رهائي
زن،آزادي بشريت
تونيا
کبودوند
« دبير
بخش زنان هفته
نامه توقيف
شده پيام
مردم »
تسلط
نيمي ازبشريت
برنيم ديگرآن
درگذرقرنها
با مساعدت ايديولوژيهاي
گونا گون به آييني
ستم کارانه
مبدل شده است.
تلاش براي
گسست بند بردگي
واسارت نيمي
ازبشريت
مبارزه اي
طولاني و
پرفراز ونشيب
آن نيم تحت
ستم را درپي
داشته است،
مبارزه اي که
طي آن ميليونها
زن مورد سرکوب
وکشتار
قرارگرفته
اند. در ماه
اوت 1910 درکنگره
بين المللي
زنان سوسياليست
بنا به پيشنهاد
کلارا زتکين
روز8
مارس بنام
روز جهاني زن
رسميت يافت. اين
روزنتيجه
آپارتيد جنسي،
تحقير وسرکوب
زنان درگذشته
ودرحال است.
زنان جهان امروزکه
خود را وامدار
تلاشگران
آزاده ومبارزان
پيگير حقوق
زنان ميدانند
به همراه
مردان آزاده،
هرسال دراين
روزعزم راسخ
خود را براي
آزادي ورهائي
زنان ازانقياد
واسارت به نمايش
مي گذارند.
به رغم
تمامي اين
تلاشها و
مبارزات بي
وقفه وبا اينکه
زنان دربسياري
ازجوامع بشري
موفق به کسب
حقوق مدني وتا
حدودي
استقلال
اقتصادي شده
وارتقاي موقعيت
يافته اند،
اما سياست
کماکان
مردسالارانه
است وکنترل
پارلمانها
ومجالس حتي
درممالک پيشرفته
دراختيارمردان
است و تصدي
مقامهاي
حکومتي را
مردان ازآن
خود مي دانند.
دراغلب
کشورهاي آسيايي
هم
هنوزشماراندکي
اززنان
توانائي رسيدن
به قدرت
دردولتهاي
محلي را
دارند.اما
زنان خاورميانه
اي ازاين شانس
اندک هم بي نصيبند.
زيرا
هنوزساختارهاي
مردسالارانه،
تبعيضهاي
اجتماعي
وفرهنگي و
وابستگي هاي
مالي واقتصادي
وکمبود
فرصتهاي شغلي
براي زنان
ومسئوليت
آنان دربرابر
خانواده
وکودکان، ازپيشرفتشان
جلوگيري ميکند.ازطرفي
سرکوب، تبعيض
وتعدي به حقوق
زنان درابعاد
مختلف وبه
اشکال
گوناگون
اعمال ميشود
وخشونت مردان
عليه زنان در
سطحي وسيع
ادامه دارد
وقرباني مي گيرد.
زنان دراينگونه
جوامع واز
جمله کشور ما
شهروند درجه
دومحسوب مي
گردند. قوانين
موجود که ناقض
حقوق اساسي
وآزادي زنان
است بوسيله
مردان وبا
الهام
ازفرهنگ، بينش
وسنتهاي
جامعه مرد
سالار نگاشته
شده
وستم وتبعيض
جنسي نيزعمدتا
ناشي ازهمين
قوانين
وعملکرد
نهادهاي ذيربط
است.
جنبش
زنان در ايران
امروزناچاراست
بخش عمده اي
ازفعاليتهاي
خود را معطوف
به تلاش براي
اصلاح قوانين
ناقض حقوق
زنان و رفع
تبعيضها
ومحروميتهاي
ناشي ازآن
کند. ازسويي
اگرچه فعاليت
نهادهاي
مدافع حقوق
زنان، همايشها،
گزارشها
ومقالات
گوناگون
دررابطه وضعيت
کنوني زنان
درارتقاء سطح
آگاهي آنان کم
تاثيرنبوده ،
اما با توجه
به محدوديتهاي
فراروي
وازجمله عدم
انسجام
تشکلات
موجود، عدم
ارتباط کافي
با بدنه جنبش
وهمچنين عدم
امکان فعاليت
آزادانه
نهادهاي مدني
مستقل حامي
حقوق زنان
درکشور وبويژه
درمناطق مليتها
واقليتهاي
قومي که زنان
دراينگونه
مناطق تحت ستم
مضاعفي
قراردارند،
تلاش براي دستيابي
به حتي حقوق
ابتدايي زنان
هم با دشواريهاي
زيادي
روبروشده است.
امروز
زنان کرد
وزنان ديگرمليتهاي
ايراني مورد
ستم ورنج
مضاعف
قراردارند،
رنج مشترکي که
با ديگر زنان
دارند و رنج
ستم ملي. بنا
براين مبارزه
آنها هم براي
احقاق حقوق
زنان است وهم
براي احقاق
حقوق ملي.
زنان کرد
همانند تمامي
زنان ايراني
مورد تحقير،
خشونت،
سرکوب، تبعيض
وبي حقوقي
واقع شده اند
وهم گرفتارفقرو
فرودستي واعتياد
ومصائب
اجتماعي ديگري
هستند.
اينک
با گرامي داشت
8 مارس، روز
جهاني مبارزه
برعليه
استبداد
ونابرابري
وتبعيض، روز
تلاش براي کسب
فرصتهاي
برابر براي زيستن،
وروز طرح
مطالبات
وخواستهاي بر
حق، زنان کرد
همصدا باهمه
زنان ايراني
خواستارمطالبات
وحقوق اساسي
وانساني خود
ورفع تبعيضات
جنسي وپايان
دادن به
خشونتها
ونابرابريهاي
سياسي،
اجتماعي
واقتصادي در
تمامي عرصه ها
هستند. درپايان
اين جمله فوريه
بياد بياوريم
که« آزادي زن
معيارآزادي
جامعه است» پس
بکوشيم براي
رهاي زن وآزادي
بشريت .