مهدی
فتاپور، فواد
تابان
بيانيهی
تحليلی،
اتحادی جديد
با خواستی
قاطع
خواستار
نظامی بر اساس
رأی مردم
داود
خدابخش (صداي
آلمان)
در
حاليكه جمهوری
اسلامی ايران
در عرصهی بينالمللی
دست به گريبان
بحران اتمی و
انزوای سياسی
است، در عرصهی
ملی حاكميت
شريعت اسلامی
جامعه را بسوی
بحرانهای فراگير
سياسی،
اجتماعی،
فرهنگی و
اقتصادی سوق
داده است.
بحرانی كه در
بيانيهی
تحليلی ۵۶۵ نفر از
فعالان سياسی،
اجتماعی و
فرهنگی اخيرا
انتشار يافته
در ايران،
امضاكنندگان آن
خواستار
تغييرات
ساختاری از
جمله تغيير
قانون اساسی
كشور شدهاند.
در اين زمينه
صدای آلمان
نظر دو تن از
فعالان سياسی،
آقايان مهدی
فتاپور، عضو
هيأت اجرائيهی
اتحاد
جمهوريخواهان
ايران و فواد
تابان، كوشنده
سياسی را
پرسيد.
داود
خدابخش
بيانيهی
تحليلی كه
اخيرا با امضای
۵۶۵ نفر از
فعالان سياسی،
اجتماعی و علمی
كشور در ايران
انتشار يافته
است، به نارسايیهای
شديد در حفظ و
دفاع از منافع
ملی و بينالمللی
حاكمان جمهوری
اسلامی ايران
اشاره میكند
و سياستهای
حكومت ايران
را تنشآفرين
خوانده،
بطوريكه
منافع ملی را
به خطر افكندهاند.
به اعتقاد اين
بيانيه كشور
ايران از لحاظ
سياسی،
اجتماعی،
فرهنگی و
اقتصادی يكی
از سختترين
دورههای
بحرانی حيات
تاريخی خود را
میگذراند.
در اين
بيانيه آمده
كه در آغاز
بيستوهفتمين
سال انقلاب،
انقلابی كه با
نويد
استقلال،
آزادی و عدالت
اجتماعی تحقق
يافت، مردم
ايران هنوز با
ابتدايیترين
حقوق خود دست
به گريباناند.
در اين
زمينه مهدی فتاپور،
عضو هيأت
اجرائيهی
«اتحاد
جمهوريخواهان
ايران» معتقد
است كه اين
بيانيه يكی از
مهمترين
رويدادهای
سياسی طی دهههای
گذشته در ميان
نيروهای
اپوزيسيون
ايران بوده
است:
”بخشی
از مسائلی كه
در اين بيانيه
مطرح شده، پيش
از اين توسط امضاكنندگان
مطرح شده بود.
تعدادی از
امضاكنندگان
كسانی هستند
كه پيش از اين
هم مطرح كرده
بودند كه با قانون
اساسی مخالفاند
و خواهان يك
قانون اساسی
دمكراتيك بر
مبنای حقوق
بشر هستند.
آنها همچنين
مطرح كرده
بودند با
حاكمان فعلی
نيز مخالفاند.
ولی اهميت اين
بيانيه در اين
است كه ايدههايی
روشن توسط
تقريبا تمامی
طيفهای نيروی
اپوزيسيون در
داخل كشور
مطرح شده است.
يعنی ما با
بيانيهای
مواجه هستيم
كه نيروهای ملی/مذهبی،
نيروهای جبههی
ملی، نيروهای
چپ، نيروهای
دانشجو و همهی
طيفهايی كه
ما میشناسيم،
همانند
نويسندگان و
هنرمندان و يا
نمايندگانی
از آنها يك
بيانيهای را
امضا كردهاند
كه در آن به
صراحت قانون
اساسی جمهوری
اسلامی زير
سئوال میبرند
و در آن
خواهان تدوين
يك قانون اساسی
بر مبنای حقوق
بشر شدهاند،
و مطرح كردهاند
كه حاكمان فعلی
در عمل نشان
دادهاند كه
كشور را با
مخاطرات جدی
مواجه میكنند
و صلاحيت
حكومتكردن
را ندارند. به
نظر من اين
بيانيه
شكلگيری يك
اپوزيسيونی
است كه امروز
تلاش میكند،
از شكل فردی و
گروهی و محفلهای
مختلف خارج
شده تا بتواند
در شكل يك
اپوزيسيون
عمومی و واحد
تجلی كند.”
