بهارطبيعت فرا
مي رسد. و
نوروز، روزي
نو را نويد مي
دهد. اين گردش
زيبا، هر سال
تكرار مي شود،
تا بهار زندگي
طراوت و نشاطخود را
از دست ندهد.
اما بهار
آزادي از چنين
گردش هرساله
اي برخوردار
نيست. براي
بهار آزادي
بايد جنگيد و
با چنگ و
دندان از آن
دفاع كرد. از 25
سال پيش، كهمردم
قهرمانانه
بهار آزادي را
آفريدندو شكوفه
هاي معطر آن
با داس فقها
درو شد؛
مبارزه براي
بازآفريني
بهار آزادي، هر
روز و هرماه و
هر سال و در هر
گوشه ايرانادامه
دارد. در اين
مبارزه ي
مداوم، مردم
سركوب هاي
سختي را از
سرگذراندند،قربانيان بي
شماري دادند؛
و تجارب
گرانبهايي
كسب كردند. در
تركمن صحرا و
كردستان به
توپ بسته
شدند؛ در
تابستان 60 در
خيابان ها
تمام كش شدند؛
در پائيز 67 در
زندان هاي عدل
اسلاميبه دار
آويخته شدند؛
در زمستان 77 به
شكل زنجيره اي
به قتل
رسيدند؛ و ....؛
اما دست از
مبارزه براي
آزادي و عدالت
نكشيدند. در
كارخانه ها و
دانشگاه ها و
محلات و ادارات
مبارزات صنفي
و سياسي خود
را تداوم
بخشيدند؛ در
شهرها و
روستاها دست
به شورش زدند؛
در اين مبارزه
ي مدام براي
بازآفريني
بهار آزادي،
مردم تاكتيك
هاي بسياري را
تجربه كردند.
در خرداد 76 يك
جناح حكومتي
را در مقابل
حاكمان اصلي
علم كردند و
آن ها را به
جان هم
انداختند تا
راه خود را
هموارتر
سازند. وقتي
كاركرد اين
شيوه به پايان
رسيد، آنها را
به حال خود
رها كردند تا
بي وزني شان را
به رخ شان به
كشند و خود با
تمام توان در
مقابل حاكمان
اصلي به
ايستند و حق
خودشان را از
آن ها بگيرند.در
مبارزه با
قدرت مداران مستبد،
به بهانه هاي
گوناگون به
خيابان ها ريختند
تا به حكومت
گريه و ناله
نه بگويند، و
حضور خود در
صحنه مبارزه
را به شكل
گويايي بيان
كنند، و يا
چهارشنبه
سوري ها و
سيزده به در ها
را به عرصه
شادي و سرور
زندگي تبديل
كردند تا به
حكومت شادي كش
و غم آفرين
دهن كجي كرده
باشند و سنت
هاي نيكوي خود
را پاس داشته
باشند. گاه در
اوج غم و
اندوه همگاني
در رودبار و
بم و زرند به
ياري مردم
زيرآوار رفته
و عزيز از دست
داده شتافتند
و هم ياري را
عليرغم
مزاحمت هاي
نيروهاي
حكومتي به اوج
رساندند تا
پاس زندگي را
داشته باشند.
و گاه بر اين
تصور و توهماميد
بستند كه كمكنيروي
خارجي مي
تواند آن ها را از شر
ملايان زر و
زورپرست نجات
دهد. اما
حوادث
كشورهاي
همسايه ،
آنها
را به خود
آورد و نيك
دريافتند كه
نه يك جناح
حكومتي، نه يك
نيروي خارجي و
نه يك
شارلاتان
ديگر نمي
تواند به نفع
آن ها و براي
شكل دهي و
استقرار
بهارآزادي
كمك كند. اين
تنها نيرويمستقل و
متشكل خودشان
است كه مي
تواند هم بهارآزادي
را به شكوفه
بنشاند و هم
از اين شكوفه
هاي نورس دفاع
كند و زندگي
شايسته
انساني را
تضمين نمايد.
همگان ميدانند
که روزي مردم
ايران نه تنها
بهار طبيعت
بلکه بهار
جامعه را نيز
جشن خواهند
گرفت . اما اين
جبر تاريخي
براي تحقق نيازمند
ياري و اراده
توده اي است .
در اين مرحله
از جنبش ،
زحمتکشان بيش
از هر زماني نيازمند
تشکل يابي در
نهادهاي
مستقل و
رزمنده خود
هستند . بدون
تشکل يابي و
سنگربندي
توده اي ، اگر
حرکتي هم رخ
دهد بيشتر
شورش خواهد
بود تا جنبش .
نيروهاي
چپ و مترقي ،
نقش بزرگي در
راستاي اين
سنگربندي و
تشکل يابي ميتوانند
ايفا نمايند .
با تاکيد
بر اين رسالت
سترگ ، عيد
نوروز ، سال
نو و بهار طبيعت
را جشن ميگيريم
و با شور و شادي
، عزم خود را
براي در آغوش
گرفتن بهار
آزادي و برابري
، جزم ميکنيم .
