلام
کرده که خواهان جمهوری اسلامی عراق به رهبری شيعيان است، اما در عين حال از وحدت
نيروهای اسلام بر عليه اشغالگران نيز حمايت می کند. او در حال حاضر تلاش دارد حول
محور" ناسيوناليسم عرب، اسلام سياسی و حرکت انتفاده گونه" در ميان
نيروهای مختلف وحدت ايجاد کند.
درگيری
های اخير چندين پيامد داشته است. اول اينکه به رابطه ظاهرا صلح آميز ميان نيروهای
شيعه و اشغالگران پايان بخشيد. آيت الله سيستانی با اينکه از صدر دفاع نکرده است
اما عملکرد نيروهای آمريکائی را نيز مورد انتقاد قرار داده و در برخورد به تجمع
بيش از 25 هزار سرباز در اطراف نجف به آنان هشدار داده که "نجف خط قرمز"
است. شايد بهتر بود برمر رابطه با شيعيان را به دوستان انگليسی خود می سپارد!
دوم
اينکه بار ديگر نشان داده شد که آمريکا فقط می تواند بر روی نيروهای موجود خود
حساب کند. نيروهای خارجی(لهستانی و اوکرائينی) در واقع پس از اولين درگيری ها عنان
اختيار دو شهر کوفه و کربلا را به دست نيروهای صدر دادند. همچنين در صدر سيتی پس
از اينکه نيروهای صدر چند پاسگاه را اشغال کردند، نيروهای پليس بلافاصله از صحنه
خارج شدند. يکی از پليس ها گفت که حاضر نيست به مردم به خاطر نيروهای آمريکائی شليک کند.رامز فلد در
مصاحبه خود اعلام کرد که مرخصی همه نيروهای آمريکائی را لغو کرده و مجددا خواستار
افزايش بودجه برای تامين نيروی اشغال در عراق گرديد.
حل
مسئله صدر برای آمريکائيان ساده نخواهد بود. آنان با بستن همه درهای "خروج
آبرومندانه" فقط راه حل نظامی که می تواند به هر چه راديکال تر شدن شيعيان
بيانجامد را باقی گذاشته اند. بی علت نيست که آمريکا حتی پادرميانی ايران برای
کنترل دست پرورده خود را "قدمی مثبت از جانب همسايگان عراق برای ايجاد
ثبات" می نامد.
نظرات
خود را به آدرس زير بفرستيد:
Mehrnoosh_kian@yahoo.com