فواد
تابان، يك
كوشندهی
سياسی مقيم
خارج از كشور
معتقد است كه
مهمترين
خواست اين
بيانيه خواست
تحول از
استبداد حاكم
مذهبی ايران
به استقرار
نظام
دمكراتيك بر
مبنای
اعلاميهی
جهانی حقوق
بشر است:
”اين
بيانيه
همانطور كه تا
بحال با
استقبال زيادی
مواجه شده،
بيانيهای
است
تأثيرگذار. دو
نكتهی عمده
هست كه اين
بيانيه را
قابل توجه میكند:
يكی اينكه
مطرح كرده كه
خواستار يك
تحول از استبداد
موجود مذهبی
ايران به يك
حكومت مبتی بر
اعلاميهی
جهانی حقوق
بشر است. اين
خواست البته
در سالهای
اخير توسط
نيروهای زيادی
مطرح شده بود.
ولی نكتهی
ديگری كه اين
بيانيه را
برجسته میكند،
اين است كه
اين بيانيه از
طرف گروههای
مختلف سياسی و
اجتماعی در
ايران مورد
حمايت قرار
گرفته و هرچند
تلاش زيادی
شده تا بخشهايی
از جامعهی
فعالان سياسی
در ايران را
حذف كنند، ولی
اين بيانيه
نشاندهندهی
اين است كه
همفكری و
اقدامات
مشترك ميان
نيروهای
مختلف دمكراسیخواه
و جمهوريخواه
در ايران راه
خودش را ادامه
میدهد و همين
نكتهی دوم و
با اهميت يكی
از دلايلی است
كه اين بيانيه
را مورد
استقبال
بسيار قرار
داده است.”
فواد
تابان در
مقايسهی اين
بيانيهی
تحليلی و
فراخوان به
رفراندومی كه
چندماه پيش
انتشار يافت،
معتقد است كه
چه فراخوان
رفراندوم و چه
بيانيهی فعلی،
همه اينها
خواست مشتركی
را مطرح میكنند
و اين خواست
پايان دادن به
حكومت استبدادی
و برقراری
دمكراسی در
ايران است. از
نظر فواد
تابان، بحث
فراخوان
رفراندوم را
به سمت شركت
اين يا آن
جريان اجتماعی
و سياسی سوق
دادن درست
نيست:
”ما
بعنوان يك
نيروی
جمهوريخواه
طبعيتا از هر
جريان و هر
نيرويی كه
حاكميت مردم و
استقرار
حكومت بر اساس
رأی مردم را
بپذيرد،
استقبال میكنيم.
چه بخواهد
نيروی رجعت به
گذشته باشد و
چه بخواهد
جناحهای
مختلف نيروی
اسلامی
باشند، و چه
بخواهد
مجموعهی
حكومت جمهوری
اسلامی باشد.
اگر زمانی
جامعهی ما به
اينجا رسد كه
حكومت جمهوری
اسلامی هم
بپذيرد كه
حكومت بايد بر
اساس رأی مردم
تعيين شود،
اين خود يك
پيروزی برای
جمهوريخواهان
است. از اين
نظر نبايد
نگران بود كه
چه گروههايی
از اين خواست
حمايت میكنند،
بلكه بايد
توجه كرد كه
اين خواست آيا
واقعا منطبق
بر نيازهای
امروز جامعهی
ما هست يا
نيست. بهرحال
ما در هر
انتخابات آزادی،
بهر شكلی كه
بخواهيم
برويم، با
گروههای
سياسی مختلف
موجود در
جامعه مواجه
هستيم و ما
بايد سعی كنيم
كه اين گروهها
به رأی و
ارادهی مردم
احترام
بگذارند. از
اين نظر من
فكر میكنم كه
طرح اين
درخواست در
مجموع موفقيتی
برای نيروی
دمكراسی در
ايران است و
هراندازه كه
از اين
درخواست حمايت
بيشتری بعمل
آيد، موفقيت
بيشتری خواهد
داشت.”